سرویس سیاسی شهدای ایران: امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران در اولین همایش ائمه جماعات و فرماندهان بسیج کویهای سازمانی ارتش جمهوری اسلامی ایران که شامگاه روز پنجشنبه 21 تیرماه برگزار شد، با بیان این که خداوند بزرگ را شاکریم که نام ما را در فهرست بسیجیان عالم ثبت کرده است، گفت: این شکر متکی به یک اعتقاد عمیق و منطق قوی است. انتظاراتی که خداوند بزرگ از انسانها دارد، در فرهنگ بسیج متجلی است. این نعمت بزرگی است که انسان در مسیر و جریانی قرار گیرد که شفافترین راه و نزدیکترین مسیر به هدف خلقت انسان و انتظارات خداوند بزرگ از انسانهاست.
وی با بیان این که «شیطان هم کار خود را میکند و دائم در تلاش است که انسانها را از مسیر الهی باز دارد»، اضافه کرد: بی دلیل هم نیست که شیاطین بزرگ و کوچک این قدر در برابر بسیج با بغض و دشمنی برخورد میکنند.
فرمانده کل ارتش با اشاره به این که در چند ماه گذشته و پس از بیان خاطرهای درباره این که حدود بیست سال پیش نزد رئیس دفتر فرماندهی معظم کل قوا گفته بود که آرزوی قلبیاش است که در بسیج فعالیت کند، هجمههای فراوانی از سوی دشمنان انقلاب و نظام علیه او شکل گرفته است، افزود: در آن زمان حضرت آقا با آن دید بلندشان و با نهایت بزرگواری بلافاصله از این موضع تمجید کردند. اما در مقابل، گروهی نیز با شدت و قدرت هر چه تمامتر شروع به مخالفت و دشمنی با این موضع کردند و این موضوع تا الان هم ادامه دارد. به نظر میرسد این موضوع درسی برای همه ما و یک ایجاد انگیزه والبته روشن شدن و نشان دادن راه است تا هر آن جا که دشمن بیش از همه حساسیت نشان میدهد، ما هم از زاویه خودمان روی آن حساس باشیم.
وی با بیان این که «بخش عمدهای از کسانی که این مخالفتها و دشمنیها را میکنند، این سرباز کوچک را به خوبی میشناسند»، ادامه داد: این حرف برای آنها غیرمنتظره نبود. آنها از سالها پیش میزان علاقه من به بسیج را میدانند، از خصوصیات و اعتقاد قلبی من به بسیج آگاه هستند و سابقه عملی ارتباط من و بسیج را دنبال میکنند. اعلام موضع من برای آنها جدید نبود. به نظر میرسد چیزی که باعث شد آنها حساس شوند، این بود که میخواستند این موضع برای جوانها الگو نشود.
سرلشکر موسوی عنوان کرد: این که فرمانده ارتش فارغ از شخص من، با این که دارای جایگاه رفیعی است، با افتخار هر چه تمامتر از بسیجی بودن حرف بزند، برای جوانترها الگو خواهد شد. این موضوع همچنین بیانگر این است که بسیجی بودن محدود به یک سازمان خاص نیست. هر انسانی، در هر جایگاهی و با هر توانایی میتواند به جایگاه خود متعصب باشد و به بسیجی بودن افتخار کند. حضرت آقا هم روی این موضوع تاکید کردند و فرمودند، فرمانده کل ارتش با دلبستگی سازمانی و وابستگی عاطفی که به ارتش دارد و من آن را تایید میکنم، این مواضع را در وحدت نیروهای مسلح انتخاب میکند.
فرمانده کل ارتش با تاکید بر این که «بسیجی بودن یک تفکر، یک مکتب و یک راه است»، تصریح کرد: واقعیت این است که کلید حل بسیاری مشکلات امروز ما بسیج است. این بسیج است که میتواند بسیاری از موانع را پشت سر بگذارد و بسیاری از مشکلات را حل کند. بسیج ضامن بسیاری از پیشرفتها، اوج گرفتنها و بقای انقلاب است. بسیج و بسیجی است که میتواند به خواست خداوند بزرگ به آرمانهای انقلاب اسلامی جامه تحقق بپوشاند. همه میتوانند و باید خود را در این مسیر قرار دهند. همه ما باید بسیجی فکر کنیم، بسیجی کار کنیم و به بسیجی بودن افتخار کنیم.
وی یادآور شد: امام بزرگوار ما اولین بسیجی انقلاب اسلامی بودند. همچنین ایشان میفرمودند حضرت امیرالمومنین علی(ع) اولین بسیجی عالم بود. حضرت آقا نیز به بسیجی بودن و تفکر بسیجی افتخار میکنند، زیرا این راه و کلید حل مشکلات است.
سرلشکر موسوی ادامه داد: دشمنان ما به خوبی میدانند که شاید بتوانند با برخی محاسبات در مورد برخی قدرتها و نقاط قوت ما به خود امید شکست نخوردن بدهند، اما در مقابله با تفکر بسیجی هیچ امید پیروزی نخواهند داشت و این قطعی است.
وی همچنین گفت: بسیج یادگار امام(ره) است و بسیج ارتش هم یادگار فرمانده بزرگوار ما امیر سرلشکر صالحی به شمار میرود. ایشان بسیج را به شکل فعلی در ارتش برنامهریزی، هدایت و راهاندازی کردند و تا امروز برکت آن برای ارتش، کارکنان ارتش و خانوادههای آنان ادامه دارد. ما این نعمت را شکر میکنیم و از امیر سرلشکر صالحی هم تشکر میکنیم که این نعمت را برای ما باقی گذاشتند. با خداوند عهد میبندیم که از این امانت به خوبی محافظت کنیم و طوری با آن رفتار کنیم که همه از ما راضی باشند که این امانت را چگونه حفظ کردیم، رشد دادیم و هر روز بهتر و بیشتر از پیش کار خود را انجام میدهد.
فرمانده کل ارتش در ادامه 21 تیرماه سال 67را یکی از تلخترین و در عین حال درسآموزترین روزهای پایانی تاریخ جنگ تحمیلی دانست و با اشاره به این که در روزهای پایانی جنگ نفوذیها و عناصر منافقین با یک ترفند برنامهریزیشده و البته بسیار ساده و سوار شدن بر موج عملیات روانی باعث ایجاد آشفتگی در نیروهای ایرانی شدند، افزود: امکان داشت که در آن زمان دستاوردهای 8 سال جنگ تحمیلی و آن همه خونهای پاک به زمین ریخته شده، آن همه جانباز و آن همه آزاده بر باد رود. در اواخر جنگ و در این تاریخ یک عده هیاهو کردند که دشمن آمد و فرار کنید. این موضوع باعث شد که بسیاری از نیروها را در جو روانی ایجاد شده قرار دادند و البته دیری نپایید که این رخنه ترمیم شد.
وی تصریح کرد: امسال به نظر میرسد برنامه اصلی دشمن روی جنگ اقتصادی سوار شده، اما در واقع برنامه آنها با عملیات روانی روی جنگ اقتصادی سوار شده است. ما چندین سال است که با تحریمها و مشکلات زندگی میکنیم، اما آنها جوری وانمود میکنند که در شرایطی بدتر از گذشته هستیم. تا جایی اتفاقی میافتد عدهای راه میافتند، جریانی به راه میاندازند و دعوایی ایجاد میکنند تا مردم را از حیله و ترفند دشمن منحرف کنند.
شمارش معکوس برای پایان عمر دشمنان شروع شده است
سرلشکر موسوی هشدار داد: ما باید خیلی مراقب باشیم. میگویند آدم عاقل دو بار از یک سوراخ گزیده نمیشود، اما ما چند بار باید گزیده شویم؟ وظیفه بسیجیان در این عملیات و جنگ روانی بسیار مهم است. دشمنان اصلی ما واقعا قدرت مقابله با ما را ندارند. آنها میدانند که شمارش معکوس برای پایان عمرشان شروع شده و لحظه به لحظه به افول و زوال نزدیک میشوند، اما جوری رفتار میکنند که به ما بباورانند در وضعیت بدی قرار داریم.
وی تصریح کرد: ایران در درون خود همه چیز برای آن که سرزمینی سربلندتر و آبادتر از امروز باشد را دارد. حتی اگر دور این کشور دیوار بکشند هیچ اتفاقی نمیافتد. ما 8 سال با این وضعیت با عالم جنگیدیم، دشمن را زمین زدیم و پشتش را به خاک مالیدیم. این همان ملت است و باز هم توانایی آن را داریم.
فرمانده کل ارتش اضافه کرد: دشمن این را میداند و با پادوهایش در ایران روی موجها سوار میشوند. ما باید مراقب باشیم گرفتار جنگ روانی دشمن نشویم. درس بزرگتر این است که حتی اگر دشمنان نفوذی کردهاند و جاهایی موفق شدند، راههای نفوذ را پیدا کنیم، آنها را ببندیم و مقابل دشمن بایستیم.
وی یادآور شد: ما از روزهای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای جهانخوار و اذنابش از جمله رژیم صهیونیستی درگیر بودهایم و تا کنون در تمام این درگیریها به یاری خداوند با روحیه بسیجی پشت دشمن را به خاک مالیدهایم. این هم مرحله جدیدی است و به یاری خداوند بزرگ در آن هم پیروز میشویم. اما این نکات را باید بدانیم و اگر آنها را فراموش کنیم، ممکن است ضربه بخوریم و هزینههای زیادی دهیم. مردم اگر در جریان این مسائل قرار نگیرند، شاید با هزینههای زیاد موفق شویم.
سرلشکر موسوی افزود: باید مراقب نفوذیها، ترفند دشمن و جنگ روانی باشیم و فقط به این که خودمان در جریان هستیم و میدانیم قانع نباشیم و به همه بگوییم. باید جلوی این جنگ هم ایستاد و ان شاء الله سال 97 یکی دیگر از پیروزیهای بزرگ نظام اسلامی با روحیه بسیجی رقم بخورد.
وی همچنین با تقدیر و تشکر از نفرات برگزیده اولین همایش ائمه جماعات و فرماندهان بسیج کویهای سازمانی ارتش، از رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش برای برپایی این همایش تشکر کرد و ابراز امیدواری کرد که چنین همایشهایی به اهداف خود دست یابند.
فرمانده کل ارتش در ابتدای سخنان خود نیز با اشاره به سالروز شهادت شهید ارتشی مدافع حرم، مهدی جودی ثانی یاد و خاطره این شهید بزرگوار را گرامی داشت.
اگر می خواهیم با امریکا مقابله کنیم،باید مثل دلفین ها باشیم،نه کوسه ها
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:بنا به تحقیق و گفته زیستشناسان در میان کوسه ماهیها، روشِ «برنده – بازنده» حاکمیت دارد. برای این که یک کوسه ماهی برنده شود، باید دیگری بازنده باشد و این اصل و روش، بدون هیچ تمایز و تفاوتی در میان آنها حاکمیت دارد. در قاموس یک کوسه ماهی، هر نوع ماهی دیگر، دشمن و یک وعده غذایی بالقوه به شمار میآید.
اگر اندکی دقت کنیم، میبینیم در کشور ما بعضی مدیریتها درچند سال اخیر، به همین مدیریت از نوع کوسه ماهیها بیشتر شبیه ونزدیک شده است. با کمال تاسف گاهی مشاهده میشود بعضی افراد برای رسیدن به مقامهای عالی، رقبای سیاسی خود را زیر پا ولگد له کرده و به آنها هتک حرمت میکنند؛ در رقابتهای انتخاباتی، برخی افراد به همدیگر حملهور میشوند و همدیگر را زیر سوالهای بنی اسرائیلی میبرند، برای یکدیگر پرونده سازی میکنند، مخالفان جناحی خود را به ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل متهم میسازند و به عبارت روشنتر رقابت و مدیریت از نوع (بازنده – برنده) را از خود بروز میدهند و هیچ فرصتی به رقیب سیاسی خود نمیدهند.
