در این عملیات چهار هزار و 848 نظامی عراقی شامل 189 افسر از جمله فرمانده لشکر43 عراق با درجه سرلشکری، 2 سرتیپ، 26 افسر ارشد، 160 افسر جزء و چهار هزار و 659 درجهدار و سرباز و چند مقام سیاسی استان سلیمانیه از جمله فرماندار حلبچه و بخشدار سیدصادق و حدود 400 نفر از افراد گروههای مسلح ضد انقلاب به اسارت درآمدند.
شهدای ایران:عملیات غرور آفرین «والفجر10» درهفته آخر اسفند 1366( از روز 23 اسفند ماه تا پایان سال) با رمز مبارک یا رسول الله (ص) درجبهه های غرب و ارتفاعات مشرف به دریاچه دربندیخان موسوم به دشت زور دراستان سلیمانیه عراق انجام شد.
با توجه به اهمیت سیاسی منطقه عملیاتی والفجر10 در شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال، بیاره، طویله و آزادسازی شهر مرزی نوسود (در مرز ایران) این عملیات آثار سیاسی مهمی داشت.
از سوی دیگر رزمندگان اسلام در این عملیات اسناد و مدارک فراوانی مربوط به فعالیتهای ضد انقلاب در استخبارات شهرستان حلبچه به دست آورند و ضربه ای قوی به گروههای ضد انقلاب شامل دمکرات، کومله و رزگاری وارد کردند.
این در حالی بود که پیش از این عملیات غرور آفرین ، ارتش عراق تصور می کرد ایران همچنان در جبهههای جنوب عملیات خواهد کرد و بر این اساس برنامهریزی کرده بود.
سرعت اجرای عملیات، دسترسی سریع یگانها به اهداف، غافلگیری دشمن و عقب ماندن از اهدافش سبب شد منطقه ای به وسعت 1000 کیلومتر مربع (دشتزور) شامل 3 شهر و بالغ بر 70 روستا ابتدا محاصره و سپس تصرف شود.
عراق در واکنش به استقبال مردم کرد منطقه از رزمندگان ایرانی و جبران آنچه در این منطقه از دست داد، شهرها و برخی روستاهای این منطقه از جمله حلبچه را در ابعاد وسیعی بمبباران شیمیایی کرد که به شهادت و مصدومیت حدود 10 هزار تن از مردم این منطقه و تعدادی از رزمندگان انجامید.
بازتاب بینالمللی گسترده فاجعه حلبچه علاوه بر محافل دیپلماتیک و رسانهها، افکار عمومی را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داد.
** گلوله باران شیمیایی حلبچه
به نقل از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کتاب شلمچه تا حلبچه و گزارش های مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، در پی محاصره کامل منطقه دشت زور و نا امیدی دشمن از خروج نیروهایش از این منطقه، از حدود ساعت11صبح روز 26 اسفند 1366 هواپیماهای عراقی شهر حلبچه و روستاهای اطراف آن را در ابعاد وسیعی گلوله باران کردند که بسیاری از مردم بر اثر استنشاق گازهای سمی به شهادت رسیدند.
این اقدام در حالی انجام گرفت که اوضاع حلبچه کاملاً عادی بود و مردم به راحتی در شهر رفت و آمد و رزمندگان نیز مشغول بازرسی مراکز دولتی بودند.
بمبباران هواپیماهای عراقی هنگامی آغاز شد که انبوه مردم دجیله اعم از زن، مرد، پیر، جوان و کودک از جادهی منتهی به شهر حلبچه عازم این شهر بودند.
بمبباران جادهها و سپس شهرهای خرمال، حلبچه و دجیله (سیروان) و روستاهای اطراف بدون وقفه تا حدود ساعت 3 بعد از ظهر ادامه یافت. عراق از ساعت 11 صبح این مناطق را با بمبهای جنگی بمبباران کرد اما از ساعت 3 بعدظهر به بعد این مناطق را به وسیله بمبهای شیمیایی بمبباران کرد.
از این ساعت به بعد هواپیماهای عراق در ابعاد وسیعی حلبچه و اطراف آن را بمبباران شیمایی کردند. با این اقدام دشمن ، شهر حلبچه و روستاهای اطراف آن از حالت عادی خارج شد و پس از چند دقیقه چهره شهر یکباره تغییر کرد به طوری که خانهها، کوچهها و خیابانهای شهر پر از جنازههایی شد که همچون مجسمه در حالتهای مختلف خشک شده بودند.
با آغاز بمب باران، بسیاری از مردم حلبچه برای در امان ماندن از انفجارها، به زیرزمین منازل خود پناه بردند، اما به دلیل سنگینی گازهای سمی و نفوذ به این مکانها، همه آنها به صورت دستهجمعی شهید شدند. سرعت و گستردگی بمبباران و حجم وسیع تلفات و مردم آواره ایی که برای در امان ماندن از بمببارانها با لباسهای نه چندان مناسب به سمت کوهها و شیارهای اطراف گریخته بودند، موجب بهت و حیرت دستاندرکاران این عملیات شده بود.
در پی اطلاع مرکز فرماندهی عملیات از حملات شیمیایی عراق، دستور داده شد به سرعت مردم و مصدومان این حادثه به پشت جبهه انتقال یابند. به همین منظور، محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران، محسن رفیقدوست وزیر سپاه و اکبر غمخوار جانشین تدارکات سپاه را برای بسیج امکانات، خودرو و سرهنگ انصاری فرمانده هوانیروز را به منظور فعال کردن بالگردها برای انتقال سریع مجروحان به اورژانس و بیمارستانها مأمور کرد اما به دلیل نامناسب بودن جادهها و برخی محدودیتهای دیگر تعدادی از مصدومان شیمیایی به شهادت رسیدند.
در محور قرارگاه فتح و ثامنالائمه(ع)، با توجه به اتمام مأموریت هجومی یگانهای تحت امر این دو قرارگاه و با توجه به حملات شیمیایی عراق، فعالیت یگانها بر کنترل وضعیت، کمک به تخلیه مردم از شهرهای حلبچه، دجیله و روستاهای اطراف آن انتقال آنها به مرزهای ایران معطوف شد.
در پایان مرحله سوم عملیات و از صبح روز 27 اسفند 1366 نیز ساماندهی امور مناطق تصرف شده از جمله رسیدگی به مصدومان بمبباران حلبچه، دجیله و روستاهای اطراف آن، انتقال اهالی دشت زور به اردوگاههای داخل خاک ایران و جمعآوری غنایم و اسیران مورد توجه فرماندهان قرار گرفت.
** جغرافیای منطقه عملیاتی والفجر 10
دشت وسیع حلبچه در ارتفاعی حدود 500 متر از سطح دریا واقع شده است. در غرب این منطقه دریاچه بزرگ دربندیخان، در شرق ارتفاعات سر به فلک کشیده زاگرس که از شمال به جنوب شامل سورن، چناره، خورنوازان، هنیقل، دالانی و کمانجر، شنام و 5 قله هستند و در جنوب آن نیز ارتفاعات عظیم بالامبو، شیندروی و تمورژنان قرار دارد.
ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران در جنوب دریاچه دربندیخان بخشی از عوارض طبیعی این منطقه هستند. خط مرزی ایران و عراق نیز از ارتفاعات سورن (شمال به جنوب) ادامه یافته، در محور 5 قله و گاوکش به طرف غرب تغییر مسیر داده و مجدد در جنوب ارتفاع بالامبو به سمت جنوب امتداد یافته است.
همچنین شیارهایی در این منطقه وجود دارد که هرکدام نقش مؤثری در اختفای نیروهای رزمندگان اسلام داشت و حتی از آنها به عنوان معابر وصولی نیز استفاده شده بود. از جمله این شیارها میتوان از دره گلان، شیار زلم، شیار سورمر، شیار سازان، دره خورنوازان، شیار بالای روستای خوی و شیار وشکناو نام برد.
از عمدهترین تأسیسات اقتصادی منطقه ، دریاچه پشت سد دربندیخان است که علاوه بر پرورش ماهی و کشاورزی، در تأمین برق قسمت وسیعی از عراق نیز نقش مهمی دارد.
تأسیسات نظامی دشمن در این منطقه عبارت بودند از پادگان حلبچه که دارای پد آسفالته بالگرد بود، پادگان لشکر27 ارتش عراق در کانیمانگا، مقر فرماندهی دفاع الوطنی سپاه یکم واقع در منطقه رود اژه و مرکز پایگاههای موشکی سام2 و سام7 عراق در این منطقه بود.
راه های ارتباطی دشمن را هم می توان به جاده سید صادق- خرمال- حلبچه، جاده حلبچه - طویله - نوسود، جاده اربت - سیدصادق و جاده اربت- دربندیخان- خرمال در منطقه اطلاق کرد ، پلهای این منطقه نیز عبارتاند از پل زلم، پل ملاویسی، پل سرآوا، پل اماجنامن، پل حاجی ورفه و پل خاکیخول .
مهمترین شهرهای عراق در این منطقه به ترتیب وسعت و اهمیت شامل حلبچه، خرمال، دجیله، طویله و بیاره است.
بالغ بر 70 روستا در پهنه دشت زور وجود داشت که به دنبال سیاست حکومت عراق در مناطق آزاد شده مبنی بر محدود کردن مبارزه اکراد، ویران شدند و تنها تعداد کمی از آنها مسکونی بودند.
** شناسایی منطقه عملیات
در پی استقرار یگانها در محورهای تعیین شده در این عملیات ، کار شناسایی نیز به موازات اقدامات دیگر آغاز شد. موقعیت زمین در محور شمالی به گونه ای بود که نیروهای خودی دید و تسلط خوبی بر دشت وسیع حلبچه و دریاچه دربندیخان داشتند. علاوه بر این، تیپ 75 ظفر از قرارگاه رمضان نیز کمک بسیاری به حضور نیروهای شناسایی در عمق منطقه دشمن میکرد. بدین ترتیب، یگانها با دیدبانی در محور شمالی و محور جنوبی عملیات، شناسایی عمق منطقه با کمک گروههای معارض عراقی منطقهی عمومی حلبچه و همکاری و هماهنگی تیپ 75 ظفر از قرارگاه رمضان اطلاعات دقیقی از وضعیت زمین، جادهها، مواضع عمقی دشمن، مواضع توپخانه و … به دست آوردند.
علاوه بر این، شناسایی اهداف مورد نظر در خط دشمن، پایگاهها و قلهها نیز انجام شد و یگانها موفق شدند معابر را تعیین کنند. در مجموع، در عملیات والفجر10، مشکل چندانی در امر شناسایی منطقه به وجود نیامد، زیرا اطلاعات کافی و مناسبی درباره وضعیت زمین منطقه در دست بود.
** اهداف و طراحی عملیات
در عملیات والفجر10 علاوه بر اهداف سیاسی، سه هدف عمدهی نظامی « آزادسازی شهرهای حلبچه، خرمال، دجیله، بیاره و طویله؛ فراهمسازی مقدمات تصرف سد دربندیخان؛ مسدود کردن عقبه اصلی استان سلیمانیه» مورد نظر بود.
وضعیت زمین و جغرافیای منطقهی عمومی حلبچه به گونه ای بود که بطور طبیعی مانور مشخصی را میتوان آنجا اجرا کرد. بر این اساس، از همان ابتدا دو بازوی اصلی برای عملیات در نظر گرفته شد:
محور ملخور به طرف خرمال (به منظور بستن تنگه خرمال) و محور غرب بالامبو و امتداد تمورژنان و تصرف سرپل احتمالی در کمر دریاچهی دربندیخان.
سپس مقرر شد دو بازو در ساحل شرقی دریاچه با یکدیگر الحاق کنند، با این اقدام همه قوای دشمن در دشت زور محاصره میشدند.
** یگانهای رزم سپاه و بسیج
عملیات والفجر 10 با بکارگیری 3 قرارگاه، 10 لشکر و 13 تیپ با استعداد 50 درصد در قالب 103 گردان طراحی شد.
قرارگاه قدس شامل لشکر7 ولیعصر(عج) 6 گردان، لشکر33 المهدی(عج) 6 گردان، لشکر25 کربلا 10 گردان، لشکر19 فجر 6 گردان، لشکر17 علیبنابیطالب(ع) 6 گردان، لشکر41 ثارالله 7 گردان و تیپ 39 بیتالمقدس4 گردان.
قرارگاه فتح شامل لشکر8 نجف اشرف 5 گردان، لشکر14 امام حسین(ع) 5 گردان، تیپ 82 صاحبالامر(عج) 3 گردان، تیپ 19 بقیهالله(عج) 3 گردان، تیپ44 قمربنیهاشم(ع) 3 گردان، تیپ11 امیرالمؤمنین(ع) 4 گردان و تیپ انصارالرسول(ص) 3 گردان.
قرارگاه کاظمین (ثامنالائمه(ع)) شامل لشکر9 بدر 8 گردان، تیپ26 انصارالمهدی (عج) 4 گردان، تیپ75 ظفر با 2 گردان، تیپ29 نبیاکرم(ص) 6 گردان، تیپ ویژه شهدا 6 گردان، سپاه چهارم 6 گردان.
** اقدامات ارتش درعملیات والفجر10
طبق هماهنگیهای انجام شده با لشکر28 کردستان، قرار شد با استفاده از امکانات و تجهیزات نظامی ارتش که در منطقه مریوان قرار داشت، حجم آتش عملیات والفجر10 افزایش یابد. بدین ترتیب، فرمانده لشکر کردستان و جانشین نیروی زمینی ارتش متعهد شدند آتشبارهای 105، 130 و 2 قبضه 203 و مهمات توپخانه اتریشی در اختیار نیروهای عملکننده قرار دهند.
