شهدای ایران:منابع مطلع عربی در بیروت، بخشی از محتوای مذاکرات سه کشور
اروپایی با آمریکا درباره توافق هستهای را فاش کردند و گفتند که در دو
هفته منتهی به خروج آمریکا از برجام، واشنگتن خواستههایی مطرح کرده که در
کنار ایران، بخشی از آن مستقلا درباره حزبالله است.
طبق این گزارش، آمریکا سه پرونده برای سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان مطرح کرده و از سه کشور اروپایی خواسته تضمین بدهند که با نقش داخلی و منطقهای حزبالله لبنان مقابله خواهند کرد.
یک منبع مطلع به روزنامه «الجمهوریه» لبنان گفته است که در دو هفته منتهی به اعلام خروج آمریکا از برجام، مذاکراتی در سطح «کارشناسان بلندپایه» سه کشور اروپایی با طرف آمریکایی انجام و به تهیه سه سند منتهی شده تا سرفصلهای اصلی برای ایجاد تفاهمی آمریکایی-ایرانی و اروپایی-آمریکایی با هدف نجات توافق هستهای (برجام) باشد.
سند نخست، سند اصلی است که با اصل توافق هستهای مرتبط است. سند دوم عنوان «سند جانبی» (فرعی) دارد و به موضوع موشکهای بالستیک ایران و مکانیزم نظارت بر آن مرتبط است. عنوان سند سوم، «سند جانبی شماره دو» است که درباره لزوم مقابله با نقش منطقهای ایران است.
زمانیکه سران سه کشور اروپایی به آمریکا رفتند، سند سوم، در لیست مسائل مورد بحث آنان با آمریکا نبود؛ بلکه این سند از دل مذاکراتشان با آمریکا بیرون آمد و به سند اول و دوم اضافه شد. آنها پذیرفتند که این مسأله (مقابله با نقش منطقهای ایران) نیز به عنوان موضوعی جهت مذاکره، مطرح شود، مشروط بر آنکه در این مرحله، در چارچوب مسائل عمومی طرح شود.
طرف آمریکایی در مذاکرات منتهی به خروج آمریکا از برجام، طبق سند دوم، دو مطلب اصلی از طرف اروپایی خواسته است:
یک: سه دولت اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلیس) متعهد شوند که با نقش سپاه پاسداران ایران در منطقه مقابله کنند.
دو: سه کشور اروپایی متعهد شوند تا با نقشی که حزبالله در لبنان دارد مقابله کنند.
طبق این سندها، آمریکا مقابله با حزبالله را تقریبا موضوعی تقریبا مستقل [از سپاه پاسداران ایران] دیده است. آمریکا در این مذاکرات از طرف اروپایی ضمانت خواسته تا وارد فعالیت جمعی برای مهار فعالیت حزبالله در لبنان شوند. این یکی از شروط آمریکا برای طرف اروپایی بوده تا میانجیگری آنان بین تهران و واشنگتن جهت ماندن در برجام [یا مهار پیامدهای خروج از آن] را بپذیرد.
این منبع که نامش فاش نشده گفته آنچه در طرح آمریکا خطرناک به نظر میرسد این است که دولت ترامپ به شکل خطرناکی سیاست ضدحزبالله را تشدید کرده و از دو زاویه که قبلا وجود نداشته به موضوع نگاه میکند؛ اول، اینکه آمریکا قبلا فعالیت خارجی حزبالله را جزئی از فعالیت سپاه پاسداران ایران در منطقه قلمداد میکرد اما اخیرا در سند شماره دو، حزبالله موجودیت و فعالیتی موازی با سپاه در منطقه انگاشته شده نه فعالیتی تابع سپاه.
دوم اینکه آمریکا تا پیش از این -مثل اروپاییها و حتی کشورهای عربی خلیج فارس)- خواستار توقف فعالیت حزبالله در خارج از لبنان بود و با نقش سیاسی و حتی نظامی آن به شکل دفاعی در داخل لبنان، کاری نداشتند؛ اما مواضع جدید آمریکا -آنطور که در این سندها به عنوان شرطی جهت ماندن در توافق هستهای آمده- نشان میدهد آمریکا از طرف اروپایی تعهد خواسته که با نقش حزبالله در لبنان مقابله کنند.
