آئین اختتامیه دوازدهمین جشنواره انتخاب سال پاسداران اهل قلم صبح امروز با حضور سردار سرلشکر یحیی رحیم صفوی در حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش شهدای ایران، گلعلی بابایی نویسنده کتاب «شرارههای خورشید» در این مراسم گفت: این کتاب ششمین کتاب از مجموعه حماسه بیست و هفت است که به عملیات خیبر میپردازد، از مجموع هزار صفحه ماجرای خیبر، از شروع طرح عملیاتی تا انتها که به شهادت شهید همت انجامید، را بیان میکند.
وی گفت: سعی کردهام با این اثر نسل بعد از انقلاب را از این عملیات و جنگ آشنا کنم و بگویم این عملیاتی که به نام عملیات عاشورایی مشهور است اولین عملیات آبی و خاکی رزمندگانمان بوده است که با سبک تاریخی داستانی ارائه شده است.
این نویسنده در ادامه اظهار داشت: کتابهایی که بنده و آقای بهزاد مینویسیم تاریخ تحلیلی نیستند بلکه توصیفی هستند، در واقع بنده و آقای بهزاد آنچه را که گذشته هست توصیف میکنیم.
بابایی در خاتمه سخنان خود با بیان اینکه یکی از کارگردانان مشهور کشورمان پس از خواندن کتاب «شرارههای خورشید» و برگزاری چند جلسه مواردی را مطرح کرد، گفت:این کارگردان به من گفت شیفته کتاب شدهام، قصد ساختن آن را دارم، ولی میترسم بسازم و اثری ضدجنگ برداشت شود، اما درسی که باید بگیریم این است که تصمیمات گرفته شده در آن مقطع حساس به درستی اخذ شدهاند.
محمد محمودی نویسنده «مهرنجون» در این مراسم اظهار داشت: این اثر خاطرات بنده از دو عملیات کربلای 4 و 5 در روستای زاگرسنشین در 40 کیلومتری نورآباد ممسنی استان فارس را شامل میشود.
وی در ادامه به شهادت لطیف طیبی از همرزمانش اشاره کرد و گفت:ماجرای شهادت وی یک غم همیشگی را از این عملیات کربلای 5 روی دلم گذاشته بود، من نوجوانی نکرده بودم و به جبهه رفته و نقش مشق جوانی می کردم، او در کنار من شهید شد اما در لحظه شهادت گویی نگاهش را از من گرفت و یکباره بر حضرت اباعبدالله سلام داد، این خاطره باعث شد که بنده محمد محمودی وارد دنیای نوشتن شوم. اول شعر گفتم و بعد وارد خاطره و فضای داستاننویسی شدم. در واقع این اثر، وقایع یک روستا در زمان جنگ را نشان میدهد، روستایی که 19 شهید و 324 رزمنده دارد، یعنی یک روستا گردان کامل پا به کار برای جنگ فرستاده بود و ستار محمودی آخرین شهید این روستاست.
در ادامه این مراسم، نظارت بر قدرت سیاسی در اندیشه امام(ره) عنوان پایاننامه شهید مدافع حرم سعید کمالی مورد تجلیل قرار گرفت. الموتی استاد راهنمای این شهید بزرگوار درباره کتاب، گفت: نه تنها در دنیا، شهدای مدافع حرم حیاتشان منشأ اثر بود، پس از شهادتشان هم منشأ اثر بود. شهید کمالی با وجود اینکه بسیاری تصور میکنند مدافعان حرم به دلیل مسائل مالی به سوریه میروند، اما هنگامی که فیش حقوقی این شهید منتشر شد، دیدیم که مبلغی از فیش او بابت کمک به جبهه مقاومت کسر میشود، این موضوع در فضای مجازی بازتابهای فراوانی داشت.
وی گفت: شهید کمالی همانند شهید همت سخنرانی میکرد، او در زمان خوشبینی کاذب در مسئله هستهای سخنرانی بابصیرتی انجام داد که بسیار در نوع خود جالب بود.
در این مراسم، پدر و مادر شهید کمالی در مورد فرزندشان صحبت کردند، پدرش گفت: سعید از ابتدا که به دنیا آمد خیر و برکت بود، البته من پیش از او دو فرزند دیگری نیز داشتم و سعید سومی بود، در چند دانشگاه سال 88 پذیرفته شد، اما به من گفت میخواهم به سپاه بروم، من هم گفتم سپاه جای مقدسی است، ولی مرد میخواهد.
مادر شهید کمالی نیز در این مراسم گفت: زمانی که غواصان شهید را تشییع میکردند، من آخرین اشکهای سعید را دیدم، از همان جا بود که خواستهاش را خواست و آخرین لبخند نیز مربوط به شبی میشود که رفت.
«هدایت سوم»، عنوان کتابی است که سیدحمید سجادیمنش از خاطرات سردار اسدی نوشته است، سجادیمنش در این مراسم گفت: در حوزه ادبیات تاریخ شفاهی این کار منتشر شده است، کتابی با 375 صفحه که از دوران کودکی تا جنگ یکی از فرماندهان سپاه را در قالب داستانی ارائه میدهد.
وی با بیان اینکه این اثر نامزد دریافت جایزه جلال نیز بود، گفت: تاکنون یازده کتاب نوشتهام، اما دیده شدن این کتاب مرهون خوشتعریفی سردار اسدی است. در این کتاب خاطرات نابی از شهید حاج داود کریمی و نقش ایشان در چند ماه ابتدایی جنگ نیز مطرح میشود، همچنین خاطراتی در مورد شهید آیتالله مدنی، پیش از انقلاب که تاکنون در هیچ کتابی درج نشده است.
