بدون تردید با توجه به شکست سناریوی ریاض، واشنگتن و تلآویو در لبنان، انتخابات عراق مورد نظر خواهد بود تا بتوانند در آنجا اوضاع را به نفع خود هدایت کنند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از وطن امروز، نتایج انتخابات لبنان را باید بیسابقه دانست، چرا که این دوره از انتخابات پارلمانی تابع قانون جدید بود و علاوه بر آن توپخانه رسانهای ایالات متحده، عربستان و رژیم صهیونیستی در طول چند ماه اخیر مدام در حال تبلیغ علیه حزبالله و متحدان آن بودند. آنها همواره در تبلیغات خود این خط را القا میکردند که مقاومت لبنان شکست میخورد یا حداکثر میزان آرای برابر را به دست خواهد آورد که این تنها قسمتی از جنگ بیوقفه آنها علیه حزبالله به حساب میآمد.
ائتلاف حزبالله و جنبش امل در مناطق شیعهنشین توانست صندوق آرا را به نفع این جریان سنگین کند و در مناطق مسیحیان، اهل تسنن و دروزیها نیز آنها که همپیمان مقاومت لبنان بودند دارای آرای بالایی بودند. این در حالی است که برآورد آمریکا این بود که حزبالله در مناطق شیعهنشین بویژه در بعلبک نمیتواند آرای بالایی را کسب کند اما چنین حالتی اتفاق نیفتاد و همپیمانان آن آرای قابل قبولی را به دست آوردند. از اینرو نامزدهای منتسب به طیف شیعیان به غیر از یک نفر، همگی وارد پارلمان لبنان شدند که آن یک نفر هم با اختلاف 400 رای در محله مسیحیان از ورود به مجلس باز ماند.
نکته بسیار مهم این است که برخی از همپیمانان سنی المستقبل در بیروت به جناح حزبالله متمایل شدند؛ به عنوان مثال «عصامه السعد» در شهر صیدا که زادگاه سعد حریری به حساب میآید توانست از جناح اهل تسنن وارد پارلمان شود. در شهر طرابلس، «اشرف ریفی» رئیس سابق پلیس لبنان که مواضع مخالف حزبالله دارد و حتی رقیب حریری به حساب میآمد، نتوانست وارد پارلمان شود و در نهایت همپیمان حزبالله در این شهر پیروز شد. از این جهت چهره حزبالله میان طیفهای مذهبی و اقوام مختلف لبنان باعث شد آرا به صندوق آن ریخته شود؛ تا جایی که مسیحیان لبنان خود را مدیون پاکسازی عرسال در شمال این کشور توسط مقاومت میدانند و رای خود را به نفع همپیمانان حزبالله به صندوق ریختند.
از این جهت مقاومت لبنان و متحدان آن توانستند از 128 کرسی پارلمان، 67 کرسی را به دست بیاورند که از حد نصاب بالاتر است؛ در مقابل جریان اهل تسنن 10 کرسی را از دست داد اما به هر حال بر اساس قانون اساسی لبنان، نخستوزیر این کشور از طیف سنیها انتخاب خواهد شد و به این ترتیب حریری در مقام نخستوزیری ابقا خواهد شد.
تهدیدها و فرصتها
انتخابات اخیر توسط دولت حریری برگزار شد و وزیر کشور لبنان هم صحت و سلامت آن را تایید کرد و تنها تشکیل دولت ائتلافی است که کمی به درازا کشیده خواهد شد و آن هم امری طبیعی در لبنان به حساب میآید. از اینرو در داخل خاک لبنان، تهدید بالفعل و فوری وجود نخواهد داشت و تنها چند نقطه از مرز مشترک با سوریه آلوده به ویروس تکفیر است که آنهم با حضور مقاومت و هماهنگی با ارتش سوریه بزودی در دستور پاکسازی قرار خواهد گرفت. در عرصه خارجی و منطقهای آنچه در روزهای آینده اتفاق خواهد افتاد، عملیات روانی اسرائیل، آمریکا و عربستان علیه لبنان و متحدان آن خواهد بود، چرا که آنها پیروزی مقاومت لبنان را بر انتخابات عراق تاثیرگذار میبینند؛ تا جایی که پس از انتشار خبر پیروزی حزبالله شاهد هدف قرار دادن کاخ ریاستجمهوری یمن توسط عربستان بودیم که دقیقاً انحراف افکار عمومی هدف اصلی این حمله هوایی بود.
