ما در این نوشتار
کوتاه به دنبال بررسی و بازنمایی پلیس در فیلم ها و سریال ها نیستیم که خود
فرصتی کامل می طلبد. در این خصوص تنها به یک سؤال اکتفا می کنیم. آیا چهره
ای که در این فیلم و سریال ها از پلیس نشان داده می شود، چقدر به چهره
واقعی پلیس در جامعه نزدیک است؟ بدون قضاوت در خصوص این سوال به دیگر نکته
ای که در این هفته برجسته می شود می پردازیم.
در طول این هفته
برنامه های گوناگونی از صدا و سیما پخش شد که در آن ها نشان دهد پلیس باید
فعالیت فرهنگی انجام دهد و مردم را به سمت فرهنگی خاص راهنمایی کند، حتی
باید به گونه ای رفتار کند که برای دیگر اقشار مردم الگو قرار گیرند، در
نهایت نیز اگر چاره ای نماند به عنون مسئول انتظام بخشی در جامعه، با اعمال
قوانین از بروز جرم جلوگیری کند.
اولین شب از هفته نیروی
انتظامی سال جاری، در یکی از برنامه های رادیویی سوالی پرسیده شده بود که
مردم با تماس به آن برنامه یا پیامک نظر خود را اعلام کنند. هم سوال و هم
پاسخ هایی که پخش می شد فضای طنزی به وجود آورده بود. سوال این بود که
نیروی انتظامی به چه شکلی و با چه رفتاری مردم را به رعایت قانون سوق دهد.
مردم نیز به هر چیزی اشاره می کردند جز وظیفه اصلی نیروی انتظامی. برخی
وظیفه اصلی پلیس را راهنمایی و هدایت فرهنگی مردم! می دانستند و برخی بروز
رفتار مناسب اعضای نیروی انتظامی را مهمترین وظیفه پلیس می دانستند تا به
این وسیله برای مردم الگو قرار گیرد. حتی گاهی پاسخ ها بانمک تر نیز می
شدند. بعضاً مردم می گفند که نیروی انتظامی با نرمش و مدارا با مردم و
اعتمادسازی! باید آنان را به سمت اجرای قوانین هدایت کند. لابد خوانندگان
این سطور تا به حال متوجه مطایبه ی این مطالب شده اند. عجیب تر آن که این
تماس های تلفنی در این شبکه رادیویی پخش می شد. کم مانده بود مردم بگویند
پلیس باید با آزاد گذاشتن مردم، جامعه را به حال خود رها کند تا مردم خود
راهشان را پیدا کنند و صدا و سیما نیز این چنین مطالبی را پخش کند.
سوال
اساسی این است که آیا نیروی انتظامی یک نهاد فرهنگی است یا نهادی انتظامی
که با اجرا و اعمال قوانین عرصه را برای متخلفین جامعه تنگ کند؟ طبیعتاً
پاسخ برنامه رادیویی مذکور مشخص است. نیروی انتظامی باید با اعمال بی چون و
چرای قوانین و تنگ کردن فضا برای کسانی که به دنبال دور زدن قوانین هستند،
مردم را به اجرای قوانین سوق دهد و به این وسیله میزان امنیت را ارتقا
دهند.
به واقع در کجای دنیا مرم به خاطر عشق و علاقه ای که به
نیروی انتظامی دارند از قوانین طبعیت می کنند؟ اتفاقاً در هرکشوری که با
سخت گیری بیشتری بر اجرای قوانین نظارت می کنند، متخلفین کمتر شهامت دور
زدن قوانین را می بایند.
