این سخنان نباید مقدمه یک چرخش با ترفندی برای بستن دهان منتقدان در مقابل یک توافق بد یا اروپا باشد. اگر روحانی از یک طرف حرف از مقاومت و وحدت بزند و از سوی دیگر یک بسته توخالی از سوی اروپاییها را در آغوش بگیرد، غربیها او را جدی نخواهند گرفت. آنچه در عمل انجام میدهیم بسیار مهمتر از حرفی است که میزنیم.
به گزارش شهدای ایران، مهدی محمدی در تحلیلی به بررسی مواضع چند روز گذشته روحانی درباره وحدت ملی و مقابله با آمریکا پرداخته است که در ادامه خواهد آمد:
یکم - روحانی پساتحریمها میتواند یک روحانی واقع گرا باشد و اگر سخنرانی چهارشنبه شب او گامی در این جهت باشد. باید از آن استقبال کرد. بازیهای گوناگون سیاست به ما آموخته که محتاط باشیم، ولی ظاهرا همه راهها به یک راه فروکاسته شده و آن واقع گرایی در سیاست گذاری امنیت ملی است، واقع گرایی در اینجا دست برداشتن از جزمهای لیبرالی به ویژه در سیاست خارجی و روی آوردن به رویکردی مقاومتی است که در آن بازگشت به خویشتن مهمتر از تکیه به جامعه جهانی است که نمیتواند سر حرفهای خود بایستد. روحانی در یک نقطه عطف قرار دارد و اگر ترامپ او را واقع گرا کرده باشد خدمت بزرگی به ایران کرده است.
دوم - برنامه آمریکا علیه ایران در ماههای آینده پیچیده و چندلایه است، اما یک نقطه ضعف بزرگ دارد و آن هم این است که به شدت به سیاست داخلی در ایران وابسته است. در اصل، آن چیزی که راهبرد «جنگ بزرگ یا معامله بزرگ» خوانده شده مبتنی بر این پیش فرض است که در صورت عبور فشارها از مرحلهای معین، معادلات سیاست داخلی در ایران یک سازش جدید را به نظام تحمیل خواهد کرد. تجزیه کشور به دو دسته هواداران سازش و هواداران مقاومت جزء ضروری این راهبرد است و بدون راه انداختن این منازعه در داخل ایران، هیچ رژیمی از تحریم هرچه هم سفت و سخت باشد، در واقع کار نخواهد کرد.
مهدی محمدی در ادامه این تحلیل که در مثلث منتشر شده است مینویسد: روحانی-برخلاف ظریف در سخنان ایتدای هفته اش - سعی کرد نشان بدهد علاقهای به ورود به این منازعه ندارد. اگر این موضع واقعا پایدار باشد، میتوان گفت: زیرپای راهبرد آمریکا خالی شده است. وقتی منازعه سازش مقاومت آغاز شود و فشار خارجی به انباشت تقاضا برای مقاومت در داخل بینجامد، مکانیسم تحریم از خاصیت خواهد افتاد. در این صورت تحریم ممکن است اثر اقتصادی داشته باشد، ولی اثر راهبردی نخواهد داشت و نمیتواند مدت زیادی دوام بیاورد. من البته ترجیح میدهم جانب احتیاط را نگه دارم. سخنان روحانی میتواند یک شروع خوب باشد، اما این سخنان تنها زمانی واقعا ارزشمند خواهد بود که واقعا تبدیل به سیاست دولت شود در روزهای سخت به آن پایبند بمانند. تجربههای گذشته ما با حسن روحانی در این زمینه، چندان خوشایند نیست
سوم - تعهد به چند شرط میتواند تضمین کند که مسیر درست پیش برود.
۱- این سخنان نباید مقدمه یک چرخش با ترفندی برای بستن دهان منتقدان در مقابل یک توافق بد یا اروپا باشد. اگر روحانی از یک طرف حرف از مقاومت و وحدت بزند و از سوی دیگر یک بسته توخالی از سوی اروپاییها را در آغوش بگیرد، غربیها او را جدی نخواهند گرفت. آنچه در عمل انجام میدهیم بسیار مهمتر از حرفی است که میزنیم.
۲- به رسمیت شناختن اعتراضات مشروع اقتصادی و اجتماعی و برداشتن نامهای عملی برای کاهش این اعتراضها جزء ضروری این مسیر است. یک رویکرد امنیت هوشمند در این وضعیت باید بتواند دقت میان اعتراض و آشوب تفکیک کرده و به همان میزان که بر أشویگران سخت میگیرد با معترضان اقتصادی و اجتماعی مهربان باشد.
