به دلیل تبلیغ کالاها و گردشگری خارجی:
در سری پنجم از مجموعه «پایتخت» هم به مضحکه کشاندن گروه تروریستی داعش در 10-15 درصد پایانی سریال نمیتواند مشروعیتی برای 80-90 درصد دیگر آن تلقی شود که شامل صحنههای مبتذل، به سخره کشاندن برخی احکام اسلامی و همچنین تبلیغ کالا و مد و سبک زندگی غربی و از آن فاجعه بارتر، رپرتاژ آگهی چند قسمتی برای گردشگری در ترکیه میشد! ضمن اینکه ساختار سریال نیز ضعیفتر از سری قبل...
سرویس فرهنگی شهدای ایران:رسانه سلطنتی انگلیس ( BBC ) نسبت به روند تبلیغ کالاها و گردشگری خارجی در سری پنجم از مجموعه «پایتخت»، ابراز شگفتی و البته خشنودی کرد!
بنابر این گزارش، بیبیسی در وب سایت خود نوشت: «... در حالی که آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران تولید و حمایت از کالای ایرانی را شعار نوروز سال ۱۳۹۷ قرار داده است، خط داستانی این سریال روندی معکوس را تبلیغ کرده است. تبلیغ لباسهای ساخت خارج و ورود قاچاق آن به ایران... نمایشی که در این سریال از زیباییهای شهر ادنای ترکیه به تماشا گذاشته شد، حتی برخی از منتقدان در شبکههای مجازی را به این سمت سوق داد تا فیلم را اثری تبلیغی برای جاذبههای گردشگری این شهر ترکیهای بدانند...»
سریال «پایتخت»، یکی از معدود مجموعههای رسانه ملی بود که با تکیه بر فرهنگ و آیینهای بومی و حمایت از ارزشها و باورهای ملی و دینی این سرزمین در سریهای اول و دوم و به خصوص سری سوم خود، نکات متعددی از ابعاد مختلف سبک زندگی ایرانی/اسلامی را در قالب ملودرامی طنزآمیز و جذاب بر صفحه تلویزیون برد. اما متاسفانه به دلائلی از جمله فشارها و سرکوب شبه روشنفکری که معمولا در فضای رسانهای کشور هر ساز مخالف خود را به شدت منکوب میکند در سری چهارم، سریال «پایتخت» به جز افت شدید ساختاری، به لحاظ محتوایی نیز از آن فضای ملی و دینی خود فاصله گرفته و به دعواهای خانوادگی و بحثهای بیپایان قومی و قبیلهای و موضوعات سطحی و پیش پا افتاده پرداخته است.
اما در حالی که تصور میشد با ورود سازمان فرهنگی اوج به عرصه تولید این سریال، سری پنجم آن از کیفیت لااقل محتوایی بهتری برخوردار شود اما متاسفانه همان روند نزولی و سقوط ساختار و محتوا در این سری حتی با سرعت بیشتری ادامه یافت و شاید با اغماض تنها برخی لحظات جلوههای ویژه تصویری و میدانی خصوصا در صحنههای بالن سواری، بخش قابل قبول آن باشد!
نمی دانیم آیا این دوستان هنوز متوجه نشدند برای یک اثر هنری یا رسانهای اگر موضوعات ضدملی و غیر ارزشی مطرح کند، یک یا چند کاراکتر و یا موضوع با هویت ملی و ارزشی نمیتواند کسب وجهه نماید؟! مثلا اینکه در فیلمی روابط غیر شرعی مابین زنان و مردان نامحرم حاکم باشد و عشقهای آنچنانی شکل بگیرد، حضور دو کاراکتر فرضا رزمنده مدافع حرم در این میان، نه تنها مشروعیتی به روابط فوق نمیدهد بلکه حتی توهینی به مدافعان حرم تلقی خواهد شد.
در سری پنجم از مجموعه «پایتخت» هم به مضحکه کشاندن گروه تروریستی داعش در 10-15 درصد پایانی سریال نمیتواند مشروعیتی برای 80-90 درصد دیگر آن تلقی شود که شامل صحنههای مبتذل، به سخره کشاندن برخی احکام اسلامی و همچنین تبلیغ کالا و مد و سبک زندگی غربی و از آن فاجعه بارتر، رپرتاژ آگهی چند قسمتی برای گردشگری در ترکیه میشد! ضمن اینکه ساختار سریال نیز ضعیفتر از سری قبل، بیشتر ترکیبی از چند کلیپ با صدای ابراهیم تاتلیس (که چند روز قبل همراه خواننده معلومالحال ترک «آژدا پکان» به تبلیغ برای نظامیگری اردوغان پرداخته بود) و تصاویر توریستی و نمایشهای روحوضی و قطعات تقلیدی از سیاه بازیهای قدیمی بوده که محور آنها بر سوء تفاهم و برداشتهای کج قرار میگیرد. کوتاه کردن برخی صحنههای سریال هم در پخش یا بازپخش (از سوی سازمان اوج و یا دیگران) نه تنها کمکی به آن نکرده بلکه حکایت همان کور کردن چشمی است که خواستند ابرویش را درست کنند!