هوانیروز؛ نیروهای هوانیروز تا شب عملیات در محور مریوان فعالیت میکردند و از صبح روز عملیات در محور جنوبی فعال شدند. هوانیروز متعهد شده بود برای هر محور استعدادی در حدود 10 فروند 214، 2 فروند شنوک و 2 تیم آتش فراهم کند. به طور کلی، گروه مسجد سلیمان هوانیروز در محور قرارگاه قدس با 7 فروند 214، 2 فروند 209 و یک فروند 206 و در محور جنوبی گروه اصفهان با به کارگیری 7 فروند 214، 5 فروند 209، یک فروند 206 و 4 فروند شنوک آماده اجرای عملیات شدند.
فعالیتهای این نیرو در امر تخلیه مجروحان و مردم حلبچه، انتقال نیرو و امکانات و… بسیار فراوان بود.
هوانیروز با اجرای 518 سورتی پرواز (در مجموع 258 ساعت) موفق به انتقال 1369 رزمنده و تخلیه 808 مجروح و 323 تن بار شد. همچنین در این عملیات 7 هلیکوپتر بر اثر بمببارانهای دشمن آسیب دید و از کار افتاد و در مجموع، 3 نفر شهید و 6 تن مجروح شدند.
نیروی هوایی در عملیات والفجر10، در زمینه بمبباران مواضع ارتش عراق و پشتیبانی رزمندگان بسیار فعال عمل کرد، طوری که بلافاصله پس از دستور فرماندهی، جنگندههای نیروی هوایی بر فراز آسمان منطقهی عملیاتی ظاهر شدند و اهداف مورد نظر را بمبباران کردند. عملیاتهای مهیج و متهورانه خلبانان نیروی هوایی، تأثیر بسیاری در تقویت روحیه نیروهای رزمنده داشت. بمبباران مواضع دشمن در طول یک روز عملیاتی، به طور پی در پی و با درخواست فرماندهی انجام میگرفت و در برخی موارد مهم و حساس، سرهنگ مصطفی اردستانی فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش، شخصاً مواضع دشمن را بمبباران میکرد.
** فرماندهی هاشمی رفسنجانی و هدایت عملیات
مرحوم هاشمی رفسنجانی فرمانده عالی جنگ که در جلسات متعدد تصمیمگیری برای این عملیات شرکت داشت، یک روز قبل از آغاز عملیات به مریوان رفت و با حضور در قرارگاه شهید مطهری، دائم و از طرق گوناگون (پیک، تلفن و حتی حضور موقت روی ارتفاع ملخور) در جریان عملیات قرار میگرفت.
وی به محض الحاق قرارگاههای قدس و فتح با یکدیگر به پیروزی عملیات امیدوار شد و منطقه را ترک کرد. با توجه به حساسیت و اهمیت محور قرارگاه قدس، محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه در محور شمالی عملیات (دزلی) روی ارتفاعات سورن (ملخور) مستقر شد و در محور میانی رحیم صفوی جانشین فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه هدایت قرارگاه ثامنالائمه(ع) را بر عهده گرفت. در محور جنوبی عملیات نیزعلی شمخانی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه در کنار برادر ( شهید ) سردار حاج احمد کاظمی در قرارگاه فتح حضور یافت.
** حضور ضد انقلاب در منطقه
قبل از عملیات والفجر10، نیروهایی از گروهک کومله و حزب دمکرات از گاراده به منطقه ای درحوالی پروینه (داخل منطقه عملیاتی) سرازیر شدند.علاوه براین شاخه ای از حزب دمکرات در نوسود و عقبههای آن استقرار یافتند. در مجموع، این افراد در حدود 700 نفر از حزب دمکرات و 100 نفر از کومله بودند.
همچنین تعدادی از افراد گروه رزگاری دربیاره مستقر شدند. در طول عملیات، به جز تحرک تعدادی از نیروهای حزب دمکرات در محور گاوکش، فعالیت دیگری از آنها دیده نشد. نیروهای این گروهها همزمان و در مواردی قبل از عقبنشینی دشمن به محورهای نوسود، طویله و … فرار کردند.
تعدادی نیز به اسارات نیروهای خودی درآمدند و عده ای هم خود را تسلیم کردند. برای مثال، افراد گروه کومله به هنگام فرار در حاشیه دریاچه گرفتار نیروهای لشکر25 کربلا شدند و به غیر از چند نفر که به اسارت نیروهای این لشکر درآمدند همگی به هلاکت رسیدند و بقیه متواری شدند.
علاوه بر این 140 نفر از افراد حزب دمکرات کردستان ایران به سمت حلبچه رفتند که 35 نفر از آنان در پاکسازی حلبچه بازداشت شدند و 50 نفر از آنان نیز خود را به افراد اتحادیه میهنی کردستان عراق (طالبانیها) تسلیم کردند و در منطقه همچنان باقی ماندند.
** رسیدگی به مصدومان شیمیایی
با توجه به باز شدن جاده نوسود، محور پاوه نوسود عقبه اصلی برای انتقال مجروحان در نظر گرفته شد. همچنین مقرر شد، علاوه بر فعال کردن بیمارستانهای شهرهای نزدیک به مناطق مرزی ایران، بیمارستانهای حلبچه هم برای رسیدگی به مصدومان تجهیز و تدارک شوند و چند اورژانس در منطقه احداث شود.
براساس آمارها تعداد مجروحان در محور جنوبی عملیات بالغ بر 2000 نفر و در محور شمالی عملیات حداقل 1000 نفر بود.همچنین گزارشی از آخرین وضعیت بمببارانهای شیمیایی از جانب فرمانده کل سپاه پاسداران به اطلاع آقای انصاری از بیت امام و ( مرحوم ) آقای هاشمیرفسنجانی رسید.
با توجه به نامناسب بودن جادههای محور ملخور و کندی حرکت وسایل نقلیه در ارتفاعات این منطقه، مسئولان به این نتیجه رسیدند که مردم مناطق شمالی دشت زور را نیز از محور نوسود به اردوگاههای داخل ایران منتقل کنند. اغلب مردم که به کوهها و شیارهای اطراف گریخته و در سراسر منطقه پراکنده شده بودند، غذا و وسایل گرمایی نداشتند. به همین دلیل مقرر شد به آنان آب، غذا و پتو برسد تا از گرسنگی و سرما از بین نروند.
با توجه به ادامه بمبباران شهرها، روستاها و محل تجمع مردم به وسیله هواپیماهای عراق فرمانده کل سپاه در گفتوگو با برخی فرماندهان، ضمن بررسی اوضاع به این نتیجه رسید که برای حفظ جان مردم باید همه آنان را چند ماه به داخل ایران منتقل کرد و در مکانهایی مناسب اسکان داد و بعد از بهبود اوضاع به محل سکونتشان بازگرداند. در چنین وضعیتی، خبر رسید مدارس و برخی اماکن عمومی شهر هرسین در استان کرمانشاه (باختران) آماده اسکان حدود 20 هزار نفر از اهالی حلبچه است و سپاه پاسداران نیز به سرعت غذای این تعداد را برای حداقل 3 روز فراهم کرد. تعیین تکلیف احشام و دامهای مردم که در سطح منطقه پراکنده بودند از جمله مسائلی بود که قرار شد درباره آن از دفتر امام سؤال شود.
