شهدای ایران:يا ربي الذي ليس لي رب غيره لايکون هذا الوداع مني له وداع فناء و لاآخر العهد مني للقاء... (1)
آخرين فرحت افطار، فطر است و بازگشت به فطرت. اي نگار نورآگينان! از عطش به عطا رسيديم، از صيام به صله و از شکيبايي به شکر. اميد آن داريم که براي ما محتاجان عنايت يار، نهايت رمضان، رضوان باشد و سرانجام امساک، مسک. (2) خدايا! صداي دل انگيز منادي ات را شنيديم که به مهماني ملکوت و ضيافت عفو و عطشناکي عشق مي خواندمان. لياقت حضور نداشتيم؛ لطف تو زبان مان را به اجابت گشود و سلسله مهرت، پاي سفره رحمت کشانيدمان. خدايا! اگر ماه سرخ ولايت، محرم را نيافريده بودي، وداع ماه هدايت، رمضان، عاشق کشي ها مي کرد. حسرت فرقت رمضان، تمهيد ورود اندوه عظيم عاشورا در نهانخانه دل مي کند. نماز عيد صائمين، بيعت حسينيان عطش آگين با مواليان معصوم عرصه عصمت و هدايت است؛ «الحمدلله علي ما هدينا و له الشکر علي ما اولينا». (3) صيام ما مقدمه قيام است و پيوند با قائمين نينوا؛ «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله». (4)
آخرين فرحت افطار، فطر است و بازگشت به فطرت. اي نگار نورآگينان! از عطش به عطا رسيديم، از صيام به صله و از شکيبايي به شکر. اميد آن داريم که براي ما محتاجان عنايت يار، نهايت رمضان، رضوان باشد و سرانجام امساک، مسک. (2) خدايا! صداي دل انگيز منادي ات را شنيديم که به مهماني ملکوت و ضيافت عفو و عطشناکي عشق مي خواندمان. لياقت حضور نداشتيم؛ لطف تو زبان مان را به اجابت گشود و سلسله مهرت، پاي سفره رحمت کشانيدمان. خدايا! اگر ماه سرخ ولايت، محرم را نيافريده بودي، وداع ماه هدايت، رمضان، عاشق کشي ها مي کرد. حسرت فرقت رمضان، تمهيد ورود اندوه عظيم عاشورا در نهانخانه دل مي کند. نماز عيد صائمين، بيعت حسينيان عطش آگين با مواليان معصوم عرصه عصمت و هدايت است؛ «الحمدلله علي ما هدينا و له الشکر علي ما اولينا». (3) صيام ما مقدمه قيام است و پيوند با قائمين نينوا؛ «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله». (4)
سجاده دل و رحل انديشه گشوده ايم و امشب با قاريان قوم قيام، قنوت قربت مي گيريم و آيات وصال را زمزمه مي کنيم. بر نگاه شهر، بهت فراق يار، حکايت دوري از ليلي ليالي رمضان و هجران روزهاي روزه داران است و فطر، زيباترين بدرقه سفر کرده اي است که هزاران هزار قافله دل، همره اوست و هنوز بانگ رحيلش فرو ننشسته است که آواي انتظار مکرر از ناي انيسان او به سوي آستان رمضان آفرين اهل کبريا و عظمت وجود و جبروت و عفو و رحمت و تقوا و مغفرت مي خيزد.
خدايا! مونس ماه زيبايت بوديم و مباد که حق صحبتش ادا نکرده باشيم و هلال و بدر و محاقش از ما به نزد تو مليک مقتدر، شکوه کند. خدايا! قدر ليله القدر ندانستيم و زمزمه هاي مولا را در کنار چاه تنهايي اش نشنيديم.
خوشه اي از شاخه نخل نيايش نچيديم و با تنهاترين نيايشگر نخلستان کوفه، هم آوا نشديم و اينک هجران يار، غم افزاي محفلمان شد.