به گفته این منبع، جان بولتون مشاور امنیت ملی دولت ترامپ و مایک پامپئو وزیر خارجه جدید دولت آمریکا پشت طرح مقابله آمریکا با حزبالله در منطقه و لبنان هستند و در مذاکرات آمریکا با سه کشور اروپایی در سطح کارشناسان بلندپایه درباره برجام، تلاش کردهاند که [هدف] این نظرشان همچنان مبهم باقی بماند.
گفته میشود این موضوع باعث اعتراض طرف اروپایی شده و آنان به این نتیجه رسیدهاند که در موضوع مذاکرات جهت ماندن در برجام، آمریکا نه تنها خواستار رعایت شروطی از جانب ایران است بلکه از کشورهای اروپایی خواستار «ضمانت» است. بزرگتر شدن موج این اعتراض در اروپا همان چیزی است که سبب شد ترامپ بگوید که خروجش از توافق، اروپا را هدف نگرفته است.
به گفته منبع مطلع، سه کشور اروپایی در مذاکرات خود در دو هفته منتهی به خروج آمریکا از برجام، در خصوص «دادن تعهد برای مقابله با نقش حزبالله در لبنان» تحفظ نشان داده و گفتهاند که این مسئله تغییری ریشهای در سیاست کشورهایشان در قبال حزبالله ایجاد میکند و این مسئله نیازمند بررسی و طرح آن در بالاترین سطح سیاسی در کشورشان است. با اصرار آمریکا بر این موضوع، توافق شده است که موضوع برای بررسی به دیدارهای قریبالوقوع در سطح وزرای خارجه آمریکا و سه کشور اروپایی و در صورت نیاز به دیدارهای سران این کشورها، ارجاع داده شود.
این منبع گفته اکنون سوالهای مهمی در اذهان طرح شده؛ اول اینکه پیامدهای تغییر موضع آمریکا برای مقابله و جنگ با حزبالله در داخل لبنان در دوره پساانتخابات چیست و سوال مهمتر اینکه آیا اروپا در این خصوص تن به خواسته آمریکا میدهد تا ترامپ تلاشهای میانجیگرانه آنان را برای مهار پیامدهای خروج آمریکا از برجام، بپذیرد؟
در محافل اروپایی گفته میشود که سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس [طبق فشار آمریکا] ناچارند که در مرحله پس از خروج آمریکا از برجام، مواضع خود علیه حزبالله را جهت راضی کردن دولت آمریکا، تشدید کنند و این یکی از ضمانتها جهت باز ماندن باب وساطت اروپا در خصوص مهار پیامدهای خروج آمریکا از توافق هستهای است.
در کنار این مسائل، شنیده شده که سه کشور اروپایی در آینده نزدیک تلاشی را آغاز خواهند کرد تا راهکاری میانه در خصوص حزبالله بیابند و بنای آن تسریع در آغاز بحثهایی درباره راهبرد ملی دفاعی [لبنان] باشد مشروط به آنکه حاوی برنامههایی عملی و متقاعدکننده برای غرب داشته باشد. هدف از این موضوع در مرحله نخست نیز یافتن مکانیزمی است که به موافقت حزبالله با تسلیم تصمیم سلاح سیاسیاش به حکومت لبنان باشد نه سلاح نظامیاش؛ و موضوع تحویل سلاح نظامی نیز تا زمانیکه شرایط منطقهای و بینالمللی مساعد شود، رها شود.
*فارس
بمب اتمی سعودی؛ ساخته میشود یا خریداری؟ / آیا ریاض روی پاکستان حساب کرده است؟ / واکنش آمریکا و اسرائیل به «عربستانِ اتمی» چیست؟
پس از ولی عهد سعودی، این بار نوبت به عادل الجبیر رسید تا به صراحت اعلام کند در صورتی که ایران به دنبال سلاح اتمی باشد، عربستان سعودی برای در اختیار داشتن سلاح اتمی تلاش خواهد کرد، این مساله باب سوالی بزرگی را گشوده است، سوالی در مورد امکان مجهز شدن ریاض به سلاح اتمی.
الجزیره در گزارشی به قلم محمد النجار نوشت: پس از ولی عهد سعودی، این بار نوبت به عادل الجبیر رسید تا به صراحت اعلام کند در صورتی که ایران به دنبال سلاح اتمی باشد، عربستان سعودی برای در اختیار داشتن سلاح اتمی تلاش خواهد کرد، این مساله باب سوالی بزرگی را گشوده است، سوالی در مورد امکان مجهز شدن ریاض به سلاح اتمی.
