«موسی سلامت» یکی از جانبازان دوران دفاع مقدس است که عشق و علاقه زیادی به فوتبال دارد که اهالی فوتبال او را به نام «عمو سلامت» میشناسند اما در میان هیاهوی جام جهانی روسیه این «عمو سلامت» است که فراموش شده است.
به گزارش شهدای ایران، «عمو سلامت، صدای پای تنهایی» دلنوشتهایی روایت گونه از «شمسالمولک مصطفوی» است که در 23 بخش به زندگی «موسی سلامت» معروف به «عمو سلامت» یکی از جانبازان جنگ تحمیلی پرداخته است. این کتاب بیش از آنکه در زمره کتابهای تاریخ شفاهی قرار گیرد. دردوارههای عمو سلامت است.
همه آنانی که به ورزشگاه آزادی رفتهاند، حتما این جانباز سرخ پوش را کنار زمین سبز فوتبال هنگام تشویق تیم محبوبش دیدهاند. او همیشه هنگام برگزاری مسابقات فوتبال، با چفیهای بر دوش و عکسهایی از شهدا حاضر میشود تا به قول خودش در چنین فضاهایی منتقل کننده ارزشهای دفاع مقدس باشد. چهره شناخته شده عمو سلامت میان بازیکنان فوتبال، مدیران ورزشی و هوادران فوتبال کافی بود تا این جانباز جنگ تحمیلی سفیر انقلاب و دفاع مقدس در جام جهانی باشد.
روزهای پر هیاهوی جام جهانی فرصتی است تا یادی از عمو سلامت کنیم. متن زیر بخشهایی از کتاب «عمو سلامت» است که در ادامه میخوانید:
برگزاری ورزش بهانهای برای شادمانی
«عمو موسی یک علاقه و سرگرمی دیگری نیز دارد و آن دیدن فوتبال است و حمایت از تیم پرسپولیس! او در اکثر مسابقات تیم پرسپولیس شرکت میکند و به تشویق تیم مورد علاقهاش میپردازد. علاقهمندان به فوتبال، حتما جانباز «موسی سلامت» را در میادین فوتبال دیدهاند که سربندی قرمز در حمایت از تیم محبوبش به سر بسته و پرچمی نیز در دست دارد.
پرسپولیس، استقلال، این تیم، آن تیم ... اگر عمیق ببینیم، در مییابیم که از جهت هدف و غایت، همه تیمها یکی هستند؛ زیرا اصل این است که با رقابتی سالم، جوانان وارد میدان تقویت و سلامت جسم شوند و نیز اوقات فراغتی سالم و فرحبخش برای دیگران فراهم آید. اگر بپذیریم جسم و روح پیوندی ناگسستنی دارند. سلامت جسم میتواند مجرایی شود برای سلامت روح ... مگر نه این است که در فرهنگ باستانی ما، ورزش همراه با آیین پهلوانی و روحیه فتوت و جوانمردی عجین بوده است.
به هر حال عمو سلامت خوب فهمیده است که میتوان علیرغم برخی محرومیتها، حداقل لحظاتی از زندگی را شاد زیست. حمایت از تیم پرسپولیس مانند مرهمی بر زخمهای کهنه عمو عمل میکند و خلاءهای ناشی از نداشتن شنوایی و عدم توانایی حرکتی او را تا حد قابل توجهی پر میسازد.
براستی آیا در زندگی همه آدمها چنین بهانههای ساده و زیبایی وجود دارد که با آنها بتوان به مبارزه با چهره خشن زندگی برخواست؟ اگر چشم بصیرت بگشاییم، اطرافمان پر است از چنین بهانهای.
آری، چنین نیست که وقتی ارتباط آدمی به واسطه نقض بعضی از اعضا با جهان خارج محدود شود، نتوان شادی را تجربه نمود. عمو سلامت با شیوه زندگی خود و خصوصا توجه خاصش به ورزش و حضور فعالش در مسابقات فوتبال به منظور تشویق تیم مورد علاقهاش علیرغم نقص دو عضو مهم و هیجان و شادیاش پس از آن، شاهدی است بر صحت این ادعا.»
به یاد جبهه و جنگ
«عمو سلامت میگوید سعی دارد در حد توان و مقدوراتش، پیام خون شهدا را به گوش مردم برساند. او حضورش در میادین ورزش و یا سایر مراسم مرسمی و عمومی اقدامی در راستای انجام همین رسالت سنگینی میداند که همواره بر دوش خود احساس میکند. او میگوید: پیشنهادم به جونان این است که به دنبال فرهنگ جانبازی و جمعآوری و خاطرات و عکس شهدا و جانبازان باشند. من هم به دنبال این هستم و به همین خاطر به ورزشگاه آزادی میروم و فرهنگ جبهه را تبلیغ میکنم. همه کار کنند و خدمت کنند...
