به راستی میشود کدخدایی را «آقای سخنگو» نامید. کسی که از سال ۸۰ عضو شورای نگهبان است و به بالا و پایین این نهاد نظارتی آشناست.
به گزارش شهدای ایران به نقل از عصر ایران، عباسعلی کدخدایی برخلاف چهره جدیاش بسیار خوش مشرب و خوش برخورد است. دیپلماتیکتر از سخنگوی وزارت خارجه جواب سوالات را میدهد و سعی میکند تا جایی که شده مصاحبههای او جنجالی نشود.
کدخدایی در این گفتگو به مصاحبه حجاریان واکنش نشان داد و از عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیتها دفاع کرد. او به صورت شفاف در مورد عدم التزام به اسلام و ولایت فقیه توضیح داد و گفت: دروغ گفتن برای یک نامزد یعنی عدم التزام به اسلام
*گفتگویی از آقای حجاریان منتشر شده و ایشان گفتند که اگر شورای نگهبان به رفتار خودش مبنی بر رد صلاحیتها ادامه دهد، ما دیگر در انتخابات شرکت نمیکنیم این سخن و عدم شرکت را چگونه تفسیر میکنید؟
- شورای نگهبان منتظر نظرات افراد نخواهد نشست. آنها خودشان میدانند که شرکت کنند یا نه ما یک وظیفه قانونی داریم که طبعا آن را انجام خواهیم داد و ملاحظه این را نخواهیم داشت که گروهی در انتخابات شرکت میکنند یا نمیکنند.
ما معتقدیم که اگر وظایف قانونی انجام نشود، تخلف صورت گرفته است. آنچه قانون تکلیف کرده نظارت بر انتخابات، نظارت بر مصوبات مجلس، قانون اساسی و قانون عادی است و طبیعتا شورای نگهبان هم ضمن اینکه از حضور گسترده مردم به عنوان یک محور حق تعیین سرنوشت استقبال میکند، ولی هیچگاه هم از انجام وظایف قانونی خود صرف نظر نخواهد کرد؛ بنابراین اگر اشاره به این است که شورای نگهبان از وظایف قانونی خود کوتاه بیاید، خیر و به عقیده بنده افرادی هم که این عقیده را دارند باید خودشان را اصلاح کنند.
*اصلاحطلبان بارها مطرح کردهاند که خواهان گفتگو با شورای نگهبان هستیم. اگر این گفتگو انجام شود حاصل آن چه خواهد بود؟ اصلا منظور از توافق و گفتگو با شورای نگهبان چیست؟
- بنده در حوزه انتخابات بین اصلاح طلبان و اصول گرایان تفکیک قائل نیستم بلکه این تفکیک مربوط به حوزه سیاسی است چرا که وظیفه قانونی ما تایید صلاحیت یا تایید صحت انتخابات در هر مرحلهای است لذا تفاوتی ندارد که نامزدها مربوط به کدام جریان سیاسی باشند.
نتیجه انتخابات هم در ادوار گذشته چه در مجلس و چه در بحث ریاست جمهوری نشان دهنده این بوده که شورای نگهبان برخورد سیاسی نداشته و فقط وظیفه قانونی خودش را انجام داده است.
اصولا این که ما بگوییم یک جناح خارج از حاکمیت است مفهوم ندارد به طور مثال آیا در دوره آقای خاتمی اصلاحات خارج از حاکمیت بود؟
در اصل فرضیهای که به واسطه آن محورهایی را مطرح میکنند، اشتباه است جریانات سیاسی که در چارچوب قانون، وفاداری خود را به نظام اعلام و اثبات کرده اند همیشه در حاکمیت بودند، هستند و خواهند بود و به نظرم ضرورتی ندارد که شورای نگهبان در رویه خود بازنگری کند.
*تمایل اصلاح طلبان بر این است چهرههای شناخته شده این جریان که بعد از انتخابات ۸۸ در حاشیه سیاست حضور دارند وارد گود میدان انتخابات شوند.
- لازم است تفکیکی بین اقداماتی که مجرمانه است و اقدامات سیاسی، در مورد فعالیتهای یک فعال سیاسی صورت گیرد.
