فقدان هماهنگی و یکدستی در تیم اقتصادی دولت، اعتراض محافل اصلاحطلب را هم ولو با تاخیر موجب شده است.
به گزارش شهدای ایران، فقدان هماهنگی و یکدستی در تیم اقتصادی دولت، اعتراض محافل اصلاحطلب را هم ولو با تاخیر موجب شده است.
روزنامه اقتصادی تعادل در گزارشی نوشت: رئیس اتاق بازرگانی ایران در آخرین نشست هیئت نمایندگان این نهاد با گلایه از تیم دولت عنوان داشته «بسیاری از مسئولان در کنار رئیسجمهوری هستند که انگار صدای رئیسجمهوری را نمیشنوند و دستورات را اجرا نمیکنند؛ به گونهای که طی سه سال گذشته در مورد معوقات بانکی بخش خصوصی، رییسجمهوری دستور داد که بدهکاران بانکی باید تفکیک شوند و با همه آنها به یک شکل برخورد نشود، اما هنوز مشاهده میکنیم با همه رفتار یکسانی میشود».
واقع آن است که شنیدن صدای مردم و در اینجا فعالان اقتصادی و پاسخ صحیح و یکدست و منسجم به این خواستها و نیز داشتن برنامه مشخص و مورد قبول تمامی اعضای دولت برای مسائل و مشکلات مبتلابه در شرایط حاضر کشورمان از ضروریترین لوازم ایجاد امید و انگیزه در جامعه است. خصوصیتی که متاسفانه کمتر در گفتار و رفتار اعضای دولت دوازدهم به چشم میخورد. چنانکه شمایی از این عدم یکدستی و ضعف انسجام، خود را در روند ارائه و تصویب لایحه بودجه سال 97 نشان داد.
عقبنشینی از بندهای مختلف لایحه و بلاتکلیف ماندن اصلاح قیمت حاملهای انرژی، هدفمندی یارانهها و... و در نتیجه به محاق رفتن اصلاحات ساختاری اقتصادی. این تغییرات اگرچه بخشی توسط نمایندگان مجلس (در کمیسیون تلفیق و صحن مجلس) صورت گرفت اما بیش از آن ناشی از عقبنشینی شدید دولت و در راس آن سازمان برنامه و بودجه از برنامه و اهداف تدوینی این سازمان بود. اگر چه این عقبنشینی را نمیتوان بیربط با اعتراضات اجتماعی اخیر دانست اما بهنظر مشکل ناشی از تفاوتهای بعضا عمیق فکری در تحلیل مسائل و مشکلات اقتصادی و راهکارهای حل این مشکلات و نیز وجود چنددستگی در تیم کابینه است.
چند نمونه از این عدم یکدستی را میتوان به عنوان مثال ذکر کرد. آقای میدری معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مورد پیشنهاد دولت در لایحه بودجه مبنی بر حذف یارانه 30میلیون نفر میگوید «درباره حذف یارانهها هم من به اتفاق آقای ربیعی به مجلس رفتم. آنجا صراحتا گفتم که حذف یارانه 30میلیون ایرانی شدنی نیست. پیشنهاد ما این بود که برای شناسایی اقشاری که بهرغم درآمد مکفی، یارانه دریافت میکنند، حسابهای بانکی را چک کنیم» ایشان همچنین درباره اصلاح قیمت حاملهای انرژی گفت «گران کردن گازوییل موجب افزایش قیمت محصولات کشاورزی و بالا رفتن تورم خواهد بود و طبیعتا معاونت رفاه با آن مخالف است. این را هم بگویم که معاونت رفاه با افزایش 50درصدی قیمت حاملهای انرژی مخالف بوده و هست و پیشنهاد ما افزایش 20درصدی بوده است.»
