عثمان مزین، وکیل مصدومان حادثه شیمیایی سردشت معتقد است که این شهر به یک زخم کهنه و فراموش شده میماند و تنها ۵درصد قربانیان آن از بنیاد شهید، مقرری دریافت میکنند.
شهدای ایران: «هر زخم و جراحت، آلام و دردهای خاص خود را دارد. جراحت های بزرگ، دردهای بزرگ ایجاد می کنند. برخی زخم ها، چنان بزرگ و عمیق هستند که به سختی جبران یا فراموش می شوند. زخم های ایجادشده بر پیکره یک جامعه نیز درشمار دردهای بزرگ تلقی می شوند و فراموش کردن آن نیز سخت یا غیر ممکن است. اگر یادآوری گذشته به قصد مطالبه حقوق قانونی خود، جبران ضرر و زیان های ناشی از آن و اعاده به وضع سابق و عقوبت و مجازات بانیان فاجعه باشد، امری است پسندیده و حتی زدودن آثار رویداد تلخ را نیز در پی دارد. فاجعه بمباران شیمیایی سردشت در هفتم تیر سال ١٣٦٦ چنان وسیع و گسترده بوده که با وجود گذشت سه دهه از آن، هنوز زخم های آن عظیم است و گذشت زمان نتوانسته پرده فراموشی بر آن افکند و آن را از ذهن فاجعه دیدگان خارج کند.»
این جملات، گفتههای عثمان مزیّن، وکیل دادگستری و دبیر پیشین کمیته حقوقی انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت در پاسخ به خبرنگار مهر است. گفتگویی که با پرسش درباره آمار دقیق قربانیان سردشت آغاز میشود. شهری که در سال ۱۳۶۶، بین ۱۲ تا ۱۵ هزار سکنه داشته و همه مردم شهر، خواه ناخواه آلوده بمباران شیمیایی شدهاند. گرچه از این تعداد تنها ۱۴۰۰ نفر از سوی بنیاد شهید و امور ایثارگران شناسایی شده و تنها ۴۰۰ نفر از بنیاد نامبرده حقوق ماهانه میگیرند. در ادامه گفتگوی خبرنگار مهر با مزین را میخوانید:
چرا پس از گذشت ۳۱ سال از حادثه شیمیایی سردشت، هنوز آمار دقیقی از مصدومان و کشته شدگان حادثه شیمیایی سردشت وجود ندارد؟
شهر سردشت در سال ۶۶، بین ۱۲ تا ۱۵ هزار سکنه داشته که همه به نحوی درگیر این بمباران شیمیایی شدند؛ سال ۶۷ و در سالگرد این حادثه، استانداری، تعداد قربانیان را ۱۰ هزار نفر اعلام کرد. آماری که وزارت امور خارجه در اختیار سازمان ملل گذاشت از وجود نام و مشخصات دقیق و کامل ۴۶۰۰ مصدوم و قربانی خبر میداد. از سوی دیگر آیت الله هاشمی رفسنجانی در خطبه نماز جمعه که سال ۱۳۸۱ ایراد شد به آماری برابر با هشت هزار و ۲۴ نفر اشاره کرد اما تاکنون هیچ کدام از مراجع رسمی، آمار دقیقی ارائه نکردهاند.
چه تعدادی از جانبازان مورد تایید بنیاد شهید هستند و عنوان جانباز گرفتند؟ کمیسیونهای تعیین درصد جانبازی از چه زمانی شروع به کار کرد؟
سال ۷۸ که انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت توسط تعدادی از قربانیان آن فاجعه و بازماندگان شهدای شیمیایی سردشت شکل گرفت، دو سال پس از آن کمیسیونهایی تشکیل شد تا درصد جانبازی قربانیان حادثه شیمیایی سردشت تعیین شود؛ متاسفانه از میان قربانیان تنها ۱۴۰۰ نفر(یعنی ۲۰ درصد آنها) شناسایی شدند که از این تعداد، تنها ۴۰۰ نفر حقوق میگیرند.
