شهدای ایران shohadayeiran.com

به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛غذاهای ما اصلا تمیز نبود و اغلب آشغال پیدا می كردیم.برنج،عدس،لوبیا و امثال آن را اصلا پاك نمی كردند.اگر صدای زندانی به اعتراض بلند می شد،او را از بند عمومی به انفرادی انتقال می دادند و اگر كمی بیشتر سر و صدا می كرد،شكنجه اش می كردند تا دیگر ازاین حرف ها نزند.

در زندان كمیته مشترك،چای را در حلب های روغن نباتی هجده كیلویی می ریختند، بعد به آن آب اضافه می كردند و روی آتش می گذاشتند.وقتی آب به جوش می آمد، چای را در كتری سیاهی ریختند و یك لیوان با ما می دادند.در تمام مدتی كه در زندان بودم حتی یك بار چای دم كشیده نخوردم.گاهی بچه ها به متلك می گفتند كه چایش تازه دم است یا مثلا دارجلینگ فرد اعلی است.

گاهی در بند عمومی كاسه ای می دادند.در هر بند معمولا  هجده نفر بودند.تنها راهی كه پیدا كردیم تا ماست به همه برسد این بود كه آن را تبدیل به دوغ كنیم.ماست را داخل آب می ریختیم و نمك زیادی به آن اضافه می كردیم،رنگ دوغ كمی سفید می شد.بعد هر كدام به نیت دوغ، لیوانی از آن می خوردیم.

غذاهایی كه با ما می دادند شامل پنیر،نان بسیار و نامرغوب ،كره،مربا،خوراك لوبیا،لوبیا چیتی،آّبگوشت بسیار بی محتوا ومقدار كمی برنج بود.گوشتی كه داخل آبگوشت به خور می ریختند یا با آن خوراك تهییه می كردند،شباهتی به گوشت نداشت و بیشتر شبیه این بو كه چند تا گونی روی هم قرار داده، سپس آن را به شكل مربع مستطیل برش داده باشند.

رشته های گوشت مثل رشته های گونی در غذا نمایان می شد.كیفیت پایین بود، اما ناچار بودیم صرف كنیم و هیچ اعتراضی نداشته باشیم.غذاهای ما اصلا تمیز نبود و اغلب آشغال پیدا می كردیم.برنج،عدس،لوبیا و امثال آن را اصلا پاك نمی كردند.اگر صدای زندانی به اعتراض بلند می شد،او را از بند عمومی به انفرادی انتقال می دادند و اگر كمی بیشتر سر و صدا می كرد،شكنجه اش می كردند تا دیگر ازاین حرف ها نزند.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار