در اسفند 93 محمد جواد ظریف در مصاحبه با هفته نامه اصلاح طلب «صدا» و در حالی که با خوشحالی از یک راهکار قوی قانونی رونمایی می کرد، با اشاره به نگرانی های موجود مبنی بر عدم اعتماد به کشور های مقابل، مدعی شده بود که تصویب یک قطعنامه فصل هفتمی تنها راهی است که می توان در جهت حصول اطمینان به اجرای تعهدات طرفهای غربی مورد استفاده قرار داد.
به گزارش شهدای ایران،مطابق با اخباری که اخیراً منتشر شده،
وزارت خارجه برای لغو تحریمهای آمریکا به دادگاه لاهه شکایت کرده است.
«عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی» بین ایران و آمریکا که در
سال ١٩٥٥ میلادی (١٣٣٤ شمسی) منعقد شده پیمانی است که دولت به آن استناد
کرده تا شاهد بازگشت تحریمهایی نباشد که آمریکا مطابق با برجام در طی یک
دوره 90 تا 180 روزه موظف به توقف موقت آن شده بود.
استناد به یک پیمان جانبی برای مقابله با نقض عهد آمریکا در برجام نشان
دهنده یکی دیگر از ضعفهای توافق هستهای است و در نهایت به شکل عملی
اعتراف وزارت خارجه به کاغذ پاره بودن قطعنامهها را به تصویر میکشد.
این
نتیجه گیری از آنجا سرچشمه میگیرد که در روزهای منتهی به انعقاد توافق
هستهای، زمانی که منتقدان از تیم مذاکره کننده پیرامون ضمانت اجرایی توافق
و اینکه چگونه میتوان مکانیزمهایی درنظر گرفت تا آمریکا به تعهدات خود
پایبند باشد سوال میکردند، مسئولان وزارت خارجه در پاسخ از یک قطعنامه
فصل هفتمی سخن به میان میآوردند.
در
همین راستا بود که در اسفند 93 محمد جواد ظریف در مصاحبه با هفته نامه
اصلاح طلب «صدا» و در حالی که با خوشحالی از یک راهکار قوی قانونی رونمایی
می کرد، با اشاره به نگرانی های موجود مبنی بر عدم اعتماد به کشور های
مقابل، مدعی شده بود که تصویب یک قطعنامه فصل هفتمی تنها راهی است که می
توان در جهت حصول اطمینان به اجرای تعهدات طرفهای غربی مورد استفاده قرار
داد. وی در این باره می گوید:
«بالاخره این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تایید قرار می گیرد و در نتیجه به یک توافق بین المللی و الزام آور برای همه دولت ها تبدیل می شود. اینکه دولت ها به چه میزان به تعهدات بین المللی شان عملی می کنند بحثی جداگانه است اما ما در حقوق بین الملل مبانی داریم که برای دولت ها تعهدآور است و از آن مبانی استفاده می کنیم.»
البته
از آنجایی که در ماده 42 فصل هفتم اجازهی حمله نظامی به شورای امنیت
داده شده بود پس از تذکر برخی از چهرههای شاخص منتقد مذاکرات، محمد جواد
ظریف با آگاهی از نتایج خطیری که از این اظهارات نشات می گرفت، با اصلاح
این اشتباه حقوقی، دیگر هیچ سخنی از قرار گیری ذیل فصل هفت به میان نیاورده
و تنها خواستار قرار گرفتن پرونده ایران ذیل ماده 41 این فصل شد.
با
همین دست فرمان بود که قطعنامه 2231 به تصویب سازمان ملل رسید و تا مدتها
دولتمردان به تمجید و ستایش آن پرداخته و مدعی بودند این قطعنامه
میتواند به عنوان ضمانت اجرا از بدعهدی آمریکا جلوگیری نماید و منجر به
حفظ توافق هستهای شود. اما بعدتر در عرصه عمل اتفاقات کاملاً متفاوتی رغم
خورد چرا که آمریکا نهتنها با تصویب تحریمهای پیاپی همچون تحریم کاتسا،
ویزا و ایسا قطعنامه 2231 را نقض میکرد بلکه با خروج از برجام رسماً نشان
داد که قطعنامه 2231 کاغذ پارهای بیش نبود.
پس
از این اقدام آمریکا دیگر خبری از مدح و ثنا قطعنامه 2231 به گوش نمیرسد و
وزارت خارجه مجبور شده بجای استفاده از مکانیزمهای موجود در این قطعنامه و
برجام، شکایت خود را به دادگاه لاهه ارجاع دهد آنهم با استناد به پیمانی
که بیش از 60 سال پیش منعقد شده است.
به
همین جهت است که رجوع به دادگاه لاهه را باید اعتراف عملی وزارت خارجه به
کاغذ پاره بودن قطعنامهها دانست چرا که اگر قطعنامه 2231 به عنوان ضمانت
اجرایی برجام خاصیت داشت اولاً به راحتی آب خوردن از توافق هستهای خارج نمیشد و ثانیاً تیم مذاکره کننده هستهای برای مقابله با بدعهدی آمریکا از مکانیزمهای موجود در آن استفاده میکرد.
*رجانیوز
مشکل اصلی کشور به خاطر سیاست های نادرست وغلط دولت بوده است وزارت راه تبدیل به شهرسازی کرده است.
خصوصی سازی، عامل اصلی مشکلات امروز درسراسرکشوراست.
امروزکشورپرازکالاهای خارجی شده است.
بخش خصوصی مردم وکشور را گرفتارکرده است.
بخش خصوصی هم مانند دولت هیچ کاری برای مشکلات اقتصادی مردم وکشور نکرده است.