بعد هم وقتی به قدرت میرسند به محدوده مسئولیتهای خود قانع نمیشوند،تلاش و تکاپو دارند تا بر حیطه سایر قوا نیز سیطره داشته باشند. نقاط قوتها را به خود نسبت میدهند و نقاط ضعفها، سوء مدیریتها و عدم تدبیرها را با فرا فکنی آشکار به حساب دیگران میگذارند. این نوع مدیریتها را مدیریت کوسه ماهیها مینامند که متاسفانه در هشت سال حاکمیت جریان انحرافی ظهور جدی پیدا کرد و به اوج رسید.
البته اگر چه در نظام اسلامی ما این نوع مدیریتها غیر اصیل است، همانند کف روی دریا زایل شدنی بوده است، اما همین موقتی بودنش هم آسیبهای فراوانی برپیکره آن وارد ساخته و نظام اسلامی را به ناتوانی و ناکارآمدی گرفتار ومتهم ساخته است.
نوع دیگر، مدیریت از نوع مدیریت دلفینهاست. دلفینها پستاندارانِ آبزی، بزرگ و حیوانِ بازیگوش و دارای روحیه همکاری هستند و ارتباط و مدیریت در میان آنها به شیوه «برنده – برنده» یا به تعبیری «برد – برد» است.
آنها دوست دارند همه چیز را با همدیگر تقسیم کنند. در شرایط دشوار، در کنار هم و برای هم هستند و همدیگر را یاری میکنند. اگر یک دلفین زخمی شد، چند تای آنها جمع میشوند و او را همراهی میکنند؛ تا از گروه عقب نماند و خود را به جمع دلفینها برساند.
بنا به تحقیق زیست شناسان، روحیه همکاری و شیوه «برد – برد» در میان دلفینها به قدری قوی است که حتی در موارد متعددی موجب نجات جان انسانها نیز شده است و تعداد زیادی از انسانها که درحال غرق شدن بودند، توسط دلفینها نجات یافتند.
ای کاش برخی از مدیران و زیر مجموعههای آنان یک بار هم شده در روحیه انعطافپذیری، همزیستی، همکاری و همراهی مسالمتآمیز دلفینها تامل کنند و در ادارات، سازمانها، نهادها، مدارس و دانشگاهها، این ویژگیهای بسیار مثبت دنیای حیوانات را که مورد تاکید پیامبر صلیالله علیهوآلهوسلم و ائمه معصومین علیهمالسلام نیز بوده، در میان زیر مجموعههای خود گسترش دهند؛ در احادیثی از آن بزرگان داریم که میفرمایند: بعضی از خصوصیات مثبت را از حیوانات یاد بگیریم؛ مثلا: نجابت را از اسب، وفا را از سگ، غیرت را از خروس، تلاش و کوشش و سحرخیزی را از کلاغ و مورچه.
اغلب ما انسانها نا خودآگاه به مدیریت از نوع کوسهماهیها که به عبارتی پرتوی از همان «نفس اماره» و رذائل اخلاقی است گرفتار هستیم؛ امّا با تامل، تلاش و ریاضت اخلاقی میتوانیم آن را به مدیریت مثبت و پرنشاط دلفینها و فضائل اخلاقی تغییر شکل وماهیت بدهیم و بدین ترتیب منشا رشد و تعالی و بالندگی در عرصههای گوناگون مدیریتی شویم.
باتوجه به این که هماکنون در شرایط ویژه و دشواری هستیم و آمریکا و اسرائیل به خیال خود میخواهند صدور نفتمان را به صفر برسانند، بیش از پیش به اعمال سیاست «برد - برد» در میان گروهها و جناحهای داخل نظام نیاز داریم، لازم است آن را جدی بگیریم. البته این مهم در صورتی امکانپذیر خواهد بود که افراد فرصتطلب، افراطی، بیریشه، متحجر، تنگ نظر و جاهل طرد شوند و به انسانهای اصیل، ریشهدار، عاقل، متدین، واقعاً انقلابی و دارای شرح صدر میدان داده شود؛ چون سیاست و مدیریت برد - برد تنها در میان این افراد میتواند مفهوم و مصداق داشته باشد و عملی شود.