یعنی درصد بسیار کمی از قربانیان حادثه شیمیایی سردشت از بنیاد شهید و امورایثارگران حقوق میگیرند؟
بله؛ تنها پنج درصد از قربانیان
سردشت، به عنوان جانباز بالای ۲۵ درصد شناخته و معرفی شدهاند و بنیاد، برایشان حقوق ماهانه در نظر گرفته است. در واقع مسئولان بنیاد شهید و امورایثارگران حقوق بیش از ۶ هزار نفر از قربانی شیمیایی سردشت را در کمیسیونهای پزشکی خود که به تعیین درصد جانبازی میپرداخت، پایمال کردند و تاکنون جوابی برای عدم حمایت از تمامی قربانیان و علت خودداری از بررسی وضعیت آنان ارائه ندادهاند.
آیا سازمان ملل هم آماری از مصدومان بمباران شیمیایی در اختیار دارد؟ این سازمان چه حمایتی از قربانیان سردشت کرده است؟
بررسیها نشان میدهد که حدود ۹ ماه بعد از بمباران شیمیایی سردشت سرهنگ «ملوپانین» کارشناس تسلیحات شیمیایی که سرپرستی هیات اعزامیشورای امنیت سازمان ملل در بررسی آمار مصدومان شیمیایی سردشت را به عهده داشته است، شمار قربانیان بمباران شیمیایی سردشت را با ذکر نام و نام خانوادگی بهاین شورا اعلام میکند. این آمار بر اساس اعلام و تایید وزارت خارجه کشورمان بوده که نباید تردیدی در ضرورت توجه به آن داشت چون از سوی وزارت خارجه اعلام شده. این سند تاریخی گواه درصد بالای مصدومان شیمیایی سردشت است که متاسفانه بعد از گذشت ۳ دهه ازاین رخداد، تاکنون مسئولان سازمان بنیاد شهید و امورایثارگران استان آذربایجان غربی تنها برای ۱۴۰۰ نفر کارت جانبازی صادر کردهاند.
سازمانهای بینالملی برای احقاق حقوق مردم سردشت چه کردهاند؟
وقتی دولت ایران، از قربانیان حادثه شیمیایی سردشت، هیچ حمایتی نکرده و تنها ۱۴۰۰ نفر را به رسمیت شناخته، از مجامع بینالمللی چه انتظاری میتوان داشت!؟ وقتی بنیاد شهید، بیش از ۸۰ درصد قربانیان سردشت را به رسمیت نشناخته و دولت و سازمانهای دولتی هیچ شکایتی را علیه بانیان این جنایت در مجامع بینالمللی مطرح نکردهاند از سازمان ملل چه توقعی میتوان داشت!؟
بیش از یک دهه پیش، دادگاهی در شهر لاهه برگزار شد تا به جرایم فرانس فان آنرات، تاجر هلندی که او را همدست با صدام میدانستند، رسیدگی شود. از آن زمان تاکنون چه اتفاق قضایی دیگری در دفاع از حقوقی قانونی مردم سردشت افتاده است؟
فرانس فان آنرات، تبعه و تاجر هلندی است که در سال ۲۰۰۷ به جرم نقض قوانین و انتقال مواد برای ساخت بمب شیمیایی و همچنین به دلیل مشارکت با صدام و مقامات سابق رژیم بعث عراق در ارتکاب به جنایات جنگی، مجرم و به ۱۷ سال زندان محکوم شد. او در فاصله سالهای ۱۹۸۸-۱۹۸۴، حدود ۱۱۰۰ تن ماده شیمیایی TDG را به عراق صادر کرده بود که از این ماده در تولید گاز خردل استفاده میشود. در دادگاه جزایی شهر لاهه، رای صادر و ثابت شد که علیه مردم سردشت، جنایت جنگی رخ داده است.
