شهدای ایران: «مهدی محمدی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت: آزاردهندهترین نکته درباره تصویب کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم در مجلس و توجیهات دولت در این باره این است که با هدف اجرای قولی که به یک طرف خارجی داده شده، عمدا حرفهای عجیب و غریب به مردم تحویل داده میشود.
این اکنون مسالهای پنهان نیست و محمدجواد ظریف هم آن را تایید کرد که راز اصلی اصرار دولت بر کامل شدن برنامه اقدام FATF، فشار اروپاست مبنی بر اینکه اگر اجرای استانداردهای FATF در ایران کامل نشود، توافق نصفه و نیمه فعلی با اروپا درباره ایجاد یک مکانیسم تعامل اقتصادی با ایران اجرا نخواهد شد.
در واقع دولت چشم بر همه ریسکهای امنیتی و اقتصادی FATF بسته و فقط برای از دست ندادن توافقی که با اروپا کرده- و هیچ کس لااقل در داخل نمیداند چیست و بناست چه معجزهای کند- شتابان به دنبال تکمیل برنامه اقدام در ایران است.
طبیعتا سادهترین سوالی که دولت باید در اینجا به آن پاسخ دهد این است: آیا چیزی که به دست میآورد، ارزش هزینهای که میپردازد را دارد یا نه.
در اینکه اجرای کامل برنامه اقدام FATF در ایران ریسکهای امنیت ملی بسیار هنگفتی دارد، حتی مدافعان آن چندان تشکیک نکردهاند.
فهرست ساده این تهدیدها چنین است:
۱- تحریم داخلی نهادهای انقلابی و منع شدن بانکها و نهادهای مالی در داخل از خدماتدهی به آنها
۲- ملزم شدن ایران به افشای مورد به مورد اطلاعات بانکی که مصرفکننده آن بدون تردید سرویسهای اطلاعاتی دشمن هستند.
۳- ایجاد یک کانال جدید فشار بر ایران
۴- هوشمندتر و موثرتر شدن تحریمهای آمریکا از طریق افشای نقشه کامل تراکنشهای مالی ایران برای دشمن
۵- محدود شدن مبارزه با پولشویی به استانداردها و درخواستهای مورد توجه FATF و جلوگیری از مبارزه موثر با پولشویی و اصلاح نظام بانکی در ایران.
برای اینکه ببینیم چیزی که دولت ادعا میکند به دست آورده ارزش این هزینهها را دارد یا نه، زحمت چندانی لازم نیست. حتی لازم نیست بدانیم توافق انجام شده با اروپا چیست و توان حفاظت از روابط اقتصادی ایران با اروپا در مقابل تحریمهای ثانویه آمریکا را دارد یا نه. پاسخ را آقای ظریف خود ساده و سرراست به ما داده و همین دیروز به صراحت در مجلس اعلام کرد حتی اگر CFT تصویب و اجرای برنامه اقدام FATF در ایران کامل شود باز هم هیچ تضمینی نیست که مشکلات بانکی ایران حل یا حتی سبک شود. آقای ظریف تنها قول داد با این کار از ایجاد مشکلات جدید برای ایران جلوگیری خواهد شد. پس آقای ظریف از همین حالا سعی کرده اشتباه برجام را تکرار نکند و آب پاکی را روی دست کشور ریخته و میگوید امتیاز نقد خواهیم داد اما اینکه حتی به طور نسیه چیزی به دست بیاوریم روشن نیست.
سوالهای مهم اینهاست:
اولا- کدام عقلانیت اقتضا میکند امتیازی چنین بزرگ در ازای وعدهای مبهم به طرفی غیر قابل اعتماد مانند اروپا داده شود؟ آیا بهتر نبود آقایان که مذاکرهکنندگانی چیرهدست هستند برگ FATF را در دست نگه میداشتند تا حداقل پس از مطمئن شدن از کارآمدی مکانیسم پیشنهادی اروپا، به آن ملحق شوند؟
ثانیا- در حالی که تحریمهای ثانویه بانکی آمریکا به تمامی تا یک ماه دیگر بازخواهد گشت، اساسا FATF چگونه میتواند به تسهیل روابط بانکی ایران کمک کند؟ آیا در شرایط برقراری تحریمهای ثانویه کارکرد FATF معکوس نبوده و منجر به پر کردن خلأهای اطلاعاتی آمریکا از نظام بانکی ایران به منظور هوشمندتر کردن تحریمها نخواهد شد؟
ثالثا- میدانیم که بانک مرکزی از ماهها قبل به طور زیرپوستی و باز هم تحت فشار برنامه اقدام FATF ترغیب شبکه بانکی به تحریم داخلی نهادهای مورد تحریم آمریکا را آغاز کرده است. دولت تا امروز هیچ گامی برای جلوگیری از وارد شدن نهادهای مالی داخلی به تحریم ریالی نهادهای انقلابی برنداشته است.
