شهدای ایران:صبح یک پنجشنبه پاییزی و قطعه شهدای بهشت رضای مشهد، صدای زنی که با سوز بر سر مزاری زیارت عاشورا میخواند نظرم را جلب میکند.
کنارش که مینشینم و سر حرف را باز میکنم متوجه میشوم، مادر یکی از شهدای مرزبان است، جگرگوشهاش در آبان سال ۹۲ در نقطه صفرمرزی ایران و پاکستان بهشهادت رسیده است.
این مادر برایم میگوید که پسرش نتوانست بیستمین بهار زندگیاش را ببیند، و در یک روز پاییزی بههمراه ۱۳ نفر دیگر از دوستانش با اشرار مسلح درگیر میشوند و همهشان بهشهادت میرسند.
میگوید هر صبح پنجشنبه به دیدن پسرانم می آیم، و با دست اشارهای میکند به قبور مطهر همه شهدای مرزبان و مدافع حرم و میگوید اینها همه پسران من هستند، این جملهاش تمام نشده که بغض آسمان میترکد، انگار باران هم به زیارت شهدا آمده و سنگ مزارشان را میشوید.
وقتی تصویر شهدای مرزبانی باعث پرت شدن حواس رانندگان میشود!
در حین زیارت مزار شهدا، بهخاطر میآورم حدود یک ماه قبل که برای مصاحبه به مرزبانی خراسان رضوی رفته بودم، وقتی تصویر شهدای مرزبان بر دیوار داخل محوطه نظرم را جلب کرد، سرپرست معاونت اجتماعی برایم توضیح داد استان خراسان رضوی از سال ۵۹ تا کنون حدود ۲۰۰ شهید مرزبانی تقدیم انقلاب کرده است و علیرغم پیگیریهای زیادی که در این سالها داشتهاند تا یکی از معابر شهر بهنام شهدای مرزبانی نامگذاری شود، جوابی دریافت نکردهاند بنابراین تصمیم گرفتهاند تمثال مبارک این شهدا را داخل محوطه نصب کنند.
یک مقام آگاه در مرزبانی استان هم از مکاتبه با اداره کل راهداری و حمل و نقل جادهای استان، برای نصب بیلبورد در مسیرهای ورودی مشهد جهت تصاویر شهدای مرزبانی خبر داد و گفت: پاسخ اداره راهداری به این درخواست منفی بوده و علت این پاسخ منفی، پرت شدن حواس رانندگان بیان شده است!
نامگذاری معابر شهری در «کمیته نامگذاری» انجام میشود
تصمیم میگیرم در گام نخست، نظر مشاور استاندار خراسان رضوی در امور ایثارگران را در این زمینه جویا شوم؛ حسن فتحینیا ضمن اینکه معتقد است نامگذاری یک معبر و خیابان در شهر مشهد بهنام شهدای مرزبانی یک ضرورت حتمی است؛ میگوید: این موضوع را باید از شهردار و فرماندار مطالبه کنید چرا که من در «کمیته نامگذاری» سمتی ندارم اما اگر روزی نظر من را بپرسند بر ضرورت آن تاکید میکنم.
فرماندار مشهد موضوع نامگذاری مکانی بهنام شهدای مرزبانی را پیگیری میکند
فرماندار مشهد نیز در گفتوگو با خبرنگار فارس، از نامگذاری خیابانی بهنام شهدای مرزبانی استقبال میکند و میگوید: امیدوارم همانطور که شما در حوزه رسانه این موضوع را مطالبه کردید، شورای اسلامی شهر مشهد نیز نسبت به این موضوع توجه کافی را مبذول کند.
احمدعلی موهبتی ادامه میدهد: قاعدتا باید خیابانی که ساختمان مرزبانی استان در آن قرار دارد بهنام شهدای مرزبانی نامیده شود و من در اولین جلساتی که برگزار شود این مطلب را پیگیری میکنم.
موضوع جوابیه اداره کل راهداری و حملونقل جادهای را نیز با وی در میان میگذارم؛ میگوید: مشکل راهداری این است که ردیف اعتباری و دستورالعملی برای انجام کارهای فرهنگی وجود ندارد و اگر مرزبانی خراسان رضوی بخواهد برای نصب بیلبوردهای تصاویر شهدای مرزبانی در توقف گاههای جادهای، با هزینه خودش اقدام کند، راهداری مخالفتی نمیکند.
فرماندار مشهد در پایان خواستار ارسال مکاتبات انجام شده از طریق مرزبانی به فرماندای میشود و اطمینان میدهد که موضوع را پیگیری میشود.
طبق پیشنهاد فرماندار مشهد، در گام بعدی، به سراغ شورای اسلامی شهر مشهد میروم، رئیس کمیسیون فرهنگی ابتدا به روال معمول نامگذاری معابر شهر اشاره و تصریح میکند: نامگذاری معابر یک روال کارشناسی دارد که در کمیته نامگذاری انجام میشود.
