هفته گذشته حسن روحانی، رئیسجمهور طی سخنانی در گردهمایی مدیران دولتی با لحنی انتقادآمیز، برخی مدیران و وزرا را خطاب قرار داد و از آنچه سکوت و ترس آنها مینامید انتقاد کرد. اهمیت این سخنان وقتی بیشتر میشود که بدانیم پیش از این نیز روحانی در مقطعی، باب انتقاد از وزرایش را باز کرد و در نهایت این اتفاق منجر به کنار گذاشتن بخشی از کابینه در دولت جدید شد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از جام جم، هفته گذشته حسن روحانی، رئیسجمهور طی سخنانی در گردهمایی مدیران دولتی با لحنی انتقادآمیز، برخی مدیران و وزرا را خطاب قرار داد و از آنچه سکوت و ترس آنها مینامید انتقاد کرد. اهمیت این سخنان وقتی بیشتر میشود که بدانیم پیش از این نیز روحانی در مقطعی، باب انتقاد از وزرایش را باز کرد و در نهایت این اتفاق منجر به کنار گذاشتن بخشی از کابینه در دولت جدید شد.
چرا علنی؟
وقتی رئیسجمهور نسبت به عملکرد اعضای کابینه یا برخی مدیران ارشد دولتی انتقاد دارد و این انتقادات را در یک جلسه علنی مطرح میکند، سوالات زیادی در ذهن مردم نقش میبندد که هدف از طرح این انتقادات از پشت تریبون رسمی چیست؟ آیا رئیسجمهور نمیتواند این انتقادات را در جلسات هیات دولت یا جلسات خصوصی با وزرایش مطرح کند؟
طبیعتا رئیسجمهور که عالیترین مقام اجرایی کشور است اگر نسبت به عملکرد وزیری نقد داشته باشد میتواند در خفا به او تذکر دهد و در صورت ادامه نارضایتی از عملکرد آن وزیر یا آن مدیر عالی، فرد دیگری را جایگزین او کند، اما وقتی نقد به وزرا و مدیران دولتی از سوی رئیس دولت در یک تریبون رسمی و علنی مطرح میشود، ناخودآگاه تحلیلها و تفسیرهای متفاوتی درباره این موضعگیری در فضای سیاسی کشور مطرح میشود.
اظهارات رئیسجمهور کشورمان در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت که چند روز قبل برگزار شد از همین جنس بود؛ جایی که او در بخشی از سخنان خود به نقد عملکرد برخی مدیران دولتی پرداخت که به اعتقاد او آنطور که باید و شاید در میدان حاضر نیستند. رئیسجمهور در بخشهایی از این سخنرانی با لحنی همراه با تلخی و تندی خطاب به مدیران دولت گفت: «مدیران دولتی روزه سکوت گرفتهاند. نمیدانم چه کسی به آنها گفته؟ نمیدانم از چه میترسند. هر مدیری باید به وظیفهاش عمل کند و اگر میترسد و نمیتواند یا از اخم این و آن هراس دارد، کنار برود.»
انتقاد از انتقادات روحانی
انتقاد از عملکرد فعلی مدیران توسط روحانی و تهییج آنها به در میان گذاشتن مشکلات با مردم، واکنشهای زیادی به همراه داشت؛ صادق زیباکلام در مطلبی نوشت «جناب آقای روحانی! نخستین مدیر دولتی که باید «روزه سکوت» را بشکند خود جنابعالی هستید. خود حضرتعالی چرا ده ماه است پیرامون مشکلات و مسائل جدی کشور سکوت کردهاید؟ بنده بارها از جنابعالی پرسیدهام چرا در گفتوگوهایتان با مردم اینقدر سطحی حرف میزنید و مشکلات واقعی را با مردم در میان نمیگذارید؟»
در سوی دیگر، محمدجواد لاریجانی در مصاحبهای میگوید: «متأسفانه باید بگویم برداشت از صحبت آقای رئیسجمهور، نوعی تهدید وزراست، به این معنی که وی میگوید، اگر حاضر نیستید از مواضع و آرای رئیسجمهور و سیاستها و تصمیمگیریهایش دفاع علنی کنید، بهتر است از کابینه بروید.»
