در شرایطی برای تهیه گزارش و انعکاس خبری بازی دوستانه تیمهای ملی فوتسال بانوان ایران و اوکراین به سالن هندبال رفتیم که ما را نامحرم دانستند و راه ورود به سالن را برایمان سخت کردند.
به گزارش شهدای ایران، قرارِ ذهنی ما بر این بود که شاید قرار است اوضاع، بهتر از قبل شود. شاید تصور میکردیم، قرار نیست دیگر «ما» (خبرنگاران خانم) نامحرم باشیم و شاید عامل تشویش و تحریک و تهییجهای منفی و مخرب.
نخستین بازی تیمهای فوتسال ایران و اوکراین، مانند آنچه در ماههای اخیر، رسم شده بود، با بازرسی خبرنگاران خانم آغاز شد. قرار بود، ما (خبرنگاران خانم) محرم باشیم، همراه و همدم ورزشکاران دختری که میدانیم (و قطعا میدانید) که به آنها در تمام این سالها، به چشم دسته دومیها نگاه کردهاند. دخترانی که با امکاناتی کمتر، شرایطی سختتر و حتی توجهی نازلتر از مردان، میجنگند و خود را الا میکشند.
برای خودمان تصور کردیم، روزی و جایی، ما هم «محرم» این دختران میشویم. مانند تمام روزهایی که سعی کردیم صدای آنها باشیم، تصویر کمبودها و عزمهای آنها باشیم.
وقتی میگویند حق بردن تلفن همراه به داخل سالن را نداری، یعنی «نه، نیستی»؛ تو محرم این دختران نیستی. حتی رازدار زندگی حرفهایشان هم نیستی. این تصویرِ وهمآلود ، سرانجام آزاردهنده میشود. در این شرایط تصمیم برای برگشتن میگیری. میخواهی برای محرم بودن خود تلاش کنی اما میبینی «مردی» از جنس مدیریت ورزش ایران، «مردی» از جنس همین فدراسیون فوتبال و «مردی» که براساس مشروعیت و شرع، ورود و حضورش حداقل باید سختتر از زنها باشد، بدون بازرسی، بدون تحویل دادن تلفن همراهش، به سالن هندبال میرود. جایی که دختران محجبه ایران، با دختران بدون حجاب اوکراین رقابت میکنند. همان سالنی که ما (خبرنگاران زن ایرانی) حق ورود با تلفن همراه را نداشتیم.
علی کفاشیان نایب رئیس فدراسیون فوتبال، با لبخند و این جمله وارد میشود: «میخواهم تماشای مسابقات آسیایی را تمرین کنم.» بعد از دقایقی از سالن با همان لبخند و این جمله برمیگردد: «دختران اوکراینی بیحجاب هستند، من برگشتم.» حالا ما، دختران خبرنگار، باید باور کنیم که نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال و رئیس کمیته فوتسال ایران، نمیدانست دختران اوکراینی باز هم قرار است بدون حجاب در تهران رقابت کنند. حتی اگر نمیدانست هم کسی جلوی ورودش را نگرفت. همان موانعی که ما را تفتیش میکردند، حتی به گوش علی کفاشیان نرساندند که ساق و بازو و گیسوان دختران اوکراینی رها شده است.
اینجا مرزهای شرع و محرم بودن و انصاف و اخلاق همگی جابجا میشود. ما، به جرم دختر بودن، باید محروم شویم از همراهی با دختران ایران. آن طرفتر، علی کفاشیان یا هر مدیر مرد دیگری، میتواند تماشاگر بازی دختران ایران و اوکراین باشد. مرزها، در کدام تعاریف جابجا شدهاند؟
کمی اینطرفتر همه توپ را به زمین یکدیگر میاندازند؛ یک نفر میگوید کادرفنی خواسته که خبرنگاران نباشند، یکی دیگر میگوید وزارت ورزش مخالفت کرده و دیگری حرف از مخالفت فدراسیون فوتبال میزند. جالب است، عجیب است، فدراسیون فوتبال ایران هنوز نمیتواند یک بازی ساده دوستانه فوتسال دختران را مدیریت کند تا این همه حواشی به وجود نیاید. اطلاعیه میدهد که بازی بدون تماشاگر برگزار میشود اما تماشاگرانی را میبینی که مقابل چشمانت وارد سالن میشوند. فدراسیون فوتبال ایران، در سال 96 از نظر نتیجهگیری موفق بود، 5 ستاره بود، اما ظاهراً هیچکدام از این ستارهها سهم دختران فوتبالیست و فوتسالیست ایران نیست.