وقتی با عمو صحبت میکردیم، گاهی خود به خود شروع میکرد به شعر خواندن:
ـ این همه لشکر آمده / بازم میگن کم آمده
ـ یکی نشسته گوشهای / خدا خدا میکند.
ـ گریه نکن مادرم / به کربلا میرویم / به نینوا میرویم
ـ کربلا ای حرم و تربت خونبار حسین
ـ این همه لشکر آمده، عاشق دیدار حسین
ـ حسین حسین شعار ماست / شهادت افتخار ماست
عمو وقتی این شعارها را میخواند اول قیافهاش شاد است و میخندد؛ ولی به تدریج لحنش تند میشود، گویی صحنه نبرد دوباره برایش زنده شده است؛ همرزمان شهیدش در مقابل دیدگانش صف کشیدهاند، صدای خمپارهها و بمبافکنها در گوشش طنین افکنده است و ...
آری! او خود را در جبهه میبیند در خط مقدم مشغول پیشروی در کنار همت و دیگر سرداران سلحشور اسلام؛ از این رو لحنش به فریاد شبیه میشود. گویی میخواهد به همه عالیمان چیزی بگوید. بگوید که عالم صحنه نبرد حق و باطل است و در این نبرد جاودانه یا باید حسینی باشی یا یزیدی! میخواهد بگوید عشق حسین علیه السلام همان اکسیر حیات بخشی است که جوانان پر شور و شعور ایرانی را به صحنه نبردی نابرابر کشاند و پیروز از میدان نبرد به درآورد.
میخواهد بگوید که تا همیشه تاریخ، نام مبارک حسن بن علی علیه السلام و یارانش، چون مشعلی فروزان راه کسانی را که طالب آزادی و عدالت هستند روشن خواهد کرد. پس به هوش باشیم و آن چراغ هدایت را بجوییم تا به کج راهه نرویم و از ناکجا آباد تباهی اندیشه و عمل سر در نیاوریم که خسران بزرگی نصیب کسانی خواهد شد که نتوانند صراط مستقیم را از طریق ضلالت و گمراهی بازشناسند.»
«عمو سلامت» به قلم «شمسالملوک مصطفوی» و با همکاری «علیرضا گودرزی فراهانی» تدوین و توسط نشر «حکمت سینا» منتشر شده است.
همه آنانی که به ورزشگاه آزادی رفتهاند، حتما این جانباز سرخ پوش را کنار زمین سبز فوتبال هنگام تشویق تیم محبوبش دیدهاند. او همیشه هنگام برگزاری مسابقات فوتبال، با چفیهای بر دوش و عکسهایی از شهدا حاضر میشود تا به قول خودش در چنین فضاهایی منتقل کننده ارزشهای دفاع مقدس باشد. چهره شناخته شده عمو سلامت میان بازیکنان فوتبال، مدیران ورزشی و هوادران فوتبال کافی بود تا این جانباز جنگ تحمیلی سفیر انقلاب و دفاع مقدس در جام جهانی باشد.
روزهای پر هیاهوی جام جهانی فرصتی است تا یادی از عمو سلامت کنیم. متن زیر بخشهایی از کتاب «عمو سلامت» است که در ادامه میخوانید:
برگزاری ورزش بهانهای برای شادمانی
«عمو موسی یک علاقه و سرگرمی دیگری نیز دارد و آن دیدن فوتبال است و حمایت از تیم پرسپولیس! او در اکثر مسابقات تیم پرسپولیس شرکت میکند و به تشویق تیم مورد علاقهاش میپردازد. علاقهمندان به فوتبال، حتما جانباز «موسی سلامت» را در میادین فوتبال دیدهاند که سربندی قرمز در حمایت از تیم محبوبش به سر بسته و پرچمی نیز در دست دارد.
پرسپولیس، استقلال، این تیم، آن تیم ... اگر عمیق ببینیم، در مییابیم که از جهت هدف و غایت، همه تیمها یکی هستند؛ زیرا اصل این است که با رقابتی سالم، جوانان وارد میدان تقویت و سلامت جسم شوند و نیز اوقات فراغتی سالم و فرحبخش برای دیگران فراهم آید. اگر بپذیریم جسم و روح پیوندی ناگسستنی دارند. سلامت جسم میتواند مجرایی شود برای سلامت روح ... مگر نه این است که در فرهنگ باستانی ما، ورزش همراه با آیین پهلوانی و روحیه فتوت و جوانمردی عجین بوده است.