«پاشنهورکشیدهها»
و «لخلخکنها!»
همانطور که گفته شد رفتار رئیسجمهور در انتقاد علنی از وزرایش قبلا هم سابقه داشته است. نمونه واضح آن به خرداد 96 بر میگردد، زمانی که روحانی تازه از رقابت سخت در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم فارغ شده بود. او در یک ضیافت افطار با وزرا و برخی مدیران بار دیگر بحث همراهی وزرا با رئیسجمهور و خط مشی دولت را مطرح کرد: «همه در دولت زحمت کشیدند، اما همه هم یکجور نبودند؛ مختلف بودند. برخی با همه توان آمدند. ما روستایی هستیم و به تعبیر ما بعضیها گیوه را ورکشیدند و آستین را بالا زدند و به میدان آمدند، اما برخی پاشنه گیوهشان خوابیده بود و آن را ورنکشیدند و لخلخ کردند و یک مقدار راه و مسیر را آمدند و زحمت کشیدند. سعی آنها هم مشکور است. یک عدهای وقتی به دولت حمله میشد، با همه قدرت و همه وجودشان دفاع کردند، اما یک عده زمانی که در تنگنای 30 خبرنگار قرار میگرفتند، یک کلمهای میفرمودند. اینها حرف نمیزدند و سینه سپر نمیکردند. اینگونه نمیشود؛ ما بار سنگینی بر دوش داریم. هرکس آماده است باید این بار را به دوش بگیرد. وی افزود: یک عده وقتی به دولت حمله میشد، با همه قدرت آمدند دفاع کردند، با همه وجودشان دفاع کردند. بعضیها سختشان بود دفاع کنند، خیلی نرم حرف میزدند و آرام.»
بهدنبال طرح این اظهارات که چند روز پس از مراسم و بهصورت غیررسمی منتشر شد، تحلیلهای زیادی درباره ریشه و عقبه طرح چنین اظهاراتی از سوی رئیسجمهور مطرح شد و خیلیها این سخنان را مقدمهای بر کنار گذاشتن برخی وزیران دولت یازدهم و چینش ترکیبی جدید در کابینه دوازدهم دانستند و برخی نیز که بدبینانهتر به قضیه نگاه میکردند آن را تسویه حساب سیاسی روحانی با وزرا نامیدند.
بعد از این اظهارات، عملا وزرای دولت یازدهم به دو بخش «پاشنهورکشیدهها» و «لخلخکنها» تقسیم شدند و رسانهها و تحلیلگران تلاش زیادی کردند تا تشخیص دهند منظور روحانی از هر بخش، کدام وزرا بوده است؛ موضوعی که البته خیلی هم طولانی نشد و دو سه ماه بعد با ارائه فهرست وزرای دولت دوازدهم و جای خالی برخی وزرا میشد تا حد زیادی فهمید منظور روحانی چه کسانی بودهاند.
لطفا وقت بدهید!
در میان همه تحلیلها و تفسیرهایی که به مواضع آقای رئیسجمهور وارد شد، بعضیها هم اشکال را متوجه شخص روحانی دانستند و از عدم حشر و نشر و تعامل مثبت رئیسجمهور با مدیرانش
گلایه کردند.
حسین دهباشی که بیشتر بهعنوان سازنده فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در انتخابات یازدهم معروف است و بعدا هم برای مدتی در دولت یازدهم در
هیات مدیره مناطق آزاد تجاری عضویت داشت یکی از منتقدان نوع ارتباط رئیسجمهور با وزراست و آنطور که او پس از سخنان اخیر روحانی در توییتر نوشته «رئیسجمهور
بجز در جلسات هیات دولت، برخی وزیرانش را سالی یکبار هم نمیبیند.»
عبدا... ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب هم دیماه سال گذشته در گفتوگویی با روزنامه فرهیختگان گفته بود روحانی در مقایسه با همه رؤسای جمهور پیشین بعد از انقلاب، وقت برای دولت نمیگذارد. او همچنین گفته بود علیاکبر ناطق نوری نیز از منتقدان رئیسجمهور در این زمینه است و این انتقاد را به روحانی منتقل کرده است. به گفته ناصری، ناطق نوری در دیداری به رئیسجمهور اعتراض کرده و گفته؛ من که الان فقط یک حوزه علمیه در لواسان دارم از ساعت 6:30 صبح آنجا حاضر میشوم و شما باید کمی زودتر بروید و به سخن وزرایتان گوش کنید.
