پژوهشگر طب اسلامی با اشاره به مقدمه معاون وزیر بهداشت در ترجمه بند سوم سند 2030 گفت: در واقع با عدم پذیرش علم دینی و غیردینی صحهای بر این مدعا گذاشتهایم که هر آنچه از مغرب زمین به ایران وارد میشود حکم بلامنازعهای است.
به گزارش شهدای ایران، محمدجواد مسعودینیا امروز در گفتوگو با فارس در اصفهان پیرامون علم اسلامی اظهار کرد: در فضای کنونی کشوری مباحثی درباره اصالت علم مطرح است که آیا علم برگرفته از تجربه محض است یا میتواند از تفکرات و ارزشهای دینی، قومی و قبیلهای هم گرفته شده باشد، این گفتوگوها چنان داغ شده که رئیسجمهور نیز پا به عرصه گذاشته و درباره طب اسلامی گفته است «اینها حتی پزشکی جدید را در مقطعی نمیپذیرفتند، حتی دانشگاهها را قبول نداشتند، پزشکی را که مدعی داروی شیمیایی محور باشد نمیپذیرفتند و میگفتند ما پزشکی بر اساس داروی گیاهی داریم اما امروز این تفکر در جامعه ما طرفداری ندارد.»
وی افزود: به عقیده بنده این استدلال رئیسجمهور از اصل اشتباه است چرا که میبینیم در کل دنیا رجوع به گیاهدرمانی آنقدر چشمگیر بوده که در کشوری مثل ژاپن بیش از 80 درصد درمانها به واسطه گیاهان انجام میشود؛ در اتحادیه اروپا قریب 70 درصد درمانها گیاهی است و در کشورهایی مثل فرانسه و آلمان این عدد بیش از میانگین اتحادیه اروپاست، حتی در کشور ما هم به نقل از وزیر بهداشت مراجعات پزشکی کاهش داشته و مسیر پزشکی گیاهی به صورت روزافزون قابلمشاهده است.
این پژوهشگر طب اسلامی با طرح این سؤال که آیا انسان بر مبنای طب مدرن ساحت دیگری غیر از جسم دارد یا خیر تصریح کرد: در تعریف پزشکی مدرن، انسان به یک انسان زیستی تعبیر شده یعنی موجودی که تنها زیست او موردمطالعه قرار میگیرد، اما در اسلام وقتی در مورد انسان صحبت میشود 4 ساحت روح، نفس، عقل و جسم برای او در نظر گرفته میشود، حال سؤال اینجاست که پزشکی مدرن با در نظر گرفتن جسم در حوزه زیست چگونه میتواند به نیازهای انسان در درمان پاسخ دهد، آیا با تکیه بر دریافتهای تجربی محض در بازه کوچکی مثل جسم میتوان درباره سلامت و درمان بیماریهای انسان صحبت کرد.
مسعودینیا با اشاره به نظریه آشوب یا تئوری پیچیدگی یادآور شد: در این نظریه به این نتیجه میرسیم که میزان تعامل ذرات گوناگون هستی چنان زیاد است که در معادلات تجربی انسان قابل احاطه نیست، برای مثال اگر پروانهای در اقیانوس آرام پر بزند میتواند باعث ایجاد یا عدم ایجاد طوفان در یک ایالت تگزاس شود، این اثر پروانهای یک نظریه علمی است که بر اساس آن تئوری پیچیدگی ارائه شده است، بر طبق همین گزاره چگونه میتوان از انسانی صحبت کرد که شناخت درستی نسبت به او وجود ندارد و چگونه میتوان برای درمان او جرأت کرد؛ آیا پزشکهای ما با دانستن حداقل اطلاعات از جسم و با جزئی کردن آن در بین متخصصهای گوناگون و در نظر نگرفتن روح میتوانند درمان درستی ارائه دهند، در حالی که در روایات اشاره شده اطبّایی که از مخرج روح و نفس اطلاع ندارند چگونه به خود جرأت درمان بیماران را میدهند.
