اگر ما دستمان را به سوی امریکا دراز کنیم، آسوده تا آخر زندگی میکنیم اما ..
باید
مردم توجه کنند که کاری بزرگ انجام دادهاند و دشمن هم برای شکست آنها از
هیچ کوششی دریغ نمیکند. مردم باید محکم و استوار برای آزادی و استقلال
بایستند، اگر ما دستمان را به سوی امریکا و یا شوروی دراز کنیم، آسوده تا
آخر زندگی میکنیم، ولی مردم ما که این را نمیخواهند، پس باید این
توطئهها را کم و زیاد تحمل کنند.(1)
میخواهند در مقابل رئیس جمهور امریکا چون دریوزگان، گردن کج کنند
جهانخواران
که با نامهای پرزرق و برق و شعارهای طرفداری از حقوق بشر و صلح دوستی و
آرامش جهان و طرفداری از تودههای کارگر و کشاورز به جان جهانیان مظلوم
افتاده و فساد و ترور و قتل و غارت را در صحنۀ گیتی روزافزون میکنند و از
بیداری مظلومان و ستمدیدگان جهان در طول تاریخ خطر را از نزدیک میبینند،
به فکر اغفال آنان افتادهاند. و رفت و آمدها برای برچیدن سلاحهای مخرب که
جهان را تهدید میکند جز شعاری بیش نتواند بود. کدام عاقل است که باور کند
اینان از اینگونه مسائل صرف نظر نمایند و به حال بشریت رحم کنند!
بعید
نیست که امریکا از این ملاقاتها و مذاکرهها دو مقصود داشته باشد: یکی
اغفال جهانیان و جلب نظر آنان، و به خاموشی کشاندن شعلههایی که در دل
مظلومان جهان بر ضد منافع نامشروع این ابرمتجاوز افروخته شده و رو به
افزایش است. و دیگر اغفال شوروی و همدستان و همداستانانش تا برتری اتمی خود
را حفظ کند. باید مظلومان جهان بیدار و هوشیار باشند و از این توطئهها و
حیلهها گول نخورند؛ و به فعالیت خود در راه رسیدن به آزادی و خروج از قید و
بندهای استعماری و استثماری ادامه دهند. و بدانند که اینان با شعار
طرفداری از حقوق بشر بزرگترین پایمال کنندگان حقوق انسانها هستند و در
رسیدن به اهداف ظالمانۀ خود هیچ گاه غفلت نمیکنند و از هیچ جنایتی دریغ
ندارند.
آنان که به خیال خود برای ایران دل میسوزانند و به ادعای واهی
برای ملت ایران غمناکند، ایرانی را میخواهند که مستشاران امریکا
گردانندگان آن باشند. ایرانِ وابسته و دلبسته به اجنبی را میخواهند. ایران
زمان پهلوی را که غرق فساد اخلاقی و بر باد ده شرف انسانی بود را
میخواهند. ایرانی را که سرپرستش مظلومان را غارت کند و جیب آنان را پر کند
و سرمایههایش در خدمت طبقات مرفه و بالانشین باشد، و مستمندان و
کوخنشینان در فقر و محرومیت بسوزند و هیچ کس به فکر آنان نباشد. و بالاخره
ایرانی را میخواهند که به اصطلاح شخص اولش در مقابل رئیس جمهور امریکا
چون دریوزگان، گردن کج کند تا مظلومان را پایمال کند. آن روز ایران را
مستقل و زنده میدانند، و امروز که به برکت اسلام جوانان و کودکان و پیران و
خردسالان از هر طبقه بیدار و متحول شدند و همۀ قید و بندهای استعماری و
استثماری را بریدند و با مشت گره کرده امریکا و اذناب او را از کشور راندند
ایران را مرده و وابسته میدانند! و شما ملت عظیمالشأن هستید که باید چون
کوه سر به فلک کشیده در مقابل همۀ مشکلات بایستید و خداوند تعالی با