۳- موضع جدید روحانی تنها زمانی به یک موضع راهبرد تبدیل شده و روی محاسبات آمریکا اثر خواهد گذاشت که با حمایت صریح و عملی از برنامه موشکی و منطقهای ایران همراه باشد. دعوت به وحدت در داخل برای اینکه مواجهه موثر یا امریکا کافی نیست، مهم این است که روی چه چیزی وحدت میکنیم.
۴- روحانی همچنین باید بتواند متحدان اصلاح طلب خود را کنترل یا به نحو معناداری با آنها مرزبندی کند. واقعیت این است که بخشهایی از جریان اصلاحات در ایران اکنون سخنگویان ترامپ هستند و درباره برنامه موشکی و منطقهای ایران جز آنچه ترامپ و نتانیاهو میگویند حرفی نمیزنند. بدتر اینکه بخشهای مهمی از این ادبیات درون مراکز پژوهشی و مشورتی وابسته به دولت تولید و توزیع میشود. منتقدان حسن روحانی کافی است مطمئن شوند او در حال بازی دادن آنها نیست، از هیچ کمکی به دولت دریغ نخواهند کرد، ولی متحدان اصلاح طلب او معلوم نیست که در مقابل یک روحانی جدید که در حال فاصله گرفتن از جزمهای لیبرالی در ایران است چه موضعی خواهند داشت.
چهارم- معماهای دشوار آینده میتواند به یکباره آسان شود اگر به آمریکا نشان بدهیم که فشار بیرونی به افزایش پافشاری بر تصمیمات مقاومتی، انزوای غرب گرایان در داخل مصممتر شدن ایران در سیاستهای منطقهای و موشکی و وحدت ملی حول رهبری انجامیده است. این راه بدون شک جواب میدهد همچنان که در گذشته چندین بار جواب داده است. این، اما مستلزم یک تغییر راهبرد جدی از سوی دولت است. دولت روحانی برای این کار مناسب سازی شده و برخی همکاران او در حال و هوایی کاملا متفاوت به سر میبرند. دوران جدید بازیگرانی جدید میخواهد. سیاستهای گذشته میباید به یکباره بازنگری شود. همه زمانی سخنان روحانی با آغاز به کار کارخانه تبدیل اورانیوم در اصفهان علامت بسیار خوبی است باز به شرط اینکه با یک صحنه سازی جدید مواجه نباشیم. کمترین چیزی که روحانی باید نگران این باشد همراهی منتقدان است. نگرانی اصلی این است که قطار دولت روی همین ریلی که آقای روحانی میگوید، باقی بماند.
یکم - روحانی پساتحریمها میتواند یک روحانی واقع گرا باشد و اگر سخنرانی چهارشنبه شب او گامی در این جهت باشد. باید از آن استقبال کرد. بازیهای گوناگون سیاست به ما آموخته که محتاط باشیم، ولی ظاهرا همه راهها به یک راه فروکاسته شده و آن واقع گرایی در سیاست گذاری امنیت ملی است، واقع گرایی در اینجا دست برداشتن از جزمهای لیبرالی به ویژه در سیاست خارجی و روی آوردن به رویکردی مقاومتی است که در آن بازگشت به خویشتن مهمتر از تکیه به جامعه جهانی است که نمیتواند سر حرفهای خود بایستد. روحانی در یک نقطه عطف قرار دارد و اگر ترامپ او را واقع گرا کرده باشد خدمت بزرگی به ایران کرده است.
دوم - برنامه آمریکا علیه ایران در ماههای آینده پیچیده و چندلایه است، اما یک نقطه ضعف بزرگ دارد و آن هم این است که به شدت به سیاست داخلی در ایران وابسته است. در اصل، آن چیزی که راهبرد «جنگ بزرگ یا معامله بزرگ» خوانده شده مبتنی بر این پیش فرض است که در صورت عبور فشارها از مرحلهای معین، معادلات سیاست داخلی در ایران یک سازش جدید را به نظام تحمیل خواهد کرد. تجزیه کشور به دو دسته هواداران سازش و هواداران مقاومت جزء ضروری این راهبرد است و بدون راه انداختن این منازعه در داخل ایران، هیچ رژیمی از تحریم هرچه هم سفت و سخت باشد، در واقع کار نخواهد کرد.