** ویژگیهای مهم عملیات والفجر10
با محاصره کامل دشت زور و تصرف نقاط مهم این منطقه از جمله شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال و همچنین تسخیر چند پادگان نظامی، اهداف اصلی عملیات والفجر10 به جز ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر در جنوب دریاچه دربندیخان تأمین شد و تجهیزات نظامی فراوانی از دشمن منهدم یا به غنیمت درآمد.
ویژگی های بارز در این عملیات سبب دسترسی سریع به اهداف و موفقیت کامل آن شد.
فریب و غافلگیری دشمن؛ از آنجا که دشمن میپنداشت سمت اصلی عملیات ایران سد دربندیخان در محور جنوبی منطقه حلبچه است، در برابر اقدام قرارگاه قدس در ارتفاعات سورن حرکت مناسبی انجام نداد و هنگامی به خود آمد که دیگر دیر شده بود چرا که رزمندگان جادهی اصلی آنان را در پل گردکو تصرف و تأمین کرده و ارتباط شمال جنوب قطع شده بود و از طرفی همه نیروهای عراقی در دشت زور در محاصره قرار گرفته بودند.
مانور احاطه ای؛ مانور عملیات به تعبیر کلاسیک از نوع مانور احاطه ای بود و با اجرای این مانور دشمن به طور کامل محاصره شد. چنین مانوری که در حقیقت وضعیت زمین آن را تعیین میکرد، از جمله نادرترین مانورها در طول عملیاتهای گذشته بود.
سرعت؛ خلاف تصور فرماندهان، عملیات والفجر10 با سرعت بسیار خوبی انجام شد و این امر موجب گردید تا نیرو و تجهیزات نظامی فراوانی از دشمن در محاصره قرار گیرد و قبل از تحرک جدی نظامیان عراقی، با ایجاد خط پدافندی، کل دستاوردهای عملیات تثبیت شود.
وضعیت طبیعی منطقه؛ با وجود وسیع بودن جبهه به هنگام عملیات، عرض خط دفاعی صرفاً در تنگه خرمال به 10کیلومتر محدود میشد و بقیه جبهههای فتح شده در کنار دریاچه دربندیخان قرار داشت که نگهداری و دفاع از آنها با نیروی اندکی انجام میگرفت.
** تلفات کم عملیات و موفقیت درعرصه های مختلف
تلفات کم؛ با وجود وسعت بیش از 1000 کیلومتر مربع منطقه عملیاتی دشتزور( منطقه هدف حمله رزمندگان) آمار تلفات نیروهای خودی کم بود.
تارومار ضد انقلاب؛ نیروهای خودی در این عملیات اسناد و مدارک فراوانی مربوط به فعالیتهای ضد انقلاب در استخبارات شهرستان حلبچه به دست آورند و ضربه ای قوی به گروههای ضد انقلاب شامل دمکرات، کومله و رزگاری وارد کردند.
برد سیاسی؛ با توجه به اهمیت سیاسی منطقه عملیات و شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال، بیاره، طویله و آزادسازی شهر مرزی نوسود (در مرز ایران) عملیات والفجر10 آثار سیاسی مهمی داشت.
همچنین این عملیات که در اوج جنگ شهرها انجام شد از نظر محافل جهانی یک پیروزی سیاسی نظامی تلقی گردید.
فراوانی تعداد اسرا و حجم غنایم به دست آمده ؛ در عملیات والفجر10 تعداد اسیران عراقی و حجم غنایم به دست آمده بسیار زیاد بود. همچنین در این عملیات یک لشکر و 28 تیپ ارتش عراق از 50 تا 100درصد خسارت دیدند.
گفتنی است در این عملیات چهار هزار و 848 نظامی عراقی شامل 189 افسر از جمله فرمانده لشکر43 عراق با درجه سرلشکری، 2 سرتیپ، 26 افسر ارشد، 160 افسر جزء و چهار هزار و 659 درجهدار و سرباز و چند مقام سیاسی استان سلیمانیه از جمله فرماندار حلبچه و بخشدار سیدصادق و حدود 400 نفر از افراد گروههای مسلح ضد انقلاب به اسارت درآمدند.
با توجه به اهمیت سیاسی منطقه عملیاتی والفجر10 در شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال، بیاره، طویله و آزادسازی شهر مرزی نوسود (در مرز ایران) این عملیات آثار سیاسی مهمی داشت.
از سوی دیگر رزمندگان اسلام در این عملیات اسناد و مدارک فراوانی مربوط به فعالیتهای ضد انقلاب در استخبارات شهرستان حلبچه به دست آورند و ضربه ای قوی به گروههای ضد انقلاب شامل دمکرات، کومله و رزگاری وارد کردند.
این در حالی بود که پیش از این عملیات غرور آفرین ، ارتش عراق تصور می کرد ایران همچنان در جبهههای جنوب عملیات خواهد کرد و بر این اساس برنامهریزی کرده بود.
سرعت اجرای عملیات، دسترسی سریع یگانها به اهداف، غافلگیری دشمن و عقب ماندن از اهدافش سبب شد منطقه ای به وسعت 1000 کیلومتر مربع (دشتزور) شامل 3 شهر و بالغ بر 70 روستا ابتدا محاصره و سپس تصرف شود.
عراق در واکنش به استقبال مردم کرد منطقه از رزمندگان ایرانی و جبران آنچه در این منطقه از دست داد، شهرها و برخی روستاهای این منطقه از جمله حلبچه را در ابعاد وسیعی بمبباران شیمیایی کرد که به شهادت و مصدومیت حدود 10 هزار تن از مردم این منطقه و تعدادی از رزمندگان انجامید.
بازتاب بینالمللی گسترده فاجعه حلبچه علاوه بر محافل دیپلماتیک و رسانهها، افکار عمومی را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داد.
** گلوله باران شیمیایی حلبچه
به نقل از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کتاب شلمچه تا حلبچه و گزارش های مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، در پی محاصره کامل منطقه دشت زور و نا امیدی دشمن از خروج نیروهایش از این منطقه، از حدود ساعت11صبح روز 26 اسفند 1366 هواپیماهای عراقی شهر حلبچه و روستاهای اطراف آن را در ابعاد وسیعی گلوله باران کردند که بسیاری از مردم بر اثر استنشاق گازهای سمی به شهادت رسیدند.
این اقدام در حالی انجام گرفت که اوضاع حلبچه کاملاً عادی بود و مردم به راحتی در شهر رفت و آمد و رزمندگان نیز مشغول بازرسی مراکز دولتی بودند.
بمبباران هواپیماهای عراقی هنگامی آغاز شد که انبوه مردم دجیله اعم از زن، مرد، پیر، جوان و کودک از جادهی منتهی به شهر حلبچه عازم این شهر بودند.
