دو زندانی سابقهدار نقشه سرقت محمولههای باری را در زندان کلید زدند. آنها بعد از آزادی باندی را تشکیل داده و با حمله مسلحانه به پیکهای موتوری، اموال و کالاهایی را که آنها حمل میکردند، میدزدیدند.
به گزارش شهدای ایران ، اوایل زمستان سال گذشته مردی با حضور در اداره یکم پلیس آگاهی تهران از دو مرد به اتهام تهدید به قتل و سرقت محموله پوشاکش شکایت کرد.
شاکی به افسر تحقیق گفت: من پیک موتوری هستم و محمولههای باری را در سطح تهران جا به جا میکنم. عصردیروز یک بسته پوشاک را که ارزش 50 میلیون تومانی داشت از مغازهداری در بازار تحویل گرفتم تا به فرد دیگری در یکی از محلههای مرکزی شهر تحویل دهم. در میانه راه دو مرد که راکبان موتورسیکلت بودند راه را بر من سد کردند. آنها به زور مرا متوقف و بعد از پیاده کردنم محموله پوشاک را دزدیدند. دو مرد دیگر هم آنها را هنگام این سرقت اسکورت میکردند. سارقان کلت به دست داشتند و با آن مرا به مرگ تهدید کردند. زمانی که در برابرشان مقاومت کردم، به چشمانم اسپری اشکآور زدند و بعد از سرقت فرار کردند و نتوانستم آنها را تعقیب کنم.
با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات ماموران برای شناسایی و دستگیری سارقان فراری در حالی ادامه داشت که افراد دیگری که پیک موتوری یا مالکان اموال سرقتی بودند با حضور در پلیس آگاهی شکایتهای جدیدی را مطرح کردند.
تحقیقات از این افراد نشان میداد آنها نیز در دام سارقان تحت تعقیب گرفتار شدهاند. همچنین معلوم شد سارقان مسلح محمولههای کفش، پوشاک، پلیاستیشن و قطعات رایانهای و ....... را به سرقت بردهاند و ارزش اموال سرقتی از 50 تا صد میلیون تومان است.
در ادامه مدیران چند فروشگاه اینترنتی هم با حضور در پلیس آگاهی از سارقانی شکایت کردند.
تحقیقات از این افراد نشان میداد آنها اقلام و کالاهای فروختهشده را از طریق پیک موتوری برای مشتریان خود ارسال میکردهاند. چند نفر به آنها سفارش کالا دادهاند اما زمانی که پیک موتوریشان کالاها را برای آنها بردهاند، مورد حمله افراد مسلح قرار گرفتهاند و اموالی که برای فروش برده بودند به سرقت رفته است. بعد از آن هم خبری از خریداران نشده و گمان میکنند سارقان همان سفارشدهندگان کالاها بودند. با افزایش این شکایتها روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. تحقیقات پلیسی برای دستگیری سارقان مسلح ادامه داشت تا اینکه با گذشت پنج ماه از این سرقتهای سریالی ماموران به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد، افرادی برخی اموال و کالاهای سرقتی را که مربوط به شرکتها و برندهای خاص بوده وارد بازار تهران کردهاند و در حال فروش آن هستند. چهارمرد جوان در ارتباط با فروش این محمولههای سرقتی نقش داشتند.
جستوجوها برای دستگیری آنها آغاز شد تا اینکه روزهای پایانی هفته گذشته ماموران رد یکی از این افراد را به دست آوردند و با هماهنگی قضایی، وی حوالی محله یافتآباد دستگیر شد .
متهم جوان در بازجویی پلیسی اظهاراتی ضد و نقیض مطرح کرد اما زمانی که در مواجهه حضوری با موتورسواران قرار گرفت، شناسایی شد.
با فاش شدن راز سرقتهای متهم جوان، او بناچار سکوت خود را شکست و به این دزدهای سریالی با همدستی سه نفر از دوستانش اعتراف کرد.
سرکرده باند در اعترافاتش گفت: من مدتی به اتهام سرقت در زندان بودم که آنجا با مردی دوست شدم که به خاطر سرقت و کلاهبرداری به زندان افتاده بود. همان جا با هم تصمیم گرفتیم باندی را برای سرقت تشکیل دهیم و برای خودمان کار کنیم تا پول بیشتری نصیبمان شود که او نیز قبول کرد. بنابراین نقشه این دزدیها در زندان کلید خورد. چند ماه پیش از اجرای نقشه سرقتهایمان از زندان آزاد شدیم .
وی افزود: برای این که پول بیشتری از سرقتها نصیبمان شود،تصمیم گرفتیم از افراد بدون سابقه کیفری استفاده کنیم. بنابراین با دو پسر در پارکی آشنا شدیم. آن دو بیکار بودند که فریبشان داده و با خودمان همراهشان کردیم. با تشکیل این باند دو نفر سرقت را انجام میدادند و دو نفر دیگر آنها را اسکورت میکردند که در هر سرقت جای خود را عوض میکردیم. ابتدا در مقابل مراکز خرید و پاساژها تردد کرده و پیکهای موتوری را که با خودشان محموله میبردند شناسایی و بعد از تعقیب این افراد، با سلاح و اسپری اشکآور آنها را تهدید کرده و بعد از کتک زدن، محمولههایشان را سرقت میکردیم.
متهم گفت: علاوه برآن سفارش اینترنتی کالاها را به شرکتها میدادیم، زمانی که کالا را برایمان ارسال میکردند، پیکهای موتوری را به محلههای خلوت میکشاندیم و به جای پرداخت پول محمولهها را که ارزش میلیونی داشت، سرقت میکردیم.
بعد از سرقتها اموال و کالاها را به قیمتهای پایینتر میفروختیم. اما برخی از اموال برند خاص داشتند و باید مشتری مناسب پیدا میکردیم که سر فروش آنها دستگیر شدم.
با اعتراف این متهم، سه همدست وی نیز در عملیات جداگانه پلیسی شناسایی و دستگیر شدند و به همدستی با سرکرده باند اعتراف کردند.
*جام جم
شاکی به افسر تحقیق گفت: من پیک موتوری هستم و محمولههای باری را در سطح تهران جا به جا میکنم. عصردیروز یک بسته پوشاک را که ارزش 50 میلیون تومانی داشت از مغازهداری در بازار تحویل گرفتم تا به فرد دیگری در یکی از محلههای مرکزی شهر تحویل دهم. در میانه راه دو مرد که راکبان موتورسیکلت بودند راه را بر من سد کردند. آنها به زور مرا متوقف و بعد از پیاده کردنم محموله پوشاک را دزدیدند. دو مرد دیگر هم آنها را هنگام این سرقت اسکورت میکردند. سارقان کلت به دست داشتند و با آن مرا به مرگ تهدید کردند. زمانی که در برابرشان مقاومت کردم، به چشمانم اسپری اشکآور زدند و بعد از سرقت فرار کردند و نتوانستم آنها را تعقیب کنم.
با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات ماموران برای شناسایی و دستگیری سارقان فراری در حالی ادامه داشت که افراد دیگری که پیک موتوری یا مالکان اموال سرقتی بودند با حضور در پلیس آگاهی شکایتهای جدیدی را مطرح کردند.
تحقیقات از این افراد نشان میداد آنها نیز در دام سارقان تحت تعقیب گرفتار شدهاند. همچنین معلوم شد سارقان مسلح محمولههای کفش، پوشاک، پلیاستیشن و قطعات رایانهای و ....... را به سرقت بردهاند و ارزش اموال سرقتی از 50 تا صد میلیون تومان است.
در ادامه مدیران چند فروشگاه اینترنتی هم با حضور در پلیس آگاهی از سارقانی شکایت کردند.