نگاه شورای نگهبان آنجایی که فعالیتها در چارچوب سیاسی است منفی نیست چه به اصلاح طلبان و چه به اصول گرایان، اما جایی که اقدامات مجرمانه صورت گیرد وظیفه شورای نگهبان این است که منطبق بر قوانین اعمال نماید، ولی اگر فعالیتی صرفا سیاسی باشد هیچ منعی از سوی شورای نگهبان وجود ندارد که بخواهد مثل گذشته علی السویه به مانند گروههای سیاسی عمل کند.
* آیا کسی که در حوادث بعد از انتخابات سال ۸۸ دادگاهی شده باشد، میتواند دیگر در انتخابات شرکت کند؟
- طبق قوانین، آنجایی که اقدامات مجرمانه بوده و نظام زیر سوال رفته نمیتوان اجازه ورود این افراد داده شود، ولی اگر صرفا فعالیت سیاسی ساده باشد، مورد تایید هستند و میتوانند فعالیت کنند.
* فلسفه تشکیل شورای نگهبان بر اساس َآنچه در مذاکرات مجلس قانون اساسی هم وجود دارد به صورت اولویت، بررسی عدم مغایرت مصوبات مجلس با قانون و شرع است، ولی در حال حاضر به نظر میرسد این در حاشیه است و انتخابات و تایید صلاحیت اولویت است.
- البته اینطور نیست. در قانون اساسی ۳ وظیفه برای شورای نگهبان در نظر گرفته شده است. اصل ۹۴، ۹۲، نظارت بر تطبیق مصوبات مجلس، اصل نظارت بر انتخابات و اصل ۹۸ هم تفسیر قانون اساسی.
به طور عادی در طول سال مصوبات مجلس که مطرح میشود، شورای نگهبان هم در معرض نقد و ارزیابی قرار میگیرد؛ لذا در طول سال نقدهای بسیاری به عملکرد و نظر شورای نگهبان میشود که البته ما هم استقبال میکنیم. حوزه انتخابات در دو دهه اخیر جایگاه و اهمیت بسیاری پیدا کرده، طبعا نگاه نهاد ناظر هم ارتقا پیدا کرده و البته مردم هم این موضوع را بیشتر مورد توجه قرار میدهند. از طرفی سیاسیون هم همیشه باید از این رهگذر وارد پستهای اجرایی مثل مجلس و ریاست جمهوری شوند لذا ماجرای تایید صلاحیتها همیشه نسبت به نظارت بر مصوبات پررنگ بوده است.
* در خصوص بحث پالرمو و افای تی اف نظر شورای نگهبان چیست؟
مفهومی به معنا افای تی اف نداریم. افای تی اف نهاد رنکینگ سلامت مالی کشورهاست و یک الزاماتی را برای جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته که وزیر قبلی هم آنها را پذیرفته است این الزامات موارد متعددی از جمله چهار مصوبه که دو مصوبه داخلی ایران و دو کنوانسیون پالرمو و کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم است و دو قانون هم از جمله قانون پولشویی و قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم است که باید اصلاح شود.
در حال حاظر چیزی که در جریان است یک قانون و یک کنوانسیون از مجلس آمد که هفته گذشته بحث شد و ادامه آن هم این هفته صورت میگیرد. اصلاح قانون مبارزه با پولشویی هم یک ایراد شکلی داشت که به مجلس برگرداندیم تا اشکالات محتوایی هم بررسی شود.
* آیا احتمال دارد پالارمو به مجلس برگردانده شود؟
-بله، این احتمال وجود دارد.
* به نظر میرسد برخی از نمایندگان مجلس به عنوان کسانی که به طور مستقیم با شورای نگهبان کار میکنند از برخی اظهارنظرها میترسند. آیا واقعا شورای نگهبان ترس دارد؟
- بنده هم شنیدم و به نظرم مطرح شدن چنین موضوعی بدون مبناست. به طور مثال یک فردی بیان کرده بود ما به جای اینکه از خدا بترسیم از شورای نگهبان میترسیم.
در اصل این موضوع جای تاسف دارد. نقض این مساله این است که بسیاری از نمایندگان علیه شورای نگهبان صحبت میکنند و شورا هم آگاه است لذا نمایندگان نباید از شورای نگهبان بترسند.