ما همچنان معترضیم، چون ما (دختران خبرنگار ایرانی) بیش از تک تک مدیران فدراسیون فوتبال، به دختران ورزشکار ایرانی محرم هستیم و همراز و همراه آنها.
نخستین بازی تیمهای فوتسال ایران و اوکراین، مانند آنچه در ماههای اخیر، رسم شده بود، با بازرسی خبرنگاران خانم آغاز شد. قرار بود، ما (خبرنگاران خانم) محرم باشیم، همراه و همدم ورزشکاران دختری که میدانیم (و قطعا میدانید) که به آنها در تمام این سالها، به چشم دسته دومیها نگاه کردهاند. دخترانی که با امکاناتی کمتر، شرایطی سختتر و حتی توجهی نازلتر از مردان، میجنگند و خود را الا میکشند.
برای خودمان تصور کردیم، روزی و جایی، ما هم «محرم» این دختران میشویم. مانند تمام روزهایی که سعی کردیم صدای آنها باشیم، تصویر کمبودها و عزمهای آنها باشیم.
وقتی میگویند حق بردن تلفن همراه به داخل سالن را نداری، یعنی «نه، نیستی»؛ تو محرم این دختران نیستی. حتی رازدار زندگی حرفهایشان هم نیستی. این تصویرِ وهمآلود ، سرانجام آزاردهنده میشود. در این شرایط تصمیم برای برگشتن میگیری. میخواهی برای محرم بودن خود تلاش کنی اما میبینی «مردی» از جنس مدیریت ورزش ایران، «مردی» از جنس همین فدراسیون فوتبال و «مردی» که براساس مشروعیت و شرع، ورود و حضورش حداقل باید سختتر از زنها باشد، بدون بازرسی، بدون تحویل دادن تلفن همراهش، به سالن هندبال میرود. جایی که دختران محجبه ایران، با دختران بدون حجاب اوکراین رقابت میکنند. همان سالنی که ما (خبرنگاران زن ایرانی) حق ورود با تلفن همراه را نداشتیم.
علی کفاشیان نایب رئیس فدراسیون فوتبال، با لبخند و این جمله وارد میشود: «میخواهم تماشای مسابقات آسیایی را تمرین کنم.» بعد از دقایقی از سالن با همان لبخند و این جمله برمیگردد: «دختران اوکراینی بیحجاب هستند، من برگشتم.» حالا ما، دختران خبرنگار، باید باور کنیم که نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال و رئیس کمیته فوتسال ایران، نمیدانست دختران اوکراینی باز هم قرار است بدون حجاب در تهران رقابت کنند. حتی اگر نمیدانست هم کسی جلوی ورودش را نگرفت. همان موانعی که ما را تفتیش میکردند، حتی به گوش علی کفاشیان نرساندند که ساق و بازو و گیسوان دختران اوکراینی رها شده است.
اینجا مرزهای شرع و محرم بودن و انصاف و اخلاق همگی جابجا میشود. ما، به جرم دختر بودن، باید محروم شویم از همراهی با دختران ایران. آن طرفتر، علی کفاشیان یا هر مدیر مرد دیگری، میتواند تماشاگر بازی دختران ایران و اوکراین باشد. مرزها، در کدام تعاریف جابجا شدهاند؟
کمی اینطرفتر همه توپ را به زمین یکدیگر میاندازند؛ یک نفر میگوید کادرفنی خواسته که خبرنگاران نباشند، یکی دیگر میگوید وزارت ورزش مخالفت کرده و دیگری حرف از مخالفت فدراسیون فوتبال میزند. جالب است، عجیب است، فدراسیون فوتبال ایران هنوز نمیتواند یک بازی ساده دوستانه فوتسال دختران را مدیریت کند تا این همه حواشی به وجود نیاید. اطلاعیه میدهد که بازی بدون تماشاگر برگزار میشود اما تماشاگرانی را میبینی که مقابل چشمانت وارد سالن میشوند. فدراسیون فوتبال ایران، در سال 96 از نظر نتیجهگیری موفق بود، 5 ستاره بود، اما ظاهراً هیچکدام از این ستارهها سهم دختران فوتبالیست و فوتسالیست ایران نیست.
ما همچنان معترضیم، چون ما (دختران خبرنگار ایرانی) بیش از تک تک مدیران فدراسیون فوتبال، به دختران ورزشکار ایرانی محرم هستیم و همراز و همراه آنها.
*تسنیم