این در حالی است که هر دو پیشنهاد یعنی افزایش 50درصدی قیمت حاملهای سوخت و حذف 30میلیون یارانهبگیر از سوی دولت (سازمان برنامه و بودجه) به مجلس ارائه شده بود. در مورد پیشنهاد معاون رفاه وزارت تعاون مبنی بر کنترل حساب یارانهبگیران نیز تندترین مخالفت از سوی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه صورت گرفت که عنوان کرد «اینکه میگویید بروید جیب 80 میلیون نفر را بررسی کنید ببینید چه کسی پول دارد یارانهاش را قطع کنید، این شدنی نیست.»
همچنین است تفاوت نظر وزیر صنعت، معدن و تجارت در یکپارچه ماندن این وزارتخانه و تاکید رئیس سازمان برنامه بر ضرورت تفکیک آن. - مثال دیگر سخنان دکتر نیلی دستیار ارشد اقتصادی رئیسجمهوری است که به صراحت میگوید «تغییر باید از درون دولت ایجاد شود، اما دولت خودش میل به تغییر ندارد و ذینفع شرایط کنونی است... دولت درگیر تضاد منافع است. چگونه دولتی که منفعتش در ادامه روند موجود است به اصلاح تن خواهد داد؟» آنچه امروز نوسازی و بازسازی دولت و ترمیم کابینه و ایجاد دولتی سیاستگذار و نه مجری، دولتی با ساختار و برنامه منسجم و مدیرانی همجهت و همسو با این برنامهها را ضروری میسازد، افزایش توان مقابله با تشدید فشارهای خارجی طی ماههای آتی و پاسخگویی منطقی به روند رو به افزایش مطالبات و خواستهای گوناگون بخشهای مختلف اجتماعی است.
روزنامه اقتصادی تعادل در گزارشی نوشت: رئیس اتاق بازرگانی ایران در آخرین نشست هیئت نمایندگان این نهاد با گلایه از تیم دولت عنوان داشته «بسیاری از مسئولان در کنار رئیسجمهوری هستند که انگار صدای رئیسجمهوری را نمیشنوند و دستورات را اجرا نمیکنند؛ به گونهای که طی سه سال گذشته در مورد معوقات بانکی بخش خصوصی، رییسجمهوری دستور داد که بدهکاران بانکی باید تفکیک شوند و با همه آنها به یک شکل برخورد نشود، اما هنوز مشاهده میکنیم با همه رفتار یکسانی میشود».
واقع آن است که شنیدن صدای مردم و در اینجا فعالان اقتصادی و پاسخ صحیح و یکدست و منسجم به این خواستها و نیز داشتن برنامه مشخص و مورد قبول تمامی اعضای دولت برای مسائل و مشکلات مبتلابه در شرایط حاضر کشورمان از ضروریترین لوازم ایجاد امید و انگیزه در جامعه است. خصوصیتی که متاسفانه کمتر در گفتار و رفتار اعضای دولت دوازدهم به چشم میخورد. چنانکه شمایی از این عدم یکدستی و ضعف انسجام، خود را در روند ارائه و تصویب لایحه بودجه سال 97 نشان داد.
عقبنشینی از بندهای مختلف لایحه و بلاتکلیف ماندن اصلاح قیمت حاملهای انرژی، هدفمندی یارانهها و... و در نتیجه به محاق رفتن اصلاحات ساختاری اقتصادی. این تغییرات اگرچه بخشی توسط نمایندگان مجلس (در کمیسیون تلفیق و صحن مجلس) صورت گرفت اما بیش از آن ناشی از عقبنشینی شدید دولت و در راس آن سازمان برنامه و بودجه از برنامه و اهداف تدوینی این سازمان بود. اگر چه این عقبنشینی را نمیتوان بیربط با اعتراضات اجتماعی اخیر دانست اما بهنظر مشکل ناشی از تفاوتهای بعضا عمیق فکری در تحلیل مسائل و مشکلات اقتصادی و راهکارهای حل این مشکلات و نیز وجود چنددستگی در تیم کابینه است.