البته منظورمان این نیست که این گونه
کشورها الگوی مناسبی از یک پلیس خوب را ارائه می دهند. اتفاقاً برخی
برخوردهای غیر انسانی که در این کشورها رخ می دهد، به هیچ وجه مورد تأیید
مردم ایران و اسلام نیست. منظور در این نوشتار میزان شدت عملی است که باید
نیروی انتظامی نشان دهد. پلیس نهادی نظامی و البته اجتماعی است که وظیفه
دارد حتی با مسائل فرهنگی نیز با نگاه انتظامی برخورد کند. یعنی یا پلیس
وارد فضای فرهنگی نمی شود یا اگر شد نوع نگاهش انتظامی خواهد بود. رویکرد
پلیس در قبال حجاب مثال خوبی در این زمینه است. بدون در نظر گرفتن خوبی و
بدی ورود نیروی انتظامی به این بخش، نوع مواجهه پلیس با حجاب از طریق گشت
ارشاد بود. یعنی نیروی انتظامی با برخورد سلبی، ورودی پلیسی به مقوله ای
فرهنگی داشت که البته نتیجه آن در نهایت فرهنگی است.
به نظر می
رسد نیروی انتظامی در چند سال گذشته به واسطه نقدهای ناجوانمردانه و
فراوانی که در چند سال گذشته تحمل نموده، سعی در بهبود چهره خود در جامعه
دارد. این امر به خودی خود اتفاق مبارکی است. اما پلیس باید دقت داشته باشد
که یک نهاد امنیتی، نظامی و اجتماعی است نه نهادی فرهنگی - هنری .در ضمن
باید بداند که بسیاری از نقد های نادرست و نا جوانمردانه نه تنها غلط بلکه
با پشتوانه ی خراب کردن پلیس در ذهن مردم منتشر می شوند و نیروی انتظامی
نباید خود باور کند که این گونه هست، تا برای جبران و تلطیف فضا دست به
چنین اقداماتی بزند.
در همین هفته نیروی انتظامی سردار سعید
منتظر المهدی، معاون اجتماعی ناجا به همراه تیمی از همکارانش به شیرخوارگاه
آمنه رفت تا در یک اقدام فرهنگی هدایایی را به کودکان این شرخوارگاه اهدا
کند. اما اتفاق نامبارک این بود که در این اقدام فرهنگی، با اهدای هدایایی
نامناسب، نتیجه ای عکس بر این کودکان گذاشتند. اهدای عروسک باربی با چنین
لباسی به کودکی خردسال چه وجهی می تواند داشته باشد؟
البته
به نیروی انتظامی نباید خرده گرفت که چرا در اهدای هدایای مناسب دقت نکرد،
زیرا پلیس طبیعتاً وظیفه ی چنین اقداماتی را بر عهده ندارد. مشکل این است
که چرا نیروی انتظامی باید نگاهی فرهنگی به فرهنگ داشته باشد؟
البته
طبعاً منظورمان این نیست که نیروی انتظامی هیچ وظیفه ای در قبال فرهنگ
ندارد، منظور نوع وجهه پلیس در میان مردم و جامعه است. وجهه غالب نیروی
انتظامی در جامعه باید نظامی باشد و خلاف کاران علی القاعده باید از نیروی
انتظامی بترسند، اما در طول یک هفته گذشته برای بازیابی چهره مناسب از پلیس
در جامعه، افراط های نامناسبی صورت گرفته است.
نهایت آنکه پلیس
نه آنگونه که در برخی کشورهای غربی وجود دارد، وحشی و خشن است؛ همان طور که
هیچگاه در جمهوری اسلامی اینگونه نبوده اند، نه به آن شکل که برخی دوست
دارند، افرادی رمانتیک هستند که با فعالیت های صرفاً فرهنگی و هنری به
دنبال هدایت جامعه باشند. نیروی انتظامی نهادی دلسوز و در عین حال مقتدر
است که همانند جراحی ماهر، تیغ در دست گرفته، سلول های مخرب را درمان می
کند. پلیس از ابتدای انقلاب همین گونه بوده است. فقط مسئله نوع بازنمایی
این نهاد مهم کشوری است که معلوم نیست به چه دلیل در هفته نیروی انتظامی با
مشکل روبرو می شود.