شماست.(2)
میخواهی ذلیل باشی؟ برو پیوند کن با امریکا
بنابراین،
ما باید استقامت کنیم و آن چیزی که نگرانی پیغمبر هست که نبادا ملتش
استقامت نکنند و این امر خدا را اطاعت نکنند، باید ما کاری بکنیم که این
نگرانی نگذاریم در حق ما ثابت بشود. و من از خدای تبارک و تعالی میخواهم
که همۀ این قشرهای ملت را از مجروحین، مصدومین، شهدا و خانوادههای اینها و
مفقودین ما و اسرای ما، همه اینها را هم سالم نگه دارد و شهدای ما را
بیامرزد و در جوار خودش نعمت عنایت کند و اینهای دیگر هم سالم نگه دارد و
به پیروزی برسند و انشاءاللّه اسرای ما و مفقودین ما هم به وطن خودشان
برگردند و ملت ما هم با قدرت و قوّت پیش برود و هیچ از این نوع چیزها باک
نداشته باشد. چیزی است که بر ملت ـ بر ملت بیدار ـ ثابت شده است که
میخواهی بیدار باشی، میخواهی مستقل باشی، باید جورش را بکشی!
میخواهی ذلیل باشی؟ برو پیوند کن با امریکا، همۀ این حرفها تمام میشود، جنگ هیچ نمیشود؛ پیوند کن با شوروی، باز هم نمیشود! اما چی؟ این است که یک ملت عقبماندۀ توسریخوردۀ ضعیف و تا آخر. اما وقتی بخواهی، یک ملتی بخواهد سر بلند باشد، بخواهد ارزش داشته باشد، این دیگر نباید فکر این باشد که ما حالا این ارزشی که داریم، ببینیم به اندازۀ این هست که ماستمان گران باشد! یا دوغمان چه باشد! اگر اینطور است، که ما از حالا هم رفتیم. اما میبینیم اینجور نیستند، ملت ما الحمدللّه اینطور نیست.(3)
آمریکا از اسلام سیلی خورده است نه از آقای رئیس جمهور
توطئۀ
خارجی علیه افراد نیست. افراد قابل توطئه نیستند، علیه اسلام است. افراد
قابل نیستند که امریکا توطئه کند به ضد این آدم، یا توطئه کند به ضد آن
آدم. امریکا میفهمد چه هست. امریکا به ضد اسلام است. او از اسلام صدمه
خورده است، نه از افراد، نه از فرد؛ او از اسلام سیلی خورده است، او از
ملتی که میگوید «اسلام» سیلی خورده است؛ نه از من سیلی خورده و نه از آقای
رئیسجمهور سیلی خورده و نه از اشخاصی که در مجلس هستند و نه دولتها، هیچ
کدام، از اینها سیلی نخورده است. از این زاغهنشینها سیلی خورده، از این
ملت سیلی خورده. و او در صدد است. اگر توطئه کند، بر ضد ملت توطئه میکند،
نه اینکه بر ضد من یا بر ضد تو یا بر ضد او. خیر، این حرفها نیست در کار.
نباید
گول بخوریم از امریکا و از این مجالسی که درست کردهاند و تعزیه گردانی
میکنند برای خوردن ما، از آنها گول بخوریم. هر کس باید خودش قیام[کند]،
مسلمین باید خودشان قیام کنند در مقابل اینها. دنبال این نباشند که
دولتهایشان یک کاری بکنند. دولتها کاری نمیکنند. خودشان باید بکنند. دنبال
این نباشند که در آغوش آن یکی برویم برای نگهداری ما از آن یکی. خیر، همه
گرگند و همۀ شما را میخورند. باید خودتان حفظ کنید. توجه به خدا بکنید.(4)
هیچ لازم نیست رابطه داشته باشیم
[اگر
حکومت اسلامی بخواهد به این ترتیبی که هست پیش برود طبیعی است که اکثریتی
از کشورهای جهان با او مخالف خواهندبود و جز با دشمنی رفتار نخواهند کرد.