احسان اصولی با بیان اینکه درخواستها و پیشنهادها برای نامگذاری معابر در این کمیته طبق ضوابط و ساز و کارهای تعریف شده بررسی میشود؛ میگوید: در موضوع نامگذاری شهدای مرزبانی دو بحث وجود دارد، یکی اینکه مثل سایر شهدا، نام هر شهید مرزبان هم که جانش را در راه امنیت و آرامش ایران اسلامی تقدیم کرده، برای کوچه و معبر محل سکونت خانواده آن شهید در نظر گرفته شود که حال حاضر چند نمونه هم انجام شده است.
بحث نامگذاری یک معبر بهنام شهدای مرزبانی، در کمیته نامگذاری در حال پیگیری است
وی در زمینه نامگذاری یک خیابان و معبر اصلی بهنام کلی شهدای مرزبان نیز میگوید: بحث نامگذاری یک معبر بهنام کلی شهدای مرزبانی، در کمیته نامگذاری در حال پیگیری است و بهمحض اینکه یک خیابان یا بلوار جدید احداث شود، قطعا نامگذاری بهنام شهدای مرزبانی برای ما در اولویت است.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر مشهد در پاسخ به این پرسش که آیا امکان تغییر نام یکی از معابر قدیمی بهنام شهدای مرزبان وجود دارد، با استناد به مصوبهای در این زمینه؛ اظهار میکند: مصوبهای در شورای شهر به تصویب رسیده که تغییر نام معابر را بهعلت مشکلاتی که برای شهروندان ممکن است ایجاد کند، محدود شده است.
اصولی همچنین در پایان صحبتهای خود، از مسؤولان مربوطه در مرزبانی درخواست میکند لیست نام همه شهدای مرزبان مشهد را به شورای شهر تحویل دهند تا در اسرع وقت نسبت به نامگذاری محل زندگی خانوادههای این شهیدان بهنام آنها اقدام شود.
نصب بیلبورد برای شهدای مرزبانی در کنار پاسگاههای نیروی انتظامی بلامانع است
رئیس اداره راهداری و حملونقل جادهای اما نظرش این است که مرزبانی حتی با پرداخت هزینه هم نمیتواند بیلبوردی برای شهدای مرزبانی در جاده نصب کند، چرا که طبق ضوابط این کار ممنوع است.
ابراهیم نصری در پاسخ به خبرنگار فارس مبنی بر اینکه چطور ما در جاده شاهد بیلبوردهای تبلیغاتی مختلف هستیم اما امکان نصب بیلبوردهای فرهنگی برای شهدای مرزبان نیست؛ میگوید: آن بیلبوردها خارج از حریم راه هستند و ضوابط ویژه خود را دارند.
وی تصریح میکند: در عین حال نصب بیلبوردهای شهدای مرزبان در کنار پاسگاههای نیروی انتظامی جادهای بلامانع است و مرزبانی میتواند در این زمینه اقدام کند.
پاسخ رئیس اداره راهداری و حملونقل جادهای استان، اگرچه برای من قانعکننده نیست اما نکته خوب این مصاحبه این شد که وی در نهایت موافقت خود را با نصب بیلبوردهای مربوط به شهدای مرزبان در کنار پاسگاهها و پایگاههای نیروی انتظامی اعلام میکند.
امیدوارم بهزودی در کل شهرهای خراسان رضوی شاهد نامگذاری یک خیابان اصلی در همه شهرها، بهخصوص شهر مشهد بهنام شهدای مرزبانی باشیم و کنار هر پاسگاه پلیس در جادههای استان تمثال یکی از شهدای مظلوم مرزبانی قرار بگیرد، شاید دلگرمی برای دل شکسته خانواده این شهدای مظلوم باشد.
*فارس
28 سال پیش در چنین روزی، هواپیمای مسافربری ایرباس جمهوری اسلامی ایران بر فراز آبهای خلیج همیشه فارس مورد هجوم وحشیانه ناو وینسنس امریکا قرار گرفت.
تاریخ: ۱۲ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۶
در 12 تیر 1367 هواپیمای مسافربری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دوبی بود، در نزدیکی جزیره «هنگام» مورد هجوم یگان های دریایی متجاوز امریکایی مستقر در آب های خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد.
این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایتپیشه شیطان بزرگ قرار گرفت حامل 298 مسافر و خدمه بود که تمام آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال در این جنایت فجیع به شهادت رسیدند.
ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران به دست جنایتکاران امریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهههای جنگ بود.
