شهدا و استکبار جهانی
ما زیر بار سختیها و مشکلات و دشواریها قد خم نمیکنیم؛ ما راستقامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سر پا نیستیم که یا کشته ...
به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ صبح امروز و در حاشیه بازگشت رئیس جمهور به ایران اسلامی برخی شعار «صلی علی محمد بوی بهشتی آمد» سردادند، از همین رو لازم است برخی از مواضع این شهید سعید در قبال آمریکا را مرور کنیم.
بخشی از سخنرانی شهید بهشتی که تنها چهار روز پس از هجوم نظامی ناکام آمریکا به ایران (ماجرای طبس) و در اوج فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا به نظام اسلامی است را با هم مرور می کنیم:
«چند روز قبل سفیر انگلیس آمده بود می گفت: "بفرمایید تا کی می خواهید این گروگان ها را نگه دارید؟" گفتم تکلیف اینها راکه روشن کردیم، چند بار می پرسید؟ تکلیف اینها با نمایندگان امت و مردم در مجلس شوراست. آیا از این بهتر هم می شود؟ مگر اینجا به اینها بد می گذرد؟ شما جوان ما را در زندان های آمریکا کشتید، اما اینها در هتل سفارت زندگی می کنند، دیگر چه مرگتان است؟ در این مدت سعی شده است با اینها رفتاری متناسب با اخلاق اسلامی داشته باشند؛ اما این هم واقعاً مصیبت است که بهترین بچه های این امت، پنج، شش ماه است که ناچار شده اند که نگهبان پنجاه تا آمریکایی باشند. ...
سفیر انگلیس گفت: "ولی دولت آمریکا نمی تواند تا دو ماه دیگر صبر کند." به او گفتم اینها خودشان می توانند صبر کنند یا می توانند صبر نکنند، ولی ملت ما گفتند ما تصمیم را خودمان می گیریم و خودشان دارند می گیرند.گفت: "خیلی غیر واقع بینانه با مسائل سیاسی برخورد می کنید." گفتم همین جورهاست، ما قرار است آرمان طلبانه با مسائل برخورد کنیم. انقلاب ما انقلاب آرمان هاست نه انقلاب تسلیم به واقعیت ها. ما انقلاب کردیم که واقعیت ها را عوض کنیم، نه اینکه واقعیت ها را هرچه هست بپذیریم.
صحبت از محاصره اقتصادی کرد. گفتم: ما از همان اول قرارمان بر این بود که انقلاب پیش برود و ما همان نان و پنیر خودمان که توی همین مملکت به دست می آید می خوریم؛ خدا هم در این دو ساله [پس از پیروزی انقلاب] برکت داده است. مژده باد بر امام، تا الآن محصول گندم ایران نسبت به سال گذشته بسیار عالی تر شده است. ان شاء الله سیاست ما بر این است که حتی اگر قرار شود روزی همه مردم، نان خالی نوش جان کنند، ولی با آمریکا بجنگند.
آخرین بار سفیر انگلیس اوقاتش تلخ شد و یکه خورده گفت : "آمریکا دخالت نظامی خواهد کرد. "گفتم ما از خیلی وقت پیش برای دخالت نظامی آمریکا آماده ایم. خلاف انتظار ما نیست، ولی هر سرباز آمریکایی که به داخل مرزهای ایران بیاید، میان مردم ما یک جا بیشتر برایش نیست و آن هم گور زیر خاک است؛ البته حالا فرمان خدا یک جای دیگر برایشان پیش بینی کرده بود و آن ذغال گردیدن و سوخته شدن بود.
سفیر انگلیس گفت: "این ممکن است به یک جنگ تمام عیار تبدیل بشود." گفتم آن هم جنگ یک ملت فداکار با ایمان با کمترین سلاح با دشمن مجهز به آخرین سلاح خواهد بود. نخواستم به او بگویم مگر آمریکا تجربه ویتنام را به این زودی فراموش کرد؟ ایران اگر ایران اسلامی است، برتر از ویتنام است.
ما زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم؛ ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سر پا نیستیم که یا کشته بشویم یا زخم بخوریم و بر خاک بیافتیم و الّا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند.
... برادران و خواهران، شما چگونه می خواهید برخورد کنید؟ از اینکه با مشت جلوی توپ و تانک و مسلسل می رفتید و فریاد می زدید که «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد» پشیمان که نیستید؟ از این حماسه افتخار آمیز که در فرهنگ مبارزات بشری به وجود آوردید، احساس سر افرازی می کنید. چیزی که مایه سرافرازی است، باید دوام داشته باشد و از بین نرود: ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین.
نترسید و سست نشوید و حتی دچار غم و غصه هم نشوید؛ غم چه چیز؟ اگر غم جان است، که ما نباید غم جان بخوریم. غم جان یا غم نان و یا زن و یا فرزند و کسب و کار است؟ اگر هم غم انقلاب است، به شما بگویم انقلاب با چهره ها و دل های افسرده تضمین نمی شود، بلکه با دلهای پرشور و چهره های شاداب تضمین می شود. این چیزی است که از شما می خواهم و خودم نیز به آن عمل می کنم. این است هیچ کس مرا در این دورهی نشیب و فراز انقلاب در سختترین شرایط نتوانسته است با قیافهی افسرده ببیند، چرا افسرده باشیم؟ ما که به دنبال «احدی الحسنیین» هستیم (یا شهادت یا پیروزی) دیگر چرا افسردگی؟ اگر چهره ها شاداب باشد و با نشاط باشید، آن وقت شعارتان همین است که آمریکا و مزدوران او هیچ غلطی نمی توانند بکنند. ما در زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم. ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سرپا نیستیم که کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم. و الّا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند.»