بمبباران جادهها و سپس شهرهای خرمال، حلبچه و دجیله (سیروان) و روستاهای اطراف بدون وقفه تا حدود ساعت 3 بعد از ظهر ادامه یافت. عراق از ساعت 11 صبح این مناطق را با بمبهای جنگی بمبباران کرد اما از ساعت 3 بعدظهر به بعد این مناطق را به وسیله بمبهای شیمیایی بمبباران کرد.
از این ساعت به بعد هواپیماهای عراق در ابعاد وسیعی حلبچه و اطراف آن را بمبباران شیمایی کردند. با این اقدام دشمن ، شهر حلبچه و روستاهای اطراف آن از حالت عادی خارج شد و پس از چند دقیقه چهره شهر یکباره تغییر کرد به طوری که خانهها، کوچهها و خیابانهای شهر پر از جنازههایی شد که همچون مجسمه در حالتهای مختلف خشک شده بودند.
با آغاز بمب باران، بسیاری از مردم حلبچه برای در امان ماندن از انفجارها، به زیرزمین منازل خود پناه بردند، اما به دلیل سنگینی گازهای سمی و نفوذ به این مکانها، همه آنها به صورت دستهجمعی شهید شدند. سرعت و گستردگی بمبباران و حجم وسیع تلفات و مردم آواره ایی که برای در امان ماندن از بمببارانها با لباسهای نه چندان مناسب به سمت کوهها و شیارهای اطراف گریخته بودند، موجب بهت و حیرت دستاندرکاران این عملیات شده بود.
در پی اطلاع مرکز فرماندهی عملیات از حملات شیمیایی عراق، دستور داده شد به سرعت مردم و مصدومان این حادثه به پشت جبهه انتقال یابند. به همین منظور، محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران، محسن رفیقدوست وزیر سپاه و اکبر غمخوار جانشین تدارکات سپاه را برای بسیج امکانات، خودرو و سرهنگ انصاری فرمانده هوانیروز را به منظور فعال کردن بالگردها برای انتقال سریع مجروحان به اورژانس و بیمارستانها مأمور کرد اما به دلیل نامناسب بودن جادهها و برخی محدودیتهای دیگر تعدادی از مصدومان شیمیایی به شهادت رسیدند.
در محور قرارگاه فتح و ثامنالائمه(ع)، با توجه به اتمام مأموریت هجومی یگانهای تحت امر این دو قرارگاه و با توجه به حملات شیمیایی عراق، فعالیت یگانها بر کنترل وضعیت، کمک به تخلیه مردم از شهرهای حلبچه، دجیله و روستاهای اطراف آن انتقال آنها به مرزهای ایران معطوف شد.
در پایان مرحله سوم عملیات و از صبح روز 27 اسفند 1366 نیز ساماندهی امور مناطق تصرف شده از جمله رسیدگی به مصدومان بمبباران حلبچه، دجیله و روستاهای اطراف آن، انتقال اهالی دشت زور به اردوگاههای داخل خاک ایران و جمعآوری غنایم و اسیران مورد توجه فرماندهان قرار گرفت.
** جغرافیای منطقه عملیاتی والفجر 10
دشت وسیع حلبچه در ارتفاعی حدود 500 متر از سطح دریا واقع شده است. در غرب این منطقه دریاچه بزرگ دربندیخان، در شرق ارتفاعات سر به فلک کشیده زاگرس که از شمال به جنوب شامل سورن، چناره، خورنوازان، هنیقل، دالانی و کمانجر، شنام و 5 قله هستند و در جنوب آن نیز ارتفاعات عظیم بالامبو، شیندروی و تمورژنان قرار دارد.
ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران در جنوب دریاچه دربندیخان بخشی از عوارض طبیعی این منطقه هستند. خط مرزی ایران و عراق نیز از ارتفاعات سورن (شمال به جنوب) ادامه یافته، در محور 5 قله و گاوکش به طرف غرب تغییر مسیر داده و مجدد در جنوب ارتفاع بالامبو به سمت جنوب امتداد یافته است.
همچنین شیارهایی در این منطقه وجود دارد که هرکدام نقش مؤثری در اختفای نیروهای رزمندگان اسلام داشت و حتی از آنها به عنوان معابر وصولی نیز استفاده شده بود. از جمله این شیارها میتوان از دره گلان، شیار زلم، شیار سورمر، شیار سازان، دره خورنوازان، شیار بالای روستای خوی و شیار وشکناو نام برد.
از عمدهترین تأسیسات اقتصادی منطقه ، دریاچه پشت سد دربندیخان است که علاوه بر پرورش ماهی و کشاورزی، در تأمین برق قسمت وسیعی از عراق نیز نقش مهمی دارد.
تأسیسات نظامی دشمن در این منطقه عبارت بودند از پادگان حلبچه که دارای پد آسفالته بالگرد بود، پادگان لشکر27 ارتش عراق در کانیمانگا، مقر فرماندهی دفاع الوطنی سپاه یکم واقع در منطقه رود اژه و مرکز پایگاههای موشکی سام2 و سام7 عراق در این منطقه بود.
راه های ارتباطی دشمن را هم می توان به جاده سید صادق- خرمال- حلبچه، جاده حلبچه - طویله - نوسود، جاده اربت - سیدصادق و جاده اربت- دربندیخان- خرمال در منطقه اطلاق کرد ، پلهای این منطقه نیز عبارتاند از پل زلم، پل ملاویسی، پل سرآوا، پل اماجنامن، پل حاجی ورفه و پل خاکیخول .
مهمترین شهرهای عراق در این منطقه به ترتیب وسعت و اهمیت شامل حلبچه، خرمال، دجیله، طویله و بیاره است.
بالغ بر 70 روستا در پهنه دشت زور وجود داشت که به دنبال سیاست حکومت عراق در مناطق آزاد شده مبنی بر محدود کردن مبارزه اکراد، ویران شدند و تنها تعداد کمی از آنها مسکونی بودند.
** شناسایی منطقه عملیات
در پی استقرار یگانها در محورهای تعیین شده در این عملیات ، کار شناسایی نیز به موازات اقدامات دیگر آغاز شد. موقعیت زمین در محور شمالی به گونه ای بود که نیروهای خودی دید و تسلط خوبی بر دشت وسیع حلبچه و دریاچه دربندیخان داشتند. علاوه بر این، تیپ 75 ظفر از قرارگاه رمضان نیز کمک بسیاری به حضور نیروهای شناسایی در عمق منطقه دشمن میکرد. بدین ترتیب، یگانها با دیدبانی در محور شمالی و محور جنوبی عملیات، شناسایی عمق منطقه با کمک گروههای معارض عراقی منطقهی عمومی حلبچه و همکاری و هماهنگی تیپ 75 ظفر از قرارگاه رمضان اطلاعات دقیقی از وضعیت زمین، جادهها، مواضع عمقی دشمن، مواضع توپخانه و … به دست آوردند.
