حاج آقا سید علی اکبر حسینی معروف به استاد اخلاق خدمات زیادی را در زمینه پشتیبانی مردمی از جبههها انجام داد و در برههای واسطه ساخت تابوت شهدا شد.
به گزارش شهدای ایران، «قاسم صادقی» از بچههای جنوب شهر تهران است. همان روزهای اولی که صدام با تمام قوا به خرمشهر حمله کرد، صادقی به همراه سیدعلی هاشمی و گروه فداییان اسلام برای دفاع به خرمشهر رفتند. او امروز یکی از فعالان و راویان روزهای جبهه و جنگ است که خاطرات نابی را از آن دوران در سینه دارد.
صادقی در بخشی از خاطرات خود از روزهای جنگ به حضور حاج آقا سید علی اکبر حسینی در پشتیبانی جبهه اشاره کرد و در این رابطه گفت: حاج آقا سید علی اکبر حسینی به حاج آقا حسینی اخلاق معروف بود که در محله شوش زندگی می کرد. پدرم از کاسبان محل بود و خانواده حاج آقا از مشتری های ثابت ما محسوب می شدند. برخلاف حرف دیگران که می گویند کاسب باید منصف باشد، مشتری متدین و منصفی هم بود و خودش را تافته جدا بافته ای از مردم نمی دید.
وی افزود: در دوران مبارزات انقلابیون جزو شخصیت های فعال در منطقه بود و در راهپیمایی ها جلوتر از همه حرکت می کرد و چون شخصیت مرجعی داشت به عنوان فردی مبارز در میان مردم معروف بود.
صادقی بیان کرد: زمانی که جنگ شروع شد یکی از اشخاص فعال و موثر در محل حاج آقا حسینی بود که در رابطه با پشتیبانی جبهه ها فعالیت می کرد و چون با اشخاص بازاری ارتباط داشت از آبروی خود برای خرید مایحتاج جبهه مایه می گذاشت و بین بازاری هایی که می خواستند کمک کنند واسطه بود.
این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: پس از انقلاب تعاونی ای تاسیس کرده بود که این تعاونی در زمان جنگ برای کمک های پشتیبانی جبهه از آن استفاده می شد و چون فردی معتمد و مورد وثوق بود مردم اقلام خود را به وی می دادند تا بی واسطه به منطقه برسد.
وی تصریح کرد: چندین ماشین از کمک های مردمی جمع کرده بود و به عنوان کاروان مسجد فائق به جبهه ها فرستاد. کسی در محله بود که کارخانه چوب بری داشت حاج آقا حسینی مامور شد تا کار درست کردن تابوتی که شهدا را درون آن می گذارند را به این فرد دهد. این تابوت های ساخته شده برای استفاده به معراج الشهدای اهواز منتقل شد.
صادقی گفت: وسایل خودرو و موتور برق را با مبالغی که از اهالی محل دریافت می کرد جدای از خوردنی ها و پوشاک به عنوان کمک های مردمی به جبهه می فرستاد. ایشان به واقع انسان اثرگذار و صاحب نفوذی بود.
وی ادامه داد: به محل های آموزشی و پادگان ها برای سلام و احوال پرسی با رزمنده ها می رفت و جزو معدود امام جماعاتی بود که بحث شکل گیری بسیج مردمی را در مسجد به راه انداخت. بعد از شهادت بچه های محل، نماز میت را خودش بر سر پیکرها اقامه می کرد و این کار را یکی از وظایف خودش می دانست. به خصوص وقتی عملیاتی می شد و مجروح ها را به بیمارستان های تهران می آوردند از اولین کسانی بود که به دیدن مجروحین می رفت. به واقع خدمات معنوی اش به جبهه ها بیشتر از خدمات مادی اش بود.
این رزمنده عضو گروه فداییان اسلام بیان کرد: در اواخر جنگ زمانی که دشمن تصمیم داشت دوباره خرمشهر را تصرف کند یکی از کسانی بود که به پادگان دوکوهه آمد و در جلسات نیروها شرکت کرد. پیش من آمده بود و می خواست گردانی به او بدهم تا خودش در خط مقدم حضور پیدا کند و بجنگد. همه جوره دلش برای نظام می سوخت و در صحنه های مختلف حضور داشت.
*دفاع پرس