اگر در جایی مطالبی گفته شود که متضمن افترایی باشد یا کیان نظام را مورد تهدید قرار دهد دیگر ترس از شورای نگهبان نیست بلکه از قانون است چرا که فردی که وارد مجلس میشود باید التزام عملی به شورای نگهبان و قانون اساسی داشته باشد لذا در جهت نقد هیچ مشکلی پیش نمیآید بلکه استقبال هم میشود.
* در برخی یادداشتها، تحلیلها و مصاحبهها به بحث حلقه بسته مدیریت و ناکارآمدی حاصل از آن مطرح میشود و برخیها شورای نگهبان را متهم میکنند که شورای نگهبان در بوجود آمدن این ناکارآمدی نقش دارد و اجازه نمیدهد چهرههای مختلف وارد این عرصه شوند، نظر شما در این زمینه چیست؟
- دربحث انتخاب دو مورد مطرح میشود یکی مجلس خبرگان است که خیلی شاید مقصود شما نباشد و دیگری انتخاب ریاست جمهوری و مجلس است.
در حال حاضر میانگین سنی مجلس اکثرا جوانها هستند لذا نمیتوان گفت: این حلقه بسته است. در حوزه ریاست جمهوری هم بین افرادی که در طول سالهای گذشته صلاحیتشان تعیین شده افراد زیادی حضور داشتند که رای نیاوردند. در مجموع به جز در مواردی که شرط محدودیت سنی وجود نداشته باشد شورای نگهبان حمایت میکند.
* منظور بنده از بسته بودن حلقه مدیریت این است که مثلا در انتخابات مجلس اصلاح طلبان معتقدند که فهرست شان از چهرههای دست دوم و سوم اصلاحات تشکیل شده بود و چهرههای شناخته شده در حاشیه قرار گرفته بودند، شاید از ترس رد صلاحیت.
- درمجلس به اندازه کافی از این نسل هم وجود دارد و افرادی که نتوانستند ورود پیدا کنند به طور قطع شورای نگهبان دلایل و مستنداتی داشته و وظیفه قانونی خود را انجام داده است.
* سال آینده انتخابات مجلس است. آیا فکری شده است که مشکلات گذشته درماجرای ثبت نامها پیش نیاید؟
- بخش عمدهای از این مشکلات دست ما نیست، ولی کمک میکنیم. قانون انتخابات نیاز به یکسری اصلاحات مثل شروطی که برای سن و مدرک تحصیلی گذاشته شده بود، دارد. در حال حاضر مجلس و دولت درصدد اصلاح قانون انتخابات هستند و ما هم نظر مشورتی خود را دادهایم چراکه آنچه به ما مربوط میباشد، ارائه مشورت بوده است.
*مثل اینکه نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام بر حضور سپنتا نیکنام مثبت است، نظر شورای نگهبان چیست؟
- اجازه بدهید من نظر ندهم چرا که گفته شده تا زمان قطعیت مصاحبهای صورت نگیرد. فقط بدانید آنچه در دستور کار است مصوبه اصلاحی مجلس است که بعد از نظر شورا و آقایان فقها اصلاح شده است.
شنبه گذشته کمیسیون مجمع تشکیل جلسه داد و بنده هم حضور داشتم بحثهایی در این زمینه صورت گرفت و قرار شد شنبه آینده در جلسه عمومی مجمع مطرح شود. در هر صورت هر چه نظر مجمع باشد، شورای نگهبان هم تبعیت میکند.
* این سوال مطرح میشود که چرا این موضوع در این دوره مطرح شد در حالی که ایشان در دوره گذشته درشورای شهر نماینده مردم بودند.
- بله ایشان یک دور انتخاب شده بود و شورای نگهبان در حوزه انتخابات مسئولیتی ندارد. اینبار قبل از اینکه انتخابات انجام شود از آقایان شورای نگهبان استفتایی نسبت به تبصره ماده ۲۶ قانون تشکیلات شورای شهر و روستا شد.
تبصره به آن شکل را آقایان فقها خلاف شرع دانسته اند و به مجلس هم اعلام شد، ولی متاسفانه هیات نظارت در مجلس ترتیب اثر نداد و انتخابات را باحضور این افراد برگزار کرد. این در حالی است که شورای نگهبان قبل از انتخابات اعلام نظر کرده بود و سوابق آن هم موجود است لذا در این دوره از شورای نگهبان استفتا شده بود نه در دوره قبل.