در آستانه عيد عابدان، خواهان ساغر فطريم و تا ميکده عفو، غزلخوان و اميدوار با پاي دل مي رويم و در مصلاي صالحان به لشکر شکر و سپاه سپاس پيوسته و از جرگه نابخشودگان به در مي آييم. بکوشيم که در دام اشتياق، گرفتار شده و اسير خال لب يار شويم که هلال عيد، ابروي دلجوي اوست. از نفس هجرت کنيم و به نفيس برسيم. سياهي سپهر دل بزداييم و در فجر فطر طلوع کنيم. فطر، گشودن صدف امساک و استحصال گوهر بندگي است. کمال استعانت و ايصال صبر و صلات و التقاي انتظار و لقاء را در ژرفاي بحر فطر بجوييم؛ «استعينوا بالصبر و الصلوه». (5)
عيد فطر، ميعادگاه همان وعده اي است که همواره دلبسته آنيم؛ «الصوم لي و انااجزي به»؛ بهترين پاداش روزه داران؛ ديدار دلدار. فطر، از جمله آيات و عناصر رحمت عام الهي است که واجد سه رکن؛ خداوند (هادي)، رسول خدا و آل عصمت (وسيله هدايت) و مردم (هدايت شوندگان) است. در ادعيه اين روز خجسته نيز اين سه رکن مشهود است؛ «الذي جعلته للمسليمن عيداً و لمحمد صلي الله عليه و آله...»، به اين معني که خداوند، عيد فطر را همچون هديه اي براي رنج ها و زحمات عاشقانه رسول خويش در راه هدايت انسان ها و نيز شکيبايي امت اسلام در عبادات الهي عطا فرموده است و چون عيد، هميشه از عناصر فراگير در ميان آحاد مردم و مايه شادماني و خرسندي است، يک پديده وحدت آفرين محسوب شده و همگرايي و تأليف قلوب را به همراه مي آورد، خصوصاً اگر با معنويت و جاذبه هاي
روحاني و فرامادي همراه باشد.
معنويت و توجه به امور معنوي از عوامل ايجاد قدرت و احساس قدرت و توانمندي نيز مي باشد، لذا عيد سعيد فطر که پس از يک دوره يک ماهه ممارست در تقوا و تقويت روحي، وحدتي از موضع قدرت با پشتوانه الهي به وجود مي آورد، اگر جهان اسلام از آن به نحو صحيح بهره مند شود، مي تواند ارکان و زواياي اتحاد و قدرت خود را مستحکم تر و گسترده تر نمايد و تفرق و
احساس هاي ناسيوناليستي و طراوت سوز را از جوامع متشکله اش بزدايد و جوانب گوناگون همگرايي؛ «دولت و ملت»، «ملت ها با ملت ها» و «دولت ها با دولت ها» را تحقق ببخشد.
جنبه سازنده ديگر عيد فطر، تثبيت ذخاير نفساني کسب شده در ماه مبارک رمضان و تنفيذ قدرت اجرايي روزه داران براي دوره
يک ساله تا فرا رسيدن رمضان ديگر در سال آينده است. حالت روحي صائمين در عيد فطر که توأم با حس خرسندي از تحمل رنج و صبر، کاستن از برترين تعلقات مادي و ارتباط دو سويه با
خالق و حالت انابه و ايصال با مبدأ قدرت و کسب رضايت پروردگار، که در اقامه نماز شکوهمند عيد فطر به اوج مي رسد، عزم پارسايان و روزه داران را در استمرار خداگرايي و حق جويي، استوار مي سازد. اين عزم و تصميم الهي با پاداش گرفتن و رؤيت رحمت و رأفت حقتعالي براي استعانت از صبر و صلات در ماه رمضان و حضور در جرگه هدايت يافتگان و شاکران فطر، مستحکم تر و عميق تر
مي شود. اين احساس نيز در فائزين فطر زنده مي شود که به لغزش ها
و خطاياي خويش واقف شده و با روزه و نماز و نيايش به آن کرامت و شرافتي رسيده اند که از معاصي، فاصله بگيرند و اجراي فرامين واحکام خدايي را وجهه همت خود قرار دهند.
عيد فطر، روز مغفرت الهي و گرفتن جزاي جميل براي تزکيه و ذکر خدا توسط اهل ايمان و عمل صالح است و در واقع، نماد کوچکي از روز بزرگ رستاخيز است که در آن هنگامه عظيم، مؤمنان پاداش و اجر صبر خويش در سجن دنيا را از خداي خويش اخذ نموده و خشنودي دو سويه خالق و مخلوق را مشاهده مي کنند.
