شهدای ایران:رهبر معظم
انقلاب اخيراً در ديدار با اقشار مختلف مردم فرمودند: «آمريکاييها با ما
بيشرمانه حرف ميزنند. غير از تحريم، دو چيز ديگر را مطرح ميکنند؛ يکي
مسئله جنگ و ديگري مذاکره شبه جنگ را مطرح ميکنند تا ترسوها را بترسانند.
نه مذاکره ميکنيم،
نه جنگي صورت خواهد گرفت.» (1)
نه جنگي صورت خواهد گرفت.» (1)
ملت ايران، يک
ملت شجاع، مقاوم، سلحشور و بصير است. 40 سال است پنجه در پنجه قدرتهاي
جهان انداخته و هر روز به توانايي خود افزوده و دشمن را در تمامي عرصهها
به عقبنشيني وادار کرده است.
ترس از دشمن در ملت ايران راه ندارد. سند اين حرف تاريخي، نثار صدها هزار شهيد و جانباز در نبرد بيامان با استکبار جهاني است. پس ترسوها چه کساني هستند و چرا در معرض تهديد دشمن ميباشند؟ طبيعي است حساب سرسپردگان و مزدوران دشمن از حساب ترسوها جداست. ترسوها به خيال خود دارند به منافع و مصالح ملي فکر ميکنند، لذا بر طبل مذاکره براي پرهيز از جنگ ميکوبند، اما بيراهه ميروند!
هزاران دليل وجود دارد که آمريکا حال جنگيدن با ايران را ندارد. به همين دليل از سلاح تحريم براي مبارزه با ملت ايران استفاده ميکند. آمريکاييها تا سوزن توپ و تفنگ سربازان يک کشور را قبل از تهاجم نظامي در نياورند، به آن کشور حمله نميکنند. در جنگ
خليج فارس، دنيا شاهد اين حقيقت بود. اگر ارتش عراق و صدام يکصدم توانايي و جسارت حمله به ايران را در دفع حمله آمريکا با پيشدستي در حمله به آمريکا و اسرائيل به کار ميبرد، سرنوشت جنگ خليج فارس طور ديگري رقم ميخورد.
پايگاههاي آمريکايي و رژيم صهيونيستي در غرب آسيا زير چکش ضربات موشکهاي نقطه زن و پهپادهاي بمبافکن ارتش و سپاه ايران قرار دارد. ترامپ و باند تبهکار او هرگز در مخيله خود راه نميدهند که آغازگر جنگي باشند که سرنوشت آن در ساعات اوليه تقريباً مشخص است.آمريکا در برجام، نقد گرفت و وعده نسيه داد. آن نسيه را هم زيرش زد! همين راهبرد را در کنوانسيونهاي جهاني ازجمله "افايتياف" دنبال ميکند. ما اکنون به تعهدات در "افايتياف" داريم عمل ميکنيم بدون اين که عضويت ما را به رسميت بشناسند، ايران را در ليست سياه قرار دادهاند.
متاسفانه برخي مقامات ديپلماتيک ما در اظهارات سياسي خود مهارت کافي ندارند و گاهي مسائلي ميگويند که خود را در دسته ترسوها قرار ميدهند.
ترامپ يک تاجر است. او سود و زيان جنگ را ميداند. او دقيق ميداند کاري از ماشين فرسوده جنگي آمريکا برنميآيد. اگر برميآمد، آنها در افغانستان، عراق و سوريه آن را به جهانيان نشان ميدادند.
از رژيم صهيونيستي هم کاري برنميآيد. اگر برميآمد، حرفي براي گفتن در جنگ 8 روزه، 33 روزه، 55 روزه و... با حماس و حزب الله حتماً براي خود جور ميکرد.
دولت و مجلس يک بار ديگر صورت مسئله ما با آمريکا و دشمنان اسلام را مورد بازبيني و بازخواني قرار دهند. راهحلهايي چون برجام و پيوستن به کنوانسيونهايي نظير "افايتياف" يک راهحل نيستند، بلکه خود يک مشکل در کنار ديگر مشکلات هستند که بايد درباره آن چارهجويي شود. "راهبرد نه جنگ، نه مذاکره" که از سوي رهبري به عنوان يک معبر مطمئن براي برونرفت از اين ماجرا بازگشايي شده، بايد کليد فهم اين بازبيني و بازخواني قرار گيرد. طبيعي است ترسوها در اين ميدان کمکي نميتوانند بکنند، چون خود آنها بخشي از مشکل هستند.آمريکاييها دارند حس ميکنند از درون ميپوسند. بدهي نجومي آمريکا به رقم وحشتناک 21 تريليون دلار رسيده است. آنها دارند هزينههاي خود را در همه بخشها ازجمله نظامي کنترل ميکنند، لذا در شرايطي نيستند که چيزي به آن به علاوه اجساد تکه پاره سربازان خود در منطقه بيفزايند.جامعه امروز آمريکا در فقر مفرط و تبعيض نژادي ميسوزد. "افبيآي" و دستگاه امنيتي آنها تب اين درد جانکاه را پاشوره ميکند. حرص و طمع سرمايهداران در آمريکا حد و حصر ندارد. آنها درک درستي از منافع و مصالح خود ندارند.گسترش اعتياد، نااميدي اجتماعي، بيبند و باري جنسي و از همه مهمتر بنبست در نظام سياسي مثل موريانه، قدرت اين کشور را از درون ميخورد. آمريکاييها امروز ديگر رمق ندارند تا ادعاي ژاندارمي جهان را يدک بکشند. امروز کسي رئيسجمهور آمريکاست که به اعتراف نخبگان آمريکا و پنج قاره جهان، نماد فساد و تباهي و زنبارگي است و ميخواهد با لاتبازي و شرارتپيشگي، نظمي را که خود آمريکاييها سهم مهمي در جهان در برقراري آن داشتهاند، به هم بزند.