*برای دورههای بعد فکری است که دچار اینگونه مشکلات نشویم؟
- مصوبه تعیین وتکلیف کلی کرده است.
*چرا قوانین این همه نیاز به تفسیر دارد؟
- تفاسیر اینگونهای بسیار اندک است و البته تفسیر در همه نظامهای سیاسی وجود دارد. به طور مثال برخی از مصوبات مجلس تفسیر مصوبات قبلی خود مجلس است، زیرا زمانی که مسئول اجرایی میخواهد آنرا اجرا کند با یک دوگانگی در برداشت مواجه میشود و نیاز به تفسیر پیدا میکند که به واسطه مرجع قانونی صورت میگیرد.
در قانون اساسی، شورای نگهبان وظیفه تفسیر دارد، بنابراین شورا نسبت به مصوبهای که در گذشته بوده و اعلام شده حال دوباره سوال میشود و شورا هم نظراتی را در رابطه با مصوبه انجام میدهد و البته این موارد هم در طول ۴۰ سال گذشته بسیار اندک بوده است.
*رابطه شورای نگهبان با مجلس دهم چگونه است؟
- از جهت کاری هم با رئیس مجلس و هم به نمایندگان رابطه بسیار خوبی است.
* این دیدگاه که در شورای نگهبان نظر آیت الله جنتی بسیار اعمال میشود، تا چه میزان به واقعیت نزدیک است؟
- ۱۲ نفر کارشناس به اعتبار شخص حقیقی خود در شورای نگهبان هستند و اینها هر کدام براساس برداشت از قوانین شرعی نظر میدهند. اگر نظر هر فردی بخواهد اعتبار پیدا کند نیازمند این است که ۶ رای دیگر هم کنارش بیاید لذا هیچ فرقی بین نظر دیگران با نظر آیت الله جنتی وجود ندارد و فقط به استثناء قوانین شرعی فقط نظر چهار تن از آقایان فقها اعمال میشود بنابراین هیچ تفاوتی بین رای اعضا و دبیر وجود ندارد و رای همه افراد منوط به مبانی استدلالی که در پی آن آمده است که آیا این رای مستدل به سوابق است یا خیر که منوط بر این ممکن است رای داده شود یا نه.
* اگر مجلس و شورای نگهبان به اجماع نرسند نزد مجمع تشخیص برده میشود این در حالی است که برخی از اعضای شورا در مجمع هم حضور دارند، چه تلاشی در جهت تاثیرگذاری شورای نگهبان در رای اعضای شورای میشود؟
*بحثهایی که در شورا داریم در مجمع هم مطرح میشود، ولی در مجمع تابع نظر اعضای آن هستیم. اگر رای اکثریت با نظر مجلس یکی باشد، اعضای شورای نگهبان هم میپذیرند و بالعکس.
*آیا حضور آیت الله شاهرودی در مجمع به نفع شورای نگهبان شده است؟
- خیر، ایشان کاملا بی طرفانه عمل میکنند.
* درخصوص انتخابات در مجلس خبرگان رهبری بحث امتحان دادن مطرح شد که در این زمینه روایتهای مختلفی است. چرا این مبحث حاشیه ساز شد؟
- در قانون خبرگان شرطی است که بیان میکند فرد باید حداقلی از اجتهاد را داشته باشد که تشخیص آن به فقهای شورای نگهبان محول شده است و هیچ منعی وجود ندارد که شورا با امتحان یا مصاحبه و یا تشخیص خود به تشخیص برسند. به همین خاطر هم در ادوار مختلف هر سه روش انجام شده است.
اعلام صلاحیت افراد چه در مجلس، چه در ریاست جمهوری و چه در خبرگان منوط به همان دوره است یعنی آقای زید که نماینده مجلس میشود منوط بر این نیست که دور بعد هم باشد لذا اعلام صلاحیت افراد در هر دوره مربوط به همان دوره است.