چند نمونه احمدینژادی!
بحث ارتباط رئیسجمهور و اعضای کابینه که به میان میآید، نمیشود یادی نکرد از دولتهای نهم و دهم که نقطه عطفی در این موضوع بود و برخی از برخوردها در تاریخ ماندگار شد؛ در این دو دولت آنقدر تغییر وزیران زیاد بود که حتی در واپسین روزهای دولت نهم، کابینه به شرایطی رسید که اگر یک وزیر دیگر تغییر میکرد رئیسجمهور مجبور میشد برای چند روز باقیمانده دولت، کل کابینه را دوباره به مجلس معرفی کند و از نمایندگان رای اعتماد بگیرد. ماجرای عزل وزیرخارجه در حالی که در ماموریت خارج از کشور بود و توسط کشور میزبان از برکناری خود مطلع شد، یکی از نمونههای برخورد با وزیران در آن دولت بود. همچنین میتوان به ماجرای تنها وزیر زن پس از انقلاب اشاره کرد که در ابتدا با کلی تلاش از سوی رئیسجمهور به این مسئولیت منصوب شد و در نهایت پس از کلی اختلاف از اخبار سایتها متوجه برکناری خود شد.
کابینه تغییر میکند؟
اگر مواضع هفته گذشته رئیسجمهور را در کنار برخی زمزمهها و گمانهزنیها درباره تغییر برخی وزیران و اعضای کابینه قرار دهیم، معنا و مفهوم متفاوتی پیدا میکند.
حالا باید دید در پس نقدهای تند و تیز آقای رئیسجمهور از برخی وزرایش بویژه انتقادات اخیر، چه چیزی نهفته است. آیا جناب روحانی واقعا از سکوت برخی یارانش ناراحت است؟ اگر اینچنین است «وزرای ساکت» کیستند؟! آیا روحانی با این مقدمه قصد دارد در آستانه یکسالگی دولت دومش ترکیب کابینه را تغییر دهد؟ اگر هست، این تغییرات شامل چه کسانی میشود؟ البته شاید همه این تحلیلها و گمانه ها بیاساس باشد و حرفهای روحانی صرفا یک درد دل یا انتقاد درونی بوده باشد.... به هر حال گذشت زمان پاسخ این ابهامات را میدهد.
چرا علنی؟
وقتی رئیسجمهور نسبت به عملکرد اعضای کابینه یا برخی مدیران ارشد دولتی انتقاد دارد و این انتقادات را در یک جلسه علنی مطرح میکند، سوالات زیادی در ذهن مردم نقش میبندد که هدف از طرح این انتقادات از پشت تریبون رسمی چیست؟ آیا رئیسجمهور نمیتواند این انتقادات را در جلسات هیات دولت یا جلسات خصوصی با وزرایش مطرح کند؟
طبیعتا رئیسجمهور که عالیترین مقام اجرایی کشور است اگر نسبت به عملکرد وزیری نقد داشته باشد میتواند در خفا به او تذکر دهد و در صورت ادامه نارضایتی از عملکرد آن وزیر یا آن مدیر عالی، فرد دیگری را جایگزین او کند، اما وقتی نقد به وزرا و مدیران دولتی از سوی رئیس دولت در یک تریبون رسمی و علنی مطرح میشود، ناخودآگاه تحلیلها و تفسیرهای متفاوتی درباره این موضعگیری در فضای سیاسی کشور مطرح میشود.