طبق روایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پس از سقوط این هواپیما، مقامات امریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفتهترین دستگاههای راداری و رایانهای و همچنین مشخص بودن نوع هواپیمای در حال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام کاملاً خصمانه بوده است.
با این حال مقامات امریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدینسان حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام کردند.
این جنایت نیز در کنار جنایات بی شمار دولت امریکا، در پرونده سیاه استکبار جهانی ثبت شد و لکه ننگ دیگری بر تارک آن جنایتپیشگان نقش بست.
دانلود
{$sepehr_old_video_165378}
که حمله به هواپیمای مسافربری جنایت جنگی وجنایت علیه بشریت محسوب می شود .
جنایات مدعیان حقوق بشر
مدعیان حقوق بشر، درجنایات ضد بشری جهان دست دارند.
مدعیان دروغین حقوق بشردرمقابل این کشتاربی رحمانه نه تنها ساکت نشسته اند بلکه حتی به آن چراغ سبزنیزنشان می دهند.
این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایتپیشه شیطان بزرگ قرار گرفت حامل 298 مسافر و خدمه بود که تمام آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال در این جنایت فاجعه کشتاربی رحمانه برای جامعه جهانی شرم آوراست.
تجاوز ناو جنگی آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی جنایت جنگی وجنایت علیه بشریت است.
سازمان های بین المللی خیانتکارچرا از 12 تیر 1367 تاکنون درمقابل تجاوز وحشیانه وحشی گری وغیرانسانی ناو جنگی آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران سکوت کرده اند.
سکوت مجامع بین المللی درمقابل تجاوز وحشیانه آمریکا جنایتکار تاسف باراست.
سکوت مجامع بین المللی فاجعه بارترازکشتاربی رحمانه مسافرین بی گناه هواپیمایی ایرانی درخلیج فارس است.
چرا سازمان های جهانی درمقابل تجاوز وحشیانه آمریکا جنایتکار به هواپیمای مسافربری ایرانی درخلیج فارس خاموش اند؟
جنایت جنگی آمریکا جنایتکاردرخلیج فارس شرم آوراست.
عمل جنایتکارانه آمریکا جنایتکاردرخلیج فارس بی پاسخ نخواهد ماند.
انتقام این جنایت را ازآمریکا جنایتکارخواهیم گرفت.
ومجامع حقوق بشری از 12 تیر 1367 تاکنون خفه خون گرفتند، کاری نمی کنند وسکوت اختیارکرده اند.
و این درحالی است که مدعیان حقوق بشر، سازمان های بین المللی خیانتکار از 12 تیر 1367 تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشی گری و حشی گری وغیرانسانی یگان های دریایی متجاوز امریکایی نمی کنند، خفه خون گرفتند وسکوت اختیارکرده اند.
آمریکا جنایتکارازسال 1359 تاکنون عامل جنگ، بی ثباتی وناامنی درمنطقه است.
آمریکا جنایتکارازسال 1359 تاکنون عامل اصلی پیدایش و رشد گروهک تروریستی منافقین درایران، عراق واروپا است.
آمریکا جنایتکارعامل اصلی جنگ درمنطقه است.
آمریکا جنایتکارازسال 2001 تاکنون عامل اصلی پیدایش و رشد تروریسم درمنطقه است.
آمریکا جنایتکارازسال 2001 تاکنون عامل اصلی پیدایش و رشد القاعده درمنطقه است.
آمریکا جنایتکارازسال 2001 تاکنون عامل اصلی پیدایش و رشد طالبان درافغانستان وپاکستان است.
آمریکا جنایتکارازسال 2011 تاکنون عامل اصلی پیدایش و رشد داعش درمنطقه است.
آمریکا جنایتکارازسال 2001 تاکنون عامل اصلی پیدایش و رشد گروه های تروریستی درمنطقه است.
کسی که دشمن ملت ایران است جایگاهی درخلیخ فارس ندارد.
نیروهای آمریکایی حق حضور درخلیج فارس را ندارند.
ترامپ مانند یک سگ هارپارس می کند.
وزیرامور خارجه آمریکا مانند یک سگ هارپارس می کند.
حمله به هواپیمای مسافربری یک اقدامی تروریستی است.
حمله به هواپیمای مسافربری ایران یکی از سرفصلهای جدی در تاریخ حقوق بشر آمریکایی است.
مطالعه تاریخ معاصر و قرن بیستم نشان میدهد رژیم ایالات متحده آمریکا یک تجاوزگر بزرگ جهانی است که با راهبردها، سیاستها و اقدامات استکباری و دخالتهای آشکار در کشورها از طریق نفوذ و سلطه و تهاجم فرهنگی و نظامی و توسل به زور و سرنگونسازی دولت های مستقل، ملی و مردمی و سلطهناپذیر، جامعه بشری را در زنجیره سیطره شیطانی خود قرار داده است.