*در جامعه سوال به صورت جدی مطرح میشود که چگونه ممکن است کسی که در خبرگان تایید صلاحیت میکند خودش هم در انتخابات باشد و نامزدهای دیگر را تایید کند؟
- قانون گذار تنها محدودیتی که قائل شده این است که اگر یک فقیهی به طور مثال از استان فارس حق دارد نسبت به خبرگان همان استان فارس اظهارنظر کند نه استانهای دیگر؛ تنها محدودیت قانونی همین است و محدودیت دیگری قائل نشده اند.
* در انتخابات سال گذشته بحثی مطرح شد مبنی بر اینکه رئیس جمهوری که ۸ سال در راس قدرت حضور داشته است، چگونه رد صلاحیت میشود؟ اگر برای تخلفات دوره ریاست جمهوری اش است پس چگونه در مسند قدرت بوده است؟
اعتبار تایید صلاحیت افراد در مجلس، ریاست جمهوری و خبرگان فقط به فقط مربوط به همان دوره است. در دوره بعد مجدد از نو بررسی صلاحیت صورت میگیرد.
شورا ابزار اندازه گیری ندارد. مثلا فردی میآید که در دوره اول خوب عمل میکند و در دوره دوم اینطور نیست و اینها دیگر دست شورای نگهبان نیست.
*اگر در یک دوره فردی رد صلاحیت شود، دوره بعد هم رد میشود؟
خیر، صلاحیت افراد در هر دورهای در صورت صلاحیت داشتن و یا نداشتن مجدد مورد بررسی قرار میگیرد. سوابق را بررسی کرده و ممکن است سوابق ما را به همان نظر قبلی مان یعنی عدم تایید یا تایید برساند، اما باید بدانیم که بررسی صورت میگیرد.
* مردم زیادی که برای انتخابات کاندید میشوند آیا بررسی هایشان در شورای نگهبان انجام میشود؟ یعنی اگر کسی را به عنوان چهره معروف نشناسید، رد میکنید؟
- خیر، ما دو مطلب و یا واژه حقوقی داریم. یک تایید، یعنی در انتخاب مجلس صلاحیت مورد تایید است و دو رد، یعنی صلاحیت مورد تایید نیست. در برخی از موارد اطلاعات، آدرس و یا مشخصات نداریم. اینها را به جهت اینکه حقشان ضایع نشود، رد نمیکنیم بلکه میگوییم عدم احراز که به این معنی است که آیا ایشان صلاحیت دارد یا خیر و مفهوم از نظر حقوقی این است که فردی به من مراجعه کند و مدارک مثبتیهای داشت، ما تایید میکنیم. نتیجه اولیه در عدم احراز مثل رد صلاحیت است، اما از نظر حقوقی جایی که عدم احراز است شما میتوانید بعدا بررسی نموده و صلاحیت فرد را محرز شوید.
* یک ابهام بسیار اساسی در ماجرای تایید و رد صلاحیتها ماجرای عدم التزام به اسلام و ولایت فقیه است. این دو معنا را شورای نگهبان چگونه میتوان تشخیص میدهد؟
-قطعا روحانی بودن و یا نبودن متر تشخیص نیست. اگر کسی دروغگو باشد عدم التزام به اسلام محسوب میشود. حال این فرد روحانی، پزشک و هر فردی که میخواهد باشد مثلا فردی امام جماعت مسجدی است و میگوید روزی صدها نفر پشت من نماز میخوانند. مشکلی به مردم اشکالی وارد نیست، چون وی را نمیشناسند، شورای نگهبان که از تخلف آگاه است نباید پشت وی نماز بخواند و یا در شورای نگهبان تایید شود و از طرفی نمیتوان گفته شود فلان روحانی فلان تخلفات را مرتکب شده پس در نتیجه تایید صلاحیت نمیشود و فقط به وزارت کشور اعلام میشود.
در بحث ولایت فقیه و قانون اسلامی یک مقدار روشنتر است مثلا فلان فرد چندین جلسه درمورد رد تئوری ولایت فقیه بحث کرده است و یا یک اقدام عملی خلاف نظام جمهوری اسلامی ایران انجام داده است. پس این مورد هم عدم التزام به اسلام است. مثلا در خبرگان قبل امتحان و یا بعد از امتحان عدم التزام بررسی میشود، اما ظاهرا صلاحیتهای عمومی را بعد از امتحان بررسی میکنند.