چند نمونه از این عدم یکدستی را میتوان به عنوان مثال ذکر کرد. آقای میدری معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مورد پیشنهاد دولت در لایحه بودجه مبنی بر حذف یارانه 30میلیون نفر میگوید «درباره حذف یارانهها هم من به اتفاق آقای ربیعی به مجلس رفتم. آنجا صراحتا گفتم که حذف یارانه 30میلیون ایرانی شدنی نیست. پیشنهاد ما این بود که برای شناسایی اقشاری که بهرغم درآمد مکفی، یارانه دریافت میکنند، حسابهای بانکی را چک کنیم» ایشان همچنین درباره اصلاح قیمت حاملهای انرژی گفت «گران کردن گازوییل موجب افزایش قیمت محصولات کشاورزی و بالا رفتن تورم خواهد بود و طبیعتا معاونت رفاه با آن مخالف است. این را هم بگویم که معاونت رفاه با افزایش 50درصدی قیمت حاملهای انرژی مخالف بوده و هست و پیشنهاد ما افزایش 20درصدی بوده است.»
این در حالی است که هر دو پیشنهاد یعنی افزایش 50درصدی قیمت حاملهای سوخت و حذف 30میلیون یارانهبگیر از سوی دولت (سازمان برنامه و بودجه) به مجلس ارائه شده بود. در مورد پیشنهاد معاون رفاه وزارت تعاون مبنی بر کنترل حساب یارانهبگیران نیز تندترین مخالفت از سوی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه صورت گرفت که عنوان کرد «اینکه میگویید بروید جیب 80 میلیون نفر را بررسی کنید ببینید چه کسی پول دارد یارانهاش را قطع کنید، این شدنی نیست.»
همچنین است تفاوت نظر وزیر صنعت، معدن و تجارت در یکپارچه ماندن این وزارتخانه و تاکید رئیس سازمان برنامه بر ضرورت تفکیک آن. - مثال دیگر سخنان دکتر نیلی دستیار ارشد اقتصادی رئیسجمهوری است که به صراحت میگوید «تغییر باید از درون دولت ایجاد شود، اما دولت خودش میل به تغییر ندارد و ذینفع شرایط کنونی است... دولت درگیر تضاد منافع است. چگونه دولتی که منفعتش در ادامه روند موجود است به اصلاح تن خواهد داد؟» آنچه امروز نوسازی و بازسازی دولت و ترمیم کابینه و ایجاد دولتی سیاستگذار و نه مجری، دولتی با ساختار و برنامه منسجم و مدیرانی همجهت و همسو با این برنامهها را ضروری میسازد، افزایش توان مقابله با تشدید فشارهای خارجی طی ماههای آتی و پاسخگویی منطقی به روند رو به افزایش مطالبات و خواستهای گوناگون بخشهای مختلف اجتماعی است.
سخنگوی دولت به سیاق مقامات ارشد دولت، بار دیگر به منتقدان حملهور شده و ادعا کرد، مخالفت با آمارهای دولتی، تشکیک در آمار نظام است!
تاریخ: ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۴
گروه اقتصادی-
به گزارش ایسنا، محمدباقر نوبخت دیروز در نشست خبری خود با خبرنگاران با ادبیاتی توهینآمیز و عجیب که از مسئولان دولت کنونی بر میآید، درباره انتقاد یک رسانه از آمارهای دولتی، اظهار کرد: «یک رسانهای که همیشه سیاه است و عادت به لجنپراکنی دارد و در آمار رسمی نظام که صرفاً آمار دولت هم نیست، تشکیک میکند. میشود گفت که شما نسبت به نظام دارید تشکیک میکنید و زبان انقلابی بودن این رسانه خیلی دراز است که از دهانشان بیرون است».
وی با اشاره به اقدامات دولت در سال جاری برایاشتغالزایی، مدعی شد: ما دو کار را در این زمینه انجام دادیم؛ نخست، دادن تسهیلات به بخشهای خصوصی و سپس، دادن اعتبارات به طرحهای عمرانی که نتیجهاش این شد که هم سال گذشته و هم امسال رشد سرمایهگذاری را داشتیم و در پاییز سال ۹۶ حدود ۹5۰ هزار نفر وارد بازار کار شدند.