جنگ تحمیلی هشت ساله و جنایت بزرگ 12 تیرماه سال 1367 یکی از سرفصلهای جدی در تاریخ حقوق بشر آمریکایی است که پرده از چهره واقعی حاکمان جنایتپیشه کاخ سفید و سیاست های ضدبشری واشنگتن کنار زد و در این صحنه غم انگیز و هولناک، نظامیان مستقر در ناو هواپیمابر وینسنس با دستور فرمانده خبیث و جنایتکار خود و شلیک موشک، هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران را بر فراز آبهای خلیج فارس هدف قرار دادند و یکی از سیاهترین حوادث را در تاریخ رقم زدند و 290 انسان بیگناه را مظلومانه به شهادت رساندند.
جنایت 12 تیرماه سال 1367 و اهدای مدال افتخار به فرمانده جنایتکار ناو آمریکایی را مصداق حقوق بشر آمریکایی و رفتار متناقض و بیصداقتی مقامات این کشور توصیف و تصریح کرده است: آمریکایی ها با عملیات روانی و حیله گری های رسانه ای، تلاش وسیعی را برای بی گناه نشان دادن خود در این اقدام تروریستی و القای دروغ و روایت نادرست از آن را در دستور کار قرار دادند، اما اقدام موهن و توهین آشکار آنها در اهدای مدال شجاعت به فرمانده جنایتکار ناو وینسنس، برای جوامع و ملل جهانی ترجمه ای بجز حمایت رسمی از این جنایت نداشت.
این یک تراژدی تلخ و تاسف آوری در قرن حاضر است که رژیم اشغالگر، کودککش و تروریستپرور صهیونیستی که با قتل، غارت و نقض حقوق اولیه مردم فلسطین، سرزمین آنها را اشغال و به عنوان بزرگترین ناقض حقوق بشر در تاریخ معاصر شناخته شده است، مورد حمایت دولت جنایتکار و ظالم آمریکا، همان شیطان اعظمی قرار میگیرد که مدعی دفاع از حقوق بشر است.
با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای حمله موشکی ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران، سکوت مرگبار و مواضع ضعیف جوامع بین المللی و نهادهای حقوق بشری در قبال این جنایت و نیز جنایات امروز آمریکا و متحدان منطقه ای و فرامنطقه ای کاخ سفید در کشورهای جبهه مقاومت اسلامی آورده است: از اصحاب رسانه و دستگاه دیپلماسی کشور انتظار است در راستای رهنمودهای حکیمانه مقام معظم رهبری امام خامنه ای (مدظله العالی)، در عرصه دشمن شناسی، شناساندن چهره و ماهیت واقعی آمریکا و بزک کنندگان جنایات ضدبشری کاخ سفید، رژیم صهیونیستی و متحدان منطقه ای آنان به آحاد جوامع بشری را سرلوحه اقدامات حرفهای، ذاتی و ماموریتی خود قرار داده و با فراهم سازی فرصت ها و بسترهای لازم برای استیفای حقوق ملت های آسیب دیده از این جنایت ها، محاکمه و مجازات سردمداران و حامیان اصلی جنایات ضدبشری را به مطالبه ای بین المللی تبدیل کنند.
تاریخ ایالات متحده آمریکا با جنگ و خونریزی و نقض حقوق بشر گره خورده است. حمله ناو آمریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری ایرباس جمهوری اسلامی ایران در ۱۲تیرماه۶۷ نه اولین جنایت آمریکاییها علیه مردم غیرنظامی است و نه آخرین آنها؛ اما یکی از جنایتهایی است که میطلبد سالها درباره آن قلم بهدست گرفت و ابعاد مختلف آن را واکاوی کرد.
چرا آمریکا در سالهای پایانی جنگ، هواپیمای مسافربری کشورمان را مورد هدف قرارداد؟ آیا این کار مشابه بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی برای پایان جنگ و قبولی قطعنامه بود؟
بررسی حوادث و رخدادهای سالهای پایانی جنگ تحمیلی و ناکامی قدرتهای جهانی در شکست جمهوری اسلامی و نابودی انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی نشان میدهد که آنان ناگزیر در پی راهحلی برای نجات صدام از باتلاق جنگ و توطئه خودساختهای بودند که در مسیری معکوس به شکست رژیم بعثی عراق و پیروزی ملت ایران و سرانجام برهم خوردن موازنه قدرت در سطح منطقه به نفع جمهوری اسلامی میانجامید.
آمریکا و حامیان صدام باتحمل شکستهای سهمگین و مفتضحانه در سالهای پایانی جنگ و بهویژه عملیاتهای کربلای ۵ و والفجر ۸ و رسیدن رزمندگان اسلام به فاو و دروازههای بصره از تمامی ابزارها و تمهیدات برای فرار از وضعیت خطرناکی که فراروی آنان قرار گرفته بود استفاده کردند. آنان با درک این حقیقت که ارتش بعثی صدام بهرغم حمایتهای گسترده لجستیکی، اطلاعاتی و مالی و حتی انسانی قادر به تأمین اهداف و مقاصد طراحی شده برای جنگ تحمیلی نیستند، مرحله نوینی در جنگ را با فشارهای همهجانبه ازجمله جنگ سفارتخانهها، تحریم واردات نفت ایران، بسته شدن دفتر خریدهای نظامی ایران در انگلیس، تحریک کالاهای ایران، بمباران سکوهای نفتی رشادت، رسالت، نصر، سلمان و مبارک، حمله به ناوهای ایرانی را آغاز و درنهایت جنایت ۱۲تیرماه۶۷ و حمله به هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس را رقم زدند.
این موضوع در مواضع و اظهارات مقامات آمریکایی در همان مقطع کاملاً آشکار بود. جرج بوش که در آن هنگام معاون رئیسجمهور وقت آمریکا بود در شورای امنیت ضمن توجیه اعمال خلاف ارتش آمریکا در سرنگونی هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی گفت اگر ایران به جنگ خود با عراق پایان داده بود قطعاً حادثه ایرباس اتفاق نمیافتاد. درواقع میتوان با صراحت گفت حمله ناو آمریکایی به هواپیمای غیرنظامی ایران در راستای اجرای سیاستی بود که آمریکا و متحدان کاخ سفید برای جلوگیری از پیروزی رزمندگان اسلام و ملت ایران و شکست صدام صورت پذیرفت.
این فاجعه بزرگ نشان داد که آمریکاییها نهتنها از بمباران هستهای هیروشیما و ناکازاکی عبرت نگرفتهاند، بلکه برای تأمین منافع نامشروع و استکباری خود حاضر به تکرار جنایات ضد بشری مانند حمله به هواپیمای مسافربری و قربانی کردن ۲۹۰ انسان بیگناه و بیدفاع از زن و مرد و کودک کهنسال است.
بهعنوان یک فرمانده نظامی بفرمایید اصولاً امکان اشتباه گرفتن هواپیمای مسافربری با یک جنگنده تا چه حد قابل تصور است؟
صنعت هوانوردی بهواسطهی ویژگیهای خاص آن از حوزههایی است که استفاده از فناوری و تجهیزات پیشرفته در آن همواره بیش از سایر بخشها مورد توجه بوده و در این راستا موضوع ایمنی و امنیت پروازها بیشترین سهم را در بهرهگیری از فناوری و تجهیزات به خود اختصاص داده و لاجرم کارکنان شاغل در این عرصه نیز از بین نفرات بااستعداد انتخاب و تحت آموزشهای گوناگون و طولانی مدت مرتبط با تخصصهای لازم قرار میگیرند.
یک ناو جنگی یا هواپیمابر که به منزلهی یک پایگاه هوایی نظامی کاملاً پیشرفته عمل میکنند و روزانه مسئولیت نشست و برخاست تعداد زیادی از انواع هواپیماها و جنگندهها را بر عهده دارند و اجرای عملیات آنها را هدایت و راهبری میکنند، از هر حیث بهترین و بالاترین امکانات را در اختیار دارند.
فلذا چنانچه قرار باشد چنین فاجعهی بزرگی درنتیجه یک اشتباه فردی رخ بدهد ما باید همهروزه شاهد تکرار این فاجعه در سراسر دنیا باشیم؛ چراکه تجهیزات و شرایط بسیاری از کشورها بههیچوجه با امکانات موجود در ناو آمریکایی که مرتکب این اقدام فجیع و ددمنشانه شده قابل مقایسه نیست. مضافاً اینکه به لحاظ تخصص هوانوردی و راداری، روشهای مختلفی برای تشخیص نوع هواپیمای در حال پرواز وجود دارد که میتواند درصد احتمال اشتباه در شناسایی و تفکیک هواپیمای مسافربری با هواپیمای جنگنده را به صفر برساند.
بهعنوان نمونه به مواردی مانند اینکه هواپیمای مسافربری در حال پرواز همواره کدی را ارسال میکند که مختصات دقیق هواپیما را به همهی رادارها و مراکز دریافت سینگال موجود در منطقه میفرستد و یا اینکه با توجه به تفاوتهای فراوان بین هواپیمای مسافربری با جنگندهها، ازجمله متفاوت بودن حجم و ابعاد این هواپیماها با یکدیگر، بهراحتی توسط رادارها و دستگاههای اسکوپ قابل تشخیص و تفکیک است.
علاوه بر اینها، امکان مکالمه با خلبان هواپیما و سؤال از وی وجود داشته و حتی تشخیص و شناسایی هواپیما به طریق بصری برای متخصصین حاضر در ناو آمریکایی امکانپذیر بوده است. لذا احتمال بروز اشتباه ازنظر تخصصی کاملاً منتفی است و بدون شک فاجعهی حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران توسط ناو آمریکایی اقدامی برنامهریزی شده و عمدی بوده است.
واکنش کشورمان خصوصاً نیروهای نظامی و سیاسی به این اقدام آمریکا چه بود و چرا اقدام تلاقی جویانهای صورت نگرفت؟
پس از ادعاهای رسواکننده آمریکا و به زیر سؤال بردن سامانهها و سیستمهای مدرن و پیشرفته راداری و رایانهای خود، این کشور مدعی میشود که هواپیمای ایران خارج از دالان هوایی پرواز میکرد و از خود علایم مخلوط نظامی بروز میداد.
دولت آمریکا برای جلوگیری از رسوایی بیشتر به هر وسیله ممکن درصدد توجیه این جنایت هولناک برمیآید. سردمداران سیاست خارجی و تصمیم گیران نظامی آمریکا بر این باور بودند که ایران در مقابل حمله به هواپیمای مسافربری خود یا مجبور است به مقابلهبهمثل بپردازد که در این صورت اجماع جهانی علیه ایران بهسرعت حاصل میشود و افکار عمومی جهان خواستار برخورد ایران خواهد شد، یا ایران به این نتیجه خواهد رسید که غرب هیچ ابایی از اقدامات غیرانسانی با هر میزان خسارت و هزینه جانی و مالی ندارد.
بنابراین خواستههای آنان برای پایان بخشیدن به جنگ، بدون دستیابی به خواستههای خود صورت خواهد پذیرفت؛ لذا فشار افکار عمومی و رعب و وحشت در میان مردم ایران سیاستمداران این کشور را وادار به اتخاذ این تصمیم خواهد کرد.
در مقابل در اولین گام پس از وقوع این تجاوز و جنایت آشکار، جمهوری اسلامی ایران طی نامهای خواستار تشکیل جلسه شورای امنیت سازمان ملل برای رسیدگی به موضوع شد. هرچند اقدام تلافیجویانه در نگاه برخی مسئولین و مقامات کشور میتوانست در دستور کار قرار گیرد، اما بهرغم اندیشه و اراده موجود برای عملیاتی کردن آن، به دلیل بهرهبرداری واشنگتن از مقابلهبهمثل و یا اقدامات تلافیجویانه برای توجیه جنایات و توطئههای دیگر، پیگیری موضوع از مسیر دیپلماسی کشور برای کسب حمایت بینالمللی و جلوگیری از احتمال توسل آمریکاییها به هرگونه بهانهجویی در دستور کار قرار گرفت.
هرچند در آن شرایط حضرت امام (ره) برای جلوگیری از هرگونه شبههافکنی و تردیدآفرینی برای تضعیف روحیه مردم، پیام قاطع و معناداری را صادر فرمودند و به شایعاتی که مبنی بر معامله پنهانی برای پایان جنگ منتشرشده بود پایان بخشیدند. امام در پیام خود تأکید فرمودند «امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است و غفلت از جنگ خیانت به رسولالله است» متعاقباً مقامات لشکری و کشوری نیز به تأسی از پیام شورانگیز رهبر کبیر انقلاب اسلامی طی پیامها و سخنرانیهایی خواستار مقاومت و وحدت ملی در برابر توطئههای دشمن شدند.
علی ای حال در آن مقطع زمانی، سیاست جمهوری اسلامی بر این رقم خورد که نخست موضوع را در شورای امنیت سازمان ملل متحد و سپس در شورای اجرایی سازمان ایکائو و درنهایت در دیوان دادگستری لاهه مطرح و پیگیری کند که برآیند و نتیجه اقدامات و تلاشها تنها به ابراز تأسف و تسلیت و توصیههایی برای پیشگیری از بروز اینگونه پیشآمدها و تاکید بر اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ بهعنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار جنگ و منازعه بین ایران و عراق محدود، و در ادامه واشنگتن مدعی شد همهچیز با پرداخت خسارت پایان پذیرفت!
هرچند با تلاش دستگاه دیپلماسی کشور در شورای امنیت و دیگر مجامع بینالمللی عمدی بودن این جنایت آشکار و غیرانسانی اثبات و ادعاهای آمریکاییها مبنی بر اینکه هواپیمای مسافربری ایران در جریان دفاع ناو جنگی آمریکا به اشتباه مورد اصابت قرارگرفته است، رد شد اما هیچ یک از خدمههای ناو جنگی وینسنس نهتنها تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند بلکه فرمانده این ناو بهواسطه ارتکاب این جنایت با اهدای مدال مورد تقدیر قرار گرفت.