* در بحث تعداد نامزدهای انتخابات بحثی مبنی بر اینکه میگویند شش و یا ۱۰ نامزد انتخاب شده، مطرح است، آیا واقعا تعداد نامزدها برای شورای نگهبان مهم است؟
- تا جایی که من میدانم شورای نگهبان اعتقادی به فال گرفتن یا غیب گویی ندارد. تعداد نامزدها اصلا برای ما مهم نیست، واقعیت این است وقتی این افراد ثبت نام میکنند در شورای نگهبان درباره صلاحیتشان بحث میشود.
* در انتخابات مجلس بحثی مطرح شده بود مثلا اینکه شورای نگهبان به صورت علنی از جریان و یا فهرست خاصی حمایت کرده و یا میکند. در موقع رای دادن آیتالله جنتی هم این فهرست خبرنگاران عکس گرفته شد و این موضوع از طرف اصلاح طلبان مورد نقد قرار گرفت و فکر میکنند از بی طرفی خارج است و شورای نگهبان نقش داور را در بازی سیاسی جمهوری اسلامی دارد.
- در این دوره گذشته من به یاد ندارم شورای نگهبان طرفداری کرده باشد و خود من هم مراقبت داشتم اینگونه مسائلی هرگز مطرح نشود، اما باید دانست هرکسی سلیقه شخصی دارد و کار آن خبرنگار که عکس گرفت، خلاف اخلاق بود و انتشار آن هم چه بسا بدتر و تا جایی که من مطلع هستم هیچ حمایت علنی نبوده است.
*سال ۹۲ و ۹۶ که آقای احمدی نژاد و آقای هاشمی که ردصلاحیت شدند به نظرم سختترین روزها برای شورای نگهبان به جهت رد صلاحیت بود چراکه آقای هاشمی با آن جایگاهی که داشتند برای همگان غیرقابل باور بود.
- پس با این تفاسیر شورای نگهبان نشان داده است که تابع هیچ جریانی نیست و شورا با توجه به رای اعضا نظر نهایی خود را اعلام میکند.
* درمورد آن شبی که آقای هاشمی ردصلاحیت شدند، بگویید. خیلیها معتقدند که آقای روحانی هم ردصلاحیت شدند، اما چون آقای هاشمی رد شدند، آقای روحانی مطرح نشد.
_. نه واقعا این گونه نبوده. اگر آقای روحانی هم رای نداشت حتما شورای نگهبان اعلام میکرد.
*آقای یادتان نیست چند نفر به آقای روحانی رای دادند؟
پاسخ: خیر و البته هم مهم نیست. شما وقتی حد نصابی قرار میدهید و هنگامی که به آن حد نصاب برسید، چه حداقل و چه حداکثر بحثی در آن نیست.
* آیا مطرح نشد که مصلحت نیست که آقای هاشمی را ردصلاحیت کنید؟
- صحبتهای این چنین مطرح شد، اما باز رای اعضای شورا مهم بود.
*مرحوم آقای هاشمی خود بارها سخنرانی کردند که افرادی خارج از شورا تاثیر گذار بودند مانند آقای مصلحی
-شورای نگهبان موظف است نظر دستگاههای مختلف مانند پلیس تشخیص هویت و وزارت اطلاعات را پذیرا باشد و از آنها نظر و همکاری بگیرد.
* آیا یک نماینده در میان راه نمایندگی هم صلاحیتش را از دست میدهد و شورای نگهبان میتواند او را رد صلاحیت کند؟
-شورای نگهبان نظر بر این دارد فرد ردصلاحیت شود و باید از مجلس هم کناره گیری کند، ولی عملا چنین رویهای نداشتیم و این منوط به قوه قضائیه میشود که اگر جرمی داشتیم قوه قضائیه باید وارد عمل شود و اگر جرمی نباشد به دوره بعد منتقل میشود که شورای نگهبان باید آن را مدنظر قرار دهد.
