سفیر آمریکا در گفتوگو با یک روزنامه سعودی، از جنگافروزی ریاض در یمن دفاع کرد و مدعی شد ایران است که دنبال جای پا در یمن میگردد.
به گزارش شهدای ایران، «متیو تولر» سفیر آمریکا در یمن در گفتوگو با روزنامه «الشرقالاوسط» با نادیده گرفتن حملات نظامی عربستان به یمن با سلاحهای آمریکایی، گفت، ایران دنبال جای پا در یمن است.
تولر مدعی شد: زمانی که به شکل کلی به وضعیت یمن نگاه میکنیم، میبینیم که ایران دنبال پیدا کردن جای پایی برای خود در یمن است و معتقدم این، منطقی است که عربستان در برابر بلندپروازیهای ایران، این را مشکل [خود] بداند.
تولر بر همکاری واشنگتن و کشورهای عضو ائتلاف عربی به ویژه عربستان و امارات در آنچه مبارزه با تروریسم در یمن نامید، تأکید کرد و گفت: با عربستان و امارات در راستای آموزش، فراهم کردن تجهیزات و حمایت از نیروهای یمنی در خلاص شدن از القاعده کار کردیم اما باید بگویم چهار سال گذشته زمان مفیدی برای القاعده در «جزیرة العرب» بود و دلیل این موضوع، تضعیف قدرت مرکزی، رشد جریانهای فرقهای و طایفهای و به تبع آن افزایش اسلحه در کشور (یمن) بود و همه این عوامل بر رشد القاعده در یمن کمک کرد .
الشرقالاوسط در ادامه نوشت: سفیر آمریکا در ادامه از بهرهبرداری ایران در یمن ابراز نگرانی عمیق کرد و گفت: بیم آن میرود که پروژه ایران به نمایندگی حوثیها در یمن به نسخه دیگری از گروهک القاعده مانند افغانستان تبدیل شود؛ من بسیار نگرانم، این منطقهای است که ایران از طریق آن میخواهد از جامعه یمن و به تبع آن برخی مناطق دورافتاده دیگر در جهان بهره ببرد.
تولر در پاسخ به این سوال که آیا «مارتین گریفیتس» سفیر جدید سازمان ملل در امور یمن که جایگزین «اسماعیل ولد الشیخ» شده با تکنیکهای جدیدی کار خواهد کرد، گفت: معتقدم که اسماعیل نهایت تلاش در نشستهای خود با حوثیها را به کار گرفت اما حوثیها در پی حمایت اسماعیل ولدالشیخ از هژمونی ایران بودند که در این قضیه «همراهی» نخواهد یافت.
وی ادامه داد: آیا حوثیها از سال 2014 تا کنون برای تعامل با این مسأله «پختهتر» شدهاند؟ اگر پختگی سیاسی بیشتری از آنها دیده شود و اگر آماده دادن امتیاز باشد فرصتی خوبی برای حل موضوع (یمن) خواهد بود.
تولر سپس تصریح کرد: از تعیین نماینده جدید سازمان ملل در امور یمن استقابل میکنیم زیرا فرصتی برای دیدگاه تازه به امور و نیز تشکیل هستهای برای حل مسایل پیچیده فراهم میکند اما عصای سحرآمیزی برای حل این مسایل وجود ندارد؛ اصل مشکل در یمن، نزاع بر سر حکومت میان طرفهای یمنی است، این طرفها به دو طرف محدود نمیشود بلکه گروههای متنوعی هستند؛ در نهایت حل دائمی مسأله مذکور این را میطلبد که تمامی گروهها از چشمانداز خود برای تسلط کامل بر تمام یمن دست بردارند؛ خوشبین هستیم که در 2018 شاهد پیشرفت در موضوع یمن باشیم.
مداخله نظامی در یمن در 25 مارس 2015 میلادی برابر 6 فروردین 1394 با حملهٔ هوایی ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی به یمن با نام عملیات «توفان قاطعیت » آغاز شد و از 2 اردیبهشت با نام عملیات «احیای امید» ادامه یافت؛ این جنگ تا کنون هزاران کشته و زخمی در یمن داشته است.
*فارس
تولر مدعی شد: زمانی که به شکل کلی به وضعیت یمن نگاه میکنیم، میبینیم که ایران دنبال پیدا کردن جای پایی برای خود در یمن است و معتقدم این، منطقی است که عربستان در برابر بلندپروازیهای ایران، این را مشکل [خود] بداند.