درهرصورت فرضیات و توجیهات بیپایه مقامات آمریکایی هیچگاه افکار عمومی جهان را قانع نکرد و باگذشت زمان اهداف پنهان واشنگتن از انهدام ایرباس ایرانی آشکار شد، اهدافی که بهنوعی هماهنگ از سوی صدام هم پیگیری میشد؛ چراکه رژیم بعثی نیز با بیقراری سعی در بینالمللی کردن جنگ تحمیلی داشت تا از شکست خود در میدان نبرد با رزمندگان اسلام و ملت ایران بگریزد.
آیا واکنش حقوقی و بینالمللی کشورمان در این خصوص را کافی ارزیابی میکند؟
بهرغم تلاشهای بهعملآمده در حوزه دیپلماسی و رسانهای کشور، واکنشها پیرامون جنایت بزرگ ضد بشری ۱۲ تیرماه بایستی تداوم یابد. آمریکاییها هنوز هم واقعیت نقض حقوق بشر در حمله به ایرباس ایرانی را رد میکنند. هرگونه غفلت و کوتاه آمدن در قبال اینگونه جنایت و اقدامات ضدانسانی منجر به فراموشی و عدم موضعگیریهای مورد نیاز در عرصه جهانی میشود و در چنین وضعیتی اسباب خرسندی جنایتکاران و تبهکاران بینالمللی و در رأس آن هیئت حاکمه بیخرد آمریکا فراهم و پیامدهای بسیار دردناک آن برای جامعه بشری را باید به انتظار نشست. اگر در قبال جنایتگریهای آمریکا و متحدان آن در اقصی نقاط جهان واکنشهای بهموقع و مؤثری صورت میپذیرفت چهبسا امروز شاهد ظهور جاهلیت مدرن و بربریت آمریکایی بهویژه در ممالک متعلق به امت اسلام و بهطور مشخص عراق و سوریه نبودیم.
روسیاهی همیشه باید بر چهره کریه آمریکا جنایتکار نمایان باقی بماند و مورد هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران و قربانی شدن ۲۹۰ انسان بیگناه نیز باید بهعنوان سند جرم دولت تروریست ایالات متحده در معرض دیدگان ملتها قرار گیرد تا همگان بدانند خوی تجاوزگری و خصلت جنگافروزی و خیانتگری آمریکا هیچ تغییری نکرده است.
حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران؛ نقض آشکار حقوق بین الملل
تهران- ایرنا- حمله موشکی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران در تیر 1367 خورشیدی، نقض آشکار حقوق بین الملل بود. جنایتی ضدبشری که در آن انسان های بی گناه، قربانی زیاده خواهی های سردمداران استکبار شدند و مظلومیت این نظام مردم سالار را به تصویر کشیدند تا جهانیان دریابند جنایتکاران برای دستیابی به اهداف خویش از هیچ اقدامی فروگذاری نخواهند کرد.
کد خبر: 82584167 | تاریخ خبر: 12/04/1396 - 8:37
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با فراز وفرودهای فراوان پس از هشت سال پایان یافت. واکنش سازمان ها و قدرت هایی که از برقراری صلح و اجرای عدالت سخن می گفتند، در این سال ها در بوته آزمایش قرار گرفت.
با وجود تجاوزطلبی رژیم بعث عراق و حمله این کشور به ایران تا مدت های طولانی پس از پایان جنگ، هرگز سازمان ملل و برخی کشورها، عراق را به عنوان متجاوز جنگی معرفی نکردند. حمایت مالی و تسلیحاتی بیش از 30 کشور به عراق در جریان این جنگ از مظلومیت جمهوری اسلامی حکایت داشت؛ نظامی نوپا که از برخی از همسایگان تا کشورهای غربی در پی از میان بردن آن بودند.
حتی بعضی دولت ها به طور مستقیم وارد صحنه شدند تا ایران را تضعیف و مجبور به تن دادن به خواسته های زیاده خواهانه خود کنند. نمونه آشکار آن، حمله یگان دریایی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران بود.
یک فروند هواپیمای مسافربری ایرباس خطوط هوایی جمهوری اسلامی در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ خورشیدی از بندرعباس عازم دبی بود، بر فراز آبهای خلیج فارس و در نزدیکی جزیره هنگام، مورد حمله ناو جنگی «وینسنس» آمریکا، مستقر در آبهای خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد. فاجعه ای غیرانسانی که به شهادت بیش از 290 مسافر و خدمه انجامید.