علاوه بر این، شناسایی اهداف مورد نظر در خط دشمن، پایگاهها و قلهها نیز انجام شد و یگانها موفق شدند معابر را تعیین کنند. در مجموع، در عملیات والفجر10، مشکل چندانی در امر شناسایی منطقه به وجود نیامد، زیرا اطلاعات کافی و مناسبی درباره وضعیت زمین منطقه در دست بود.
** اهداف و طراحی عملیات
در عملیات والفجر10 علاوه بر اهداف سیاسی، سه هدف عمدهی نظامی « آزادسازی شهرهای حلبچه، خرمال، دجیله، بیاره و طویله؛ فراهمسازی مقدمات تصرف سد دربندیخان؛ مسدود کردن عقبه اصلی استان سلیمانیه» مورد نظر بود.
وضعیت زمین و جغرافیای منطقهی عمومی حلبچه به گونه ای بود که بطور طبیعی مانور مشخصی را میتوان آنجا اجرا کرد. بر این اساس، از همان ابتدا دو بازوی اصلی برای عملیات در نظر گرفته شد:
محور ملخور به طرف خرمال (به منظور بستن تنگه خرمال) و محور غرب بالامبو و امتداد تمورژنان و تصرف سرپل احتمالی در کمر دریاچهی دربندیخان.
سپس مقرر شد دو بازو در ساحل شرقی دریاچه با یکدیگر الحاق کنند، با این اقدام همه قوای دشمن در دشت زور محاصره میشدند.
** یگانهای رزم سپاه و بسیج
عملیات والفجر 10 با بکارگیری 3 قرارگاه، 10 لشکر و 13 تیپ با استعداد 50 درصد در قالب 103 گردان طراحی شد.
قرارگاه قدس شامل لشکر7 ولیعصر(عج) 6 گردان، لشکر33 المهدی(عج) 6 گردان، لشکر25 کربلا 10 گردان، لشکر19 فجر 6 گردان، لشکر17 علیبنابیطالب(ع) 6 گردان، لشکر41 ثارالله 7 گردان و تیپ 39 بیتالمقدس4 گردان.
قرارگاه فتح شامل لشکر8 نجف اشرف 5 گردان، لشکر14 امام حسین(ع) 5 گردان، تیپ 82 صاحبالامر(عج) 3 گردان، تیپ 19 بقیهالله(عج) 3 گردان، تیپ44 قمربنیهاشم(ع) 3 گردان، تیپ11 امیرالمؤمنین(ع) 4 گردان و تیپ انصارالرسول(ص) 3 گردان.
قرارگاه کاظمین (ثامنالائمه(ع)) شامل لشکر9 بدر 8 گردان، تیپ26 انصارالمهدی (عج) 4 گردان، تیپ75 ظفر با 2 گردان، تیپ29 نبیاکرم(ص) 6 گردان، تیپ ویژه شهدا 6 گردان، سپاه چهارم 6 گردان.
** اقدامات ارتش درعملیات والفجر10
طبق هماهنگیهای انجام شده با لشکر28 کردستان، قرار شد با استفاده از امکانات و تجهیزات نظامی ارتش که در منطقه مریوان قرار داشت، حجم آتش عملیات والفجر10 افزایش یابد. بدین ترتیب، فرمانده لشکر کردستان و جانشین نیروی زمینی ارتش متعهد شدند آتشبارهای 105، 130 و 2 قبضه 203 و مهمات توپخانه اتریشی در اختیار نیروهای عملکننده قرار دهند.
هوانیروز؛ نیروهای هوانیروز تا شب عملیات در محور مریوان فعالیت میکردند و از صبح روز عملیات در محور جنوبی فعال شدند. هوانیروز متعهد شده بود برای هر محور استعدادی در حدود 10 فروند 214، 2 فروند شنوک و 2 تیم آتش فراهم کند. به طور کلی، گروه مسجد سلیمان هوانیروز در محور قرارگاه قدس با 7 فروند 214، 2 فروند 209 و یک فروند 206 و در محور جنوبی گروه اصفهان با به کارگیری 7 فروند 214، 5 فروند 209، یک فروند 206 و 4 فروند شنوک آماده اجرای عملیات شدند.
فعالیتهای این نیرو در امر تخلیه مجروحان و مردم حلبچه، انتقال نیرو و امکانات و… بسیار فراوان بود.
هوانیروز با اجرای 518 سورتی پرواز (در مجموع 258 ساعت) موفق به انتقال 1369 رزمنده و تخلیه 808 مجروح و 323 تن بار شد. همچنین در این عملیات 7 هلیکوپتر بر اثر بمببارانهای دشمن آسیب دید و از کار افتاد و در مجموع، 3 نفر شهید و 6 تن مجروح شدند.
نیروی هوایی در عملیات والفجر10، در زمینه بمبباران مواضع ارتش عراق و پشتیبانی رزمندگان بسیار فعال عمل کرد، طوری که بلافاصله پس از دستور فرماندهی، جنگندههای نیروی هوایی بر فراز آسمان منطقهی عملیاتی ظاهر شدند و اهداف مورد نظر را بمبباران کردند. عملیاتهای مهیج و متهورانه خلبانان نیروی هوایی، تأثیر بسیاری در تقویت روحیه نیروهای رزمنده داشت. بمبباران مواضع دشمن در طول یک روز عملیاتی، به طور پی در پی و با درخواست فرماندهی انجام میگرفت و در برخی موارد مهم و حساس، سرهنگ مصطفی اردستانی فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش، شخصاً مواضع دشمن را بمبباران میکرد.
** فرماندهی هاشمی رفسنجانی و هدایت عملیات
مرحوم هاشمی رفسنجانی فرمانده عالی جنگ که در جلسات متعدد تصمیمگیری برای این عملیات شرکت داشت، یک روز قبل از آغاز عملیات به مریوان رفت و با حضور در قرارگاه شهید مطهری، دائم و از طرق گوناگون (پیک، تلفن و حتی حضور موقت روی ارتفاع ملخور) در جریان عملیات قرار میگرفت.
وی به محض الحاق قرارگاههای قدس و فتح با یکدیگر به پیروزی عملیات امیدوار شد و منطقه را ترک کرد. با توجه به حساسیت و اهمیت محور قرارگاه قدس، محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه در محور شمالی عملیات (دزلی) روی ارتفاعات سورن (ملخور) مستقر شد و در محور میانی رحیم صفوی جانشین فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه هدایت قرارگاه ثامنالائمه(ع) را بر عهده گرفت. در محور جنوبی عملیات نیزعلی شمخانی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه در کنار برادر ( شهید ) سردار حاج احمد کاظمی در قرارگاه فتح حضور یافت.
** حضور ضد انقلاب در منطقه
قبل از عملیات والفجر10، نیروهایی از گروهک کومله و حزب دمکرات از گاراده به منطقه ای درحوالی پروینه (داخل منطقه عملیاتی) سرازیر شدند.علاوه براین شاخه ای از حزب دمکرات در نوسود و عقبههای آن استقرار یافتند. در مجموع، این افراد در حدود 700 نفر از حزب دمکرات و 100 نفر از کومله بودند.