آمريکاييها امروز پرچم آزاديخواهي را زمين گذاشته و پرچم داعش به عنوان خشنترين و بيرحمترين گروه تروريستي جهان را برافراشتهاند و آنها بيپروا از منافقين دفاع ميکنند و آنها را آلترناتيو حکومت بعدي در ايران ميدانند.
ديگر از پيامهاي عدالتخواهانه و خيرانديشانه آنها در جهان خبري نيست. فيلسوفان سياسي آنها حرفي براي گفتن در دفاع از دموکراسي ليبرال ندارند، چون شاهد افول اين تفکر با کارکردهاي دولت جديد آمريکا هستند. آمريکا امروز مظهر تجاوز، بيعدالتي، کشتار مردم بي گناه، دفاع از ديکتاتورها و جنايتکاران تروريست و مبلغ فرهنگ فساد و بياخلاقي و بيديني است. امروز آمريکا با دنيا با زبان "تحريم" و "تهديد" سخن ميگويد و نه تنها با ايران، بلکه با هيچ کشوري حال گفتوگو و مذاکره ندارد.
ترسوها با دروغ، بنبست و بحران، مردم را نترسانند. با فريب، گفتوگو و مذاکره جامعه را به بيراهه نکشانند. ما ملتي شجاع با جواناني هستيم که قادرند کوهها را جابهجا کنند. با نگاه به ظرفيتها کافي است به راهحلها فکر کنيم. جايي که "عقل" هست، "ترس" نيست. با عقلانيت ميتوان مشکلات را حل کرد و بر ترس غلبه کرد.
امروز رهبري هوشمند انقلاب اسلامي برنامه 50 سال آينده ايران را براساس الگوي اسلامي ايران پيشرفت، طراحي کردهاند. به کوري چشم دشمنان، انقلاب همچنان زنده است و ما به اهداف نوراني انقلاب خواهيم رسيد.
پينوشت:
1- 22 مرداد 1397، ديدار مقام معظم رهبري با اقشار مختلف مردم
ترس از دشمن در ملت ايران راه ندارد. سند اين حرف تاريخي، نثار صدها هزار شهيد و جانباز در نبرد بيامان با استکبار جهاني است. پس ترسوها چه کساني هستند و چرا در معرض تهديد دشمن ميباشند؟ طبيعي است حساب سرسپردگان و مزدوران دشمن از حساب ترسوها جداست. ترسوها به خيال خود دارند به منافع و مصالح ملي فکر ميکنند، لذا بر طبل مذاکره براي پرهيز از جنگ ميکوبند، اما بيراهه ميروند!
هزاران دليل وجود دارد که آمريکا حال جنگيدن با ايران را ندارد. به همين دليل از سلاح تحريم براي مبارزه با ملت ايران استفاده ميکند. آمريکاييها تا سوزن توپ و تفنگ سربازان يک کشور را قبل از تهاجم نظامي در نياورند، به آن کشور حمله نميکنند. در جنگ
خليج فارس، دنيا شاهد اين حقيقت بود. اگر ارتش عراق و صدام يکصدم توانايي و جسارت حمله به ايران را در دفع حمله آمريکا با پيشدستي در حمله به آمريکا و اسرائيل به کار ميبرد، سرنوشت جنگ خليج فارس طور ديگري رقم ميخورد.
پايگاههاي آمريکايي و رژيم صهيونيستي در غرب آسيا زير چکش ضربات موشکهاي نقطه زن و پهپادهاي بمبافکن ارتش و سپاه ايران قرار دارد. ترامپ و باند تبهکار او هرگز در مخيله خود راه نميدهند که آغازگر جنگي باشند که سرنوشت آن در ساعات اوليه تقريباً مشخص است.آمريکا در برجام، نقد گرفت و وعده نسيه داد. آن نسيه را هم زيرش زد! همين راهبرد را در کنوانسيونهاي جهاني ازجمله "افايتياف" دنبال ميکند. ما اکنون به تعهدات در "افايتياف" داريم عمل ميکنيم بدون اين که عضويت ما را به رسميت بشناسند، ايران را در ليست سياه قرار دادهاند.
