در ایامی به سر میبریم که در تاریخ اسلام، بلکه تاریخ انسانیت، بسیارکم نظیر است؛ از زمان حضرت آدم تاکنون کمتر ایامی را میتوان سراغ گرفت که تا این اندازه خیر و برکت داشته باشد.
شهدای ایران:در ایامی به سر میبریم که در تاریخ اسلام، بلکه تاریخ انسانیت، بسیارکم نظیر است؛ از زمان حضرت آدم تاکنون کمتر ایامی را میتوان سراغ گرفت که تا این اندازه خیر و برکت داشته باشد.
رحمتی که مخصوصا در این چند سال شامل حال علاقمندان به سیدالشهدا (ع) میشود، از لحاظ فراگیری و وسعت نظیر ندارد و این مصداق فرمایش معصوم است که میفرماید: «بابالحسین اوسع» یعنی باب رحمت الهی از طریق امام حسین(ع) بسیار گسترده و فراگیر است.
برهمنها در هندوستان بنوعی بتپرست بوده و از طبقات و نژادهای برتر هندوستان به شمار میروند؛ اما همین افراد، افتخار خود میدانند که با لقب حسینی برهمن شناخته شوند! حتی موقوفات بسیار زیادی دارند تا برای عزاداری سیدالشهدا (ع) استفاده شود؛ یعنی بقدری باب رحمت امام حسین(ع) گسترده است که نه تنها مسلمانان و موحدان، بلکه کافران و بتپرستان را نیز شامل میشود.
عظمت رحمت سیدالشهدا (ع)
در طول تاریخ، روزگاری را سراغ نداریم که وسعت برکات سیدالشهدا (ع) به اندازه امروز باشد، اما باید دقت کرد که خدا چگونه این راه رحمت وسیع را برای مردم باز کرده و چه مقدماتی را فراهم کرده است تا امروز میلیونها نفر عاشقانه برای پیادهروی در کربلا اقدام کنند.
اولین لازمه ایجاد این عظمت، این است که داستان کربلا اتفاق بیفتد و حضرت و فرزندان و یارانشان کشته شوند؛ آن هم به فجیعترین وضع. نکته دومی که باید توجه داشت اینکه شهادت سیدالشهدا (ع) یک امر اتفاقی نبود؛ بلکه طرح الهی بود و لذا داستان کربلا از همان زمان رسول اکرم (ص) از ایشان نقل شده است. البته مقدر بودن این واقعه، به معنای جبر نیست؛ اما تحت تدبیر و اراده الهی بوده است.
اما سؤال این است که خداوند متعال چگونه راضی شد بهترین بندگانش- که ما از شناخت حتی ذرهای از مقام وی عاجز هستیم – به شهادت برسد و خاندانش آواره و اسیر شوند، آنچه به نظر میرسد این است که جایگاه شهادت سیدالشهدا (ع) در خلقت انسان، از رحمت الهی است.
اولین لازمه ایجاد این عظمت، این است که داستان کربلا اتفاق بیفتد و حضرت و فرزندان و یارانشان کشته شوند؛ آن هم به فجیعترین وضع. نکته دومی که باید توجه داشت اینکه شهادت سیدالشهدا (ع) یک امر اتفاقی نبود؛ بلکه طرح الهی بود و لذا داستان کربلا از همان زمان رسول اکرم (ص) از ایشان نقل شده است. البته مقدر بودن این واقعه، به معنای جبر نیست؛ اما تحت تدبیر و اراده الهی بوده است.
اما سؤال این است که خداوند متعال چگونه راضی شد بهترین بندگانش- که ما از شناخت حتی ذرهای از مقام وی عاجز هستیم – به شهادت برسد و خاندانش آواره و اسیر شوند، آنچه به نظر میرسد این است که جایگاه شهادت سیدالشهدا (ع) در خلقت انسان، از رحمت الهی است.
خداوند متعال برای اینکه انسانها هدایت شوند و به سعادت الهی نزدیک و از عذاب دور شوند، از هیچ امری فروگذار نکرده است؛ دستگاه سیدالشهدا(ع) یکی از اسبابی است که سبب قرب حداکثری انسانها به خدا میشود. چرا که از یک سو رسیدن سیدالشهداء (ع) به چنین درجهای در گرو شهادت است و از سوی دیگر به برکت وجود سیدالشهداء (ع) و شهادت وی، میلیونها نفر راه هدایت را پیدا کرده و به سعادت میرسند.
به طور خلاصه اگر بخواهیم تحلیل کنیم که چرا خداوند راضی به شهادت سیدالشهدا(ع) با آن وضع فجیع شد، باید بگوییم رضایت الهی به شهادت سیدالشهدا (ع) به خاطر سعادت و هدایت مردم بود؛ یعنی خداوند با امام حسین(ع) به طور غیر مستقیم محبت خود را در دل مردم رشد میدهد.
زمانی آروزی مردم ایران که در هر مجلس عزاداری به عنوان دعا از خداوند میخواستند، این بود که راه زیارت سیدالشهدا(ع) باز شود؛ حال که این راه برای ما باز شده است، باید به خاطر خلق سیدالشهدا(ع)، شهادت سیدالشهدا(ع)، معرفت ما نسبت به ایشان، محبت و عشق ما نسبت به ابیعبدالله(ع) و بازشدن مسیر زیارت و حصول توفیق برای ما جهت زیارت ایشان، برای هرکدام به صورت جداگانه خدا را شکر کنیم.
