اقتدای سیدمحمد خاتمی به حجتالاسلام ناطق نوری در نماز جماعت مراسم افطار آقای محمدرضا عارف، «نماد» یک تحول سیاسی عمیق در جریان اصلاحات است. تحولی که از خرداد سال92 آغاز شد و آنان چشمانداز فعالیت سیاسی را در همگامی با افراد منفرد جریان رقیب می جویند. به همین خاطر برای پیشبرد حضور در بدنه قدرت، خواهان ذبح آرمان های اصلاح طلبی هستند و این نیازمند «اقتدا» به جریان راست سنتی فاصله گرفته از اصولگرایی است.
به گزارش شهدای ایران، سپهر سیاست همواره متأثر از رخدادهای فضای پرتلاطم جامعه است. جریان های سیاسی برای دستیابی به قدرت بهرهگیری از فضای مقطعی یا دائم با آفرینش گفتمانهای بدیع و غیریتسازی آن با گفتمانهای رقیب، سرمایه اجتماعی منحصربهفردی را تولید میکنند و گاهی رخدادهای شتابدهنده جامعه منجر به شکلدهی جریانهای سیاسی نوین میشوند.
به گزارش جهان نيوز، دوم خرداد 1376 بزنگاه تاریخی برای ایجاد مختصات سیاستورزی جدیدی در منازعات قدرت کشور بود. اردوگاه چپنشینان با بازتعریف آرمانهای پیشین در دهه60، با چهره جدید اقبال عمومی را کسب کردند. پس از این پیروزی جریان سیاسی «اصلاحات» در صحنه سیاست کشور با هویتی متمایز از چپگرایان دهه پیشین به قدرت رسید و صورتبندی منازعات سیاسی از «چپ/ راست» به «اصلاحطلبی/اصولگرایی» تغییر محتوایی پیدا کرد اما پس از گذشت 21سال از این رخداد مهم، اصلاحطلبان خواهان ترسیم چشمانداز سیاستورزی خود در تحولات هستند.
دلواپسی برای اصلاحات
بر پایه گزارش صبح نو، آقای محمدرضا تاجیک، از فعالان فکری جریان اصلاحات، پیرامون وضعیت این جریان سیاسی پس از 21سال، واگویههای درونی طیفی از فعالان فکری ناامید اصلاحات را بازگو کرد؛ او اصلاح طلبان را منقطع از خاستگاه تاریخی پیشین خود دانست و از فروپاشی اندیشگانی آن نسبت به آرمانهای ادعایی سخن گفت و در همین راستا اظهار داشت: «اصلاحطلبان در یک مقطع خاص تاریخی به اقتضای شرایط خود، تلاش کردند با یک تصمیم و تدبیر عقلایی از جریانی متفاوت از جریان اصیل اصلاحطلبی دفاع کنند؛ (در این مسیر) آگاهانه یا ناآگاهانه جریان اندیشگی، اجتماعی و گفتمانی اصلاحطلبی را به یک معنا ذبح عقلی کردند. به این معنا که جریان اصلاحطلبی را از شادابی و فربگی اندیشهای و گفتمانی به یک بازیگر در صحنه قدرت تقلیل دادند.»
این فعال جریان اصلاحات برای برونرفت از شرایط نامناسب جریان اصلاحات، خواهان ترمیم زیباشناختی گفتمان فعلی متناسب با روح جامعه ایرانی است و بیان داشت: « احساس میکنم درون جریان اصلاحطلبی تحولی ایجاد خواهد شد و ما در آینده با صورت و سیرت دیگری از جریان اصلاحطلبی مواجه خواهیم بود که چندان متفاوت از جریان فعلی نیست، بلکه اصلاحطلبی است که با مرحله کنش کنونی و با روح زمانه انطباق پیدا کرده و بیش از آنکه خرقه سیاسی و قدرت به تن کند، خرقه فرهنگی و اجتماعی بر تن خواهد کرد. چنین جریانی چهره زیباشناختی و گفتمانی بیشتری پیدا کرده و از این فضای زمخت قدرت و سیاست فاصله پیدا خواهد کرد.»
مسلماً این اعترافات عیان پیرامون فروپاشی هویتی اصلاحات برونداد دلواپسی جمعی از اصلاح طلبان در جلسات درونی است و پیش از این تلاش هایی برای حل آن صورت گرفته است.
هویتخواهی تصنعی
تلاش برای «بازگشت هویت اصلاحات» گزاره اصلی برخی از سیاستمداران تندروی اصلاحات است. آنان اقدامات جریان اصلاحات از سال1392 تا کنون را به مثابه تهیشدگی از مؤلفههای اصلی آرمانهای اصلاحات تلقی میکنند و عملگرایی حاکم در کنش سیاسی سه انتخابات پیشین را عامل اصلی دوریگزینی از ماهیت پیشین میدانند. اصلاحطلبان پس عبور از وضعیت ناپایدار، تکاپوی خود را برای وضعیت استقرار و تثبیت آغاز کردهاند؛ این شرایط نیازمند حضور نیروهای سیاسی خاص برای کنشهای هدفمند مبتنی بر بازیابی هویتی و حل نارساییهای گفتمانی متناسب با مطالبات زمانه است.