تولر بر همکاری واشنگتن و کشورهای عضو ائتلاف عربی به ویژه عربستان و امارات در آنچه مبارزه با تروریسم در یمن نامید، تأکید کرد و گفت: با عربستان و امارات در راستای آموزش، فراهم کردن تجهیزات و حمایت از نیروهای یمنی در خلاص شدن از القاعده کار کردیم اما باید بگویم چهار سال گذشته زمان مفیدی برای القاعده در «جزیرة العرب» بود و دلیل این موضوع، تضعیف قدرت مرکزی، رشد جریانهای فرقهای و طایفهای و به تبع آن افزایش اسلحه در کشور (یمن) بود و همه این عوامل بر رشد القاعده در یمن کمک کرد .
الشرقالاوسط در ادامه نوشت: سفیر آمریکا در ادامه از بهرهبرداری ایران در یمن ابراز نگرانی عمیق کرد و گفت: بیم آن میرود که پروژه ایران به نمایندگی حوثیها در یمن به نسخه دیگری از گروهک القاعده مانند افغانستان تبدیل شود؛ من بسیار نگرانم، این منطقهای است که ایران از طریق آن میخواهد از جامعه یمن و به تبع آن برخی مناطق دورافتاده دیگر در جهان بهره ببرد.
تولر در پاسخ به این سوال که آیا «مارتین گریفیتس» سفیر جدید سازمان ملل در امور یمن که جایگزین «اسماعیل ولد الشیخ» شده با تکنیکهای جدیدی کار خواهد کرد، گفت: معتقدم که اسماعیل نهایت تلاش در نشستهای خود با حوثیها را به کار گرفت اما حوثیها در پی حمایت اسماعیل ولدالشیخ از هژمونی ایران بودند که در این قضیه «همراهی» نخواهد یافت.
وی ادامه داد: آیا حوثیها از سال 2014 تا کنون برای تعامل با این مسأله «پختهتر» شدهاند؟ اگر پختگی سیاسی بیشتری از آنها دیده شود و اگر آماده دادن امتیاز باشد فرصتی خوبی برای حل موضوع (یمن) خواهد بود.
تولر سپس تصریح کرد: از تعیین نماینده جدید سازمان ملل در امور یمن استقابل میکنیم زیرا فرصتی برای دیدگاه تازه به امور و نیز تشکیل هستهای برای حل مسایل پیچیده فراهم میکند اما عصای سحرآمیزی برای حل این مسایل وجود ندارد؛ اصل مشکل در یمن، نزاع بر سر حکومت میان طرفهای یمنی است، این طرفها به دو طرف محدود نمیشود بلکه گروههای متنوعی هستند؛ در نهایت حل دائمی مسأله مذکور این را میطلبد که تمامی گروهها از چشمانداز خود برای تسلط کامل بر تمام یمن دست بردارند؛ خوشبین هستیم که در 2018 شاهد پیشرفت در موضوع یمن باشیم.
مداخله نظامی در یمن در 25 مارس 2015 میلادی برابر 6 فروردین 1394 با حملهٔ هوایی ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی به یمن با نام عملیات «توفان قاطعیت » آغاز شد و از 2 اردیبهشت با نام عملیات «احیای امید» ادامه یافت؛ این جنگ تا کنون هزاران کشته و زخمی در یمن داشته است.
*فارس
تولید، حمایت، همزیستی و مدیریت تروریسم براساس اسناد تاریخی یکی از وجوهات ممیزه سیاست خارجی آمریکا در روابط با ملل و دُوَل خارجی است. آنچه تاریخ در خود ثبت و مقامات آمریکایی به آن اذعان دارند مشخص می کند که منبع و مصدر تروریسم جایی غیر از منطقه خاورمیانه است.
همزمان با سالگرد هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران توسط ناو جنگی آمریکا در آبهای خلیج فارس، دولت ین کشور در قالب سند راهبرد نظامی آمریکا در سال ۲۰۱۵، جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از تروریسم در جهان متهم کرد. مسئله ای که گرچه موجب تمسخر بسیاری از کارشناسان شد اما در کشاکش مذاکرات هسته ای پنج بعلاوه یک با ایران نشان داد آمریکایی ها به هیچ وجه بنای دوستی با هیچ دولت و ملتی جز از زاویه نگاه ارباب رعیتی ندارند و اساسا خوی استعماریشان اصلاح شدنی نیست.