همچنین تعدادی از افراد گروه رزگاری دربیاره مستقر شدند. در طول عملیات، به جز تحرک تعدادی از نیروهای حزب دمکرات در محور گاوکش، فعالیت دیگری از آنها دیده نشد. نیروهای این گروهها همزمان و در مواردی قبل از عقبنشینی دشمن به محورهای نوسود، طویله و … فرار کردند.
تعدادی نیز به اسارات نیروهای خودی درآمدند و عده ای هم خود را تسلیم کردند. برای مثال، افراد گروه کومله به هنگام فرار در حاشیه دریاچه گرفتار نیروهای لشکر25 کربلا شدند و به غیر از چند نفر که به اسارت نیروهای این لشکر درآمدند همگی به هلاکت رسیدند و بقیه متواری شدند.
علاوه بر این 140 نفر از افراد حزب دمکرات کردستان ایران به سمت حلبچه رفتند که 35 نفر از آنان در پاکسازی حلبچه بازداشت شدند و 50 نفر از آنان نیز خود را به افراد اتحادیه میهنی کردستان عراق (طالبانیها) تسلیم کردند و در منطقه همچنان باقی ماندند.
** رسیدگی به مصدومان شیمیایی
با توجه به باز شدن جاده نوسود، محور پاوه نوسود عقبه اصلی برای انتقال مجروحان در نظر گرفته شد. همچنین مقرر شد، علاوه بر فعال کردن بیمارستانهای شهرهای نزدیک به مناطق مرزی ایران، بیمارستانهای حلبچه هم برای رسیدگی به مصدومان تجهیز و تدارک شوند و چند اورژانس در منطقه احداث شود.
براساس آمارها تعداد مجروحان در محور جنوبی عملیات بالغ بر 2000 نفر و در محور شمالی عملیات حداقل 1000 نفر بود.همچنین گزارشی از آخرین وضعیت بمببارانهای شیمیایی از جانب فرمانده کل سپاه پاسداران به اطلاع آقای انصاری از بیت امام و ( مرحوم ) آقای هاشمیرفسنجانی رسید.
با توجه به نامناسب بودن جادههای محور ملخور و کندی حرکت وسایل نقلیه در ارتفاعات این منطقه، مسئولان به این نتیجه رسیدند که مردم مناطق شمالی دشت زور را نیز از محور نوسود به اردوگاههای داخل ایران منتقل کنند. اغلب مردم که به کوهها و شیارهای اطراف گریخته و در سراسر منطقه پراکنده شده بودند، غذا و وسایل گرمایی نداشتند. به همین دلیل مقرر شد به آنان آب، غذا و پتو برسد تا از گرسنگی و سرما از بین نروند.
با توجه به ادامه بمبباران شهرها، روستاها و محل تجمع مردم به وسیله هواپیماهای عراق فرمانده کل سپاه در گفتوگو با برخی فرماندهان، ضمن بررسی اوضاع به این نتیجه رسید که برای حفظ جان مردم باید همه آنان را چند ماه به داخل ایران منتقل کرد و در مکانهایی مناسب اسکان داد و بعد از بهبود اوضاع به محل سکونتشان بازگرداند. در چنین وضعیتی، خبر رسید مدارس و برخی اماکن عمومی شهر هرسین در استان کرمانشاه (باختران) آماده اسکان حدود 20 هزار نفر از اهالی حلبچه است و سپاه پاسداران نیز به سرعت غذای این تعداد را برای حداقل 3 روز فراهم کرد. تعیین تکلیف احشام و دامهای مردم که در سطح منطقه پراکنده بودند از جمله مسائلی بود که قرار شد درباره آن از دفتر امام سؤال شود.
** ویژگیهای مهم عملیات والفجر10
با محاصره کامل دشت زور و تصرف نقاط مهم این منطقه از جمله شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال و همچنین تسخیر چند پادگان نظامی، اهداف اصلی عملیات والفجر10 به جز ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر در جنوب دریاچه دربندیخان تأمین شد و تجهیزات نظامی فراوانی از دشمن منهدم یا به غنیمت درآمد.
ویژگی های بارز در این عملیات سبب دسترسی سریع به اهداف و موفقیت کامل آن شد.
فریب و غافلگیری دشمن؛ از آنجا که دشمن میپنداشت سمت اصلی عملیات ایران سد دربندیخان در محور جنوبی منطقه حلبچه است، در برابر اقدام قرارگاه قدس در ارتفاعات سورن حرکت مناسبی انجام نداد و هنگامی به خود آمد که دیگر دیر شده بود چرا که رزمندگان جادهی اصلی آنان را در پل گردکو تصرف و تأمین کرده و ارتباط شمال جنوب قطع شده بود و از طرفی همه نیروهای عراقی در دشت زور در محاصره قرار گرفته بودند.
مانور احاطه ای؛ مانور عملیات به تعبیر کلاسیک از نوع مانور احاطه ای بود و با اجرای این مانور دشمن به طور کامل محاصره شد. چنین مانوری که در حقیقت وضعیت زمین آن را تعیین میکرد، از جمله نادرترین مانورها در طول عملیاتهای گذشته بود.
سرعت؛ خلاف تصور فرماندهان، عملیات والفجر10 با سرعت بسیار خوبی انجام شد و این امر موجب گردید تا نیرو و تجهیزات نظامی فراوانی از دشمن در محاصره قرار گیرد و قبل از تحرک جدی نظامیان عراقی، با ایجاد خط پدافندی، کل دستاوردهای عملیات تثبیت شود.
وضعیت طبیعی منطقه؛ با وجود وسیع بودن جبهه به هنگام عملیات، عرض خط دفاعی صرفاً در تنگه خرمال به 10کیلومتر محدود میشد و بقیه جبهههای فتح شده در کنار دریاچه دربندیخان قرار داشت که نگهداری و دفاع از آنها با نیروی اندکی انجام میگرفت.
** تلفات کم عملیات و موفقیت درعرصه های مختلف
تلفات کم؛ با وجود وسعت بیش از 1000 کیلومتر مربع منطقه عملیاتی دشتزور( منطقه هدف حمله رزمندگان) آمار تلفات نیروهای خودی کم بود.
تارومار ضد انقلاب؛ نیروهای خودی در این عملیات اسناد و مدارک فراوانی مربوط به فعالیتهای ضد انقلاب در استخبارات شهرستان حلبچه به دست آورند و ضربه ای قوی به گروههای ضد انقلاب شامل دمکرات، کومله و رزگاری وارد کردند.
برد سیاسی؛ با توجه به اهمیت سیاسی منطقه عملیات و شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال، بیاره، طویله و آزادسازی شهر مرزی نوسود (در مرز ایران) عملیات والفجر10 آثار سیاسی مهمی داشت.
همچنین این عملیات که در اوج جنگ شهرها انجام شد از نظر محافل جهانی یک پیروزی سیاسی نظامی تلقی گردید.