حزب اتحاد ملت وظیفه نقشآفرینی و هدایتگری بازگشت هویت اصلاحات را دارد، آنان نیروهای سیاسی حزب منحله مشارکت هستند که در قامت حزبی پوششی به فعالیت سیاسی خود میپردازند. نخستین تلاشها در س لسله نشستهای «اصلاحات همهجانبه در ایران» رخ داد. در مقابل طیف هویت خواه، جریان قدرتمند کارگزاران سازندگی وجود دارد. خلاصه راهبرد چشمانداز آنان برای جریان اصلاحات، در عبارت «ما از ایدئولوژی عبور کردهایم و اکنون زمانه استراتژی است» عیان میشود؛ تکنوکراتها، اصلاحات را بستری مناسب برای کسب و ارتقای قدرت خود تلقی میکنند. کارگزارانیها نشان دادند که در گردبادهای سیاست ایران محافظهکارانه رفتار میکنند. آنان «بقاطلبی» را بر «فناخواهی» ترجیح میدهند؛ بنابراین هرگونه مطالبهخواهی در راستای هویتگرایی اصلاحات را اقدامی ارتجاعی و بازگشت به رادیکالیسم تلقی می کنند. در منازعات درونگروهی، اعمال نظر رییس دولت اصلاحات به مثابه پایان بخش جدال است، آقای محمد خاتمی برخلاف ادوار پیشین از جریان سیاسی هویتخواه فاصله گرفته است و برساخت جدید هویتی را در پایان ایدئولوژی می نگرد.
اقتدا به راست سنتی
اقتدای سیدمحمد خاتمی به حجتالاسلام ناطق نوری در نماز جماعت مراسم افطار آقای محمدرضا عارف، «نماد» یک تحول سیاسی عمیق در جریان اصلاحات است. تحولی که از خرداد سال92 آغاز شد و آنان چشمانداز فعالیت سیاسی را در همگامی با افراد منفرد جریان رقیب می جویند. به همین خاطر برای پیشبرد حضور در بدنه قدرت، خواهان ذبح آرمان های اصلاح طلبی هستند و این نیازمند «اقتدا» به جریان راست سنتی فاصله گرفته از اصولگرایی است. در این روند نقشآفرینی مرحوم هاشمی رفسنجانی، حجتالاسلام حسن روحانی و حجتالاسلام ناطق نوری حکایت از سقوط اصلاحات به اغمای گفتمانی است و مسلماً منجر به فاصله گیری بخشی از سرمایه اجتماعی اصلاحات خواهد شد و این سرمایه اجتماعی رها، خواهان جریان سوم آرمانخواه است.
به گزارش جهان نيوز، دوم خرداد 1376 بزنگاه تاریخی برای ایجاد مختصات سیاستورزی جدیدی در منازعات قدرت کشور بود. اردوگاه چپنشینان با بازتعریف آرمانهای پیشین در دهه60، با چهره جدید اقبال عمومی را کسب کردند. پس از این پیروزی جریان سیاسی «اصلاحات» در صحنه سیاست کشور با هویتی متمایز از چپگرایان دهه پیشین به قدرت رسید و صورتبندی منازعات سیاسی از «چپ/ راست» به «اصلاحطلبی/اصولگرایی» تغییر محتوایی پیدا کرد اما پس از گذشت 21سال از این رخداد مهم، اصلاحطلبان خواهان ترسیم چشمانداز سیاستورزی خود در تحولات هستند.
دلواپسی برای اصلاحات
بر پایه گزارش صبح نو، آقای محمدرضا تاجیک، از فعالان فکری جریان اصلاحات، پیرامون وضعیت این جریان سیاسی پس از 21سال، واگویههای درونی طیفی از فعالان فکری ناامید اصلاحات را بازگو کرد؛ او اصلاح طلبان را منقطع از خاستگاه تاریخی پیشین خود دانست و از فروپاشی اندیشگانی آن نسبت به آرمانهای ادعایی سخن گفت و در همین راستا اظهار داشت: «اصلاحطلبان در یک مقطع خاص تاریخی به اقتضای شرایط خود، تلاش کردند با یک تصمیم و تدبیر عقلایی از جریانی متفاوت از جریان اصیل اصلاحطلبی دفاع کنند؛ (در این مسیر) آگاهانه یا ناآگاهانه جریان اندیشگی، اجتماعی و گفتمانی اصلاحطلبی را به یک معنا ذبح عقلی کردند. به این معنا که جریان اصلاحطلبی را از شادابی و فربگی اندیشهای و گفتمانی به یک بازیگر در صحنه قدرت تقلیل دادند.»
این فعال جریان اصلاحات برای برونرفت از شرایط نامناسب جریان اصلاحات، خواهان ترمیم زیباشناختی گفتمان فعلی متناسب با روح جامعه ایرانی است و بیان داشت: « احساس میکنم درون جریان اصلاحطلبی تحولی ایجاد خواهد شد و ما در آینده با صورت و سیرت دیگری از جریان اصلاحطلبی مواجه خواهیم بود که چندان متفاوت از جریان فعلی نیست، بلکه اصلاحطلبی است که با مرحله کنش کنونی و با روح زمانه انطباق پیدا کرده و بیش از آنکه خرقه سیاسی و قدرت به تن کند، خرقه فرهنگی و اجتماعی بر تن خواهد کرد. چنین جریانی چهره زیباشناختی و گفتمانی بیشتری پیدا کرده و از این فضای زمخت قدرت و سیاست فاصله پیدا خواهد کرد.»
مسلماً این اعترافات عیان پیرامون فروپاشی هویتی اصلاحات برونداد دلواپسی جمعی از اصلاح طلبان در جلسات درونی است و پیش از این تلاش هایی برای حل آن صورت گرفته است.
هویتخواهی تصنعی
تلاش برای «بازگشت هویت اصلاحات» گزاره اصلی برخی از سیاستمداران تندروی اصلاحات است. آنان اقدامات جریان اصلاحات از سال1392 تا کنون را به مثابه تهیشدگی از مؤلفههای اصلی آرمانهای اصلاحات تلقی میکنند و عملگرایی حاکم در کنش سیاسی سه انتخابات پیشین را عامل اصلی دوریگزینی از ماهیت پیشین میدانند. اصلاحطلبان پس عبور از وضعیت ناپایدار، تکاپوی خود را برای وضعیت استقرار و تثبیت آغاز کردهاند؛ این شرایط نیازمند حضور نیروهای سیاسی خاص برای کنشهای هدفمند مبتنی بر بازیابی هویتی و حل نارساییهای گفتمانی متناسب با مطالبات زمانه است.
حزب اتحاد ملت وظیفه نقشآفرینی و هدایتگری بازگشت هویت اصلاحات را دارد، آنان نیروهای سیاسی حزب منحله مشارکت هستند که در قامت حزبی پوششی به فعالیت سیاسی خود میپردازند. نخستین تلاشها در س لسله نشستهای «اصلاحات همهجانبه در ایران» رخ داد. در مقابل طیف هویت خواه، جریان قدرتمند کارگزاران سازندگی وجود دارد. خلاصه راهبرد چشمانداز آنان برای جریان اصلاحات، در عبارت «ما از ایدئولوژی عبور کردهایم و اکنون زمانه استراتژی است» عیان میشود؛ تکنوکراتها، اصلاحات را بستری مناسب برای کسب و ارتقای قدرت خود تلقی میکنند. کارگزارانیها نشان دادند که در گردبادهای سیاست ایران محافظهکارانه رفتار میکنند. آنان «بقاطلبی» را بر «فناخواهی» ترجیح میدهند؛ بنابراین هرگونه مطالبهخواهی در راستای هویتگرایی اصلاحات را اقدامی ارتجاعی و بازگشت به رادیکالیسم تلقی می کنند. در منازعات درونگروهی، اعمال نظر رییس دولت اصلاحات به مثابه پایان بخش جدال است، آقای محمد خاتمی برخلاف ادوار پیشین از جریان سیاسی هویتخواه فاصله گرفته است و برساخت جدید هویتی را در پایان ایدئولوژی می نگرد.
اقتدا به راست سنتی
اقتدای سیدمحمد خاتمی به حجتالاسلام ناطق نوری در نماز جماعت مراسم افطار آقای محمدرضا عارف، «نماد» یک تحول سیاسی عمیق در جریان اصلاحات است. تحولی که از خرداد سال92 آغاز شد و آنان چشمانداز فعالیت سیاسی را در همگامی با افراد منفرد جریان رقیب می جویند. به همین خاطر برای پیشبرد حضور در بدنه قدرت، خواهان ذبح آرمان های اصلاح طلبی هستند و این نیازمند «اقتدا» به جریان راست سنتی فاصله گرفته از اصولگرایی است. در این روند نقشآفرینی مرحوم هاشمی رفسنجانی، حجتالاسلام حسن روحانی و حجتالاسلام ناطق نوری حکایت از سقوط اصلاحات به اغمای گفتمانی است و مسلماً منجر به فاصله گیری بخشی از سرمایه اجتماعی اصلاحات خواهد شد و این سرمایه اجتماعی رها، خواهان جریان سوم آرمانخواه است.
*جهان نیوز