به گزارش خبرداغ به نقل از «انتخاب»، این رسانه عرب زبان ادامه داد: روز چهار شنبه گذشته الجبیر در مصاحبه ای با شبکه سی ان ان آمریکا در پاسخ به سوالی در مورد احتمال ساخت سلاح اتمی توسط ریاض گفت: در صورتی که ایران به توانایی های اتمی دست یابد، ما نیز همه تلاش خود را در این مسیر به کار خواهیم بست.
با وجود ارتباط داشتن این سخنان با تحولات پرونده هسته ای ایران و تصمیم ترامپ در مورد آن، صحبت سعودی ها در مورد در اختیار داشتن بمب اتمی، امر تازه ای نیست.
پادشاه سابق عربستان نیز در سال 2003 به مسئولان آمریکایی گفته بود در صورتی که ایران بمب اتمی بسازد، عربستان هم چنین می کند.
سوال تحلیلگران و کارشناسان در این مورد است که مملکت سعودی چطور می تواند به سلاح اتمی دست یابد؟ آیا ریاض خود اقدام به ساخت بمب می کند یا آن را از دیگر دولتهای هسته ای خریداری می کند؟ در این بین، صحبت از پاکستان است که گفته می شود عربستان سعودی در جریان حمایت مالی از طرح هسته ای آن نقش داشته است.
در این باره، مدیر سابق شبکه العربیه، عبدالرحمن الراشد در مقاله ای برای الشرق الاوسط نوشت: هیچ کس نمی تواند با قطعیت بگوید عربستان سعودی قادر به ساخت سلاح اتمی است و ریاض برخلاف تهران در بیابانهای خود اورانیوم دارد، نیازی به خرید آن نداشته و قصد دارد در ضمن استراتژی 2030 برنامه ای برای استخراج آن را طرح ریزی کند.
الراشد همچنین به این مساله اشاره کرد که عربستان یک هفته پیش از سفر ولی عهد سعودی به واشنگتن، پیامی فرستاد مبنی بر اینکه یکی از سیاستهای ملی عربستان، برنامه های انرژی هسته ای است و سکوت در برابر ایران که در حال ساخت سلاح هسته ای است، سعودیها را هم بر آن می دارد تا به دنبال در اختیار داشتن بمب اتمی باشند.
عربستان سعودی امکانات مادی و فنی لازم برای ساخت بمب اتمی را دارد، علاوه بر اینکه انگیزه سیاسی مهمی نیز دارد که همانا مقابله با ایران است. سوریه که امکانات مادی آن بسیار کمتر از عربستان است، توانست نیروگاههای اتمی تاسیس کند که اسرائیل در سال 2006 اقدام با بمباران آنها کرد.
برنامه های هسته ای ریاض در سال 2011 آغاز شد، زمانی که مسئولان سعودی از برنامه ای برای ساخت 16 نیروگاه اتمی در طول 20 سال خبر دادند. آنچه توجه تحلیلگران را جلب می کند، آن است که عربستان از امضای توافق 123 سر باز زده است، توافقی که دولتها را از غنی سازی اورانیوم باز می دارد و امضای آن، شرط واشنگتن برای ریاض در جهت همکاری با آن در زمینه انرژی است.
عده ای دیگر از تحلیلگران از گزینه ای سریعتر صحبت می کنند که عربستان در طول ده دهه برای آن تلاش کرده است و در انتقال و خرید بمب اتمی یا کلاهکهای اتمی موشکهای بالستیک پاکستان است.
در همین چارچوب، در مقاله ای در اندیشکده واشنگتن نوشته شد که عربستان از سال 2003 یک استراتژی پنهان اتمی داشته است و دست یافتن به سلاح اتمی از سوی پاکستان، مهمترین استراتژی عربستان در این باره محسوب می شود.
در صورتی که اسلام آباد اقدام به انتقال کلاهکهای اتمی برای عربستان کند، توان هدف قرار دادن ایران را خواهد داشت.
در میان جدل مساله بمب اتمی عربستان، تحلیلگران بر این عقیده اند که اظهار نظرهای مسئولان سعودی تنها با هدف تحقق توازن هراس افکنی با ایران مطرح می شود.
در حالی که دیگران معتقدند مساله امکانات مادی نیست، بلکه مساله اصلی اراده سیاسی برای تبدیل عربستان به یک مملکت اتمی است و واشنگتن در این چارچوب نه به تهدید ایران، که بر وتوی اسرائیل در مورد در اختیار داشتن سلاح اتمی برای کشورهای خاورمیانه، تکیه دارد.