به طور خلاصه اگر بخواهیم تحلیل کنیم که چرا خداوند راضی به شهادت سیدالشهدا(ع) با آن وضع فجیع شد، باید بگوییم رضایت الهی به شهادت سیدالشهدا (ع) به خاطر سعادت و هدایت مردم بود؛ یعنی خداوند با امام حسین(ع) به طور غیر مستقیم محبت خود را در دل مردم رشد میدهد.
زمانی آروزی مردم ایران که در هر مجلس عزاداری به عنوان دعا از خداوند میخواستند، این بود که راه زیارت سیدالشهدا(ع) باز شود؛ حال که این راه برای ما باز شده است، باید به خاطر خلق سیدالشهدا(ع)، شهادت سیدالشهدا(ع)، معرفت ما نسبت به ایشان، محبت و عشق ما نسبت به ابیعبدالله(ع) و بازشدن مسیر زیارت و حصول توفیق برای ما جهت زیارت ایشان، برای هرکدام به صورت جداگانه خدا را شکر کنیم.
اهمیت فراوان راهپیمایی اربعین و زیارت سیدالشهدا (ع)
اگر کسی بگوید هیچ کس در عالم به اندازه سیدالشهدا (ع) از اسلام تبلیغ نکرده است و هرگز در دنیا هیچ عاملی برای هدایت مردم به سوی خداوند موثرتر از امام حسین(ع) نبوده است، سخنی به گزاف نگفته است.
هر قدمی که در پیادهروی اربعین بر میدارید، ظرفیت این را دارد که ثواب یکسال عبادت را برای شما بنویسند؛ یعنی اگر پیادهروی را تقریبا صد کیلومتر بدانیم و فرض کنیم زائر در هر متر سه قدم بر میدارد و در مجموع حدود سیصدهزار قدم بر میدارد؛ یعنی زائر میتواند ثواب سیصدهزار سال عبادت را به واسطه راهپیمایی اربعین، در کارنامه اعمال خود ثبت کند. این بدان معنا نیست که هر کس با هر نیتی در این مسیر قدم بردارد، چنین اجری ببرد؛ بلکه به تناسب نیتها، ارزش قدمها نیز فرق میکند؛ تلاش کنید، به هر اندازه میتوانید، نیت خود را خالص و زلال کنید.
اگر کسی در این راه، عشقش خالص باشد، تنها معشوق را میبیند و اصلا خود را فراموش میکند؛ عشق خالص، یعنی هیچ توقعی از معشوق ندارد، بلکه میخواهد هرچه دارد به پای معشوق بریزد، بدون هیچ چشمداشتی؛ اما اگر به چنین عشقی نرسیدهایم، طول راه را با این نیت قدم برداریم و نیت خود را بر زبان جاری کنیم که «حسین جان، این قدمها را بر میدارم تا دوستی و محبت شما در دل من بیشتر شود»؛ چرا که این عشق، کیمیایی است که با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. این را تمرین کنیم تا بالاترین بهره را از زیارت بگیریم.
اگر توانستیم چنین حالتی در خود ایجاد کنیم که به جای درخواست حاجتهای دنیوی از امام حسین(ع)، درخواست عشق بیشتر ایشان را در دلمان داشته باشیم، کارمان ارزش پیدا میکند و دعایمان اثربخش خواهد بود؛ در این صورت برای همه گناهکارانی که محب سیدالشهدا(ع) هستند هم دعا بکنید که اثرگذاری آن به دست خداست.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در دیدار جمعی از طلاب عازم به سفر کربلا در اربعین؛ قم؛8/8/96
هر قدمی که در پیادهروی اربعین بر میدارید، ظرفیت این را دارد که ثواب یکسال عبادت را برای شما بنویسند؛ یعنی اگر پیادهروی را تقریبا صد کیلومتر بدانیم و فرض کنیم زائر در هر متر سه قدم بر میدارد و در مجموع حدود سیصدهزار قدم بر میدارد؛ یعنی زائر میتواند ثواب سیصدهزار سال عبادت را به واسطه راهپیمایی اربعین، در کارنامه اعمال خود ثبت کند. این بدان معنا نیست که هر کس با هر نیتی در این مسیر قدم بردارد، چنین اجری ببرد؛ بلکه به تناسب نیتها، ارزش قدمها نیز فرق میکند؛ تلاش کنید، به هر اندازه میتوانید، نیت خود را خالص و زلال کنید.
اگر کسی در این راه، عشقش خالص باشد، تنها معشوق را میبیند و اصلا خود را فراموش میکند؛ عشق خالص، یعنی هیچ توقعی از معشوق ندارد، بلکه میخواهد هرچه دارد به پای معشوق بریزد، بدون هیچ چشمداشتی؛ اما اگر به چنین عشقی نرسیدهایم، طول راه را با این نیت قدم برداریم و نیت خود را بر زبان جاری کنیم که «حسین جان، این قدمها را بر میدارم تا دوستی و محبت شما در دل من بیشتر شود»؛ چرا که این عشق، کیمیایی است که با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. این را تمرین کنیم تا بالاترین بهره را از زیارت بگیریم.
اگر توانستیم چنین حالتی در خود ایجاد کنیم که به جای درخواست حاجتهای دنیوی از امام حسین(ع)، درخواست عشق بیشتر ایشان را در دلمان داشته باشیم، کارمان ارزش پیدا میکند و دعایمان اثربخش خواهد بود؛ در این صورت برای همه گناهکارانی که محب سیدالشهدا(ع) هستند هم دعا بکنید که اثرگذاری آن به دست خداست.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در دیدار جمعی از طلاب عازم به سفر کربلا در اربعین؛ قم؛8/8/96