شهدای ایران shohadayeiran.com

هدفشان فقط دور زدن با این خودرو‌ها در ‏خیابان‌های شمال پایتخت بود. اگر دستگیر نمی‌شدند، قصد داشتند که به این سرقت‌ها ادامه دهند و هر ‏بار با یک خودروی جدید دور دور کنند.
به گزارش شهدای ایران، هدفشان فقط دور زدن با این خودرو‌ها در ‏خیابان‌های شمال پایتخت بود. اگر دستگیر نمی‌شدند، قصد داشتند که به این سرقت‌ها ادامه دهند و هر ‏بار با یک خودروی جدید دور دور کنند. شگردشان طرح دوستی با رانندگان خودرو‌های لوکس بود و بعد ‏از آن در چشم برهم زدنی پشت فرمان می‌نشستند و با سرعت زیاد متواری می‌شدند. یکی از این ‏دختر‌ها در گفتگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای دزدی‌هایشان را روایت کرد: ‏



مصاحبه با دختر سارق / سرقت ماشین برای دوردور!


چند‌سال داری؟

‏١٨ سال.

همدستانت چند ساله هستند؟

ما همه هم سن و سالیم. هر٣ نفرمان ١٨‌سال داریم. ‏

چند وقت است که همدستانت را می‌شناسی؟

ما از بچگی با هم دوست صمیمی هستیم. در یک محل زندگی می‌کنیم و در یک مدرسه درس خوانده‏ایم. از بچگی با هم بزرگ شده‌ایم و همه کارهایمان با هم بوده است. ‏

چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟

یک شب وقتی دور هم جمع بودیم این تصمیم را گرفتیم. آن شب با خودمان می‌گفتیم کاش خودرو داشتیم ‏تا با آن در خیابان‌ها دور دور می‌کردیم. آن لحظه اصلا به فکر سرقت نبودیم. اول همه چیز شوخی ‏بود. به شوخی گفتیم بریم و خودرو سرقت کنیم، ولی بعد جدی شد. تصمیم گرفتیم واقعا سرقت کنیم تا با ‏خودرو‌ها در خیابان‌ها دور بزنیم. ‏

انگیزه‌تان فقط دور دور بود؟

بله. برای هیجان و تفریح و دور دور در خیابان‌ها سرقت می‌کردیم. ‏

نخستین سرقت را چطور انجام دادید؟

با هم به خیابان شریعتی رفتیم و آن‌جا منتظر ماندیم. مردی با خودروی اپتیما جلوی پایمان ترمز کرد. ما ‏هم از او خواستیم ما را به مقصد برساند. وقتی سوار خودرو شدیم، در راه سر صحبت را باز کردیم و با ‏او طرح دوستی ریختیم. وقتی صحبت می‌کردیم از او خواستیم مقابل یک مغازه بایستد و نوشیدنی ‏بخرد. وقتی آن مرد توقف کرد و به مغازه رفت. من پشت فرمان نشستم و خودرو را سرقت کردیم. ‏

بعد از آن چکار کردید؟

با همان خودرو یکی دو شب در خیابان‌های شمال پایتخت دور زدیم. از اینکار لذت می‌بردیم. دور دور ‏با خودروی لوکس برایمان هیجان زیادی داشت. ‏

خودروی توسان را چطور سرقت کردید؟

در آن سرقت دو همدستم با هم بودند و من هم پشت فرمان اپتیما بودم. آن‌ها با همان شیوه قبلی، وقتی ‏راننده در جایی توقف کرد، خودرو را برداشتند و با هم فرار کردیم. من در آن سرقت از دور مراقبشان ‏بودم که اگر مشکلی پیش آمد، با همان خودرو فرار کنیم. ‏

قصد داشتید به این سرقت‌ها ادامه دهید؟

بله. تازه برایمان هیجانی شده بود. ما که قصدمان دزدی و پول و فروش خودرو‌ها نبود. با همان ‏خودرو‌ها در خیابان‌های تجریش دور می‌زدیم تا طعمه جدیدی پیدا کنیم و خودرو را عوض کنیم. می‌‏خواستیم هر کدام یک خودرو داشته باشیم و با آن‌ها به سراغ طعمه‌های جدید برویم. ‏

تا به حال سابقه هیچ خلافی نداشتید؟

نه ما هر سه نفرمان هیچ سابقه‌ای نداریم. نخستین بار است دست به خلاف می‌زدیم. آن هم فقط برای ‏تفریح و خوشگذرانی بود. من و دوستانم سرگذشت‌های تلخی داشته‌ایم و زندگی‌مان ‏همیشه سخت بوده است.

ما هر ٣فرزند طلاق هستیم. من در کنار مادرم زندگی می‌کنم، یکی از ‏دوستانم در کنار پدرش و یکی دیگر هم در کنار پدربزرگ و مادربزرگش. بیچاره مادرم ‏وقتی شنید این کار را کرده‌ام به کلانتری آمد و کلی گریه کرد. باور نمی‌کرد که من دست به این کار ‏زده باشم. مرتب می‌گفت: حتما اشتباه شده و دختر من در این کار نقشی نداشته است. ‏
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار