هراس رژیم پهلوی از جلسات فکری و قرآن سبب شد تا «امیر زبیب» نیز مدتی توسط ساواک دستگیر و زندانی شود. در این زمان بود که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) امواج خروشان خود را علیه رژیم سفاک و دستنشانده پهلوی به حرکت درآورد.
به گزارش شهدای ایران، رزمندگان با نثار جان خود رسالت عظیمی را بر دوش بازماندگان گذاشتند. ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی و ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، اما هنوز برخی از شهدا برای مردم، گمنام و ناشناخته هستند. به این منظور خبرگزاری دفاع مقدس در نظر دارد به انتشار زندگینامه شهدایی بپردازد که نامی از آنها به میان نیامده است. در ادامه سرگذشت شهید «امیر زبیب» را میخوانید:
امیر زبیب از دوران کودکی طعم رنج را چشیده و استبداد و استعمار حاکم بر جامعه زمان طاغوت را با تمام وجود لمس کرده بود. او از همان کودکی علاقه شدیدی به فراگیری تعالیم اسلامی از خود نشان میداد. امیر در دوران تحصیل به دلیل فقر مالی کار کرده و درآمدش را به پدرش میداد.
وی در سن ۱۵ سالگی با قرآن انس گرفت و با ورودش به جلسات قرآن فعالیتهای اسلامی خود را گسترش داد و در برقراری چنین جلساتی میکوشید.
هراس رژیم طاغوت از جلسات فکری و قرآن سبب شد تا وی نیز مدتی توسط ساواک دستگیر و زندانی شود. در این زمان بود که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) امواج خروشان خود را علیه رژیم سفاک پهلوی به سرکردگی امپریالیسم آمریکا به حرکت درآورد.
امیر در راه آگاه ساختن مردم در این زمان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. وی که میدانست با پیروزی انقلاب مبارزه خاتمه پیدا نمیکند و بقول امام (ره) تا مستکبر هست مستضعف باید خون بدهد، صادقانه و مخلصانه خدمت خود را در کمیته آغاز میکرد و بعد از مدتی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست.
وی کارش را در سپاه خالصانه آغاز کرد و تمام وقت خود را در راه پاسداری از دستاوردهای انقلاب صرف کرد. او همچون پاسداران دیگری که در پادگان کرخه با عشقی سرشار به خدا زندگی میکردند با نمازهای شبانه و دعای کمیل، با محبوبش به راز و ناز میپرداخت.
وی به دلیل هوش و ذکاوت سرشارش به عنوان مسئول اطلاعات سپاه دهلران انتخاب شد و خیلی زود در منطقه بر اوضاع مسلط شد. با آغاز تحرکات مزدوران بعث پیش از آغاز جنگ رسمی، به دلیل آشنایی به منطقه اعزام شد. وی به همراه دیگر برادران سپاه و ارتش حدود ۲۰۰ تن از مزدوران بعثی را به هلاکت رساند و ۱۰ نفر را به اسارت گرفتند. سرانجام روز شنبه ۱۰ فروردین ۵۹ طی یک نبرد دلیرانه با مزدوران بعث به شهادت رسید.