«فاطمه تاجیک» مادر شهید محمدحسین حدادیان از ناراحتی فرزندش بخاطر کمتوجهی برخی از مسوولین نظام به فرامین رهبر معظم انقلاب گفت و عنوان کرد: محمدحسین به شهدا و حضرت آقا عشق میورزید، من از این علاقه و عشق او لذت میبردم.
شهدای ایران: صلابت مادر شهید از سخنانش پیدا بود. اگرچه داغ از دست دادن فرزند بردلش بود، اما وقتی بیان کرد که خدا را بخاطر شهادت محمدحسین شاکر هستم و بر این قربانی خود افتخار میکنم، نشان از اعتقادات قوی این مادر بود. نوع تفکر و کلام مادر شهید کاملاً میرساند که شهید اگرچه در مکتب اهل بیت (ع) تربیت شده، ولی تربیت خانگی او نشات گرفته از همین مادر است. مادری که همانند پسرش آرزوی شهادت دارد و خدا را شکر میکند که اهل خانواده در مسیر انقلاب و ولایت گام برداشتهاند.
فرزندم از برخی مسئولین بخاطر گوش ندادن به فرامین رهبری بشدت ناراحت بود/ «محمدحسین» میگفت: مادر دعاکن با اعتقاداتم بمیرم
در اولین دیدار با مادر شهید حدادیان، گفته وی در معراج الشهدا بر سر پیکر فرزندش که بیان داشت: «این مملکت آتش به اختیار فراوان دارد...از زنِ خانهدارش گرفته تا دختر بچه مدرسهایش...والله اگر به ما میگفتین، ما زنها 24 ساعته جمع میکردیم...» برایم تداعی شد و در آنجا صلابت و استواریاش را به عینه دیدم.
مادر نیز همانند پدر شهید از آتش به اختیار گفت. از فرهنگی که اهل خانه بخوبی آن را درک کردهاند و از آتش به اختیاری که «محمدحسین» در سن 22 سالگی با بصیرت درست فرمایش رهبر معظم انقلاب در این زمینه را گوش داد و بهدرستی در آن شب اغتشاش و فضای ملتهب و بحرانی عمل کرد.
فرزند شهیدم مصداق آیه خدا بود
«فاطمه تاجیک» مادر شهید مدافع وطن «محمدحسین حدادیان» است که سخنانش با تلاوت آیه «یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْكُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ...» شروع شد و فرزند شهیدش را مصداق این آیه دانست که در ادامه سخنان او را به شرح زیر میخوانید:
خداوند متعال در این آیه به دنبال یاری کننده برای دین خودش است. من میتوانم به جرات بگویم که محمدحسین مصداق این آیه بود. وقتی او دغدغهی تثبیت اعتقاداتش را داشت میتوان گفت با این آیه مانوس بوده است و خدا هم با لطف عظیمش اعتقادات او را تثبیت کرد و جزو یاری کنندگان دینش قرار داد.
پسرم همهی دغدغهاش انقلاب، حفظ ارزش های نظام و حمایت از رهبری و ولایت بود. محمدحسین انقلاب را ندیده بود، اما معتقد واقعی به این انقلاب بود. به نظرم ایشان در طول عمرش با شهدا خیلی ارتباط داشت و احساس کرده بود رسالتی که شهدا برگردنشان بود و آن را انجام دادند، حال این رسالت به دوش نسل جوان جامعه است. این احساس را فرزند شهیدم بخوبی درک کرده بود. گذشتن از جان خیلی سخت است، اما چطور میشود محمدحسین و امثال او به راحتی از جان خود میگذرند؟
محمدحسین به شهدا و حضرت آقا عشق میورزید
وقتی میدیدم محمدحسین به شهدا و حضرت آقا عشق میورزید، من از این علاقه و عشق او لذت میبردم. او رهبر معظم انقلاب را خیلی دوست داشت و من بهعنوان مادر شهید خدا را شاکرم که فرزندم دقیقاً مصداق این آیه بود. بعد از شهادت محمدحسین، خوابش را دیدم. دیدم که مسیری را بههمراه یک بسیجی با همان لباس خاکی بسیج در حال قدم زدن است و دست خود را برگردن او نهاده و همین آیهها را زمزمه میکرد و به آن بسیجی میگفت که «محمدجواد این آیه درباره من است...»
