یک روزنامه اصلاحطلب، روحانی و دولت را تهدید کرد که جهانگیری حرفهای ناگفته زیادی دارد!
به گزارش شهدای ایران، یک روزنامه اصلاحطلب، روحانی و دولت را تهدید کرد که جهانگیری حرفهای ناگفته زیادی دارد!
آرمان در یادداشتی نوشت: رئیسجمهور پیش از این وعده داده بود که جهت هماندیشی دیدارهایی را با جریانات سیاسی، اقتصاددانان و... برگزار کند و نظرات آنها را جویا شود. در همین راستا آقای حسن روحانی دیداری با جمعی از اقتصاددانان برگزار کرد که به قرائت بسیاری سخنان چندان تازهای در آن گفته نشد. البته آنطور که از رئیسجمهور برمیآید این دیدارها صرفاً نمایشی است و برداشت چندانی از آنها صورت نخواهد گرفت.
آرمان در یادداشتی نوشت: رئیسجمهور پیش از این وعده داده بود که جهت هماندیشی دیدارهایی را با جریانات سیاسی، اقتصاددانان و... برگزار کند و نظرات آنها را جویا شود. در همین راستا آقای حسن روحانی دیداری با جمعی از اقتصاددانان برگزار کرد که به قرائت بسیاری سخنان چندان تازهای در آن گفته نشد. البته آنطور که از رئیسجمهور برمیآید این دیدارها صرفاً نمایشی است و برداشت چندانی از آنها صورت نخواهد گرفت.
تاکنون کارشناسان، فعالان سیاسی و صاحبنظران بسیاری به رئیسجمهور گفتهاند که دست از حلقه بسته اطرافیانش بردارد و کمی هم به افراد متخصص و دانشمند در حوزههای مختلف توجه داشته باشد، اما رئیسجمهور پیش از آنکه از حلقه بسته اطرافیان خود خارج شود، افراد خارج از این حلقه را به انزوا میبرد. از این روست که بسیاری معتقدند با گذشت یک سال و نیم از دولت دوازدهم آقای روحانی در حوزه سیاسی و اقتصادی کارنامه قابل قبولی نداشته است.
این مسئله نیز به این دلیل است که اطرافیان رئیسجمهور که وی را احاطه کردهاند اجازه نمیدهند این اصلاحات اساسی در دولت اتفاق بیفتد. اگر هم فاصلهای میبینیم بین دو قطب هیئت دولت و کابینه وجود دارد این شکاف بیشتر هم خواهد شد. حتماً بین تفکر کارگزاران و اطرافیان رئیسجمهور که دارای تفکر اعتدال و توسعه و غیراصلاحاتی هستند و در دولت حضور دارند به دلیل اینگونه مسائل فاصله و شکاف بسیاری را نسبت به یکدیگر در دولت ایجاد کردهاند.
آقای جهانگیری در دولت یازدهم مرد اول رئیسجمهور بود و اختیارات گستردهای داشت. به گونهای که همگان وی را نخ تسبیح دولت میدانستند و اگر نبود درایت و پشتکار وی شاید توفیقات دولت یازدهم آقای روحانی بدینگونه به دست نمیآمد. از طرف دیگر وی در انتخابات ۹۶ نیز با فداکاری کاندیدا شد و تریبون دفاع از روحانی را اداره کرد و شاید تصورش بر این بود که آقای روحانی نیز این رفتار او را کاملاً درک میکند و در دولت دوازدهم حوزه اختیارات گستردهتری به او میدهد و جهانگیری بعد از ۸ سال روحانی میتواند کاندیدا شود و رئیسجمهور نیز به تلافی حمایتهای جهانگیری از او حمایت کند تا او به ریاست جمهوری برسد.
