تعدادی از لندکروزهای جنجالی چند صد میلیون تومانی که مدتی پیش ورودشان به ناوگان پلیس حاشیه ساز شده بود، به جای بکارگیری در یگانهای عملیاتی زیرپای فرماندهان ستادی قرار گرفته است.
به گزارش شهدای ایران، تعدادی از لندکروزهای جنجالی چند صد میلیون تومانی که مدتی پیش ورودشان به ناوگان پلیس حاشیه ساز شده بود، به جای بکارگیری در یگانهای عملیاتی زیرپای فرماندهان ستادی قرار گرفته است.
ورود جنجالی لندکروزهای چند صد میلیونی به ناوگان پلیس آن هم در دقیقه ۹۰ و تنها چند روز مانده به آغاز سال ۹۷ که اتفاقاً شعار آن حمایت از کالای ایرانی بود در حالی اتفاق افتاد که بحثها و حاشیههای زیادی پیرامون این ورود جنجالی شکل گرفت.
طی سالهای اخیر شاید موفقترین نمونه تغییر ناوگان خودرویی پلیس مربوط به دورانی باشد که خودروهای فرسوده پیکان و تویوتا کریسیدای ژاپنی که عملکرد چندان قابل قبولی در ماموریتهای پلیسی نداشتند، جای خود را به بنزهایی دادند که به آخرین تجهیزات ارتباطی و امنیتی و پلیسی مجهز بودند و با ورودشان نه تنها تحولی در انجام ماموریتهای پلیس که حتی در نوع نگاه مردم به نیروی انتظامی نیز ایجاد کردند.
پس از ورود بنزهای E۲۴۰ به ردههای مختلف پلیس و بکارگیری این خودروها در انواع ماموریتهای پلیسی درون شهری و جادهای در همه یگانهای پلیس، تا سالها مردم پلیس را با بنز میشناختند و به نظر میرسید این خودرو توانست پاسخگوی بخش عمدهای از نیازهای عملیاتی و ماموریتی نیروهای انتظامی باشند.
اما بعد از گذشت چند سال و فرسودگی بنزهای پلیس، فرماندهان نیروی انتظامی دست به کار نوسازی ناوگان پلیس شدند و علیرغم ادعای انجام آزمایشهای فنی و تخصصی خودروهای داخلی و خارجی پیش از اضافه شدن به ناوگان پلیس، بارها بخت و اقبال پلیس را امتحان و با سعی و خطا بر روی تعداد زیادی از خودروها آرم پلیس را حک کردند و نهایتاً به دنبال ناکارآمدی هریک از این خودروها، شانس خود را مجدداً امتحان کرده به سراغ خودروی دیگری رفتند و این چرخه بارها و بارها ادامه یافت. ادامه دار بودن این چرخه ناقص و پرهزینه تا جایی بود که لباس پلیس بر تن انواع خودروها پوشیده شد، ولی این داستان به انتهای خود نرسید؛ از پراید و سمند پلیس تا مگان و مزدا ۳ و سراتو. حتی پای ماکسیما، تیانا، زانتیا و ویتارا هم به میان کشیده شد و سرنخ این کلاف سردرگم در اسفند امسال به خودروی لوکسی رسید که قیمت چند صد میلیونی آن حرف و حدیثهای بسیاری به دنبال داشت.
با رونمایی از لندکروزهای جدید پلیس علیرغم برخی استقبالهایی که از مجهز شدن پلیس ایران به خودروهای روز دنیا شد، ولی پای انتقاداتی جدی هم به میان آمد؛ انتقاداتی که مهمترین آنها چرایی به کارگیری خودرویی لوکس بود که هریک از آنها قیمتی بالغ بر نیم میلیارد تومان دارد و این در حالی است که میشد با جستجوی بیشتر لیست بلندبالایی از خودروهای پرقدرت با توان مانور بالا را تهیه کرد که قیمتی به مراتب کمتر از این خودروی لوکس دارند.
با وجود تمام این حرف و حدیثها، نکته قابل توجه دیگر که جای سوال جدی دارد آن است که قطعاً ورود لندکروزهای چند صد میلیونی به ناوگان پلیس برای انجام بهتر، سریعتر و موثرتر ماموریتهای پلیسی بوده، ولی در روزهای اخیر شاهد هستیم که تعدادی از فرماندهان ستادی نیروی انتظامی و راهور خودروهای قبلی خود را با لندکروزهای لوکس فوق مدرن تعویض کردهاند و این خودروها که میبایست در مناطق عملیاتی و در اختیار یگانهای ماموریتی قرار گیرد زیر پای مدیران و فرماندهان ستادی قرار گرفته است.