من خطابم به جوانان این است که اگر شما هم میخواهید راه حججیها و محمدحسینها را ادامه بدهید، باید دنبال بیداری، آگاهی و هوشیاری خود باشید. وقتی انسان چیز ارزشمندی را با آگاهی بدست بیاورد، دیگر هیچ وقت آن را به راحتی از دست نمیدهد. محمدحسین در این مسیر به لطف خدا با آگاهی کامل قدم برداشت. فرزند شهیدم بصیر بود و از فرامین رهبری تبعیت میکرد و تک تکِ کلماتی که حضرت آقا در دیدارها و برنامههایشان بیان میفرمودند، محمدحسین گوش میکرد و در زندگی روزمرهاش انجام میداد.
او میگفت: «چرا برخی از مسوولان به صحبتهای حضرت آقا گوش نمیدهند..» واقعاً وقتی میدید یکسری از این آقایان به سخنان رهبر معظم انقلاب بیمحلی میکنند بشدت ناراحت میشد و بغض گلویش را میگرفت. او میگفت: «قطعاً شکمهای اینها از حرام پرشده است که نمیتوانند کلام نایب امام زمان (عج) را هضم کنند.
محمدحسین ولایت پذیر بود و آخر هم در مسیر ولایت عاقبت بخیر شد. خیلی خود را با تاریخ اسلام و رخدادهای آن درگیر میکرد. از غربت و خانه نشینی امیرالمومنین (ع) و نامردی خوارج میگفت و میسوخت. اتفاقات آن دوران را با حال حضار مطابقت میداد و دلش برای این نظام و ولایت شعلهور بود و به من میگفت مادر دعا کن با اعتقاداتم بمیرم.
محمد حسین با عاشورا زندگی کرد و عاشورایی از دنیا رفت
زیارت عاشورای او بعد از نمازها ترک نمیشد و مقید به تسبیحات حضرت زهرا بود. محمد حسین با عاشورا زندگی کرد و با عاشورا از دنیا رفت. من هم همانند محمدحسین درباره ولایت حرف دارم. رهبر معظم انقلاب هدیهای از خداوند متعال به این مردم است که بواسطه ایشان فیض جاری به ما میرسد. من متحیرم چرا برخی از این مسوولین نظام چشم و گوش خود را بر فرامین حضرت آقا بسته و کار خودشان را پیش میبرند. آنها بدانند عاشقان رهبری در این جامعه زیاد هستند و بواسطه خون این شهدای عزیز و عشق و علاقهشان به رهبری، ما نیز همگام با آنها این مسیر را تا آخرین نفسمان پیش خواهیم برد.
بسیجی به باور کلام امام رسیده است. هرجا که دین خدا احتیاج به یاری داشته باشد، این قشر خدوم و دلسوز نظام احساس وظیفه میکنند و در آن صحنهها در کنار نیروی انتظامی حضور پیدا کرده و انجام وظیفه میکنند. محمد حسین در این جریانات خودسر عمل نکرد و از طرف بسیج به کمک نیروهای انتظامی رفت. خوشحالم محمدحسین عاقبت بخیر شد و به آرزوی دیرینهاش رسید.
*دفاع پرس
فرزندم از برخی مسئولین بخاطر گوش ندادن به فرامین رهبری بشدت ناراحت بود/ «محمدحسین» میگفت: مادر دعاکن با اعتقاداتم بمیرم
در اولین دیدار با مادر شهید حدادیان، گفته وی در معراج الشهدا بر سر پیکر فرزندش که بیان داشت: «این مملکت آتش به اختیار فراوان دارد...از زنِ خانهدارش گرفته تا دختر بچه مدرسهایش...والله اگر به ما میگفتین، ما زنها 24 ساعته جمع میکردیم...» برایم تداعی شد و در آنجا صلابت و استواریاش را به عینه دیدم.
مادر نیز همانند پدر شهید از آتش به اختیار گفت. از فرهنگی که اهل خانه بخوبی آن را درک کردهاند و از آتش به اختیاری که «محمدحسین» در سن 22 سالگی با بصیرت درست فرمایش رهبر معظم انقلاب در این زمینه را گوش داد و بهدرستی در آن شب اغتشاش و فضای ملتهب و بحرانی عمل کرد.
فرزند شهیدم مصداق آیه خدا بود
«فاطمه تاجیک» مادر شهید مدافع وطن «محمدحسین حدادیان» است که سخنانش با تلاوت آیه «یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْكُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ...» شروع شد و فرزند شهیدش را مصداق این آیه دانست که در ادامه سخنان او را به شرح زیر میخوانید:
خداوند متعال در این آیه به دنبال یاری کننده برای دین خودش است. من میتوانم به جرات بگویم که محمدحسین مصداق این آیه بود. وقتی او دغدغهی تثبیت اعتقاداتش را داشت میتوان گفت با این آیه مانوس بوده است و خدا هم با لطف عظیمش اعتقادات او را تثبیت کرد و جزو یاری کنندگان دینش قرار داد.