انتشار این سند و ادعای جدید واشنگتن علیه جمهوری اسلامی ایران در حوزه تروریسم موجب شد، کند و کاوی در تاریخ یکصد ساله روابط بین الملل و رفتارهای آمریکا در خصوص کشورهای دور و نزدیک این کشور داشته باشیم. کاوشی که نشان داد واشنگتن ید طولایی در بخش تولید ، صدور و مدیریت تروریسم سازمان یافته درجهان دارد.
با نگاهی به عملکرد دولت آمریکا حداقل از یک قرن پیش تا کنون شاهد آن هستیم که هر زمان اقدامات تروریستی دولت این کشور در سطح جهان افزایش بیشتری می یابد به همان میزان هم فعالیت سازمان ها و موسسات رسمی و وابسته آن (نظامی- سیاسی) برای متهم کردن کشورهای دیگر به حمایت از تروریسم گسترش می یابد.
جهان طی نیم قرن گذشته به دریافت نصیحت های دلسوزانه وایضا پدرانه! وسمت وسو دادن های آمریکا در زمینه های مربوط به دمکراسی و حقوق بشر عادت کرده بود که طی چند سال گذشته مبارزه با تروریسم هم به آن اضافه شده است.
به هر شکل از دیدگاه سیاستگذاران کاخ سفید، واشنگتن پیشروی کشورهای جهان در این چنین مسایلی محسوب می شود در حالیکه به اعتراف بسیاری از تحلیلگران بزرگ اگر آمریکا بخواهد خود را در یک مسئله در صف اول و پیشقراول تمامی کشورهای جهان بداند باید آنرا در سردمداری تروریسم جهانی جستجو کند.
این توصیف جمله ای شعاری یا نشات گرفته از یک رویکرد واکنشی نیست بلکه تحلیلی است که نوام چامسکی تحلیلگر برجسته آمریکایی روز ۲۱ اکتبر سال گذشته در مقاله ای که در پایگاه اینترنتی “انفرمیشن کلیرنگ هاوس” منتشر شد، اعلام نمود.
چامسکی در این مقاله خود به بخش های از تحقیق سازمان اطلاعات روسیه در رابطه با عاملان پشت پرده عملیات تروریستی بزرگ انجام گرفته در جهان که در روزنامه پراودا منتشر شده بود، استناد کرد. تحقیقی که نشان می داد اکثر این اقدامات تروریستی به نحوی به عواملی از آمریکا منتهی می شوند زیرا برای ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور نیز جای سئوال داشت که این حجم بزرگ از عملیات تروریستی توسط چه سازمان یا طرفی ساماندهی وهدایت می شوند که سازمان اطلاعات روسیه نیز به آن پاسخ داد.
شاید به این مسئله نیز به دید موضع گیریهای شرق وغرب ورسوبات باقی مانده از جنگ سرد و تلاش روسیه برای بازگشت به جایگاه قدرت جهانی تفسیر شود اما اگر شماره ۱۴ اکتبر سال گذشته روزنامه نیویورک تایمز را مطالعه کنید به طور حتم خواهید دید که تیتر اول آن به گزارشی اختصاص یافته بود که عملیات تروریستی (موفق وناموفق) سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بنا به درخواست کاخ سفید را لیست کرده است.
از نکات جالب در این گزاش آن است که در مقدمه آن تاکید شده است این گزارش بنا به درخواست باراک اوباما رئیس جمهور برای مشخص شدن تعداد عملیاتی که با هزینه دولت در کشورهای خارجی انجام گرفته و بررسی دلایل شکست عملیات های ناکام صورت پذیرفته است تا به پویایی چنین اقداماتی در آینده کمک شود!
به هر شکل در هر دوره ای تعدادی از کشورهای یاغی وجود دارند که دولت آمریکا بر خود واجب! می داند تا به جنگ با آنها بپردازد وآنها را مورد سرکوب قرار دهد.
با بررسی اقدامات دولت آمریکا از سومالی درآفریقا تا نیکاراگوئه درآمریکای لاتین واقدامات این کشور در کوبا تا عملیات صورت گرفته در خاورمیانه از افغانستان گرفته تا عراق ، سوریه ، لبنان و در صدر آن عملیات تروریستی انجام گرفته در جمهوری اسلامی ایران چنان حجم بزرگی از اقدامات را به خود اختصاص می دهد که حتی لیست کردن مشخصات این عملیات وتاریخ انجام آن نیز حجم زیادی از زمان را خواهد گرفت.