وی ادامه داد: اگر قائل به علم اسلامی و غیراسلامی نشویم، در شناخت انسان چه مجاری دیگری وجود دارد که انسان را به انسان معرفی کند، در واقع وقتی در مکتبی مثل مکتب تمدنی غرب تعریفی از روح و عقل انسان وجود ندارد، چه طور میتوان به شناخت دقیقی از انسان رسید، آیا پزشکی مدرن با در نظر نگرفتن روح و عقل انسان با دامپزشکی تفاوتی دارد، دلیل موجه چنین ادعایی تست داروهای مختلف بر روی موشها و حیوانات دیگر است که بعد بر روی انسان هم به صورت واضح ارائه و ترویج میشود، در این مکتب که به تعبیر حضرت امام طب استعماری است انسان منهای روح، نفس و عقل تفاوت چندانی با حیوانات ندارد، پس بهتر است اجازه دهیم تا تعاریف تازهای از انسان برای رسیدن به مفهوم درست سلامت گفته شود و بر اساس آن درمان صورت گیرد.
این پژوهشگر طب اسلامی با اشاره به کتاب SDG3 خاطرنشان کرد: در این کتاب به صورت مفصل به بند سوم اهداف توسعه پایدار پرداخته شده که آرمان سلامت را تا سال 2030 توضیح میدهد، این همان سند معروف 2030 است که در کشور ما هدف چهارم این سند یعنی تضمین آموزشِ منصفانه، فراگیر و باکیفیت و ترویج فرصتهای یادگیری در تمام طول عمر برای مردم رونمایی شده و نسبت به آن موضعگیری شده است، در بند دوم همین سند هم ذیل موضوع پایان دادن به گرسنگی و دستیابی به امنیت غذایی و بهبود کشاورزی پایدار، محصولات تراریخته برخلاف مصوبات مجلس شورای اسلامی در حال ترویج است.
مسعودینیا با اشاره به بند سوم سند 2030 درباره آرمان سلامت تأکید کرد: انسان مورد نظر این سند اعتقاد دارد زن و مرد با یکدیگر برابر هستند، در این میان دو مفهوم عدالت جنسیتی و برابری جنسیتی مطرح میشود که در عدالت جنسیتی، نیازهای زن و مرد به واسطه زن بودن و مرد بودنشان بررسی میشود ولی در برابری جنسیتی حقوق مساوی کار برای زن و مرد مدنظر است، در حوزه سلامت دینی سلامت بانوان نسبت به مردان اهمیت ویژهتری دارد به همین سبب است که بحث حجاب و صیانت او مطرح میشود و سلامت جسمی، روحی و عقلی او را تأمین میکند، پس یعنی زن نیاز بیشتری دارد و به تبع باید صیانت بیشتری هم از او صورت گیرد اما وقتی برابری جنسیتی را مطرح کنیم یعنی از حداقل نیازهای یک زن چشمپوشی کردهایم.
وی با بیان اینکه در نوع نگاه به زن و مرد مسائلی به عنوان چالش در حوزه سلامت مطرح میشود، ابراز کرد: طبق بند سوم سند 2030 جرم دانستن رفتارهای جمعیت در معرض بالاترین ریسک در مسائل جنسی از چالشهای سلامت در کشورها محسوب میشود، این جمعیت در جای دیگری توضیح داده شده که منظور از آن فاحشهها، مردان همجنسگرا، افراد تراجنسیتی و افرادی است که دارو مصرف میکنند و مجرم دانستن این جمعیت در قانون مانعی در برابر تحقق آرمانهای سلامت سند 2030 است، این همان سندی است به امضای مسؤولان رسیده و ذیل نگاه زیستی به انسان پذیرفته شده است.
این پژوهشگر طب اسلامی اضافه کرد: علیاکبر سیاری معاون وزیر بهداشت که وظیفه ترجمه و توزیع بند سوم سند 2030 را بر عهده داشته در مقدمه این سند آورده است «امیدوارم مطالعه و نشر این کتاب و در نهایت در اجرای برنامه توسعه ما را در تحقق اهداف توسعه پایدار یاری نموده و شاهد کاهش نابرابریهای اجتماعی، بهبود رفاه اجتماعی و عدالت در سلامت و ارتقای شاخصههای توسعه پایدار در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی در کشور باشیم.» در واقع با عدم پذیرش علم دینی و غیردینی صحهای بر این مدعا گذاشتهایم که هر آنچه از مغرب زمین به ایران وارد میشود حکم بلامنازعهای است که باید بر مبنای آن برنامهریزیهای اجتماعی وجود داشته باشد، در واقع این حق را از خود سلب میکنیم که میتوانیم برنامهریزی متفاوتی بر اساس هر نوع علم دیگری داشته باشیم.