پسرم همهی دغدغهاش انقلاب، حفظ ارزش های نظام و حمایت از رهبری و ولایت بود. محمدحسین انقلاب را ندیده بود، اما معتقد واقعی به این انقلاب بود. به نظرم ایشان در طول عمرش با شهدا خیلی ارتباط داشت و احساس کرده بود رسالتی که شهدا برگردنشان بود و آن را انجام دادند، حال این رسالت به دوش نسل جوان جامعه است. این احساس را فرزند شهیدم بخوبی درک کرده بود. گذشتن از جان خیلی سخت است، اما چطور میشود محمدحسین و امثال او به راحتی از جان خود میگذرند؟
محمدحسین به شهدا و حضرت آقا عشق میورزید
وقتی میدیدم محمدحسین به شهدا و حضرت آقا عشق میورزید، من از این علاقه و عشق او لذت میبردم. او رهبر معظم انقلاب را خیلی دوست داشت و من بهعنوان مادر شهید خدا را شاکرم که فرزندم دقیقاً مصداق این آیه بود. بعد از شهادت محمدحسین، خوابش را دیدم. دیدم که مسیری را بههمراه یک بسیجی با همان لباس خاکی بسیج در حال قدم زدن است و دست خود را برگردن او نهاده و همین آیهها را زمزمه میکرد و به آن بسیجی میگفت که «محمدجواد این آیه درباره من است...»
من خطابم به جوانان این است که اگر شما هم میخواهید راه حججیها و محمدحسینها را ادامه بدهید، باید دنبال بیداری، آگاهی و هوشیاری خود باشید. وقتی انسان چیز ارزشمندی را با آگاهی بدست بیاورد، دیگر هیچ وقت آن را به راحتی از دست نمیدهد. محمدحسین در این مسیر به لطف خدا با آگاهی کامل قدم برداشت. فرزند شهیدم بصیر بود و از فرامین رهبری تبعیت میکرد و تک تکِ کلماتی که حضرت آقا در دیدارها و برنامههایشان بیان میفرمودند، محمدحسین گوش میکرد و در زندگی روزمرهاش انجام میداد.
او میگفت: «چرا برخی از مسوولان به صحبتهای حضرت آقا گوش نمیدهند..» واقعاً وقتی میدید یکسری از این آقایان به سخنان رهبر معظم انقلاب بیمحلی میکنند بشدت ناراحت میشد و بغض گلویش را میگرفت. او میگفت: «قطعاً شکمهای اینها از حرام پرشده است که نمیتوانند کلام نایب امام زمان (عج) را هضم کنند.
محمدحسین ولایت پذیر بود و آخر هم در مسیر ولایت عاقبت بخیر شد. خیلی خود را با تاریخ اسلام و رخدادهای آن درگیر میکرد. از غربت و خانه نشینی امیرالمومنین (ع) و نامردی خوارج میگفت و میسوخت. اتفاقات آن دوران را با حال حضار مطابقت میداد و دلش برای این نظام و ولایت شعلهور بود و به من میگفت مادر دعا کن با اعتقاداتم بمیرم.
محمد حسین با عاشورا زندگی کرد و عاشورایی از دنیا رفت
زیارت عاشورای او بعد از نمازها ترک نمیشد و مقید به تسبیحات حضرت زهرا بود. محمد حسین با عاشورا زندگی کرد و با عاشورا از دنیا رفت. من هم همانند محمدحسین درباره ولایت حرف دارم. رهبر معظم انقلاب هدیهای از خداوند متعال به این مردم است که بواسطه ایشان فیض جاری به ما میرسد. من متحیرم چرا برخی از این مسوولین نظام چشم و گوش خود را بر فرامین حضرت آقا بسته و کار خودشان را پیش میبرند. آنها بدانند عاشقان رهبری در این جامعه زیاد هستند و بواسطه خون این شهدای عزیز و عشق و علاقهشان به رهبری، ما نیز همگام با آنها این مسیر را تا آخرین نفسمان پیش خواهیم برد.
بسیجی به باور کلام امام رسیده است. هرجا که دین خدا احتیاج به یاری داشته باشد، این قشر خدوم و دلسوز نظام احساس وظیفه میکنند و در آن صحنهها در کنار نیروی انتظامی حضور پیدا کرده و انجام وظیفه میکنند. محمد حسین در این جریانات خودسر عمل نکرد و از طرف بسیج به کمک نیروهای انتظامی رفت. خوشحالم محمدحسین عاقبت بخیر شد و به آرزوی دیرینهاش رسید.
*دفاع پرس