هر چه فاصله زمانی از سال های جنگ نابرابر و ظالمانه عراق علیه ایران بیشتر می شود، جان فشانی ها و پایمردی های غیور مردان و شیر زنانی که مظلومانه در مقابل سلاح های مدرن و گوناگون دشمن سینه سپر کرده و به شهادت رسیدند و یا تا پای جان ایستادند و متحمل دردها و رنج های فراوان گردیدند نیز بیش از پیش به دست فراموشی سپرده می شوند.
شهدای ایران:هر چه فاصله زمانی از سال های جنگ نابرابر و ظالمانه عراق علیه ایران بیشتر می شود، جان فشانی ها و پایمردی های غیور مردان و شیر زنانی که مظلومانه در مقابل سلاح های مدرن و گوناگون دشمن سینه سپر کرده و به شهادت رسیدند و یا تا پای جان ایستادند و متحمل دردها و رنج های فراوان گردیدند نیز بیش از پیش به دست فراموشی سپرده می شوند.
اکثزیت قریب به اتفاق ملت رشید و فهیم ایران البته همیشه قدردان قهرمانان ملی خود و خانواده های داغدیده و یا رنج کشیده آنها بوده و خواهند بود اما متاسفانه هستند کسانی که آگاهانه و یا در اثر غفلت، تمامی معضلات و مشکلات مبتلا به کشور و مردم را رها کرده و به انحای مختلف، امتیازات نیم بندی را که در قوانین حمایتی برای جامعه ایثارگران منظور شده است مورد تعرض قرار می دهند. حیرت آور اینکه یکی از مطالبی که اخیرا در فضای مجازی منتشر گردیده و قوانین خدمت رسانی به ایثارگران را به باد اعتراض گرفته است این بار از موضع دینداری و تشرع وارد شده و تسهیلات قانونی اعطایی به ایثارگران را مصداق"حق الناس" دانسته و اجرای آنها را بی عدالتی! و تبعیض! خوانده است. در ادامه البته به صورت مصداقی به موارد مطرح شده در یادداشت مورد نظز پاسخ خواهیم داد اما قبل از آن لازم است نگارنده اش به این پزسش پاسخ دهد که آیا تمامیت ارضی کشور، شرف، جان، مال، ناموس و جمهوری نوپای برخاسته از انقلاب اسلامی مردم ایران -که همگی توسط ارتش دشمن مورد تعرض قرار گرفته بودند- "حق الناس "هستند یا نیستند؟ و اگر هستند چگونه به خود اجازه داده است کسانی را که از جان و مال و خانواده و زندگی خود گذشتند و برای احقاق "حق الناس" راهی جبهه های نبرد شدند مورد بی مهری قرار دهد؟
متعرضان به قوانین حمایتی ایثارگران آیا تا کنون با خود اندیشیده اند که در آن هنگامه مرگباری که از زمین و آسمان، آهن گداخته و آتش و گاز سمی می بارید علاوه بر پرسنل غیور و جان برکف نیروهای مسلح، فقط حدود 2 درصد از جمعیت آن روز کشور به صورت داوطلبانه در جبهه ها حاضر شدند؟! ما را چه شده است که به جای حق شناسی و حلالیت طلبی از مدافعان دیروز وطنمان و شرف و ناموسمان امتیازات نیم بند اعطایی به آنان را حق الناس! می خوانیم وخواهان لغو آنها می شویم؟! از عجایب روزگار است که عده قلیلی در دشوار ترین و مرگبار ترین شرایط، از زندگی و جان شیرین دست شسته و برای دفاع از هم وطنانشان گوشت دم توپ شوند و اما بعد از رفع تجاوز، همه چیز توسط عافیت طلبان فراموش شده و حق طبیعی مدافعان کشور و خانواده هایشان مصداق تبعیض و حق خوری عنوان می گردد!
نگارنده مطلب معترضه در یادداشت خود پرسیده است: "آیا قرار دادن سهمیه های مالی مثل وام های کلان بدون بهره! و سهمیه های مراکز علمی مثل ورود به دانشگاه برای خانواده و خود کسانی که در جنگ آسیب دیده اند شرعی است؟" سپس در ادامه افزوده است: "بسیاری از مراکز علمی در پذیرش محدودیت دارند و این سبب می شود کسی که حدنصاب پایین تر دارد اما با سهمیه، جای یک نفر دیگر را که نصاب بالاتری دارد اما پدرش توفیق شهادت نداشته را بگیرد و این مصداق بارز تعرض به حقوق دیگران و حق الناس است"!