بنیاد شهید و امورایثارگران و یا وزارت امور خارجه چه زمان از فرانس فان آنرات، به عنوان همدست صدام حسین در جنایت سردشت شکایت کردند؟
تا کنون بنیاد شهید و وزارت خارجه هیچ حمایتی از شاکیان سردشتی نکرده تنها حمایتی که وزارت خارجه داشته این بوده که از فرانس فان آنرات به دادگاه لاهه شکایت کرده که شکایت علیه یک تبعه آن هم در یک دادگاه محلی، خیلی مفید بوده اما کافی نیست. مهم این است که ما فرصت طرح شکایت در دادگاه رسیدگی به جرایم صدام را از دست دادیم و این یکی از مهمترین فرصت سوزیهای وزارت خارجه در ارتباط با حادثه سردشت بود در حالیکه کراراً این انجمن پیگیری نموده و حتی در عراق هم وکیل انجمن موضوع را طرح نموده است اما مورد حمایت وزارت خارجه قرار نگرفت. در حالی که دولت متبوع هر شهروند، مسئول پیگیری حقوق تضییع شده او در خارج از کشور است و دولت جمهوری اسلامی ایران میتوانست در دادگاه صدام از ایتالیا و آلمان و آمریکا و همه کشورهایی که اجازه دادند محمولههای شیمیایی از کشورشان بگذرد و به دست دولت وقت عراق برسد، شکایت کند.
زمانی آیت الله هاشمی رفسنجانی مساله غرامت جنگی را مطرح کرد؛ در ارتباط با پرداخت این غرامت، از ان زمان تاکنون چه اقداماتی صورت گرفته است؟
زمانی که آیت الله هاشمی رفسنجانی، جانشین فرماندهی کل قوا در دوران جنگ بود اعلام کرد که عراق، بر اساس مصوبه شورای امنیت سازمان ملل، باید ۱۰۰ میلیارد دلار بهایران خسارت دهد. اما تاکنون، هیچ نهاد و سازمانی بهاین موضوع نپرداخته؟ اصلا سوال من از وزارت امور خارجهاین است: شما که هر سال، بودجه کلانی را در ردیف بودجه خود به طرح شکایت جانبازان شیمیایی در محاکم بین المللی اختصاص میدهید با این بودجه چه میکنید؟ تاکنون چند شکایت تنظیم کردهاید؟
مردم حلبچه، در مجامع خارجی فاجعه شهر خود را مطرح و حق و حقوق خود را مطالبه کردند؛ چرا این اتفاق در ارتباط با مردم سردشت نیفتاده است؟
مردم کردستان و شهر حلبچه و مسئولان آنجا اقدامات زیادی برای شناسایی حلبچه در سطح جهانی به عنوان نماد مظلومیت انجام داده اند از جملهاینکه ۵ پارلمان اروپایی، فاجعه حلبچه را به عنوان ژنوساید(نسلکشی) شناسایی و معرفی کرده اند. علاوه بر آن در پارلمان عراق هم مقررات و امتیازاتی برای حلبچه تدوین شده و حتی شهر کوچک حلبچه، به اعتبار قربانی شیمیایی بودن، اکنون به استان تبدیل شده است؛ ولی در مورد سردشت هیچ یک ازاین اقدامات صورت نگرفته و محرومیت دراین شهر بیداد میکند.
قانونگذاران، چه قوانینی را در حمایت از قربانیان شیمیایی تدوین کردهاند؟
در عرصه قانونگذاری تنها دو قانون برای قربانیان شیمیایی تدوین شد که یکی الزام دولت به طرح شکایت قربانیان شیمیایی در دادگاههای خارجی است که تا کنون گزارشی از روند اجرایاین قانون به مردم ارائه نشده و دومیقانون الزام دولت به شناسایی جانبازان شیمیایی است که در یکی از بخشهای آن قانون آمده که وزارت امور خارجه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیمکلف هستند که سردشت را به عنوان نماد مظلومیتایران در جنگ به جهانیان معرفی کنند. اما تاکنون هیچ اتفاقی نیفتاده و این در حالی است که تعدادی از مصدومان شیمیایی سردشت پیر شده یا در اثر درد و آلام مصدومیت شیمیایی از دنیا رفتهاند؛ بدون آنکه هیچ حق و حقوقی به آنها تعلق گرفته باشد. فرض محال اینکه همین امروز همه مصدومان شناسایی و از سوی بنیاد شهید تایید شوند، حق و حقوق پایمال شده آنهادر طول این ۳۰ سال چه میشود؟ میدانی سردشت، یک زخم عمیق و کهنه است که به فراموشی سپرده شده؛ شهری که همچنان در آتش بی تدبیری مسئولان میسوزد.
*مهر