مسعودینیا با اشاره به بند کنترل جمعیت در اهداف توسعه هزاره که تا سال 2015 باید در ایران اجرا میشد، خاطرنشان کرد: برخلاف فرمایش صریح مقام معظم رهبری در این باره همچنان این بند در حال اجراست به طوری که در سال گذشته ذیل قواعد علمی، 350 هزار سقط جنین در کشور داشتهایم که بر خلاف مصوبه مجلس و فتوای مراجع بوده و آماری بیش از تعداد کشتههای جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی است، با این روند بعید است در سال 2030 جمعیت فعال کشور قابلیت رویارویی مستقیم در عرصههای علمی و امنیتی و نظامی با تمدن غرب داشته باشد.
وی افزود: به عقیده بنده این استدلال رئیسجمهور از اصل اشتباه است چرا که میبینیم در کل دنیا رجوع به گیاهدرمانی آنقدر چشمگیر بوده که در کشوری مثل ژاپن بیش از 80 درصد درمانها به واسطه گیاهان انجام میشود؛ در اتحادیه اروپا قریب 70 درصد درمانها گیاهی است و در کشورهایی مثل فرانسه و آلمان این عدد بیش از میانگین اتحادیه اروپاست، حتی در کشور ما هم به نقل از وزیر بهداشت مراجعات پزشکی کاهش داشته و مسیر پزشکی گیاهی به صورت روزافزون قابلمشاهده است.
این پژوهشگر طب اسلامی با طرح این سؤال که آیا انسان بر مبنای طب مدرن ساحت دیگری غیر از جسم دارد یا خیر تصریح کرد: در تعریف پزشکی مدرن، انسان به یک انسان زیستی تعبیر شده یعنی موجودی که تنها زیست او موردمطالعه قرار میگیرد، اما در اسلام وقتی در مورد انسان صحبت میشود 4 ساحت روح، نفس، عقل و جسم برای او در نظر گرفته میشود، حال سؤال اینجاست که پزشکی مدرن با در نظر گرفتن جسم در حوزه زیست چگونه میتواند به نیازهای انسان در درمان پاسخ دهد، آیا با تکیه بر دریافتهای تجربی محض در بازه کوچکی مثل جسم میتوان درباره سلامت و درمان بیماریهای انسان صحبت کرد.
مسعودینیا با اشاره به نظریه آشوب یا تئوری پیچیدگی یادآور شد: در این نظریه به این نتیجه میرسیم که میزان تعامل ذرات گوناگون هستی چنان زیاد است که در معادلات تجربی انسان قابل احاطه نیست، برای مثال اگر پروانهای در اقیانوس آرام پر بزند میتواند باعث ایجاد یا عدم ایجاد طوفان در یک ایالت تگزاس شود، این اثر پروانهای یک نظریه علمی است که بر اساس آن تئوری پیچیدگی ارائه شده است، بر طبق همین گزاره چگونه میتوان از انسانی صحبت کرد که شناخت درستی نسبت به او وجود ندارد و چگونه میتوان برای درمان او جرأت کرد؛ آیا پزشکهای ما با دانستن حداقل اطلاعات از جسم و با جزئی کردن آن در بین متخصصهای گوناگون و در نظر نگرفتن روح میتوانند درمان درستی ارائه دهند، در حالی که در روایات اشاره شده اطبّایی که از مخرج روح و نفس اطلاع ندارند چگونه به خود جرأت درمان بیماران را میدهند.
وی ادامه داد: اگر قائل به علم اسلامی و غیراسلامی نشویم، در شناخت انسان چه مجاری دیگری وجود دارد که انسان را به انسان معرفی کند، در واقع وقتی در مکتبی مثل مکتب تمدنی غرب تعریفی از روح و عقل انسان وجود ندارد، چه طور میتوان به شناخت دقیقی از انسان رسید، آیا پزشکی مدرن با در نظر نگرفتن روح و عقل انسان با دامپزشکی تفاوتی دارد، دلیل موجه چنین ادعایی تست داروهای مختلف بر روی موشها و حیوانات دیگر است که بعد بر روی انسان هم به صورت واضح ارائه و ترویج میشود، در این مکتب که به تعبیر حضرت امام طب استعماری است انسان منهای روح، نفس و عقل تفاوت چندانی با حیوانات ندارد، پس بهتر است اجازه دهیم تا تعاریف تازهای از انسان برای رسیدن به مفهوم درست سلامت گفته شود و بر اساس آن درمان صورت گیرد.