نماز عيد فطر نيز نمايشي از همايش بي کرانه انسان ها در عرصه قيامت است که در آن روز، شايستگان و شرافتمندان اهل پروا و پارسايي در صفوف به هم فشرده، اميدوار به فضل الهي
مي ايستند تا از رحمت و مغفرت حقتعالي بهره اي ببرند و در بهشت عنايت معبود خويش معتکف شوند. نکته آخر اينکه؛ عيد فطر، عيد خرسندي از يک ماه، مقابله با هواهاي نفساني و کسب غنيمت ها و دستاوردهاي بي شمار در اين عرصه کارزار و نبرد با تمنيات و تلاش براي حفظ اين غنايم و رهاوردهاي ارزشمند و نهادينه کردن روح مبارزه و جهاد اکبر در نفس و ابقاي گوهر درخشان عبوديت در صدف وجود خويشتن است. ما که اکنون از گرسنگي به گرانسنگي و از عطش به عطاي الهي رسيده ايم، بکوشيم که در ساعات و آنات فراروي خويش به ثمرات تزکيه و ذکر مستدام، نايل شويم. ان شاء الله تعالي.
پي نوشت ها:
1- دعاي وداع با ماه رمضان
2- سوره مطففين، آيه 26
3- ذکر مخصوص روز عيد فطر
4- سوره سبا، آيه 46
5- سوره بقره، آيه 45
خدايا! مونس ماه زيبايت بوديم و مباد که حق صحبتش ادا نکرده باشيم و هلال و بدر و محاقش از ما به نزد تو مليک مقتدر، شکوه کند. خدايا! قدر ليله القدر ندانستيم و زمزمه هاي مولا را در کنار چاه تنهايي اش نشنيديم.
خوشه اي از شاخه نخل نيايش نچيديم و با تنهاترين نيايشگر نخلستان کوفه، هم آوا نشديم و اينک هجران يار، غم افزاي محفلمان شد.
در آستانه عيد عابدان، خواهان ساغر فطريم و تا ميکده عفو، غزلخوان و اميدوار با پاي دل مي رويم و در مصلاي صالحان به لشکر شکر و سپاه سپاس پيوسته و از جرگه نابخشودگان به در مي آييم. بکوشيم که در دام اشتياق، گرفتار شده و اسير خال لب يار شويم که هلال عيد، ابروي دلجوي اوست. از نفس هجرت کنيم و به نفيس برسيم. سياهي سپهر دل بزداييم و در فجر فطر طلوع کنيم. فطر، گشودن صدف امساک و استحصال گوهر بندگي است. کمال استعانت و ايصال صبر و صلات و التقاي انتظار و لقاء را در ژرفاي بحر فطر بجوييم؛ «استعينوا بالصبر و الصلوه». (5)
عيد فطر، ميعادگاه همان وعده اي است که همواره دلبسته آنيم؛ «الصوم لي و انااجزي به»؛ بهترين پاداش روزه داران؛ ديدار دلدار. فطر، از جمله آيات و عناصر رحمت عام الهي است که واجد سه رکن؛ خداوند (هادي)، رسول خدا و آل عصمت (وسيله هدايت) و مردم (هدايت شوندگان) است. در ادعيه اين روز خجسته نيز اين سه رکن مشهود است؛ «الذي جعلته للمسليمن عيداً و لمحمد صلي الله عليه و آله...»، به اين معني که خداوند، عيد فطر را همچون هديه اي براي رنج ها و زحمات عاشقانه رسول خويش در راه هدايت انسان ها و نيز شکيبايي امت اسلام در عبادات الهي عطا فرموده است و چون عيد، هميشه از عناصر فراگير در ميان آحاد مردم و مايه شادماني و خرسندي است، يک پديده وحدت آفرين محسوب شده و همگرايي و تأليف قلوب را به همراه مي آورد، خصوصاً اگر با معنويت و جاذبه هاي
روحاني و فرامادي همراه باشد.
معنويت و توجه به امور معنوي از عوامل ايجاد قدرت و احساس قدرت و توانمندي نيز مي باشد، لذا عيد سعيد فطر که پس از يک دوره يک ماهه ممارست در تقوا و تقويت روحي، وحدتي از موضع قدرت با پشتوانه الهي به وجود مي آورد، اگر جهان اسلام از آن به نحو صحيح بهره مند شود، مي تواند ارکان و زواياي اتحاد و قدرت خود را مستحکم تر و گسترده تر نمايد و تفرق و
احساس هاي ناسيوناليستي و طراوت سوز را از جوامع متشکله اش بزدايد و جوانب گوناگون همگرايي؛ «دولت و ملت»، «ملت ها با ملت ها» و «دولت ها با دولت ها» را تحقق ببخشد.
جنبه سازنده ديگر عيد فطر، تثبيت ذخاير نفساني کسب شده در ماه مبارک رمضان و تنفيذ قدرت اجرايي روزه داران براي دوره
يک ساله تا فرا رسيدن رمضان ديگر در سال آينده است. حالت روحي صائمين در عيد فطر که توأم با حس خرسندي از تحمل رنج و صبر، کاستن از برترين تعلقات مادي و ارتباط دو سويه با
خالق و حالت انابه و ايصال با مبدأ قدرت و کسب رضايت پروردگار، که در اقامه نماز شکوهمند عيد فطر به اوج مي رسد، عزم پارسايان و روزه داران را در استمرار خداگرايي و حق جويي، استوار مي سازد. اين عزم و تصميم الهي با پاداش گرفتن و رؤيت رحمت و رأفت حقتعالي براي استعانت از صبر و صلات در ماه رمضان و حضور در جرگه هدايت يافتگان و شاکران فطر، مستحکم تر و عميق تر
مي شود. اين احساس نيز در فائزين فطر زنده مي شود که به لغزش ها
و خطاياي خويش واقف شده و با روزه و نماز و نيايش به آن کرامت و شرافتي رسيده اند که از معاصي، فاصله بگيرند و اجراي فرامين واحکام خدايي را وجهه همت خود قرار دهند.
عيد فطر، روز مغفرت الهي و گرفتن جزاي جميل براي تزکيه و ذکر خدا توسط اهل ايمان و عمل صالح است و در واقع، نماد کوچکي از روز بزرگ رستاخيز است که در آن هنگامه عظيم، مؤمنان پاداش و اجر صبر خويش در سجن دنيا را از خداي خويش اخذ نموده و خشنودي دو سويه خالق و مخلوق را مشاهده مي کنند.
نماز عيد فطر نيز نمايشي از همايش بي کرانه انسان ها در عرصه قيامت است که در آن روز، شايستگان و شرافتمندان اهل پروا و پارسايي در صفوف به هم فشرده، اميدوار به فضل الهي
مي ايستند تا از رحمت و مغفرت حقتعالي بهره اي ببرند و در بهشت عنايت معبود خويش معتکف شوند. نکته آخر اينکه؛ عيد فطر، عيد خرسندي از يک ماه، مقابله با هواهاي نفساني و کسب غنيمت ها و دستاوردهاي بي شمار در اين عرصه کارزار و نبرد با تمنيات و تلاش براي حفظ اين غنايم و رهاوردهاي ارزشمند و نهادينه کردن روح مبارزه و جهاد اکبر در نفس و ابقاي گوهر درخشان عبوديت در صدف وجود خويشتن است. ما که اکنون از گرسنگي به گرانسنگي و از عطش به عطاي الهي رسيده ايم، بکوشيم که در ساعات و آنات فراروي خويش به ثمرات تزکيه و ذکر مستدام، نايل شويم. ان شاء الله تعالي.
پي نوشت ها:
1- دعاي وداع با ماه رمضان
2- سوره مطففين، آيه 26
3- ذکر مخصوص روز عيد فطر
4- سوره سبا، آيه 46
5- سوره بقره، آيه 45
*سید مسعود علوی
گفتم با رئیس کار دارم .
گفت من رئیس دفتر هستم . نمی شود حقوق نمی دهیم . حرف مرا باور نداری .
رئیس دفتر کشک :
رئیست هم اضافه است چه رسد به تو .
تو را به سبزی فروشی هم قبول ندارم .
روسا و معاونین هیچ وقت نیستند :
و همه یک بد اخلاق نه بگو گذاشتند در دفتر :
که خودشان را رئیس دفتر و همه کاره نه بگو می دانند .
و شرایطی را می گویند که فقط با پارتی شدنی است .
نفهمیدم از کی کفش جفت کن و میز تمیز کن هم نام رئیس دارد .
برو عمو چاییتو ببر ؟!
تو ها مملکت را ویران کردی ؟!
...