اظهارات رئیسجمهور کشورمان در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت که چند روز قبل برگزار شد از همین جنس بود؛ جایی که او در بخشی از سخنان خود به نقد عملکرد برخی مدیران دولتی پرداخت که به اعتقاد او آنطور که باید و شاید در میدان حاضر نیستند. رئیسجمهور در بخشهایی از این سخنرانی با لحنی همراه با تلخی و تندی خطاب به مدیران دولت گفت: «مدیران دولتی روزه سکوت گرفتهاند. نمیدانم چه کسی به آنها گفته؟ نمیدانم از چه میترسند. هر مدیری باید به وظیفهاش عمل کند و اگر میترسد و نمیتواند یا از اخم این و آن هراس دارد، کنار برود.»
انتقاد از انتقادات روحانی
انتقاد از عملکرد فعلی مدیران توسط روحانی و تهییج آنها به در میان گذاشتن مشکلات با مردم، واکنشهای زیادی به همراه داشت؛ صادق زیباکلام در مطلبی نوشت «جناب آقای روحانی! نخستین مدیر دولتی که باید «روزه سکوت» را بشکند خود جنابعالی هستید. خود حضرتعالی چرا ده ماه است پیرامون مشکلات و مسائل جدی کشور سکوت کردهاید؟ بنده بارها از جنابعالی پرسیدهام چرا در گفتوگوهایتان با مردم اینقدر سطحی حرف میزنید و مشکلات واقعی را با مردم در میان نمیگذارید؟»
در سوی دیگر، محمدجواد لاریجانی در مصاحبهای میگوید: «متأسفانه باید بگویم برداشت از صحبت آقای رئیسجمهور، نوعی تهدید وزراست، به این معنی که وی میگوید، اگر حاضر نیستید از مواضع و آرای رئیسجمهور و سیاستها و تصمیمگیریهایش دفاع علنی کنید، بهتر است از کابینه بروید.»
«پاشنهورکشیدهها»
و «لخلخکنها!»
همانطور که گفته شد رفتار رئیسجمهور در انتقاد علنی از وزرایش قبلا هم سابقه داشته است. نمونه واضح آن به خرداد 96 بر میگردد، زمانی که روحانی تازه از رقابت سخت در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم فارغ شده بود. او در یک ضیافت افطار با وزرا و برخی مدیران بار دیگر بحث همراهی وزرا با رئیسجمهور و خط مشی دولت را مطرح کرد: «همه در دولت زحمت کشیدند، اما همه هم یکجور نبودند؛ مختلف بودند. برخی با همه توان آمدند. ما روستایی هستیم و به تعبیر ما بعضیها گیوه را ورکشیدند و آستین را بالا زدند و به میدان آمدند، اما برخی پاشنه گیوهشان خوابیده بود و آن را ورنکشیدند و لخلخ کردند و یک مقدار راه و مسیر را آمدند و زحمت کشیدند. سعی آنها هم مشکور است. یک عدهای وقتی به دولت حمله میشد، با همه قدرت و همه وجودشان دفاع کردند، اما یک عده زمانی که در تنگنای 30 خبرنگار قرار میگرفتند، یک کلمهای میفرمودند. اینها حرف نمیزدند و سینه سپر نمیکردند. اینگونه نمیشود؛ ما بار سنگینی بر دوش داریم. هرکس آماده است باید این بار را به دوش بگیرد. وی افزود: یک عده وقتی به دولت حمله میشد، با همه قدرت آمدند دفاع کردند، با همه وجودشان دفاع کردند. بعضیها سختشان بود دفاع کنند، خیلی نرم حرف میزدند و آرام.»
بهدنبال طرح این اظهارات که چند روز پس از مراسم و بهصورت غیررسمی منتشر شد، تحلیلهای زیادی درباره ریشه و عقبه طرح چنین اظهاراتی از سوی رئیسجمهور مطرح شد و خیلیها این سخنان را مقدمهای بر کنار گذاشتن برخی وزیران دولت یازدهم و چینش ترکیبی جدید در کابینه دوازدهم دانستند و برخی نیز که بدبینانهتر به قضیه نگاه میکردند آن را تسویه حساب سیاسی روحانی با وزرا نامیدند.
بعد از این اظهارات، عملا وزرای دولت یازدهم به دو بخش «پاشنهورکشیدهها» و «لخلخکنها» تقسیم شدند و رسانهها و تحلیلگران تلاش زیادی کردند تا تشخیص دهند منظور روحانی از هر بخش، کدام وزرا بوده است؛ موضوعی که البته خیلی هم طولانی نشد و دو سه ماه بعد با ارائه فهرست وزرای دولت دوازدهم و جای خالی برخی وزرا میشد تا حد زیادی فهمید منظور روحانی چه کسانی بودهاند.