این پژوهشگر طب اسلامی با اشاره به کتاب SDG3 خاطرنشان کرد: در این کتاب به صورت مفصل به بند سوم اهداف توسعه پایدار پرداخته شده که آرمان سلامت را تا سال 2030 توضیح میدهد، این همان سند معروف 2030 است که در کشور ما هدف چهارم این سند یعنی تضمین آموزشِ منصفانه، فراگیر و باکیفیت و ترویج فرصتهای یادگیری در تمام طول عمر برای مردم رونمایی شده و نسبت به آن موضعگیری شده است، در بند دوم همین سند هم ذیل موضوع پایان دادن به گرسنگی و دستیابی به امنیت غذایی و بهبود کشاورزی پایدار، محصولات تراریخته برخلاف مصوبات مجلس شورای اسلامی در حال ترویج است.
مسعودینیا با اشاره به بند سوم سند 2030 درباره آرمان سلامت تأکید کرد: انسان مورد نظر این سند اعتقاد دارد زن و مرد با یکدیگر برابر هستند، در این میان دو مفهوم عدالت جنسیتی و برابری جنسیتی مطرح میشود که در عدالت جنسیتی، نیازهای زن و مرد به واسطه زن بودن و مرد بودنشان بررسی میشود ولی در برابری جنسیتی حقوق مساوی کار برای زن و مرد مدنظر است، در حوزه سلامت دینی سلامت بانوان نسبت به مردان اهمیت ویژهتری دارد به همین سبب است که بحث حجاب و صیانت او مطرح میشود و سلامت جسمی، روحی و عقلی او را تأمین میکند، پس یعنی زن نیاز بیشتری دارد و به تبع باید صیانت بیشتری هم از او صورت گیرد اما وقتی برابری جنسیتی را مطرح کنیم یعنی از حداقل نیازهای یک زن چشمپوشی کردهایم.
وی با بیان اینکه در نوع نگاه به زن و مرد مسائلی به عنوان چالش در حوزه سلامت مطرح میشود، ابراز کرد: طبق بند سوم سند 2030 جرم دانستن رفتارهای جمعیت در معرض بالاترین ریسک در مسائل جنسی از چالشهای سلامت در کشورها محسوب میشود، این جمعیت در جای دیگری توضیح داده شده که منظور از آن فاحشهها، مردان همجنسگرا، افراد تراجنسیتی و افرادی است که دارو مصرف میکنند و مجرم دانستن این جمعیت در قانون مانعی در برابر تحقق آرمانهای سلامت سند 2030 است، این همان سندی است به امضای مسؤولان رسیده و ذیل نگاه زیستی به انسان پذیرفته شده است.
این پژوهشگر طب اسلامی اضافه کرد: علیاکبر سیاری معاون وزیر بهداشت که وظیفه ترجمه و توزیع بند سوم سند 2030 را بر عهده داشته در مقدمه این سند آورده است «امیدوارم مطالعه و نشر این کتاب و در نهایت در اجرای برنامه توسعه ما را در تحقق اهداف توسعه پایدار یاری نموده و شاهد کاهش نابرابریهای اجتماعی، بهبود رفاه اجتماعی و عدالت در سلامت و ارتقای شاخصههای توسعه پایدار در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی در کشور باشیم.» در واقع با عدم پذیرش علم دینی و غیردینی صحهای بر این مدعا گذاشتهایم که هر آنچه از مغرب زمین به ایران وارد میشود حکم بلامنازعهای است که باید بر مبنای آن برنامهریزیهای اجتماعی وجود داشته باشد، در واقع این حق را از خود سلب میکنیم که میتوانیم برنامهریزی متفاوتی بر اساس هر نوع علم دیگری داشته باشیم.
مسعودینیا با اشاره به بند کنترل جمعیت در اهداف توسعه هزاره که تا سال 2015 باید در ایران اجرا میشد، خاطرنشان کرد: برخلاف فرمایش صریح مقام معظم رهبری در این باره همچنان این بند در حال اجراست به طوری که در سال گذشته ذیل قواعد علمی، 350 هزار سقط جنین در کشور داشتهایم که بر خلاف مصوبه مجلس و فتوای مراجع بوده و آماری بیش از تعداد کشتههای جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی است، با این روند بعید است در سال 2030 جمعیت فعال کشور قابلیت رویارویی مستقیم در عرصههای علمی و امنیتی و نظامی با تمدن غرب داشته باشد.