فضای فرهنگی فوتبال هر روز بدتر از دیروز:
اولین بار در دیدار دو تیم خونه به خونه و شاهین شهرداری بوشهر در جام حذفی تماشاگری در ورزشگاه عریان شد تا سرمربی تیم شاهین شهرداری بوشهر را تحقیر کند! همه این اتفاق را زشتترین کار ممکن دانستند و گفته شد شاید آن تماشاگر در حالت طبیعی نبوده است! تیم خونه به خونه نیز با حکم کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال تا اطلاع ثانوی از داشتن تماشاگر محروم شد.
سرویس اجتماعی شهدای ایران:فضای فرهنگی فوتبال هر روز بدتر از دیروز میشود و در دو مسابقه در جام حذفی شاهد عریانگری برخی تماشاگران بودهایم!
بنابر این گزارش، اگر تا دیروز روی فحشهای استادیومی تماشاگران بوق میگذاشتیم! یا صدای ورزشگاه را میبستیم تا شنیعترین فحاشی بهترین تماشاگران دنیا! به گوش بینندگان تلویزیونی در خانوادهها نرسید! امروز شاهد پدیدهای حیرتانگیز در بین تماشاگران فوتبال هستیم. پدیدهای که مرزهای بیحیایی در فوتبال را درنوردیده است! پدیده عریانگری! اتفاقی که حتی در بیاخلاقترین کشورهای دنیا نیز امری ناپسند و زشت محسوب میشود چه برسد به ایران اسلامی ما.
اولین بار در دیدار دو تیم خونه به خونه و شاهین شهرداری بوشهر در جام حذفی تماشاگری در ورزشگاه عریان شد تا سرمربی تیم شاهین شهرداری بوشهر را تحقیر کند! همه این اتفاق را زشتترین کار ممکن دانستند و گفته شد شاید آن تماشاگر در حالت طبیعی نبوده است! تیم خونه به خونه نیز با حکم کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال تا اطلاع ثانوی از داشتن تماشاگر محروم شد.
شاید همه تصور میکردند با این حکم دیگر شاهد چنین رفتار شنیعی در ورزشگاهها نباشیم زیرا دیگر صحنهها و اتفاقهای روی سکوها از صحنههای ۱۸+ هم عبور کرده بود. سانسور زشتترین رفتارها نیز با صدای بوق و کم کردن صدای ورزشگاه ممکن نبود. همه آرزو داشتیم که این عریانگری یک پدیده نادر بوده است اما دوباره در جام حذفی در روز جمعه شاهد رفتاری شنیع دیگر از سوی برخی تماشاگران بودیم.
به جز فحاشی و کتکاری و سنگ پرانی در ورزشگاه در جریان بازی ، در پایان مسابقه نیز شاهد راهپیمایی هواداران عریان سپیدرود رشت در خیابانهای انزلی بودیم! بازهم عریانگری در فوتبال! با شعارهایی بسیار زشت. فیلمی کوتاه و چند ثانیهای از این رفتار بیشرمانه تماشاگران در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفت اما از بازنشر فیلم خجالت کشیدیم! مرزهای بیحیایی در فوتبال درنوریده شده است. از فحاشی و ادبیات شنیع استادیومی به عریان گری رسیدیم.
اولین بار در دیدار دو تیم خونه به خونه و شاهین شهرداری بوشهر در جام حذفی تماشاگری در ورزشگاه عریان شد تا سرمربی تیم شاهین شهرداری بوشهر را تحقیر کند! همه این اتفاق را زشتترین کار ممکن دانستند و گفته شد شاید آن تماشاگر در حالت طبیعی نبوده است! تیم خونه به خونه نیز با حکم کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال تا اطلاع ثانوی از داشتن تماشاگر محروم شد.
شاید همه تصور میکردند با این حکم دیگر شاهد چنین رفتار شنیعی در ورزشگاهها نباشیم زیرا دیگر صحنهها و اتفاقهای روی سکوها از صحنههای ۱۸+ هم عبور کرده بود. سانسور زشتترین رفتارها نیز با صدای بوق و کم کردن صدای ورزشگاه ممکن نبود. همه آرزو داشتیم که این عریانگری یک پدیده نادر بوده است اما دوباره در جام حذفی در روز جمعه شاهد رفتاری شنیع دیگر از سوی برخی تماشاگران بودیم.
به جز فحاشی و کتکاری و سنگ پرانی در ورزشگاه در جریان بازی ، در پایان مسابقه نیز شاهد راهپیمایی هواداران عریان سپیدرود رشت در خیابانهای انزلی بودیم! بازهم عریانگری در فوتبال! با شعارهایی بسیار زشت. فیلمی کوتاه و چند ثانیهای از این رفتار بیشرمانه تماشاگران در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفت اما از بازنشر فیلم خجالت کشیدیم! مرزهای بیحیایی در فوتبال درنوریده شده است. از فحاشی و ادبیات شنیع استادیومی به عریان گری رسیدیم.
آیا این مرتبه هم میتوان ادعا کرد با چند جلسه شیک مشکل فرهنگی فوتبال و تماشاگرانش حل میشود؟! فرهنگ این فوتبال نیاز به جراحی دارد.