به هر حال امید آن میرود که روند تجهیز ناوگان خودرویی پلیس به خودروهای جدید تغییر کند و با دقت بیشتری خودروهای مورد نیاز انتخاب و در اختیار یگانهای مورد نظر قرار گیرد.
ورود جنجالی لندکروزهای چند صد میلیونی به ناوگان پلیس آن هم در دقیقه ۹۰ و تنها چند روز مانده به آغاز سال ۹۷ که اتفاقاً شعار آن حمایت از کالای ایرانی بود در حالی اتفاق افتاد که بحثها و حاشیههای زیادی پیرامون این ورود جنجالی شکل گرفت.
طی سالهای اخیر شاید موفقترین نمونه تغییر ناوگان خودرویی پلیس مربوط به دورانی باشد که خودروهای فرسوده پیکان و تویوتا کریسیدای ژاپنی که عملکرد چندان قابل قبولی در ماموریتهای پلیسی نداشتند، جای خود را به بنزهایی دادند که به آخرین تجهیزات ارتباطی و امنیتی و پلیسی مجهز بودند و با ورودشان نه تنها تحولی در انجام ماموریتهای پلیس که حتی در نوع نگاه مردم به نیروی انتظامی نیز ایجاد کردند.
پس از ورود بنزهای E۲۴۰ به ردههای مختلف پلیس و بکارگیری این خودروها در انواع ماموریتهای پلیسی درون شهری و جادهای در همه یگانهای پلیس، تا سالها مردم پلیس را با بنز میشناختند و به نظر میرسید این خودرو توانست پاسخگوی بخش عمدهای از نیازهای عملیاتی و ماموریتی نیروهای انتظامی باشند.
اما بعد از گذشت چند سال و فرسودگی بنزهای پلیس، فرماندهان نیروی انتظامی دست به کار نوسازی ناوگان پلیس شدند و علیرغم ادعای انجام آزمایشهای فنی و تخصصی خودروهای داخلی و خارجی پیش از اضافه شدن به ناوگان پلیس، بارها بخت و اقبال پلیس را امتحان و با سعی و خطا بر روی تعداد زیادی از خودروها آرم پلیس را حک کردند و نهایتاً به دنبال ناکارآمدی هریک از این خودروها، شانس خود را مجدداً امتحان کرده به سراغ خودروی دیگری رفتند و این چرخه بارها و بارها ادامه یافت. ادامه دار بودن این چرخه ناقص و پرهزینه تا جایی بود که لباس پلیس بر تن انواع خودروها پوشیده شد، ولی این داستان به انتهای خود نرسید؛ از پراید و سمند پلیس تا مگان و مزدا ۳ و سراتو. حتی پای ماکسیما، تیانا، زانتیا و ویتارا هم به میان کشیده شد و سرنخ این کلاف سردرگم در اسفند امسال به خودروی لوکسی رسید که قیمت چند صد میلیونی آن حرف و حدیثهای بسیاری به دنبال داشت.
با رونمایی از لندکروزهای جدید پلیس علیرغم برخی استقبالهایی که از مجهز شدن پلیس ایران به خودروهای روز دنیا شد، ولی پای انتقاداتی جدی هم به میان آمد؛ انتقاداتی که مهمترین آنها چرایی به کارگیری خودرویی لوکس بود که هریک از آنها قیمتی بالغ بر نیم میلیارد تومان دارد و این در حالی است که میشد با جستجوی بیشتر لیست بلندبالایی از خودروهای پرقدرت با توان مانور بالا را تهیه کرد که قیمتی به مراتب کمتر از این خودروی لوکس دارند.
با وجود تمام این حرف و حدیثها، نکته قابل توجه دیگر که جای سوال جدی دارد آن است که قطعاً ورود لندکروزهای چند صد میلیونی به ناوگان پلیس برای انجام بهتر، سریعتر و موثرتر ماموریتهای پلیسی بوده، ولی در روزهای اخیر شاهد هستیم که تعدادی از فرماندهان ستادی نیروی انتظامی و راهور خودروهای قبلی خود را با لندکروزهای لوکس فوق مدرن تعویض کردهاند و این خودروها که میبایست در مناطق عملیاتی و در اختیار یگانهای ماموریتی قرار گیرد زیر پای مدیران و فرماندهان ستادی قرار گرفته است.
به هر حال امید آن میرود که روند تجهیز ناوگان خودرویی پلیس به خودروهای جدید تغییر کند و با دقت بیشتری خودروهای مورد نیاز انتخاب و در اختیار یگانهای مورد نظر قرار گیرد.