اما بی تردید تجاوز ناکام به جمهوری اسلامی ایران وزمین گیر شدن متجاوزین درطبس ، حمله تروریستی ۳ جولای ۱۹۸۸ به هواپیمای مسافربری ایرانی که منجر به شهادت ۲۹۰ شهروند غیر نظامی از جمله ۶۶ کودک ونوزاد ، حملات هوایی پهبادهای آمریکایی به تجمع مردم افغانستان ویمن به ویژه به خاک وخون کشیدن عروسی های آنها که بارها ومتعمدانه تکرار شده است واز آن مهمتر جوخه های مرگی که در سال ۱۹۸۱ در کشورهای آمریکای لاتین تاسیس واز سال ۲۰۰۵ در منطقه خاور میانه نیز کلید زده شد وامروز شاهد اوج جنایات آن در عراق وسوریه هستیم ، اقداماتی است که هرگز از اذهان عمومی پاک نخواهد شد.
در اینجا این پرسش مطرح می شود برای کشوری که تنها ۲۳۹ سال از تاریخ حیاتش می گذرد و ۹۳ درصد از این عمر خود یعنی ۲۲۲ سال آنرا در جنگ وتجاوز به کشورهای مختلف در سرتاسر جهان سپری کرده ودوست ودشمن از اقدامات تروریستی اش آگاهی دارند دیگر جایی برای متهم کردن دیگران باقی مانده است؟
در ذیل به طور تیتر وار به شماری از اقدامات تروریستی و به عبارت دیگر تروریسم دولتی آمریکا در یک قرن اخیر که در برگ های تاریخ به ثبت رسیده جهت تنویر اذهان مخاطبان گرامی و یاداوری آنچه شاید کمتر به گوش نسل حاضر رسیده است را مرور می کنیم. بدیهی است که ممکن است برخی از اقدامات آمریکا در قالب اقدام تروریستی مستقیم یا غیر مستقیم به دلایل مختلف در این فهرست از قلم افتاده باشد.
۱۹۰۱ — ورود مستقیم نیروهای آمریکایی به کلمبیا
۱۹۰۲ — حمله به پاناما
۱۹۰۴ — ورود نیروهیا آمریکایی به کره و مغرب
۱۹۰۵ — ورود نیروهای آمریکایی به هندوراس علیه انقلاب این کشور
۱۹۰۵ — حمله به مکزیک (در کمک به دیکتاتور وقت بورویریو دمازبرای سرکوب قیام مردمی این کشور)
۱۹۰۷ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۰۷ — ورود نیروهای آمریکایی به دومینیکن برای سرکوب انقلاب این جمهوری
۱۹۰۷ — نیروهای آمریکایی در جنگ میان هندوراس و نیکارگوا مشارکت کردند
۱۹۰۸ — نیروهای آمریکایی در خلال انتخابات پاناما در این کمشور مداخله کردند
۱۹۱۰ — آمریکا نظامیان خود را برای سرکوب کودتا علیه حکومت نیکاراگوا به این کشور گسیل داشت
۱۹۱۱ — ورود نظامیان آمریکایی به هندوراس برای حمایت از کودتا به رهبری مانوئل بونیلا بر ضد رئیس جمهور منتخب میگل داویا
۱۹۱۱ — سرکوب قیام ضد آمریکایی در فیلیپین
۱۹۱۱ — مداخله در چین
۱۹۱۲ — حمله و اشغال کوبا
۱۹۱۲ — حمله به پاناما
۱۹۱۲ — حمله به هندوراس
۱۹۱۲ — ۱۹۳۳ — اشغال نیکاراگوا . از این زمان نیکاراگوا به مستعمره ای برای احتکار شرکت های آمریکایی تبدیل شد. در سال ۱۹۱۴ عهدنامه ای در واشنگتن به امضا رسید که براساس ان ایالات متحده آمریکا اجازه می یافت کانالی را میان دو اقیانوس از طریق خاک نیکاراگوا احداث کند و براساس همین عهدنامه چامرور به عنوان رئیس جمهور نیکارگوا نیز تعیین می شد. علاوه براین عهد نامه موافقت نامه های دیگری هم به امضا رسید که هرچه بیشتر دولت و ملت نیکاگوا را به سوی بردگی بیشتر برای آمریکا هدایت می کرد.