** جنایتی آشکار و توجیه هایی غیرمنطقی
انتشار ابعاد مختلف این جنایت هولناک در سطح جهان، آمریکا را در تنگنا قرار داد تا با اظهارنظرهای متناقض و بی پایه در پی سرپوش نهادن بر این گناه نابخشودنی برآید. دلیل های زیادی وجود داشت تا ادعای آمریکایی ها مبنی بر ارزیابی اشتباه هواپیمای مسافربری از جنگی نقض شود.
یکی از این علت ها که از توجیه های غیرمنطقی آمریکایی ها پرده بر می داشت، تجهیز ناو جنگی وینسنس به پیشرفته ترین سیستم های راداری و رایانه ای بود که امکان هر نوع خطا و اشتباه را از میان می برد و از خصمانه و هدفمند بودن این جنایت بزرگ جنگی حکایت می کرد.
پس از سقوط هواپیمای ایرباس، مقام های آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف 14 جمهوری اسلامی ایران را ساقط کرده اند، این در حالی بود که هواپیمای مسافربری ایرباس از نظر حجم، شکل، اندازه و توانایی پرواز به طور کامل با هواپیمای اف 14 تفاوت داشت. ضمن آن که با توجه به ارتباط کلامی و ناوبری هر هواپیمای بازرگانی و مسافربری، ناو آمریکایی میتوانست با شنیدن مکالمه های خلبان به ماهیت هواپیمای مسافربری پی ببرد.
حتی شماری از دولتمردان آمریکایی نیز به تفاوت آشکار ایرباس با اف 14 اذعان کرده اند که کاپیتان «دیوید کارلسون» فرمانده پیشین ناو «سایدز» در این باره معتقد است: «ایرباس ایران علاوه بر علایمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود می فرستاد، با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به عنوان یک جت اف 14 شناسایی می کردند، باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف 14 می توانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس، سایدز و هر شناور دیگری کند. همچنین اپراتور های رادار ناو هواپیمابر «فورستال» نیز هواپیمای ایرانی را به عنوان یک هواپیمای مسافری شناسایی کردند.»
تناقض حرف و عمل آمریکاییان زمانی نمایان تر شد که فرمانده ناو وینسنس نشان افتخار و شجاعت دریافت کرد؛ اقدامی که نه تنها از هدفمند بودن حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران نشان داشت، بلکه مشخص کرد، آمریکا از ارتکاب این جنایت جنگی و اقدام غیرانسانی پشیمان نیست و به آن افتخار می کند.
** نقض آشکار قواعد بین المللی با هدف های مشخص
مسوولان و دولتمردان ایالات متحده به طور حتم به این نکته مهم فکر کرده بودند که شهادت نزدیک به 300 تن از مردم بیگناه لکه ننگی بر پیشانی آنها بر جای خواهد گذاشت اما با همسنجی هزینه و فایده، این جنایت بزرگ ضدبشری را رقم زدند.
یکی از هدف های آنها کاستن از توان نظامی ایران و هشدار به جمهوری اسلامی بود تا آنها را از ادامه جنگ منصرف کنند. چون شورای امنیت دستکم هشت قطعنامه برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر کرد اما تهران هیچ یک از آنها را نپذیرفته بود زیرا آشکارترین حقوق ایران در این قطعنامه ها مشاهده نمی شد.
ایران برای احقاق حق خود بارها در مجامع بین المللی حضور یافت تا بلکه از راه های قانونی مشخص شده صدای مظلومیت خود را به گوش جهانیان برساند. با این هدف، کشورمان 2 روز پس از این رخداد با ارسال نامه ای به ریاست وقت شورای امنیت سازمان ملل خواستار تشکیل جلسه فوری برای رسیدگی به این فاجعه انسانی شد و در اقدامی دیگر به منظور پیگیری حقوقی این رویداد به شورای سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری(ایکائو) شکایت کرد اما حاصل این اقدام تنها صدور یک بیانیه بود که نشان می داد این سازمان نیز دچار سیاست زدگی است.
فاجعه شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایرباس در حالی به وقوع پیوست که معاهده های بین المللی قواعد آشکاری در ارتباط با جرایم جنگی دارند که یکی از آنها «معاهده شیکاگو» است. بر پایه ماده یک این معاهده بین المللی، کشورها اجازه ندارند، علیه هواپیمای غیرنظامی از سلاح استفاده کنند؛ موضوع مهمی که نه تنها درباره ایران بلکه بارها از طرف بازیگران ستیزه جوی عرصه بین الملل نادیده گرفته شده است.
سرانجام با وجود پیگیری های مصرانه ایران برای احیای حقوق ملت در عرصه جهانی به دلیل ضعف جامعه جهانی، پس از گذشت چند سال، پرونده حمله ناو آمریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری ایرباس جمهوری اسلامی ایران بسته و دولت آمریکا تنها به پرداخت غرامت ملزم شد.