لطفا وقت بدهید!
در میان همه تحلیلها و تفسیرهایی که به مواضع آقای رئیسجمهور وارد شد، بعضیها هم اشکال را متوجه شخص روحانی دانستند و از عدم حشر و نشر و تعامل مثبت رئیسجمهور با مدیرانش
گلایه کردند.
حسین دهباشی که بیشتر بهعنوان سازنده فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در انتخابات یازدهم معروف است و بعدا هم برای مدتی در دولت یازدهم در
هیات مدیره مناطق آزاد تجاری عضویت داشت یکی از منتقدان نوع ارتباط رئیسجمهور با وزراست و آنطور که او پس از سخنان اخیر روحانی در توییتر نوشته «رئیسجمهور
بجز در جلسات هیات دولت، برخی وزیرانش را سالی یکبار هم نمیبیند.»
عبدا... ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب هم دیماه سال گذشته در گفتوگویی با روزنامه فرهیختگان گفته بود روحانی در مقایسه با همه رؤسای جمهور پیشین بعد از انقلاب، وقت برای دولت نمیگذارد. او همچنین گفته بود علیاکبر ناطق نوری نیز از منتقدان رئیسجمهور در این زمینه است و این انتقاد را به روحانی منتقل کرده است. به گفته ناصری، ناطق نوری در دیداری به رئیسجمهور اعتراض کرده و گفته؛ من که الان فقط یک حوزه علمیه در لواسان دارم از ساعت 6:30 صبح آنجا حاضر میشوم و شما باید کمی زودتر بروید و به سخن وزرایتان گوش کنید.
چند نمونه احمدینژادی!
بحث ارتباط رئیسجمهور و اعضای کابینه که به میان میآید، نمیشود یادی نکرد از دولتهای نهم و دهم که نقطه عطفی در این موضوع بود و برخی از برخوردها در تاریخ ماندگار شد؛ در این دو دولت آنقدر تغییر وزیران زیاد بود که حتی در واپسین روزهای دولت نهم، کابینه به شرایطی رسید که اگر یک وزیر دیگر تغییر میکرد رئیسجمهور مجبور میشد برای چند روز باقیمانده دولت، کل کابینه را دوباره به مجلس معرفی کند و از نمایندگان رای اعتماد بگیرد. ماجرای عزل وزیرخارجه در حالی که در ماموریت خارج از کشور بود و توسط کشور میزبان از برکناری خود مطلع شد، یکی از نمونههای برخورد با وزیران در آن دولت بود. همچنین میتوان به ماجرای تنها وزیر زن پس از انقلاب اشاره کرد که در ابتدا با کلی تلاش از سوی رئیسجمهور به این مسئولیت منصوب شد و در نهایت پس از کلی اختلاف از اخبار سایتها متوجه برکناری خود شد.
کابینه تغییر میکند؟
اگر مواضع هفته گذشته رئیسجمهور را در کنار برخی زمزمهها و گمانهزنیها درباره تغییر برخی وزیران و اعضای کابینه قرار دهیم، معنا و مفهوم متفاوتی پیدا میکند.
حالا باید دید در پس نقدهای تند و تیز آقای رئیسجمهور از برخی وزرایش بویژه انتقادات اخیر، چه چیزی نهفته است. آیا جناب روحانی واقعا از سکوت برخی یارانش ناراحت است؟ اگر اینچنین است «وزرای ساکت» کیستند؟! آیا روحانی با این مقدمه قصد دارد در آستانه یکسالگی دولت دومش ترکیب کابینه را تغییر دهد؟ اگر هست، این تغییرات شامل چه کسانی میشود؟ البته شاید همه این تحلیلها و گمانه ها بیاساس باشد و حرفهای روحانی صرفا یک درد دل یا انتقاد درونی بوده باشد.... به هر حال گذشت زمان پاسخ این ابهامات را میدهد.