در انتهای این مراسم اکبر صحرایی، گلعلی بابایی، حسین بهزاد و چند نفر از پاسداران اهل قلم تجلیل شدند.
وی گفت: سعی کردهام با این اثر نسل بعد از انقلاب را از این عملیات و جنگ آشنا کنم و بگویم این عملیاتی که به نام عملیات عاشورایی مشهور است اولین عملیات آبی و خاکی رزمندگانمان بوده است که با سبک تاریخی داستانی ارائه شده است.
این نویسنده در ادامه اظهار داشت: کتابهایی که بنده و آقای بهزاد مینویسیم تاریخ تحلیلی نیستند بلکه توصیفی هستند، در واقع بنده و آقای بهزاد آنچه را که گذشته هست توصیف میکنیم.
بابایی در خاتمه سخنان خود با بیان اینکه یکی از کارگردانان مشهور کشورمان پس از خواندن کتاب «شرارههای خورشید» و برگزاری چند جلسه مواردی را مطرح کرد، گفت:این کارگردان به من گفت شیفته کتاب شدهام، قصد ساختن آن را دارم، ولی میترسم بسازم و اثری ضدجنگ برداشت شود، اما درسی که باید بگیریم این است که تصمیمات گرفته شده در آن مقطع حساس به درستی اخذ شدهاند.
محمد محمودی نویسنده «مهرنجون» در این مراسم اظهار داشت: این اثر خاطرات بنده از دو عملیات کربلای 4 و 5 در روستای زاگرسنشین در 40 کیلومتری نورآباد ممسنی استان فارس را شامل میشود.
وی در ادامه به شهادت لطیف طیبی از همرزمانش اشاره کرد و گفت:ماجرای شهادت وی یک غم همیشگی را از این عملیات کربلای 5 روی دلم گذاشته بود، من نوجوانی نکرده بودم و به جبهه رفته و نقش مشق جوانی می کردم، او در کنار من شهید شد اما در لحظه شهادت گویی نگاهش را از من گرفت و یکباره بر حضرت اباعبدالله سلام داد، این خاطره باعث شد که بنده محمد محمودی وارد دنیای نوشتن شوم. اول شعر گفتم و بعد وارد خاطره و فضای داستاننویسی شدم. در واقع این اثر، وقایع یک روستا در زمان جنگ را نشان میدهد، روستایی که 19 شهید و 324 رزمنده دارد، یعنی یک روستا گردان کامل پا به کار برای جنگ فرستاده بود و ستار محمودی آخرین شهید این روستاست.
در ادامه این مراسم، نظارت بر قدرت سیاسی در اندیشه امام(ره) عنوان پایاننامه شهید مدافع حرم سعید کمالی مورد تجلیل قرار گرفت. الموتی استاد راهنمای این شهید بزرگوار درباره کتاب، گفت: نه تنها در دنیا، شهدای مدافع حرم حیاتشان منشأ اثر بود، پس از شهادتشان هم منشأ اثر بود. شهید کمالی با وجود اینکه بسیاری تصور میکنند مدافعان حرم به دلیل مسائل مالی به سوریه میروند، اما هنگامی که فیش حقوقی این شهید منتشر شد، دیدیم که مبلغی از فیش او بابت کمک به جبهه مقاومت کسر میشود، این موضوع در فضای مجازی بازتابهای فراوانی داشت.
وی گفت: شهید کمالی همانند شهید همت سخنرانی میکرد، او در زمان خوشبینی کاذب در مسئله هستهای سخنرانی بابصیرتی انجام داد که بسیار در نوع خود جالب بود.
در این مراسم، پدر و مادر شهید کمالی در مورد فرزندشان صحبت کردند، پدرش گفت: سعید از ابتدا که به دنیا آمد خیر و برکت بود، البته من پیش از او دو فرزند دیگری نیز داشتم و سعید سومی بود، در چند دانشگاه سال 88 پذیرفته شد، اما به من گفت میخواهم به سپاه بروم، من هم گفتم سپاه جای مقدسی است، ولی مرد میخواهد.
مادر شهید کمالی نیز در این مراسم گفت: زمانی که غواصان شهید را تشییع میکردند، من آخرین اشکهای سعید را دیدم، از همان جا بود که خواستهاش را خواست و آخرین لبخند نیز مربوط به شبی میشود که رفت.
«هدایت سوم»، عنوان کتابی است که سیدحمید سجادیمنش از خاطرات سردار اسدی نوشته است، سجادیمنش در این مراسم گفت: در حوزه ادبیات تاریخ شفاهی این کار منتشر شده است، کتابی با 375 صفحه که از دوران کودکی تا جنگ یکی از فرماندهان سپاه را در قالب داستانی ارائه میدهد.
وی با بیان اینکه این اثر نامزد دریافت جایزه جلال نیز بود، گفت: تاکنون یازده کتاب نوشتهام، اما دیده شدن این کتاب مرهون خوشتعریفی سردار اسدی است. در این کتاب خاطرات نابی از شهید حاج داود کریمی و نقش ایشان در چند ماه ابتدایی جنگ نیز مطرح میشود، همچنین خاطراتی در مورد شهید آیتالله مدنی، پیش از انقلاب که تاکنون در هیچ کتابی درج نشده است.
در انتهای این مراسم اکبر صحرایی، گلعلی بابایی، حسین بهزاد و چند نفر از پاسداران اهل قلم تجلیل شدند.