فراوانی تعداد اسرا و حجم غنایم به دست آمده ؛ در عملیات والفجر10 تعداد اسیران عراقی و حجم غنایم به دست آمده بسیار زیاد بود. همچنین در این عملیات یک لشکر و 28 تیپ ارتش عراق از 50 تا 100درصد خسارت دیدند.
گفتنی است در این عملیات چهار هزار و 848 نظامی عراقی شامل 189 افسر از جمله فرمانده لشکر43 عراق با درجه سرلشکری، 2 سرتیپ، 26 افسر ارشد، 160 افسر جزء و چهار هزار و 659 درجهدار و سرباز و چند مقام سیاسی استان سلیمانیه از جمله فرماندار حلبچه و بخشدار سیدصادق و حدود 400 نفر از افراد گروههای مسلح ضد انقلاب به اسارت درآمدند.
• جنایت جنگی رژیم بعث عراق در حلبچه +تصاویر
جنایت ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ رژیم بعث عراق در شهر کُردنشین حلبچه و بمباران شیمیایی این شهر، سندی بین المللی از مظلومیت کُردهای عراق و حمایت کشورهای غربی از اقدام دیکتاتور رژیم بعث در آن دوران است.
همگان بر این امر واقف هستند که کشورهای غربی در دوران جنگ تحمیلی با فروش تسلیحات نظامی به رژیم بعث معاهده های بین المللی را زیر پا گذاشتند و این رژیم نیز که خود را تحت حمایت این قدرت های غربی می دید در چنین روزی یکی از غم انگیزترین و دردناک ترین رویدادهای تاریخ جنگ در جهان را رقم زد.
مرگ مردمان بی گناه حلبچه با طعم خردل (ایپریت) با چاشنی تاول زای گاز اعصاب تابون و سارین و بوی مرگ آور سیانوژن؛ تراژدی تلخ غیرمنتظره ای بود که پس از جنگ جهانی دوم رخ داد و هنوز هم پس از سال ها آثار و تبعات آن باقی است.
در آن زمان سکوت رسانه ای غرب، بخاطر موقعیت بینالمللی عراق و حامیان غربی و عربی اش باعث شد که این تراژدی انسانی بازتاب گسترده ای نداشته باشد اما باز هم مرگ پنج هزار انسان بی گناه، خطایی نبود که در تاریخ جنایات جنگی رژیم بعث ثبت نشود.
شهر حلبچه ساعت ۱۴ روز ۲۵ اسفند ۶۶ توسط جنگنده بمب افکن های میراژ و سوپر اتاندارد فرانسوی ارتش متجاوز رژیم بعث بمباران شیمیایی شد.
طبق اسناد موجود در این حملات هوایی که به دستور مستقیم صدام و علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی صورت گرفت، پنج هزار نفر کشته و بیش از ۱۵ هزار نفر از اهالی این شهر ۳۰ هزار نفری مجروح شدند.
نیروی هوایی عراق پنج نقطه شهر را با استفاده از انواع بمب های شیمیایی از جمله گازهای اعصاب وی ایکس، سارین و تابون و گاز خردل بمباران کرد.
این شهر چند روز قبل از فاجعه یاد شده با بمب های متعارف هدف قرار گرفته بود و ساکنان آن اطلاع چندانی از بمباران شیمیایی و راه های مقابله با آن نداشتند که همین امر باعث افزایش تلفات و شدت این فاجعه شد.
از منظر حقوق بین المللی؛ بمباران شیمیایی حلبچه نقض آشکار پروتکل ۱۷ ژوئن ۱۹۲۵ در محکومیت کاربرد سلاح های شیمیایی، اسناد کنفرانس صلح لایحه ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷، ماده ۶ اساسنامه دادگاه نورنبرگ ۱۹۶۴، ماده ۵ عهدنامه واشنگتن ۱۹۲۲، ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸و کنفرانس منع کاربرد از سلاح های شیمیایی (پروتکل منع استفاده از سلاح شیمیایی ۱۹۲۹ و کنوانسیون چهارم ژنو ۱۹۴۹) بود.
در مجموع ۲۰۷ شرکت اروپایی از جمله شرکت هایی از کشورهای هلند، آلمان و فرانسه در دوران جنگ تحمیلی به رژیم بعث عراق سلاح کشتار جمعی شیمیایی فروختند.
بعدها دادگاه بین المللی لاهه جنایات بمباران شیمیایی صدام حسین را نسل کشی علیه بشریت اعلام کرد و به آن رای داد.
در طول هشت سال دفاع مقدس نیز نیروهای عراقی بارها به استفاده گسترده از سلاح های ضد انسانی مبادرت کردند و با حمله های شیمیایی علیه اهداف جنگی و غیر نظامی ایران، رکورد استفاده مکرر و گسترده از این سلاح ها را به نام ارتش خود به ثبت رساندند.
نخستین حمله شیمیایی عراق علیه ایران در بیست و سوم دی ۱۳۵۹ در ۵۰ کیلومتری غرب ایلام صورت گرفت و سکوت مجامع بین المللی پس از این رویداد سبب شد تا این رژیم به استفاده از سلاح های کشتار جمعی ادامه و از آن پس به صورت مستمر نواحی گوناگون ایران و مناطق کُردنشین عراق را مورد هجوم سلاح های شیمیایی قرار دهد.
عراق هنگامی از سلاح های شیمیایی در طول جنگ تحمیلی بهره می برد که جزو ۱۲۰ کشور امضا کننده پروتکل ژنو درباره منع استفاده از سلاحهای سمی و شیمیایی بود.
داشتن سلاح های کشتار جمعی سرانجام بهانه ای برای کشورهای غربی برای حمله نظامی به عراق شد و همان کشورهایی ه به این رژیم سلاح شمیمایی داده بودند به این کشور حمله کردند.
هر چند دادگاه دیکتاتور رژیم بعث به بحث حلبچه نرسید و این صدام به دلیل سایر جنایاتش به مرگ محکوم شد اما مرگ وی پرونده های جنایات وی را مختومه کرد اما هنوز هم مزار شهدای حلبچه به عنوان سندی بر جنایات این رژیم پذیرای بازدید کنندگان غیر بعثی است.
هر چند امسال پس از گذشت ۳۰ سال از این فاجعه و تراژدی انسانی، شاید غبار فراموشی زمان روی این رویداد نشسته و افکار عمومی جهان تا حدودی آن را فراموش کرده باشد، اما نگرانی ها از وقوع دوباره چنین رویداد تلخی در جهان با توجه به تمایل روز افزون کشورهای غربی برای مجهز شدن به تسلحات کشتار جمعی، نیازمند بررسی و تامل بیشتر محققان و پژوهشگران است.
طرفداران و حامیان صلح و انجمن های مقابله با گسترش تسلیحات کشتار جمعی در جهان می توانند پرونده حلبچه و کشتار پنج هزار انسان بی گناه را به عنوان سندی گویا به مجامع جهانی ارائه دهند.