اما به نظر میرسد اینها خیالهایی بیش نبوده، چرا که رویکرد آقای روحانی به لحاظ کاراکتر شخصیتی اینگونه نیست؛ لذا آنطور که از شواهد و قرائن پیداست و پیشبینی میشود، آقای جهانگیری را با هدف، به زعم خود به انزوای بیشتری کشیدهاند و شاید مورد بیمهریهای دیگری نیز قرار گیرد.
معلوم نیست که آقای جهانگیری تا کجا میتواند تحمل کند؛ چرا که تاکنون نسبت به آنچه رخ داده خیلی صبر کرده است. آقای جهانگیری حرفهای ناگفته زیادی دارد که با گفتنش میتواند پرده از حقایقی بردارد، اما به خاطر اینکه میداند دولت تضعیف میشود و شاید در فضای عمومی جامعه به نفع خودش هم نباشد، آنها را به زبان نمیآورد. گرچه کاملاً مشخص است که آقای معاون اول ناراحت است و این فاصله، شکاف و دو قطبی در دولت وجود دارد.
این مسئله نیز به این دلیل است که اطرافیان رئیسجمهور که وی را احاطه کردهاند اجازه نمیدهند این اصلاحات اساسی در دولت اتفاق بیفتد. اگر هم فاصلهای میبینیم بین دو قطب هیئت دولت و کابینه وجود دارد این شکاف بیشتر هم خواهد شد. حتماً بین تفکر کارگزاران و اطرافیان رئیسجمهور که دارای تفکر اعتدال و توسعه و غیراصلاحاتی هستند و در دولت حضور دارند به دلیل اینگونه مسائل فاصله و شکاف بسیاری را نسبت به یکدیگر در دولت ایجاد کردهاند.
آقای جهانگیری در دولت یازدهم مرد اول رئیسجمهور بود و اختیارات گستردهای داشت. به گونهای که همگان وی را نخ تسبیح دولت میدانستند و اگر نبود درایت و پشتکار وی شاید توفیقات دولت یازدهم آقای روحانی بدینگونه به دست نمیآمد. از طرف دیگر وی در انتخابات ۹۶ نیز با فداکاری کاندیدا شد و تریبون دفاع از روحانی را اداره کرد و شاید تصورش بر این بود که آقای روحانی نیز این رفتار او را کاملاً درک میکند و در دولت دوازدهم حوزه اختیارات گستردهتری به او میدهد و جهانگیری بعد از ۸ سال روحانی میتواند کاندیدا شود و رئیسجمهور نیز به تلافی حمایتهای جهانگیری از او حمایت کند تا او به ریاست جمهوری برسد.
اما به نظر میرسد اینها خیالهایی بیش نبوده، چرا که رویکرد آقای روحانی به لحاظ کاراکتر شخصیتی اینگونه نیست؛ لذا آنطور که از شواهد و قرائن پیداست و پیشبینی میشود، آقای جهانگیری را با هدف، به زعم خود به انزوای بیشتری کشیدهاند و شاید مورد بیمهریهای دیگری نیز قرار گیرد.
معلوم نیست که آقای جهانگیری تا کجا میتواند تحمل کند؛ چرا که تاکنون نسبت به آنچه رخ داده خیلی صبر کرده است. آقای جهانگیری حرفهای ناگفته زیادی دارد که با گفتنش میتواند پرده از حقایقی بردارد، اما به خاطر اینکه میداند دولت تضعیف میشود و شاید در فضای عمومی جامعه به نفع خودش هم نباشد، آنها را به زبان نمیآورد. گرچه کاملاً مشخص است که آقای معاون اول ناراحت است و این فاصله، شکاف و دو قطبی در دولت وجود دارد.
چرا دولتمردان درباره مرزبانان میرجاوه بیهوش و ربوده شدند سکوت کرده اند..
چرا مسئولان درباره مرزبانان میرجاوه بیهوش و ربوده شدند سکوت کرده اند..
چرا نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره مرزبانان میرجاوه بیهوش و ربوده شدند سکوت کرده اند..