بنابراین اساس روابط خارجی شما و دوستانتان به چه شکل است و آیا شما به
دوستانی نیازمند هستید در روابط خارجی یا خیر؟]
اگر خارجیها بتوانند
بفهمند، ادراک کنند مسائل ما را، همانطور که ملتها وقتی ادراک کردند و
ادراک میکنند با ما موافقند. دولتها هم اگر ادراک کنند که ما چه میگوییم
با ما موافقند. اگر مقصود از روابط آن روابطی است که تا حالا بین ایران و
امریکا بوده است، در زمان شاه سابق بین ایران و امریکا بوده است، این روابط
نبوده است. این یک آقایی بوده با نوکرش هر کاری میخواسته، هر امری که
میکرده عمل میکرده. ما چنانچه بخواهیم اسلام را پیش ببریم دیگر نباید
نوکر باشیم. اگر نوکر نباشیم رابطهاش را با ما قطع میکند. ما از خدا
میخواهیم که رابطه قطع بشود. ما ذلت را نخواهیم پذیرفت برای خاطر اینکه یک
رابطه با یک ابرقدرت داشته باشیم. شرافتی نیست رابطه داشتن با امثال
امریکا. دولت امریکا یک شرافت انسانی معالأسف الآن ندارد که ما بخواهیم به
واسطۀ آن شرافت انسانیاش با آن رابطه داشته باشیم. دولتامریکا این است که
دارید میبینید که مظلوم را در هر جا پیدا میکند پوست میکند. هر جا
بتواند میرود و بمب سرشان میریزد. هر چه بتواند ذخایر ملتها را میبرد.
مابخواهیم روابط با اینها داشته باشیم؟ بهتر این است که ما با اینها روابط
نداشته باشیم. بهتر این است با آنهایی که میخواهند ما را بچاپند رابطه
نداشته باشیم تا یک وقتی که به خود بیایند و بفهمند شرق هم هست در عالم.
آن
روزی که بفهمند که شرق هم یک جایی هست که تمدن از او پیش آنها رفته است و
معالأسف خود شرق هم خودش را گم کرده است، آن روز ما روابط ممکن است پیدا
بکنیم. روابطی که متقابل باشد با هم. متعادل باشد با هم. و الاّ رابطهای
که اینطور باشد که سابق بود و آنطور باشد که اینها دلشان میخواهد، ما همچو
رابطهای را میخواهیم چه بکنیم؟
ما هرگز نمیخواهیم که رابطه با اینها
داشته باشیم. نه با اینها، نه با هر کس که بخواهد تحمیل به ما بکند. دول
اسلامی با ما روابط دارند آن هم تا حدی که روی مصالح اسلامی، روی مصالح
مسلمین باشد ما با آنها روابط داریم.
دولتی که بعد پیش میآید، تفاهم
کند با ما. اینطور نباشد که من در کاخ سفید نشستم وشما در کوخ نشستید و
کاخنشین با کوخنشین باید ارباب و رعیت باشد. اگر این کلمه را بردارند و
ما را همانطور که هستیم بفهمند، ادراک کنند ما ها را، ما با آنها چرا رابطه
نداشته باشیم؟ با دولت امریکاهم رابطه پیدا میکنیم. با همه جا. و امااگر
وضع اینطور باشد، ما میخواهیم چه کنیم که پیشقدم بشویم برای اینکه نوکری
کنیم؟! پیشقدم بشویم برای اینکه هم نوکری کنیم هم همه چیزمان را تقدیم
کنیم؟! آنوقت نوکر که میگرفتند یک اجرتی به او میدادند. اینها نوکر
میگیرند و همه چیزش را هم میگیرند. ما میخواهیم چه کنیم با اینها رابطه
داشته باشیم؟ هیچ لازم نیست رابطه داشته باشیم.