* منبع: بخشی از سخنرانی روز 9 اردیبهشت 59 در مسجد حضرت ابوالفضل، به نقل از سخنرانی ها و
مصاحبه های آیت الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی، چاپ مرکز اسناد انقلاب
اسلامی، جلد 1، صفحات 553 تا 555.
بخشی از سخنرانی شهید بهشتی که تنها چهار روز پس از هجوم نظامی ناکام آمریکا به ایران (ماجرای طبس) و در اوج فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا به نظام اسلامی است را با هم مرور می کنیم:
«چند روز قبل سفیر انگلیس آمده بود می گفت: "بفرمایید تا کی می خواهید این گروگان ها را نگه دارید؟" گفتم تکلیف اینها راکه روشن کردیم، چند بار می پرسید؟ تکلیف اینها با نمایندگان امت و مردم در مجلس شوراست. آیا از این بهتر هم می شود؟ مگر اینجا به اینها بد می گذرد؟ شما جوان ما را در زندان های آمریکا کشتید، اما اینها در هتل سفارت زندگی می کنند، دیگر چه مرگتان است؟ در این مدت سعی شده است با اینها رفتاری متناسب با اخلاق اسلامی داشته باشند؛ اما این هم واقعاً مصیبت است که بهترین بچه های این امت، پنج، شش ماه است که ناچار شده اند که نگهبان پنجاه تا آمریکایی باشند. ...
سفیر انگلیس گفت: "ولی دولت آمریکا نمی تواند تا دو ماه دیگر صبر کند." به او گفتم اینها خودشان می توانند صبر کنند یا می توانند صبر نکنند، ولی ملت ما گفتند ما تصمیم را خودمان می گیریم و خودشان دارند می گیرند.گفت: "خیلی غیر واقع بینانه با مسائل سیاسی برخورد می کنید." گفتم همین جورهاست، ما قرار است آرمان طلبانه با مسائل برخورد کنیم. انقلاب ما انقلاب آرمان هاست نه انقلاب تسلیم به واقعیت ها. ما انقلاب کردیم که واقعیت ها را عوض کنیم، نه اینکه واقعیت ها را هرچه هست بپذیریم.
صحبت از محاصره اقتصادی کرد. گفتم: ما از همان اول قرارمان بر این بود که انقلاب پیش برود و ما همان نان و پنیر خودمان که توی همین مملکت به دست می آید می خوریم؛ خدا هم در این دو ساله [پس از پیروزی انقلاب] برکت داده است. مژده باد بر امام، تا الآن محصول گندم ایران نسبت به سال گذشته بسیار عالی تر شده است. ان شاء الله سیاست ما بر این است که حتی اگر قرار شود روزی همه مردم، نان خالی نوش جان کنند، ولی با آمریکا بجنگند.
آخرین بار سفیر انگلیس اوقاتش تلخ شد و یکه خورده گفت : "آمریکا دخالت نظامی خواهد کرد. "گفتم ما از خیلی وقت پیش برای دخالت نظامی آمریکا آماده ایم. خلاف انتظار ما نیست، ولی هر سرباز آمریکایی که به داخل مرزهای ایران بیاید، میان مردم ما یک جا بیشتر برایش نیست و آن هم گور زیر خاک است؛ البته حالا فرمان خدا یک جای دیگر برایشان پیش بینی کرده بود و آن ذغال گردیدن و سوخته شدن بود.
سفیر انگلیس گفت: "این ممکن است به یک جنگ تمام عیار تبدیل بشود." گفتم آن هم جنگ یک ملت فداکار با ایمان با کمترین سلاح با دشمن مجهز به آخرین سلاح خواهد بود. نخواستم به او بگویم مگر آمریکا تجربه ویتنام را به این زودی فراموش کرد؟ ایران اگر ایران اسلامی است، برتر از ویتنام است.
ما زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم؛ ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سر پا نیستیم که یا کشته بشویم یا زخم بخوریم و بر خاک بیافتیم و الّا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند.
... برادران و خواهران، شما چگونه می خواهید برخورد کنید؟ از اینکه با مشت جلوی توپ و تانک و مسلسل می رفتید و فریاد می زدید که «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد» پشیمان که نیستید؟ از این حماسه افتخار آمیز که در فرهنگ مبارزات بشری به وجود آوردید، احساس سر افرازی می کنید. چیزی که مایه سرافرازی است، باید دوام داشته باشد و از بین نرود: ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین.
نترسید و سست نشوید و حتی دچار غم و غصه هم نشوید؛ غم چه چیز؟ اگر غم جان است، که ما نباید غم جان بخوریم. غم جان یا غم نان و یا زن و یا فرزند و کسب و کار است؟ اگر هم غم انقلاب است، به شما بگویم انقلاب با چهره ها و دل های افسرده تضمین نمی شود، بلکه با دلهای پرشور و چهره های شاداب تضمین می شود. این چیزی است که از شما می خواهم و خودم نیز به آن عمل می کنم. این است هیچ کس مرا در این دورهی نشیب و فراز انقلاب در سختترین شرایط نتوانسته است با قیافهی افسرده ببیند، چرا افسرده باشیم؟ ما که به دنبال «احدی الحسنیین» هستیم (یا شهادت یا پیروزی) دیگر چرا افسردگی؟ اگر چهره ها شاداب باشد و با نشاط باشید، آن وقت شعارتان همین است که آمریکا و مزدوران او هیچ غلطی نمی توانند بکنند. ما در زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم. ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سرپا نیستیم که کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم. و الّا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند.»
* منبع: بخشی از سخنرانی روز 9 اردیبهشت 59 در مسجد حضرت ابوالفضل، به نقل از سخنرانی ها و
مصاحبه های آیت الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی، چاپ مرکز اسناد انقلاب
اسلامی، جلد 1، صفحات 553 تا 555.