مهدی محمدی در ادامه این تحلیل که در مثلث منتشر شده است مینویسد: روحانی-برخلاف ظریف در سخنان ایتدای هفته اش - سعی کرد نشان بدهد علاقهای به ورود به این منازعه ندارد. اگر این موضع واقعا پایدار باشد، میتوان گفت: زیرپای راهبرد آمریکا خالی شده است. وقتی منازعه سازش مقاومت آغاز شود و فشار خارجی به انباشت تقاضا برای مقاومت در داخل بینجامد، مکانیسم تحریم از خاصیت خواهد افتاد. در این صورت تحریم ممکن است اثر اقتصادی داشته باشد، ولی اثر راهبردی نخواهد داشت و نمیتواند مدت زیادی دوام بیاورد. من البته ترجیح میدهم جانب احتیاط را نگه دارم. سخنان روحانی میتواند یک شروع خوب باشد، اما این سخنان تنها زمانی واقعا ارزشمند خواهد بود که واقعا تبدیل به سیاست دولت شود در روزهای سخت به آن پایبند بمانند. تجربههای گذشته ما با حسن روحانی در این زمینه، چندان خوشایند نیست
سوم - تعهد به چند شرط میتواند تضمین کند که مسیر درست پیش برود.
۱- این سخنان نباید مقدمه یک چرخش با ترفندی برای بستن دهان منتقدان در مقابل یک توافق بد یا اروپا باشد. اگر روحانی از یک طرف حرف از مقاومت و وحدت بزند و از سوی دیگر یک بسته توخالی از سوی اروپاییها را در آغوش بگیرد، غربیها او را جدی نخواهند گرفت. آنچه در عمل انجام میدهیم بسیار مهمتر از حرفی است که میزنیم.
۲- به رسمیت شناختن اعتراضات مشروع اقتصادی و اجتماعی و برداشتن نامهای عملی برای کاهش این اعتراضها جزء ضروری این مسیر است. یک رویکرد امنیت هوشمند در این وضعیت باید بتواند دقت میان اعتراض و آشوب تفکیک کرده و به همان میزان که بر أشویگران سخت میگیرد با معترضان اقتصادی و اجتماعی مهربان باشد.
۳- موضع جدید روحانی تنها زمانی به یک موضع راهبرد تبدیل شده و روی محاسبات آمریکا اثر خواهد گذاشت که با حمایت صریح و عملی از برنامه موشکی و منطقهای ایران همراه باشد. دعوت به وحدت در داخل برای اینکه مواجهه موثر یا امریکا کافی نیست، مهم این است که روی چه چیزی وحدت میکنیم.
۴- روحانی همچنین باید بتواند متحدان اصلاح طلب خود را کنترل یا به نحو معناداری با آنها مرزبندی کند. واقعیت این است که بخشهایی از جریان اصلاحات در ایران اکنون سخنگویان ترامپ هستند و درباره برنامه موشکی و منطقهای ایران جز آنچه ترامپ و نتانیاهو میگویند حرفی نمیزنند. بدتر اینکه بخشهای مهمی از این ادبیات درون مراکز پژوهشی و مشورتی وابسته به دولت تولید و توزیع میشود. منتقدان حسن روحانی کافی است مطمئن شوند او در حال بازی دادن آنها نیست، از هیچ کمکی به دولت دریغ نخواهند کرد، ولی متحدان اصلاح طلب او معلوم نیست که در مقابل یک روحانی جدید که در حال فاصله گرفتن از جزمهای لیبرالی در ایران است چه موضعی خواهند داشت.
چهارم- معماهای دشوار آینده میتواند به یکباره آسان شود اگر به آمریکا نشان بدهیم که فشار بیرونی به افزایش پافشاری بر تصمیمات مقاومتی، انزوای غرب گرایان در داخل مصممتر شدن ایران در سیاستهای منطقهای و موشکی و وحدت ملی حول رهبری انجامیده است. این راه بدون شک جواب میدهد همچنان که در گذشته چندین بار جواب داده است. این، اما مستلزم یک تغییر راهبرد جدی از سوی دولت است. دولت روحانی برای این کار مناسب سازی شده و برخی همکاران او در حال و هوایی کاملا متفاوت به سر میبرند. دوران جدید بازیگرانی جدید میخواهد. سیاستهای گذشته میباید به یکباره بازنگری شود. همه زمانی سخنان روحانی با آغاز به کار کارخانه تبدیل اورانیوم در اصفهان علامت بسیار خوبی است باز به شرط اینکه با یک صحنه سازی جدید مواجه نباشیم. کمترین چیزی که روحانی باید نگران این باشد همراهی منتقدان است. نگرانی اصلی این است که قطار دولت روی همین ریلی که آقای روحانی میگوید، باقی بماند.