آیا این معنایی جز این دارد که بخشهایی از دولت اساسا بدشان نمیآید بخش دفاع و امنیت تحت فشار قرار گیرد؟
و رابعا- ایران اکنون بیرون بیانیه عمومی یا به تعبیر عامیانه لیست سیاه FATF نیست اما اقدامات محدودکننده ضد آن تعلیق شده است. تا جایی که به FATF مربوط است، سفیدترین حالتی که ایران اساسا میتواند در آن قرار داشته باشد همین است. بدترین حالت این است که ایران مجددا به بیانیه عمومی بازگردد. برای این کار همه ۳۵ عضو شورای عمومی FATF باید اجماعا به بازگشت ایران به لیست سیاه رای بدهند و تنها اگر یک عضو با این کار مخالفت کند، ایران این ریسک را پشت سر خواهد گذاشت. این کار سادهای است که وزارت امور خارجه باید میکرد ولی راه سخت تصویب CFT را برگزید.
و در نهایت اینکه همه اینها به ما نشان میدهد دولت اصرار دارد چیزی از تجربه سالهای گذشته نیاموزد، برجام را نگاهی بشدت ایدئولوژیک و توأم با شیفتگی تحلیل کند، امتیازهای بزرگ بدهد و در انتظار وعدههای نسیه بماند و آرزوهای توهمآلودی نظیر ایجاد شکاف علیه اروپا و آمریکا چنان عمیق شود که ایران بتواند از دل آن مشکلات خود را حل کند. این ذهنیتها خطراتی عمیقتر و بزرگتر از FATF یا چیزهایی شبیه آن است.
این اکنون مسالهای پنهان نیست و محمدجواد ظریف هم آن را تایید کرد که راز اصلی اصرار دولت بر کامل شدن برنامه اقدام FATF، فشار اروپاست مبنی بر اینکه اگر اجرای استانداردهای FATF در ایران کامل نشود، توافق نصفه و نیمه فعلی با اروپا درباره ایجاد یک مکانیسم تعامل اقتصادی با ایران اجرا نخواهد شد.
در واقع دولت چشم بر همه ریسکهای امنیتی و اقتصادی FATF بسته و فقط برای از دست ندادن توافقی که با اروپا کرده- و هیچ کس لااقل در داخل نمیداند چیست و بناست چه معجزهای کند- شتابان به دنبال تکمیل برنامه اقدام در ایران است.
طبیعتا سادهترین سوالی که دولت باید در اینجا به آن پاسخ دهد این است: آیا چیزی که به دست میآورد، ارزش هزینهای که میپردازد را دارد یا نه.
در اینکه اجرای کامل برنامه اقدام FATF در ایران ریسکهای امنیت ملی بسیار هنگفتی دارد، حتی مدافعان آن چندان تشکیک نکردهاند.
فهرست ساده این تهدیدها چنین است:
۱- تحریم داخلی نهادهای انقلابی و منع شدن بانکها و نهادهای مالی در داخل از خدماتدهی به آنها
۲- ملزم شدن ایران به افشای مورد به مورد اطلاعات بانکی که مصرفکننده آن بدون تردید سرویسهای اطلاعاتی دشمن هستند.
۳- ایجاد یک کانال جدید فشار بر ایران
۴- هوشمندتر و موثرتر شدن تحریمهای آمریکا از طریق افشای نقشه کامل تراکنشهای مالی ایران برای دشمن
۵- محدود شدن مبارزه با پولشویی به استانداردها و درخواستهای مورد توجه FATF و جلوگیری از مبارزه موثر با پولشویی و اصلاح نظام بانکی در ایران.