۱۹۱۴ — ۱۹۳۴ — هائیتی. نیروهای آمریکایی پس از وقوع چندین انقلاب در هائیتی وارد این کشور کرد و به مدت ۱۹ سال هائیتی تحت اشغال آمریکا در آمد
۱۹۱۶ — ۱۹۲۴- اشغال جمهوری دومینکن به مدت ۸ سال
۱۹۱۷ — ۱۹۳۳ — اشغال کوبا.
۱۹۱۷ — ۱۹۱۸ — مشارکت در جنگ جهانی اول
۱۹۱۸ — ۱۹۲۲ — مداخله در روسیه
۱۹۱۸ — ۱۹۲۰ — ورود نظامیان آمریکایی به پاناما
۱۹۱۹ — ورود نظامیان آمریکایی به کاستاریکا
۱۹۱۹ — حمله به هندوراس
۱۹۲۰ — حمله به گواتمالا
۱۹۲۱ — حمایت آمریکا از گروههای مسلحی که برای براندازی کارلوس گیریرو تلاش می کردند
۱۹۲۲ — مداخله در ترکیه
۱۹۲۲ — ۱۹۲۷ — ورود نظامیان آمریکایی به چین
۱۹۲۴ — ۱۹۲۵ — حمله به هندوراس
۱۹۲۵ — حمله به پاناما
۱۹۲۶ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۲۷ — ۱۹۳۴ — آمریکا چین را به اشغال در آورد
۱۹۳۲ — حمله به السالوادور
۱۹۳۷ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۴۷ — ۱۹۴۹ — حمله به یونان
۱۹۴۸ — ۱۹۵۳ — حمله به فیلیپین
۱۹۵۰ — حمله به پورتریکو
۱۹۵۰ — ۱۹۵۳ — حمله به کره
۱۹۵۸ — لبنان
۱۹۵۸ — جنگ با پاناما
۱۹۵۹ — نظامیان آمریکایی وارد لائوس شدند
۱۹۵۹ — حمله به هائیتی
۱۹۶۰ — عملیات نظامی آمریکا در اکوادور
۱۹۶۰ — حمله به پاناما
۱۹۶۵ — ۱۹۷۳ — تجاوز خونین به ویتنام
۱۹۶۶ — حمله به گواتمالا
۱۹۶۶ — حمایت نظامی از اندونزی علیه فیلیپین
۱۹۷۱ — ۱۹۷۳ — بمباران لائوس
۱۹۷۲ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۸۰ — عملیات نظامی علیه ایران در طبس موسوم به پنجه عقاب که باشکست مواجه شد
۱۹۸۳ — دخالت نظامی در گرینادا
۱۹۸۶ — حمله به لیبی و بمباران طرابلس و بنغازی
۱۹۸۸ — حمله آمریکا به هندوراس
۱۹۸۸ — حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی و قتل عام تمامی ۲۹۰ نفر سرنشین این هواپیما
۱۹۸۹ — نظامیان آمریکایی ناآرامی ها در جزایر ویرجین را سرکوب کردند
۱۹۹۱ — عملیات نظامی گسترده در عراق (جنگ اول خلیج فارس)
۱۹۹۲ — ۱۹۹۴ — اشغال سومالی و انجام خشونت بسیار مفرط علیه شهروندان این کشور
۱۹۹۸ — حمله به سودان . هواپیماهای آمریکایی به بهانه تولید گاز اعصاب یکی از کارخهانه های ساخت دارو را بمباران کردند
۱۹۹۹ — آمریکا با پوشش ناتو جنگی را علیه یوگسلاوی براه انداخت. بمباران این کشور ۷۸ روز به طول انجامید و یوگسلاوی از هم فروپاشید
۲۰۰۱ — حمله و اشغال افغانستان به بهانه تعقیب گروه القاعده
۲۰۰۳ — حمله و اشغال عراق بدون مجوز سازمان ملل
۲۰۱۱ — حمله به لیبی پس از پیروزی انقلاب این کشور و سرنگونی دیکتاتور قذافی
۲۰۱۱ — حمایت از گروههای مسلح تروریستی در سوریه با هدف براندازی نظام منتخب ملت سوریه
۲۰۱۱ — اعلام حمایت از رژیم آل خلیفه درسرکوب قیام مردمی این کشور
۲۰۱۵ — اعلام پشتیبانی از آل سعود در جنگ این کشور علیه انقلاب ملت یمن