* آیت الله جنتی بحث نظارت بر شورای شهر را مطرح کردند که شورای نگهبان در این امر نقشی ندارد. آیا برنامهای بر نظارت و بررسی صلاحیتهای انتخابات شورای شهر توسط شورای نگهبان مطرح است؟
- نه، چون طبق اصل ۹۹ قانون اساسی فقط نظارت بر انتخابات و مجلس و ریاست جمهوری برعهده شورای نگهبان است و بحثی است که آقایان بسیار در مورد آن بحث کردند و، چون معتقدند این موارد به اصطلاح حصری میباشد نظارت و ورود ما به شورای نگهبان خلاف قانون اساسی است.
*آقای موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات بر این باور هستند که هرگاه دولت و شورای نگهبان از نظر سیاسی همسو نیستند کار انتخابات به مشکل میخورد مانند انتخابات مجلس ششم که خود ایشان وزیر کشور بود.
ایشان باید بروند از این حرف توبه کنند چراکه خودشان وزیر کشور بودند و اینگونه نیست. در هر انتخاباتی تخلفاتی وجود دارد و لازمه آن است که بررسیهای بیشتری صورت گیرد. تنها انتخاباتی که تاخیر در آن صورت گرفت انتخابات ۸۸ و آن هم با مجوز ولایت فقیه بود. شورای نگهبان باید در برابر تخلفات مسئول باشد و آنجایی که لازم است به قوه قضائیه رجوع کند.
* اگر تخلفات در انتخابات زیاد باشد و انتخابات ریاست جمهوری هم برگزار شده باشد انتخابات به صورت گسترده باطل میشود؟
- ما با دو مطلب مواجه هستیم. یک تخلف گسترده باشد که بر سرنوشت انتخابات تاثیر داشته باشد. آنجا قانون اجازه به تخلف انتخابات و ابطال حوزه داده است و آنجایی که تخلفات بر سرنوشت انتخابات اثرگذار نباشد ممکن است آثار اینگونه باشد که مثلا ابطال یکسری از آرا یا ابطال یکسری از صندوقها و یا ارجاع به قوه قضائیه. تنها همین دو حالت وجود دارد.
* به نظر شما انتخابات ۸۸ تخلفات بیشتری داشت یا ۹۲ و ۹۶؟
- از جهت گزارشهایی که به ما میرسد بین انتخابات ۹۶ و انتخابات ۸۸ برابری بوده حتی در مصادیق هم مشابهتهای زیادی بوده، ولی انتخاباتی که تخلفاتی باشد که تاثیر روی انتخابات و سرنوشت انتخابات دارد معمولا در حوزه انتخابات مجلس داریم، اما در ریاست جمهوری بین ۸۸ تا ۹۶ تعداد گزارشات تخلفات زیاد بوده و بیشتر هم در حوزه قوه مجریه بوده است چراکه وزارت کشور و قوه مجریه خود برگزار کننده هستند.
* نمیشود طرحی ایجاد کرد که انتخابات ریاست جمهوری را دولت برگزار نکند؟
- این یک نقیصهای است، چون ما اجرای انتخابات را برعهده وزارت کشور گذاشته ایم، اما از همان انتخابات ۸۸ تمهیداتی اندیشیده شده که باید این تمهیدات کامل شود. مثلا یک هیات اجرایی مرکزی قرار شد حاکم بر برگزاری انتخابات توسط وزارت کشور ناظر باشد که باید به تاییدیه شورای نگهبان هم میرسید، ولی کافی نیست. ما هم معتقدیم ترتیبات دیگری اندیشیده شود.
* بحث پولهای کثیف در انتخابات مطرح میشود که ما بیشتر در مجلس و شورای شهر آن را میبینیم که نامزدها آنقدر هزینه میکند انگار که میخواهند به عرش اعلا برسند و این در عمل در وظیفه نمایندگی آنها شبههای مبنی بر اینکه اینها موظف هستند این هزینهها را در آینده جبران کنند ایجاد میکند. در این باب راه حل چیست؟
- یکی از مشکلات ما در انتخابات بحث تبلیغات است. ما از تبلیغات تعریف درستی ارائه ندادیم. فقط یک قانونی داریم که باید از اموال عمومی استفاده نشود. آیا کسی که با ۱۰۰ میلیون میتواند تبلیغات داشته باشد، ولی بیشتر از آن مبلغ تبلیغات دارد را باید مواخذه کنیم؟ راهکار این مواخذه چیست؟ یا اینکه چگونه میتوان کشف کرد فرد ۱۰۰ میلیون هزینه کرده یا دو میلیارد؟ هیچ کدام از اینها در قانون نیامده و پیشنهاد ما به مجلس این بوده که هزینههای انتخاباتی را منضبط کنیم یعنی حسابی تشکیل دهیم که ورودی و خروجی نامزدها مشخص باشد و در نهایت صورت حسابی ارائه دهد به طور کل این یکی از آسیب هاست و هیچ چارهای نداریم.