به هر حال عمو سلامت خوب فهمیده است که میتوان علیرغم برخی محرومیتها، حداقل لحظاتی از زندگی را شاد زیست. حمایت از تیم پرسپولیس مانند مرهمی بر زخمهای کهنه عمو عمل میکند و خلاءهای ناشی از نداشتن شنوایی و عدم توانایی حرکتی او را تا حد قابل توجهی پر میسازد.
براستی آیا در زندگی همه آدمها چنین بهانههای ساده و زیبایی وجود دارد که با آنها بتوان به مبارزه با چهره خشن زندگی برخواست؟ اگر چشم بصیرت بگشاییم، اطرافمان پر است از چنین بهانهای.
آری، چنین نیست که وقتی ارتباط آدمی به واسطه نقض بعضی از اعضا با جهان خارج محدود شود، نتوان شادی را تجربه نمود. عمو سلامت با شیوه زندگی خود و خصوصا توجه خاصش به ورزش و حضور فعالش در مسابقات فوتبال به منظور تشویق تیم مورد علاقهاش علیرغم نقص دو عضو مهم و هیجان و شادیاش پس از آن، شاهدی است بر صحت این ادعا.»
به یاد جبهه و جنگ
«عمو سلامت میگوید سعی دارد در حد توان و مقدوراتش، پیام خون شهدا را به گوش مردم برساند. او حضورش در میادین ورزش و یا سایر مراسم مرسمی و عمومی اقدامی در راستای انجام همین رسالت سنگینی میداند که همواره بر دوش خود احساس میکند. او میگوید: پیشنهادم به جونان این است که به دنبال فرهنگ جانبازی و جمعآوری و خاطرات و عکس شهدا و جانبازان باشند. من هم به دنبال این هستم و به همین خاطر به ورزشگاه آزادی میروم و فرهنگ جبهه را تبلیغ میکنم. همه کار کنند و خدمت کنند...
وقتی با عمو صحبت میکردیم، گاهی خود به خود شروع میکرد به شعر خواندن:
ـ این همه لشکر آمده / بازم میگن کم آمده
ـ یکی نشسته گوشهای / خدا خدا میکند.
ـ گریه نکن مادرم / به کربلا میرویم / به نینوا میرویم
ـ کربلا ای حرم و تربت خونبار حسین
ـ این همه لشکر آمده، عاشق دیدار حسین
ـ حسین حسین شعار ماست / شهادت افتخار ماست
عمو وقتی این شعارها را میخواند اول قیافهاش شاد است و میخندد؛ ولی به تدریج لحنش تند میشود، گویی صحنه نبرد دوباره برایش زنده شده است؛ همرزمان شهیدش در مقابل دیدگانش صف کشیدهاند، صدای خمپارهها و بمبافکنها در گوشش طنین افکنده است و ...
آری! او خود را در جبهه میبیند در خط مقدم مشغول پیشروی در کنار همت و دیگر سرداران سلحشور اسلام؛ از این رو لحنش به فریاد شبیه میشود. گویی میخواهد به همه عالیمان چیزی بگوید. بگوید که عالم صحنه نبرد حق و باطل است و در این نبرد جاودانه یا باید حسینی باشی یا یزیدی! میخواهد بگوید عشق حسین علیه السلام همان اکسیر حیات بخشی است که جوانان پر شور و شعور ایرانی را به صحنه نبردی نابرابر کشاند و پیروز از میدان نبرد به درآورد.
میخواهد بگوید که تا همیشه تاریخ، نام مبارک حسن بن علی علیه السلام و یارانش، چون مشعلی فروزان راه کسانی را که طالب آزادی و عدالت هستند روشن خواهد کرد. پس به هوش باشیم و آن چراغ هدایت را بجوییم تا به کج راهه نرویم و از ناکجا آباد تباهی اندیشه و عمل سر در نیاوریم که خسران بزرگی نصیب کسانی خواهد شد که نتوانند صراط مستقیم را از طریق ضلالت و گمراهی بازشناسند.»
«عمو سلامت» به قلم «شمسالملوک مصطفوی» و با همکاری «علیرضا گودرزی فراهانی» تدوین و توسط نشر «حکمت سینا» منتشر شده است.
*دفاع پرس