بدون تردید با توجه به شکست سناریوی ریاض، واشنگتن و تلآویو در لبنان، انتخابات عراق مورد نظر خواهد بود تا بتوانند در آنجا اوضاع را به نفع خود هدایت کنند. سفارتخانهها و کنسولگریهای ایالات متحده و عربستان در عراق از ماهها قبل دست به کار شدهاند و به دنبال آن هستند تا شیعیان و نامزدهای آنها را به سمت کاندیداهای خود در بغداد سوق دهند که «ایاد علاوی» یکی از آنها خواهد بود، چرا که حشدالشعبی همانند حزبالله مانع اصلی بر سر تامین منافع غربیها در عراق به حساب میآید و آنها با همراهی عربستان به دنبال تاثیرگذاری بر ائتلافهای شکل گرفته در عراق هستند.
ائتلاف حزبالله و جنبش امل در مناطق شیعهنشین توانست صندوق آرا را به نفع این جریان سنگین کند و در مناطق مسیحیان، اهل تسنن و دروزیها نیز آنها که همپیمان مقاومت لبنان بودند دارای آرای بالایی بودند. این در حالی است که برآورد آمریکا این بود که حزبالله در مناطق شیعهنشین بویژه در بعلبک نمیتواند آرای بالایی را کسب کند اما چنین حالتی اتفاق نیفتاد و همپیمانان آن آرای قابل قبولی را به دست آوردند. از اینرو نامزدهای منتسب به طیف شیعیان به غیر از یک نفر، همگی وارد پارلمان لبنان شدند که آن یک نفر هم با اختلاف 400 رای در محله مسیحیان از ورود به مجلس باز ماند.
نکته بسیار مهم این است که برخی از همپیمانان سنی المستقبل در بیروت به جناح حزبالله متمایل شدند؛ به عنوان مثال «عصامه السعد» در شهر صیدا که زادگاه سعد حریری به حساب میآید توانست از جناح اهل تسنن وارد پارلمان شود. در شهر طرابلس، «اشرف ریفی» رئیس سابق پلیس لبنان که مواضع مخالف حزبالله دارد و حتی رقیب حریری به حساب میآمد، نتوانست وارد پارلمان شود و در نهایت همپیمان حزبالله در این شهر پیروز شد. از این جهت چهره حزبالله میان طیفهای مذهبی و اقوام مختلف لبنان باعث شد آرا به صندوق آن ریخته شود؛ تا جایی که مسیحیان لبنان خود را مدیون پاکسازی عرسال در شمال این کشور توسط مقاومت میدانند و رای خود را به نفع همپیمانان حزبالله به صندوق ریختند.
از این جهت مقاومت لبنان و متحدان آن توانستند از 128 کرسی پارلمان، 67 کرسی را به دست بیاورند که از حد نصاب بالاتر است؛ در مقابل جریان اهل تسنن 10 کرسی را از دست داد اما به هر حال بر اساس قانون اساسی لبنان، نخستوزیر این کشور از طیف سنیها انتخاب خواهد شد و به این ترتیب حریری در مقام نخستوزیری ابقا خواهد شد.
تهدیدها و فرصتها
انتخابات اخیر توسط دولت حریری برگزار شد و وزیر کشور لبنان هم صحت و سلامت آن را تایید کرد و تنها تشکیل دولت ائتلافی است که کمی به درازا کشیده خواهد شد و آن هم امری طبیعی در لبنان به حساب میآید. از اینرو در داخل خاک لبنان، تهدید بالفعل و فوری وجود نخواهد داشت و تنها چند نقطه از مرز مشترک با سوریه آلوده به ویروس تکفیر است که آنهم با حضور مقاومت و هماهنگی با ارتش سوریه بزودی در دستور پاکسازی قرار خواهد گرفت. در عرصه خارجی و منطقهای آنچه در روزهای آینده اتفاق خواهد افتاد، عملیات روانی اسرائیل، آمریکا و عربستان علیه لبنان و متحدان آن خواهد بود، چرا که آنها پیروزی مقاومت لبنان را بر انتخابات عراق تاثیرگذار میبینند؛ تا جایی که پس از انتشار خبر پیروزی حزبالله شاهد هدف قرار دادن کاخ ریاستجمهوری یمن توسط عربستان بودیم که دقیقاً انحراف افکار عمومی هدف اصلی این حمله هوایی بود.
بدون تردید با توجه به شکست سناریوی ریاض، واشنگتن و تلآویو در لبنان، انتخابات عراق مورد نظر خواهد بود تا بتوانند در آنجا اوضاع را به نفع خود هدایت کنند. سفارتخانهها و کنسولگریهای ایالات متحده و عربستان در عراق از ماهها قبل دست به کار شدهاند و به دنبال آن هستند تا شیعیان و نامزدهای آنها را به سمت کاندیداهای خود در بغداد سوق دهند که «ایاد علاوی» یکی از آنها خواهد بود، چرا که حشدالشعبی همانند حزبالله مانع اصلی بر سر تامین منافع غربیها در عراق به حساب میآید و آنها با همراهی عربستان به دنبال تاثیرگذاری بر ائتلافهای شکل گرفته در عراق هستند.