تحقیقات از این افراد نشان میداد آنها اقلام و کالاهای فروختهشده را از طریق پیک موتوری برای مشتریان خود ارسال میکردهاند. چند نفر به آنها سفارش کالا دادهاند اما زمانی که پیک موتوریشان کالاها را برای آنها بردهاند، مورد حمله افراد مسلح قرار گرفتهاند و اموالی که برای فروش برده بودند به سرقت رفته است. بعد از آن هم خبری از خریداران نشده و گمان میکنند سارقان همان سفارشدهندگان کالاها بودند. با افزایش این شکایتها روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. تحقیقات پلیسی برای دستگیری سارقان مسلح ادامه داشت تا اینکه با گذشت پنج ماه از این سرقتهای سریالی ماموران به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد، افرادی برخی اموال و کالاهای سرقتی را که مربوط به شرکتها و برندهای خاص بوده وارد بازار تهران کردهاند و در حال فروش آن هستند. چهارمرد جوان در ارتباط با فروش این محمولههای سرقتی نقش داشتند.
جستوجوها برای دستگیری آنها آغاز شد تا اینکه روزهای پایانی هفته گذشته ماموران رد یکی از این افراد را به دست آوردند و با هماهنگی قضایی، وی حوالی محله یافتآباد دستگیر شد .
متهم جوان در بازجویی پلیسی اظهاراتی ضد و نقیض مطرح کرد اما زمانی که در مواجهه حضوری با موتورسواران قرار گرفت، شناسایی شد.
با فاش شدن راز سرقتهای متهم جوان، او بناچار سکوت خود را شکست و به این دزدهای سریالی با همدستی سه نفر از دوستانش اعتراف کرد.
سرکرده باند در اعترافاتش گفت: من مدتی به اتهام سرقت در زندان بودم که آنجا با مردی دوست شدم که به خاطر سرقت و کلاهبرداری به زندان افتاده بود. همان جا با هم تصمیم گرفتیم باندی را برای سرقت تشکیل دهیم و برای خودمان کار کنیم تا پول بیشتری نصیبمان شود که او نیز قبول کرد. بنابراین نقشه این دزدیها در زندان کلید خورد. چند ماه پیش از اجرای نقشه سرقتهایمان از زندان آزاد شدیم .
وی افزود: برای این که پول بیشتری از سرقتها نصیبمان شود،تصمیم گرفتیم از افراد بدون سابقه کیفری استفاده کنیم. بنابراین با دو پسر در پارکی آشنا شدیم. آن دو بیکار بودند که فریبشان داده و با خودمان همراهشان کردیم. با تشکیل این باند دو نفر سرقت را انجام میدادند و دو نفر دیگر آنها را اسکورت میکردند که در هر سرقت جای خود را عوض میکردیم. ابتدا در مقابل مراکز خرید و پاساژها تردد کرده و پیکهای موتوری را که با خودشان محموله میبردند شناسایی و بعد از تعقیب این افراد، با سلاح و اسپری اشکآور آنها را تهدید کرده و بعد از کتک زدن، محمولههایشان را سرقت میکردیم.
متهم گفت: علاوه برآن سفارش اینترنتی کالاها را به شرکتها میدادیم، زمانی که کالا را برایمان ارسال میکردند، پیکهای موتوری را به محلههای خلوت میکشاندیم و به جای پرداخت پول محمولهها را که ارزش میلیونی داشت، سرقت میکردیم.
بعد از سرقتها اموال و کالاها را به قیمتهای پایینتر میفروختیم. اما برخی از اموال برند خاص داشتند و باید مشتری مناسب پیدا میکردیم که سر فروش آنها دستگیر شدم.
با اعتراف این متهم، سه همدست وی نیز در عملیات جداگانه پلیسی شناسایی و دستگیر شدند و به همدستی با سرکرده باند اعتراف کردند.
*جام جم