رئيس اتاق بازرگاني، صنايع معادن و كشاورزي ايران گفت: مشكلات اقتصادي كشور به گونه اي مطرح ميشود كه گويي تحريمها علت همه آنهاست اما در واقع مسائلي كه ايجاد كرده ايم، كمتر از تحريمها نيست.
تاریخ: ۱۰ تير ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۳
غلامحسين شافعي روز يكشنبه در آيين روز ملي صنعت و معدن در محل سالن اجلاس سران، افزود: امروز اقتصاد كشور به ويژه در بخش صنعت و توليد، در وضعيت خوبي به سر نميبرد و اين واقعيتي انكارناپذير است.
او گفت: اما اين مساله به معناي توجيه نااميدي يا نبود راه حل براي غلبه مشكلات اقتصادي كشور نيست.
شافعي به نبود راهبرد و ديدگاه بلندمدت در بيشتر دولت ها و تعلل و ترديد در فراهم كردن امكانات و ملزومات در سالهاي گذشته اشاره كرد و گفت: با اين وجود، مي توان بر مشكلات فائق آمد.
او افزود: در سال هاي گذشته با افزايش درآمدهاي نفتي، دولت ها با توهم بي نيازي اقتصاد كشور از بخش خصوصي و نقش آنها در توسعه اقتصادي، دايره فعاليت هاي اين بخش را محدود كردند.
رئيس اتاق ايران گفت: بدون وجود برنامه هاي دقيق براي توسعه صنعتي، دولت در عمل به رقيب پرقدرت بخش خصوصي تبديل و سبب شد تا نوآوري و خلاقيت در توليد صنعت موتور اصلي خلق ثروت نباشد و واسطه گري و فروش منابع طبيعي منبع اصلي خلق ثروت شود.
او افزود: اين شرايط اقتصاد كشور را شكننده كرد و با هر تكانه اي تحت تاثير جدي قرار ميگيرد.
رئيس اتاق ايران گفت: اكنون بخش صنعت و معدن فقط 13 درصد از توليد ناخالص داخلي را در اختيار داشته و سهم صادرات صنعتي از كل صادرات 2 دهم درصد است، در حالي كه در سالهاي اخير 92 درصد از رشد توليدات صنعتي به بازار داخل اختصاص يافت.
او افزود: اگر بدون توجه به حجم مشكلات، بر اقدام ها و تصميم هاي ناكارآمد گذشته پافشاري كنيم، به كاهش رقابت پذيري بنگاهها دامن زده ايم.
شافعي، فرمان رهبر انقلاب اسلامي در ايجاد ستاد هماهنگي اقتصادي را نقطه عطفي در تاريخ اقتصادي كشور دانست و افزود: در اين زمينه پارسال خواستار ايجاد نهاد فراقوه اي شديم.
او گفت: كره جنوبي، چين، مالزي و تركيه نيز براي توسعه اقتصادي خود از شيوه واحد استفاده كردند كه در فرمايشات رهبري نيز به آن اشاره شده است.
او با بيان اينكه در مصرف كالاي ايراني به نظر مي رسد عمده توجه ها به سمت تقاضا متمركز شده است، افزود: وقتي از مردم و سازمان هاي دولتي خواستهايم كالاي ايراني بخرند، حمايت ها نيز بايد از كالاي ايراني در بخش عرضه متمركز شود كه پرداخت تسهيلات، تقويت بنيه توليد و كمك به رقابت پذير بودن توليد به معناي حمايت از بخش عرضه است.
بزرگداشت روز ملي صنعت و معدن امروز (يكشنبه) با حضور «اسحاق جهانگيري» معاون اول رئيس جمهوري و «محمد شريعتمداري» وزير صنعت، معدن و تجارت در سالن اجلاس سران آغاز شد.
دهم تيرماه بر اساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، روز صنعت و معدن ناميده شده و اختصاص اين روز فرصت مغتنمي است كه به مهمترين موتور محركه اقتصاد يعني بخش صنعت و معدن نگاهي انديشمندانه شود، زيرا اين بخش به عنوان عامل مولد اشتغال پايدار در افزايش توليد ناخالص ملي و درآمد سرانه حايز اهميت است.