روز گذشته به موازات جلسه سخنگوی دولت، امیدعلی پارسا، رئیسمرکز آمار نیز در نشست تخصصی کالبدشکافی آمارهایاشتغال و بیکاری بااشاره به ضرورت تعمیق اعتماد نسبت به نظام آماری، مدعی شد که در 9 ماهه نخست امسال ۸۱۹ هزار نفر شاغل شدهاند.
950 هزار شغل دقیقا کجاست؟!
نوبخت مدعی شده پاییز سال ۹۶ حدود ۹5۰ هزار شغل ایجاد گردیده و رئیسمرکز آمار هم گفته است در 9 ماهه نخست امسال ۸۱۹ هزار نفر شاغل شدهاند. از اختلاف این دو رقم بگذریم(!)، اما خوب است مسئولان دولت که تلاش میکنند خود را منطقی، مودب و کارشناس جلوه دهند، فهرست 950 هزار شغل ادعا شده را شفاف و به تفکیک حوزه منتشر کنند. بدون شک کارشناسان اقتصادی از بین توضیحات تفصیلی این آمارها، صحت و سقم کیفیت آنها را استخراج خواهند کرد!
در توضیح کیفیت آمار مرکز آمار، گفتنی است که این مرکز، هر فرد که در هفته دو ساعت کار کند را شاغل حساب میکند!
«مشرق» درباره روش کار مرکز آمار گزارش میدهد که « در سؤالاتی که مرکز آمار در طرح آمارگیری نیروی کار از مردم میپرسد، معیار «حداقل یک ساعت کار» به عنوان تفاوت بیکار و شاغل آمده است. بر اساس این نوع آمارگیری، افرادی همچون کارگران ساده که کل هفته را کنار خیابان منتظر میمانند تا صاحبکاری به دنبال آنها بیاید و خردهکاری یا کار ساختمانی انجام دهند، شاغل محسوب میشوند. یعنی اگر کارگری از شنبه تا جمعه در کنار خیابان منتظر کار بماند و در این هفته فقط به مدت یکی دو ساعت در جایی مشغول به کار باشد، شاغل محسوب میشود، نه بیکار.»
بالاخره ملاک جیب مردم است یا خیر؟!
جالب است کسانی که نقد آمارهای دولتی را تشکیک نسبت به نظام تلقی میکنند و برای قبولاندن حرف خود، به انواع توهینها متوسل میگردند، در سالهای گذشته، آمارهای دولت قبل را بیرحمانه نقد میکردند!
رئیسهمین دولت کنونی در نقد آمارهای دولت قبل مدعی بود که ملاک تورم جیب مردم است، نه آمارهای دولتی! آیا جناب نوبخت آن حملات کمسابقه را نیز تشکیک در آمار نظام میدانند؟
چه کسانی انواع هجمهها را به رئیسدولت نهم و دهم صورت دادند و چه کسانی بعد از به دست گرفتن قدرت گفتند که دل ما هیچوقت با دولت منتخب مردم صاف نشد و از هر فرصتی برای حمله به آمارها و عملکرد آن صرف نظر نکردند؟ آن اقدامات هم ضدیت با نظام بود؟
فرار از پاسخگویی
هر چند دولت و آقای سخنگو تقلا میکنند که انتقاد از آمارهای دولتساز را با انواع توهینها و با ادبیات نامناسب پاسخ بدهند تا بلکه اندکی از فشار نتایج سوءمدیریت خود رها شوند و چند روزی مردم و رسانهها را به این موضوعات سرگرم کنند، اما بازخوانی جلسه شش ماه پیش آقای رئیسجمهور، جناب سخنگو و سایر اعضای هیئت دولت با رهبر معظم انقلاب و نکاتی که ایشان درباره کیفیت آمارهای دولتی مطرح نمودند، درسآموز است تا بعد از این برای فرار از پاسخگویی، شخصی یا رسانهای را به بهانه نقد دقیق و علمی آمار، در موضع ضدیت با نظام جا نزنند.