متاسفانه برخي مقامات ديپلماتيک ما در اظهارات سياسي خود مهارت کافي ندارند و گاهي مسائلي ميگويند که خود را در دسته ترسوها قرار ميدهند.
ترامپ يک تاجر است. او سود و زيان جنگ را ميداند. او دقيق ميداند کاري از ماشين فرسوده جنگي آمريکا برنميآيد. اگر برميآمد، آنها در افغانستان، عراق و سوريه آن را به جهانيان نشان ميدادند.
از رژيم صهيونيستي هم کاري برنميآيد. اگر برميآمد، حرفي براي گفتن در جنگ 8 روزه، 33 روزه، 55 روزه و... با حماس و حزب الله حتماً براي خود جور ميکرد.
دولت و مجلس يک بار ديگر صورت مسئله ما با آمريکا و دشمنان اسلام را مورد بازبيني و بازخواني قرار دهند. راهحلهايي چون برجام و پيوستن به کنوانسيونهايي نظير "افايتياف" يک راهحل نيستند، بلکه خود يک مشکل در کنار ديگر مشکلات هستند که بايد درباره آن چارهجويي شود. "راهبرد نه جنگ، نه مذاکره" که از سوي رهبري به عنوان يک معبر مطمئن براي برونرفت از اين ماجرا بازگشايي شده، بايد کليد فهم اين بازبيني و بازخواني قرار گيرد. طبيعي است ترسوها در اين ميدان کمکي نميتوانند بکنند، چون خود آنها بخشي از مشکل هستند.آمريکاييها دارند حس ميکنند از درون ميپوسند. بدهي نجومي آمريکا به رقم وحشتناک 21 تريليون دلار رسيده است. آنها دارند هزينههاي خود را در همه بخشها ازجمله نظامي کنترل ميکنند، لذا در شرايطي نيستند که چيزي به آن به علاوه اجساد تکه پاره سربازان خود در منطقه بيفزايند.جامعه امروز آمريکا در فقر مفرط و تبعيض نژادي ميسوزد. "افبيآي" و دستگاه امنيتي آنها تب اين درد جانکاه را پاشوره ميکند. حرص و طمع سرمايهداران در آمريکا حد و حصر ندارد. آنها درک درستي از منافع و مصالح خود ندارند.گسترش اعتياد، نااميدي اجتماعي، بيبند و باري جنسي و از همه مهمتر بنبست در نظام سياسي مثل موريانه، قدرت اين کشور را از درون ميخورد. آمريکاييها امروز ديگر رمق ندارند تا ادعاي ژاندارمي جهان را يدک بکشند. امروز کسي رئيسجمهور آمريکاست که به اعتراف نخبگان آمريکا و پنج قاره جهان، نماد فساد و تباهي و زنبارگي است و ميخواهد با لاتبازي و شرارتپيشگي، نظمي را که خود آمريکاييها سهم مهمي در جهان در برقراري آن داشتهاند، به هم بزند.
آمريکاييها امروز پرچم آزاديخواهي را زمين گذاشته و پرچم داعش به عنوان خشنترين و بيرحمترين گروه تروريستي جهان را برافراشتهاند و آنها بيپروا از منافقين دفاع ميکنند و آنها را آلترناتيو حکومت بعدي در ايران ميدانند.
ديگر از پيامهاي عدالتخواهانه و خيرانديشانه آنها در جهان خبري نيست. فيلسوفان سياسي آنها حرفي براي گفتن در دفاع از دموکراسي ليبرال ندارند، چون شاهد افول اين تفکر با کارکردهاي دولت جديد آمريکا هستند. آمريکا امروز مظهر تجاوز، بيعدالتي، کشتار مردم بي گناه، دفاع از ديکتاتورها و جنايتکاران تروريست و مبلغ فرهنگ فساد و بياخلاقي و بيديني است. امروز آمريکا با دنيا با زبان "تحريم" و "تهديد" سخن ميگويد و نه تنها با ايران، بلکه با هيچ کشوري حال گفتوگو و مذاکره ندارد.
ترسوها با دروغ، بنبست و بحران، مردم را نترسانند. با فريب، گفتوگو و مذاکره جامعه را به بيراهه نکشانند. ما ملتي شجاع با جواناني هستيم که قادرند کوهها را جابهجا کنند. با نگاه به ظرفيتها کافي است به راهحلها فکر کنيم. جايي که "عقل" هست، "ترس" نيست. با عقلانيت ميتوان مشکلات را حل کرد و بر ترس غلبه کرد.
امروز رهبري هوشمند انقلاب اسلامي برنامه 50 سال آينده ايران را براساس الگوي اسلامي ايران پيشرفت، طراحي کردهاند. به کوري چشم دشمنان، انقلاب همچنان زنده است و ما به اهداف نوراني انقلاب خواهيم رسيد.
پينوشت:
1- 22 مرداد 1397، ديدار مقام معظم رهبري با اقشار مختلف مردم
*محمد کاظم انبارلويي