افسوس این امثال دکترسریع القلم دیر به حرف آن راننده تاکسی رسید!
به گزارش شهدای ایران،1- دولت روحانی که روی کار آمد حل همه مشکلات ارضی و سمایی را به مذاکرات و نتیجه آن که همان برجام بود گره زد! تئوریسین های اصلاحات و اساتید فرنگ رفته حامی دولت نیز یکپارچه بر این می دمیدند که چاره مشکلات، مذاکرات است و لاغیر؛ هر کلامی که بر خلاف این تئوری بود را پوپولیستی و یا به گفته شخص روحانی بیسوادی می دانستند!
2- بسیاری از مردم عادی به همراه بخشی دیگر از اساتید انقلابی و تحصیلکرده و نیز آگاهان دلسوز مسائل سیاسی و بین المللی که در صحنه های مختلف نظام حضور داشتند و به قول معروف گرمی و سردی این 4 دهه انقلاب را چشیده بودند با تجربه خود بر خلاف اساتید غرب باور می گفتند:"از این مذاکرات هسته ای آبی گرم نمی شود!" تحمل این اظهار نظرهای عوام برای تئوری پردازان حامی دولت سخت آمد؛این عدم تحمل را بارها در سخنان رئیس جمهور که با انواع و اقسام توهین ها از خجالت اساتید و مخالفان سیاسی و دلسوزان و منتقدان در می آمد شاهد در طول این سالها بودیم!
3- در این بین سخنان مشاور ارشد و همیشه همراه جناب روحانی یعنی "دکتر محمود سریع القلم" از تحصیلکردگان دانشگاههای آمریکا، بیشتر از همه در ذهنها ماند! او در آذرماه سال 92 در مصاحبه گفت:«خیلی طبیعی است که من غریزی، احساسی و پوپولیستی تربیت بشوم. صدا و سیما هم که چقدر به این جریان کمک می کند، می رود از یک لبو فروش می پرسد نظر شما درباره برنامه هسته ای چیست؟، این خیلی اثر می گذارد.یا یک راننده تاکسی که از 5 صبح تا 12 شب باید در این خیابان ها بدود تا هزینه 3 بچه دانشجویش را درآورد، سر چهارراه از او می پرسند که نظر شما درباره برنامه هسته ای و مذاکرات ژنو چیست؟ او چه دانشی دارد که یک واکنش منطقی به این سوال بدهد.»
4- یک رفیق راننده تاکسی داشتم که همزمان بعد از این سخن جناب مشاور گفت:"درسته که از صبح تا شب کارمان کلاج گرفتن و دنده عوض کردنه، اما از صبح تا شب انواع حرفها را یا از رادیو و یا از مسافرهای مختلف می شنویم و دیگه برای خودمان اندازه صدتا کارشناس واردیم! این برو و بیاهای با غربیها راه به هیچ جا نمی بره! این خط و این نشان! حالا این دکتر هرچی می خواد بگه"
و آخر و نتیجه اینکه: حالا همان دکترسریع القلم استاددانشگاه و تحصیل کرده آمریکا و مشاور ارشد سابق روحانی چند روز پیش همان حرفهایی زد که همان راننده تاکسی و لبوفروش چند پیش زده بودند! او در مصاحبه ای گفته است: «توقعات برجامی ظریف و روحانی از ابتدا اشتباه بود. وزارت خارجه به گونه ای وانمود کرد که انگار با برجام همه مسائل حل خواهد شد و این اشتباه بود. جدا کردن اروپا از آمریکا تخیل دستگاه دیپلماسی است.»
فرق امثال سریع القلم و با عوام و نیروهای دلسوزا انقلابی در این است که آنان نه ادعایی داشتند و نه دک وپوزی! اما می گویند آنچه را تجربه کرده بودندگفتند که : غرب دلش برای ما نسوخته است! تجربه ای که از راه 40 ساله انقلاب و تاریخ حداقل صدساله ایران در مراوده با غرب از میرزاابوالحسن خان ایلچی در زمان فتحعلی شاه به عنوان اولین وزیر خارجه ایران تا همین محمدجواد ظریف خودمان به دست آمده است و نه از لای کتابهای غربی و یا اندیشه های غرب باورانه!
افسوس این امثال دکترسریع القلم دیر به حرف آن راننده تاکسی رسید!
*پلاک دزفول