*آیا نمیشود مباحث شورای نگهبان را مردم به طور زنده ببینند؟
- در این رابطه بحثی نشده است، اما دو قسم دارد. در بخش قوانین ما بخشهایی را پخش کردیم یا اینکه مشروعی از مذاکرات پخش شده است. سال هاست که در حوزه انتخابات، چون درمورد حیثیت افراد بحث میشود طبیعتا نمیتوانیم راه را باز بگذاریم، اما در بحث تقنین ما میتوانیم پخش زنده هم داشته باشیم.
*اگر نامزد انتخاباتی شش شرط حضور در انتخابات را داشته باشد و یکی را مثل سابقه سیاسی اش کم رنگتر باشد، تایید میشود؟
- ببینید شرطی که در سابقه سیاسی داریم مدیر و مدبر بودن و یا رجل سیاسی – مذهبی بودن است. درواقع اینها قابل ارزیابی است و آقایان حداقلها را درنظر میگیرند و با حداکثرها کاری ندارند، اما مساله فرد شش شرط دارد، ولی یک شرط را مثل ایران اصل نبودن را دارا نیست در این صورت او را باید برکنار کرد.
* سال ۸۴ مطرح شده بود که آقای احمدی نژاد ردصلاحیت شدند، ولی با رایزنیهایی بازگشتند، درخصوص صحت این ماجرا توضیحاتی بفرمایید.
- چیزی یادم نمیآید و چنین بحثی نبوده فقط یک بحث کلی مبنی بر اینکه جوانی آمده وارد عرصه ریاست جمهوری شده که آیا اینها جز رجال محسوب هستند یا خیر که شورای نگهبان معتقد بود، محسوب میشود و از این موضوع عبور کرد لذا این مطلب مختص شخص خاصی نبود
* آیا این امکان وجود دارد که رئیس جمهور یک دوره باشد و دوره دوم صلاحیت خود را از دست بدهد؟
- بله وجود دارد مثلا درباره آقای روحانی چنین بحثهایی وجود داشت، ولی در نهایت رای آوردند. شورای نگهبان نسبت به این مسائل بیهوده واکنشی نشان نمیدهد، اما اگر به دنبال این باشند که کیان نظام را برهم بزنند قطعا وارد عمل شده و دراینجا دیگر وی رئیس جمهور نیست و خلاف سوگند خود عمل کرده است. مثلا تصمیم به مذاکره با آمریکا گرفته شده، اما شورای نگهبان میبیند که این تصمیم برخلاف سیاستهای کلان نظام است و در این صورت دخالت خواهد کرد.
* در تعریف رجل سیاسی، استاندار، نماینده مجلس، رئیس جمهور و وزیر اینها تعریف میشوند؟
- پست داشتن میتواند کاشف توانایی و میزان مدیریت فرد باشد یا نباشد؛ بنابراین کسی ممکن است استاندار باشد، ولی عملکرد وی بهتر از یک وزیر باشد یعنی رجل سیاسی – مذهبی بیشتر در وی نمود داشته باشد پس الزاما نمیگوییم کسی که وزیر است حتما شایستگی دارد. باید ببنیم تواناییهای وی چه میزان است.
* آقای غرضی ۲۰ سال حضور نداشتند و وقتی نامشان آورده شد این سوال مطرح شد که منظور کدام غرضی است. پس چگونه ایشان تایید صلاحیت شدند؟
- آقایان از قدیم ایشان را به عنوان وزیر قوی میشناختند و ردصلاحیت اخیر ایشان اعضای جدیدی آمده بودند و نظریات جدیدی را به همراه خود آوردند.
*اما همین آقای غرضی در دوره بعد رد صلاحیت شدند.
عرض کردم تایید و رد صلاحیتها مربوط به یک دوره است و ارتباطی به دورههای دیگر ندارد.