سخنی هم با برادران سازمان اوج در میان است و آن اینکه بازیگر نقش اول سریال پایتخت در مصاحبهای گفته است از ابتدا با سازمان اوج شرط کردیم که به هیچوجه در متن و محتوای آن دخالتی نکند! یعنی فقط به دریافت هزینه سریال از سازمان اوج چشم داشتهاند و سؤال این است که وقتی قرار است سازمان اوج در متن و محتوا دخالتی نداشته باشد با چه مجوز شرعی و قانونی هزینه سنگین تهیه این سریال را از بودجه بیتالمال پرداخته است؟!
بنابر این گزارش، بیبیسی در وب سایت خود نوشت: «... در حالی که آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران تولید و حمایت از کالای ایرانی را شعار نوروز سال ۱۳۹۷ قرار داده است، خط داستانی این سریال روندی معکوس را تبلیغ کرده است. تبلیغ لباسهای ساخت خارج و ورود قاچاق آن به ایران... نمایشی که در این سریال از زیباییهای شهر ادنای ترکیه به تماشا گذاشته شد، حتی برخی از منتقدان در شبکههای مجازی را به این سمت سوق داد تا فیلم را اثری تبلیغی برای جاذبههای گردشگری این شهر ترکیهای بدانند...»
سریال «پایتخت»، یکی از معدود مجموعههای رسانه ملی بود که با تکیه بر فرهنگ و آیینهای بومی و حمایت از ارزشها و باورهای ملی و دینی این سرزمین در سریهای اول و دوم و به خصوص سری سوم خود، نکات متعددی از ابعاد مختلف سبک زندگی ایرانی/اسلامی را در قالب ملودرامی طنزآمیز و جذاب بر صفحه تلویزیون برد. اما متاسفانه به دلائلی از جمله فشارها و سرکوب شبه روشنفکری که معمولا در فضای رسانهای کشور هر ساز مخالف خود را به شدت منکوب میکند در سری چهارم، سریال «پایتخت» به جز افت شدید ساختاری، به لحاظ محتوایی نیز از آن فضای ملی و دینی خود فاصله گرفته و به دعواهای خانوادگی و بحثهای بیپایان قومی و قبیلهای و موضوعات سطحی و پیش پا افتاده پرداخته است.
اما در حالی که تصور میشد با ورود سازمان فرهنگی اوج به عرصه تولید این سریال، سری پنجم آن از کیفیت لااقل محتوایی بهتری برخوردار شود اما متاسفانه همان روند نزولی و سقوط ساختار و محتوا در این سری حتی با سرعت بیشتری ادامه یافت و شاید با اغماض تنها برخی لحظات جلوههای ویژه تصویری و میدانی خصوصا در صحنههای بالن سواری، بخش قابل قبول آن باشد!
نمی دانیم آیا این دوستان هنوز متوجه نشدند برای یک اثر هنری یا رسانهای اگر موضوعات ضدملی و غیر ارزشی مطرح کند، یک یا چند کاراکتر و یا موضوع با هویت ملی و ارزشی نمیتواند کسب وجهه نماید؟! مثلا اینکه در فیلمی روابط غیر شرعی مابین زنان و مردان نامحرم حاکم باشد و عشقهای آنچنانی شکل بگیرد، حضور دو کاراکتر فرضا رزمنده مدافع حرم در این میان، نه تنها مشروعیتی به روابط فوق نمیدهد بلکه حتی توهینی به مدافعان حرم تلقی خواهد شد.
در سری پنجم از مجموعه «پایتخت» هم به مضحکه کشاندن گروه تروریستی داعش در 10-15 درصد پایانی سریال نمیتواند مشروعیتی برای 80-90 درصد دیگر آن تلقی شود که شامل صحنههای مبتذل، به سخره کشاندن برخی احکام اسلامی و همچنین تبلیغ کالا و مد و سبک زندگی غربی و از آن فاجعه بارتر، رپرتاژ آگهی چند قسمتی برای گردشگری در ترکیه میشد! ضمن اینکه ساختار سریال نیز ضعیفتر از سری قبل، بیشتر ترکیبی از چند کلیپ با صدای ابراهیم تاتلیس (که چند روز قبل همراه خواننده معلومالحال ترک «آژدا پکان» به تبلیغ برای نظامیگری اردوغان پرداخته بود) و تصاویر توریستی و نمایشهای روحوضی و قطعات تقلیدی از سیاه بازیهای قدیمی بوده که محور آنها بر سوء تفاهم و برداشتهای کج قرار میگیرد. کوتاه کردن برخی صحنههای سریال هم در پخش یا بازپخش (از سوی سازمان اوج و یا دیگران) نه تنها کمکی به آن نکرده بلکه حکایت همان کور کردن چشمی است که خواستند ابرویش را درست کنند!
سخنی هم با برادران سازمان اوج در میان است و آن اینکه بازیگر نقش اول سریال پایتخت در مصاحبهای گفته است از ابتدا با سازمان اوج شرط کردیم که به هیچوجه در متن و محتوای آن دخالتی نکند! یعنی فقط به دریافت هزینه سریال از سازمان اوج چشم داشتهاند و سؤال این است که وقتی قرار است سازمان اوج در متن و محتوا دخالتی نداشته باشد با چه مجوز شرعی و قانونی هزینه سنگین تهیه این سریال را از بودجه بیتالمال پرداخته است؟!