شگفت اینکه در گذشته، انتقادها و یا ابهام هایی در خصوص سهمیه های علمی البته مطرح بوده -که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت - اما قدر ناشناس ترین افراد جامعه هم به خود اجازه نمیدادند حمایتهای معیشتی، درمانی و بعضا تسهیلاتی خانواده های معظم شاهد و جانبازان مظلوم جنگ تحمیلی را زیر سوال ببرند چه رسد به اینکه در پشت آیه ها و احادیث مرتبط با "عدل "و" قسط" پنهان شده و مظلومترین قشر جامعه را هدف قرار دهند! اما به سفارشات اکید بزرگان دینی در خصوص رسیدگی به امور آسیب دیدگان جنگی و خانواده هایشان چشم ببندند. جالب این است که حتی در همان یادداشت اعتراضی نیز به یکی از این سفارشات (محتوای حمایتی نامه امیر مومنان به مالک اشتر) مبنی بر رسیدگی کامل به خانواده آسیب دیدگان جنگ اشاره شده است! شبهه و تشکیک در قوانین حمایتی ایثارگران چنان عجیب و بدیع است که حتی اهداف و مقاصدی آنچنانی را در عقبه آن تداعی می کند. به راستی وقتی که در قوانین، حتی برای کشته شدگان و صدمه دیدگان حوادث جاده ای و امثال آن نیز پرداخت خسارت، دیه و بسته های حمایتی پیش بینی شده است و یا معلولان عادی نیز مورد حمایت قرار دارند چرا باید در قوانینی که به منظور پیشگیری از متلاشی شدن و یا عقب ماندن خانواده های شرافتمندی که صرفا برای دفاع از وطن، دین و انسانیت متحمل شدیدترین آسیب ها گردیده اند شبهه وارد شود!؟ به گونه ای از وام های کلان! بدون بهره سخن گفته شده که گویی نگارنده، خانواده شهدا و ایثارگران را با نورچشمی ها، آقا زاده ها و نظرکرده هایی که هزاران میلیارد ریال از ثروت مردم را اختلاس کرده اند و یا در قالب تسهیلات بانکی به یغما برده اند اشتباه گرفته است! حال آنکه کل تسهیلات بانکی منظور شده برای خانواده شهید و یا جانباز به صد ملیون تومان هم نمی رسد و بسیاری از آنها هنوز موفق به دریافت همین مبالغ مصوب هم نشده اند! اینان به کدام اسلام رجوع کرده اند که نمی دانند حتی غنائم جنگی به دست آمده از شهرها و اردوگاه های دشمن نیز در صدر اسلام بین جنگجویان تقسیم می شد، در حالی که رزمندگان ما هیچ چشمداشتی به اموال بجا مانده از دشمن نداشتند؟!
موضوع دیگری که در یادداشت فوق الاشاره - و البته در برخی محافل دیگر - مورد هجمه و تشکیک قرار گرفته قوانین مربوط به سهمیه های علمی است. به تصور اینجانب اعتراضات به سهمیه ایثارگران بیشتر حاصل طرز تلقی و نوع نگاهی است که به آن وجود داشته است. واکاوی این مقوله و تشریح روح حاکم بر آن تا حدود زیادی می تواند موجبات تغییر نگاهها و در نتیجه، اصلاح قضاوت های پیرامون آن را فراهم نماید.
واقعیت آن است که اعمال سهمیه در آزمون ورودی دانشگاه ها علی الاصول با هدف برقراری عدالت آموزشی است؛ برای مثال در سهمیه بندی مناطق، کشور به سه منطقه تقسیم گردیده و شهرستان های مختلف بر اساس میزان امکانات آموزشی و سایر مواهبی که می توانند در شکوفایی استعداد دانش آموزان موثر باشند در آنها ساماندهی گردیده اند. شاید برای بعضی از هم وطنان عجیب به نظر برسد اما تفاوت بین شرایط داوطلبان ساکن در منطقه 3 با کسانی که در منطقه یک سکونت دارند بسیار قابل توجه می باشد. بر این اساس ممکن است داوطلب ساکن تهران نمره آزمون(تراز) بالاتری نسبت به داوطلب ساکن -مثلا- ایلام داشته باشد اما داوطلب ایلامی موفق به قبولی در رشته پزشکی بشود اما داوطلب تهرانی نشود. مثال دیگر اینکه در همین کنکور اخیر به مناطق زلزله زده استان کرمانشاه سهمیه اختصاص داده شد تا شرایط خاص حاکم بر آنجا بدین وسیله جبران شده باشد. سهمیه ایثارگران هم در همین راستا و در جهت برقراری عدالت آموزشی ایجاد شده است زیرا شرایط حاکم بر زندگی خانواده شهید، جانباز، آزاده و رزمنده شرایطی خاص است.
آنانکه به سهمیه های اختصاصی مناطق و سایر سهمیه های خاص معترض نمی شوند لابد پذیزفته اند که ایجاد تسهیلات برای مناطق محروم تر تبعیض و حق خوری نیست اما معترضان به سهمیه ایثارگران آیا شرایط زندگی در خانواده ای که صرفا به خاطر دفاع از میهن وپاسداری از ارزش ها از نعمت وجود پدر محروم گردیده را درک می کنند؟ آیا می دانند زندگی در کنار پدری که برای دفاع از کشور و ناموس ملت اعضای بدنش را از دست داده و یا به علت استنشاق گازهای سمی نفس کشیدن برایش به کاری سخت و طاقت فرسا تبدیل گردیده است چه معنا و مفهومی دارد؟
آیا کابوس های پیاپی، افسردگی و صداهای عجیب و غریب ایجاد شده در گوش های رزمندگان دوران جنگ که از مشاهده صحنه های خاص، قرار گرفتن در شرایط فوق دشوار و شنیدن صداهای مهیب حاصل از انفجار راکت ها برایشان قابل درک می باشد؟ آیا می دانند آثار دهشتناک اسارت در دست دژخیمانی که نه بویی از انسانیت بردهاند و نه خط قرمزی در خشونت و وحشی گری می شناسند آزاده و خانواده اش را در کدام شرایط قرار می دهد؟
تنها اندکی تامل لازم است تا برخی قضاوت ها در این خصوص اصلاح گردند...
*فتح الله مختاری - جانباز شیمیایی