برای اینکه ببینیم چیزی که دولت ادعا میکند به دست آورده ارزش این هزینهها را دارد یا نه، زحمت چندانی لازم نیست. حتی لازم نیست بدانیم توافق انجام شده با اروپا چیست و توان حفاظت از روابط اقتصادی ایران با اروپا در مقابل تحریمهای ثانویه آمریکا را دارد یا نه. پاسخ را آقای ظریف خود ساده و سرراست به ما داده و همین دیروز به صراحت در مجلس اعلام کرد حتی اگر CFT تصویب و اجرای برنامه اقدام FATF در ایران کامل شود باز هم هیچ تضمینی نیست که مشکلات بانکی ایران حل یا حتی سبک شود. آقای ظریف تنها قول داد با این کار از ایجاد مشکلات جدید برای ایران جلوگیری خواهد شد. پس آقای ظریف از همین حالا سعی کرده اشتباه برجام را تکرار نکند و آب پاکی را روی دست کشور ریخته و میگوید امتیاز نقد خواهیم داد اما اینکه حتی به طور نسیه چیزی به دست بیاوریم روشن نیست.
سوالهای مهم اینهاست:
اولا- کدام عقلانیت اقتضا میکند امتیازی چنین بزرگ در ازای وعدهای مبهم به طرفی غیر قابل اعتماد مانند اروپا داده شود؟ آیا بهتر نبود آقایان که مذاکرهکنندگانی چیرهدست هستند برگ FATF را در دست نگه میداشتند تا حداقل پس از مطمئن شدن از کارآمدی مکانیسم پیشنهادی اروپا، به آن ملحق شوند؟
ثانیا- در حالی که تحریمهای ثانویه بانکی آمریکا به تمامی تا یک ماه دیگر بازخواهد گشت، اساسا FATF چگونه میتواند به تسهیل روابط بانکی ایران کمک کند؟ آیا در شرایط برقراری تحریمهای ثانویه کارکرد FATF معکوس نبوده و منجر به پر کردن خلأهای اطلاعاتی آمریکا از نظام بانکی ایران به منظور هوشمندتر کردن تحریمها نخواهد شد؟
ثالثا- میدانیم که بانک مرکزی از ماهها قبل به طور زیرپوستی و باز هم تحت فشار برنامه اقدام FATF ترغیب شبکه بانکی به تحریم داخلی نهادهای مورد تحریم آمریکا را آغاز کرده است. دولت تا امروز هیچ گامی برای جلوگیری از وارد شدن نهادهای مالی داخلی به تحریم ریالی نهادهای انقلابی برنداشته است.
آیا این معنایی جز این دارد که بخشهایی از دولت اساسا بدشان نمیآید بخش دفاع و امنیت تحت فشار قرار گیرد؟
و رابعا- ایران اکنون بیرون بیانیه عمومی یا به تعبیر عامیانه لیست سیاه FATF نیست اما اقدامات محدودکننده ضد آن تعلیق شده است. تا جایی که به FATF مربوط است، سفیدترین حالتی که ایران اساسا میتواند در آن قرار داشته باشد همین است. بدترین حالت این است که ایران مجددا به بیانیه عمومی بازگردد. برای این کار همه ۳۵ عضو شورای عمومی FATF باید اجماعا به بازگشت ایران به لیست سیاه رای بدهند و تنها اگر یک عضو با این کار مخالفت کند، ایران این ریسک را پشت سر خواهد گذاشت. این کار سادهای است که وزارت امور خارجه باید میکرد ولی راه سخت تصویب CFT را برگزید.
و در نهایت اینکه همه اینها به ما نشان میدهد دولت اصرار دارد چیزی از تجربه سالهای گذشته نیاموزد، برجام را نگاهی بشدت ایدئولوژیک و توأم با شیفتگی تحلیل کند، امتیازهای بزرگ بدهد و در انتظار وعدههای نسیه بماند و آرزوهای توهمآلودی نظیر ایجاد شکاف علیه اروپا و آمریکا چنان عمیق شود که ایران بتواند از دل آن مشکلات خود را حل کند. این ذهنیتها خطراتی عمیقتر و بزرگتر از FATF یا چیزهایی شبیه آن است.