یادم نمیرود خبرنگاری که توی خیابان عکس شهید همت و شهید آوینی را نشان بچه های مدرسه ای و دانشجوها و حتی نسل زمان جنگ می داد و سوال می کرد اینان را میشناسید و بودند کسانی که هنوز شهید همت را نمی شناختند و شهید آوینی را با شهید چمران اشتباه می گرفتند!
سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ همه چیز به چشممان عادی شده، روزها بیاید و برود و یادی از شهدا نکنیم آنقدر در روزمرگیها گم شدیم و خودمان را درگیر حاشیه ها کردیم که اصل یادمان رفت. هفته دفاع مقدس آزمونی بزرگ برای گلچین کردن بهترین جوانان کشور می آید و می رود و ما برای شناساندن شهدامان کاری نمی کنیم جز چسباندن چند پوستر و بنر و برگزاری همایش. هفته ای که می بایست مختص شهدا و خانواده هایشان باشد فقط با بردن اسمشان و پخش فیلم های تکراری؛ خاطرات و رشادت ها و فداکاری هاشان را میسپاریم به گنجینه تاریخ تا خاک بخورند آنوقت برای کار فرهنگی با هزینه های سرسام آور و خرج های پر زرق و برق به برگزاری همایش اکتفا می کنیم که عملا نه سودی برای خانواده ایثارگران و شهدا دارد نه دردی از دردهای بی شمار فرهنگی کشور درمان می کند.
یادم نمی رود خبرنگاری که توی خیابان عکس شهید همت و شهید آوینی را نشان بچه های مدرسه ای و دانشجوها و حتی نسل زمان جنگ می داد و سوال می کرد اینان را میشناسید و بودند کسانی که هنوز شهید همت را نمی شناختند و شهید آوینی را با شهید چمران اشتباه می گرفتند!حرف از کمبود بودجه و ظرفیت نیست. حرف، درد شهداست. غربت آنان در سرزمینی که جایش جایش خونشان ریخته شد تا سرفراز زندگی کنیم. هنوز هم جانبازان در این دیار غریبند، نه در هیچ یک از روزهای سال سراغشان را می گیریم نه دردشان را دوا میکنیم و فقط هفته دفاع مقدس و روز جانباز برای رفع تکلیف سری به آنها میزنیم تا باری از روی دوشمان برداشته شود.
و این درد سالیان سال عمیق تر می شود. برای بستنش هیچ اقدام ریشه ای نمی کنیم فقط نشسته ایم و تماشا می کنیم تا مادران شهید از بین ما بروند و جانبازان شهید شوند تا یادمان بیوفتد هنوز نسل جنگ هستند، اگر شهید نیست مادرانشان که هستند یادگاران جنگ و جانبازان که هستند.
بدون ثبت خاطره ای از آنان یا شنیدن درد دلشان همه سالها برای درمان این درد فقط به مسکن ها بسنده کردیم و امروز باید نسلی را ببینیم که با گذشت سه دهه از جنگ و یادگارانش حتی از شهدای شاخص دفاع مقدس تصویرشان را هم نمی شناسند.
همایش ها به اسم هفته دفاع مقدس تنها بار سنگین هزینه ها را به دوش برگزار کنندگان آن میگذارد بدون اینکه مشکلی، دردی حل شود یا حتی نام و یاد خاطره شهدا زنده شود. همایشی که به اسم شهدای آبادان و سالروز شکست حصر آبادان برگزار شد و آنچه دیده نشد تقدیر و تجلیل از مادران شهدا یا خانواده های آنان بود گویی شهدا در مجلس خودشان هم غریبند. چه خانواده هایی که با دادن چندین شهید باعث فخر و مباهات ایران اسلامی شدند و در گوشه ای از این سرزمین بدون اینکه کسی ازشان یادی کند زندگی میکنند و در جایی که میبایست نام و یادشان زینت بخش مراسم شود و خاطره ای از زبانشان بشنویم نشانی از آنان پیدا نمی کنیم و تنها یکی در میان به بردن اسمشان و اهدای هدایای گران قیمت به دیگران بسنده می کنیم و اولویت به اصطلاح کار فرهنگی قرار می دهیم.
باید اعتراف کنیم حق دارند اگر بچه های ما همت ها و آوینی ها را نشناسند وقتی مقدسات ما جایش را به تجملات می دهد و شهدا را با مسئولان تاق می زنیم!
یادم نمی رود خبرنگاری که توی خیابان عکس شهید همت و شهید آوینی را نشان بچه های مدرسه ای و دانشجوها و حتی نسل زمان جنگ می داد و سوال می کرد اینان را میشناسید و بودند کسانی که هنوز شهید همت را نمی شناختند و شهید آوینی را با شهید چمران اشتباه می گرفتند!حرف از کمبود بودجه و ظرفیت نیست. حرف، درد شهداست. غربت آنان در سرزمینی که جایش جایش خونشان ریخته شد تا سرفراز زندگی کنیم. هنوز هم جانبازان در این دیار غریبند، نه در هیچ یک از روزهای سال سراغشان را می گیریم نه دردشان را دوا میکنیم و فقط هفته دفاع مقدس و روز جانباز برای رفع تکلیف سری به آنها میزنیم تا باری از روی دوشمان برداشته شود.
و این درد سالیان سال عمیق تر می شود. برای بستنش هیچ اقدام ریشه ای نمی کنیم فقط نشسته ایم و تماشا می کنیم تا مادران شهید از بین ما بروند و جانبازان شهید شوند تا یادمان بیوفتد هنوز نسل جنگ هستند، اگر شهید نیست مادرانشان که هستند یادگاران جنگ و جانبازان که هستند.
بدون ثبت خاطره ای از آنان یا شنیدن درد دلشان همه سالها برای درمان این درد فقط به مسکن ها بسنده کردیم و امروز باید نسلی را ببینیم که با گذشت سه دهه از جنگ و یادگارانش حتی از شهدای شاخص دفاع مقدس تصویرشان را هم نمی شناسند.
همایش ها به اسم هفته دفاع مقدس تنها بار سنگین هزینه ها را به دوش برگزار کنندگان آن میگذارد بدون اینکه مشکلی، دردی حل شود یا حتی نام و یاد خاطره شهدا زنده شود. همایشی که به اسم شهدای آبادان و سالروز شکست حصر آبادان برگزار شد و آنچه دیده نشد تقدیر و تجلیل از مادران شهدا یا خانواده های آنان بود گویی شهدا در مجلس خودشان هم غریبند. چه خانواده هایی که با دادن چندین شهید باعث فخر و مباهات ایران اسلامی شدند و در گوشه ای از این سرزمین بدون اینکه کسی ازشان یادی کند زندگی میکنند و در جایی که میبایست نام و یادشان زینت بخش مراسم شود و خاطره ای از زبانشان بشنویم نشانی از آنان پیدا نمی کنیم و تنها یکی در میان به بردن اسمشان و اهدای هدایای گران قیمت به دیگران بسنده می کنیم و اولویت به اصطلاح کار فرهنگی قرار می دهیم.
باید اعتراف کنیم حق دارند اگر بچه های ما همت ها و آوینی ها را نشناسند وقتی مقدسات ما جایش را به تجملات می دهد و شهدا را با مسئولان تاق می زنیم!
یکی از رزمندگان آبادان که در مراسم فوق حضور داشتند، کامنتی را ذیل یکی از پستهای وبلاگم در خصوص مراسم فوق ارسال کرده اند:
http://abadanman.persianblog.ir/comments/249080/13474367/
http://bashahidan.blogfa.com/post-636.aspx