بهترین تماشاگران دنیا دیگر وجود خارجی در ایران ندارند. نباید خودمان را فریب بدهیم ادبیات استادیومی! اکنون یک عبارت فحشگونه شده است! ورزشگاهی که قرار بود مکانی مقدس باشد هیچ شباهتی به یک مکان امن برای جوانان و نوجوانان ما ندارد. اگر دیر بجنبیم شاید جذابترین رشته ورزشی در دنیا در کشورمان به انحطاط اخلاقی کشیده شود. امروز باید مسئولان فرهنگی باشگاهها، هیاتهای فوتبال، فدراسیون و سازمان لیگ فکری کنند فردا خیلی دیر است!
https://www.youtube.com/watch?v=Mcd6QN7YbBY
و نوحه خوانی دختران هندی
www.youtube.com/watch?v=YTObxZRylM8
آوازخوانی خواننده کشف حجاب کرده ماه بانو در تاسوعا و عاشورای امسال و انتشار تملق آمیز ساز سهراب پورناظری و آواز همایون شجریان و نوازندگی پرویز مشکاتیان از مخالفان حجاب برتر!!!!!
www.instagram.com/p/Bn248iin3QY
مانتوی سفید، یک روسری سبز و شال انگوری در مقابل یک حجم سیاه : توطئه پنهان در حمایت مشکاتیان از میر حسین
«پرویز مشکاتیان» موسیقیدان و آهنگساز برجسته موسیقی ایران نیز در نامهای جداگانه حمایت خود را از نامزدی «میرحسین موسوی» اعلام کرد. لینکلن در نظریه دموکراسی میگوید: فرض بر این است که انسان حیوان ناطق (عاقل و متفکر) است ولی انسان حیوانی عاطفی است و فقط گهگاه عاقل و متفکر است. ما خیال کردیم قدرت در عدد است و گرفتار میان مایگی شدهایم. هرچه عده رای دهندگان بیشتر باشد، برگزیده آنها از حیث کیفیت و صفت، عادیتر و معمولیتر خواهد بود.
چون بیشتر مردم (عوام) از بزرگان خود بزرگی و دوراندیشی نمیخواهند، بلکه دهانی گشاد برای پرگویی و نانی بخور و نمیر میخواهند. در فضای کنونی میهنم معتقدم که یک سری هستند که به هر حال رای میدهند و جماعتی وجود دارد که به هر حال رای نمیدهند. روی سخن من با آن عده از مردم است که دل در گرو دموکراسی دارند و برای آبادی و آزادی دریافتهاند بیدغدغه نیستند و به صرافت نیز دریافتهاند که رهایی یک شب اگر هم به دست آید زود از دست خواهد رفت. البته نه به این کندی که گاه شگفتم میزند که ما چگونه از عصر حجر تاکنون به در آمدهایم. به گفته خودم در چکامه ققنوس از تک بوتههای آزادی برای ققنوس آشیانه میسازند و اما آنچههایی که آنها را از شور و شوق اندکی واپس میزند یکی همین نظارت استصوابی است که مانع از آن است که مقولهای به نام شایستهسالاری یا فرهیختهانگاری به منصه ظهور بنشیند.
امیدمندیم در سالهای نه چندان دور به این فضیلت برسیم که چیزی به نام منافع ملی میبایست ارجح و افضل تعلقات و خواستههای شخصی مدنظر قرار گیرد. واضح است که رئیسجمهور به عنوان راس قوه مجریه نگاهبان اجرای مفاد قانون اساسی کشور است. متاسفانه قانون اساسی اکنون خود مانعی است برای اجرای برنامههای کلان مدیریتی و منافع جمعی و ارتقا و اتصال به حلقههای پرش علمی و عملی و تکنولوژی جهانی؛ از این رو انتظار داریم رئیسجمهور در وقت مقتضی تقاضای بازنگری به قانون اساسی را از قوه مقننه داشته باشد. هوش زیادی نمیخواهد که یک ایرانی عاشق و فرهیخته تفاوت فاحش درایت و کفایت آقای موسوی را با دیگر نامزدهای ریاست جمهوری دریافته باشد. گرچه در زمینه و بدنه مدیریتی، آقای کروبی انتخابی قابل تامل دارد و در بدنه مشاورتی، آقای رضایی کفه اندیشهوری را پیشنهاد دادهاند.
من آرزویم این است که اگر آقای موسوی (همکارم در دانشکده هنرهای زیبا) بر مسند سیاسی میهنم جای زد، از این دو نکته غافل نماند و نپندارد که اگر کسی در کمپ رقیب پا زد، فردا در پیکره نوین سیاسی جایی نمیتواند داشته باشد. نکته آخر اینکه دوستتر داشتم، خواهر عزیزم خانم رهنورد و بانوی نخست ایران با یک مانتوی سفید، یک روسری سبز و شال انگوری در صحنه آمد و شد با مردم حضور یابد. چون به گفته دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا یکی دو بار تصاویری از دیگر نامزدها با خانمهایشان در تلویزیون دیدهاند که اگر در جای دیگری آنها را ببینند مطلقا نمیشناسند؛ چون به جز یک حجم سیاه چیز دیگری قابل رویت نبوده است.
چگونه در این کشور ایزدی
برومند گردد نهال بدیع
به مشت گران یابد از ما جواب
هر آن کس که خواهد این ملک خراب
چه خوش گفت استاد دانای توس
که در ملک شعر و ادب کوفت کوس
چو ایران نباشد تن من مباد
چنین دارم از موبد پاک یاد