رهبر انقلاب، شهریور گذشته، خطاب به دولت فرمودند: «آمارهای ارائه شده در بخش اقتصاد بر اساس مبانی علمی مطرح میشود، اما این آمارها بهطور کامل و در همهجا، نشان دهنده وضع واقعی کشور و زندگی مردم نیست، بنابراین در این میان مشکلی وجود دارد که باید آن را شناخت و حل کرد... بر اساس این آمارها، تورم از چند ده درصد به زیر ده درصد رسیده، اما آیا قدرت خرید مردم و ارزش پول ملی نیز در همین مقیاس، بالا رفته است؟... درباره رکود هم آمارهای اعلام شده درست است ولی هنوز واحدهای کوچک و متوسط فراوانی وجود دارد که زیر ظرفیت کار میکنند یا تعطیل شدهاند و این واقعیت نشان میدهد که یک جای کار عیب دارد که باید آن را پیگیری و رفع کرد.»
حامیان دولت علیه آمارهای دولتساز
سخنگوی دولت به سختی میکوشد تا منتقدان دولت را غیرکارشناس و تعداد منتقدان را محدود جلوه دهد، در حالی که کارشناسان و رسانههای حامی دولت، بارها آمارهای دولت را نقد کردهاند.
فرشاد مومنی، اقتصاددان اصلاحطلب، چندی پیش اعلام کرد: ما در نظام آمار و اطلاعات با عدم شفافیت روبرو هستیم که با دستکاری آمار مسائل خطیر و مهم قابل تفسیر است.
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی (ره) پیش از این گفته بود که اقتصاددانهای مستقل آمارهای دولت درخصوص نرخ رشد اقتصادی واشتغال را تأیید نمیکنند.
راغفر، دیگر اقتصاددان اصلاحطلب نیز چند ماه قبل، به صراحت اعلام کرد آماراشتغالزایی دولت با واقعیتهای اقتصادی کشور همخوانی ندارد.
حیدر مستخدمین حسینی، معاون بانک مرکزی در دوره اصلاحات نیز از این موضوع انتقاد کرده و تصریح نموده است: به دلیل دستکاری در رقم نقدینگی، هیچکدام از اقتصاددانان به آمارهای اقتصادی بانک مرکزی و مرکز آمار اعتماد ندارند.
روزنامه اصلاحطلب قانون که از حامیان جدی دولت محسوب میگردد نیز درباره ادعای مرکز آمار درباره رشد 7 درصدی اقتصاد بدون نفت در فصل بهار 96 نوشته بود «آمار اعلام شده موجب تعجب در محافل اقتصادی است»!
این موارد که تنها چند مورد از انبوه انتقادات حامیان دولت است، نشان میدهد که سخنگوی دولت با انحصار رسانههای منتقد در یک مورد خاص، خود را از فشار نقد کارشناسان رها سازد.
«شیوه» توهین!
دولت دوازدهم به سیاق دولت یازدهم، رویهای خطرناک را در برخورد با منتقدان پیش گرفته که موجب تأسف مردم و کارشناسان گردیده است. تأسفآور است ولی واقعیت دارد که برخی از مواضع مسئولان دولت این تصور را پدید میآورد که گویي اهانت و ناسزا به منتقدان، شاخصه برجسته آنها در عرصه عملکرد داخلی است!
در آخرین مورد، رئیسدولت، مخالفان دولت را «کم عقل» نامیدند! از دولت محترم میپرسیم که آیا اگر اکثر مردم آمارهای شما را لمس نکنند و قبول نداشته باشند، پس همه کمعقلاند و ضد نظام؟!
این برخوردها متأسفانه در دولت به رویه تبدیل شده است. علاوهبر رئیسجمهور، مسئولان دیگر همچون وزیر بهداشت هم چنین رفتارهایی داشتهاند. وزیر راه و شهرسازی که پا را فراتر گذاشته و علاوهبر ادبیات شرمآور، در یک مورد به میکروفون یک خانم خبرنگا حملهور گردید.
جناب سخنگو نیز که بسیار میکوشد خود را مودب و کارشناس جلوه دهد، در برخورد با سؤالات خبرنگاران گاهی رفتارهایی غیرمتعارف بروز میدهد. در نشست چند ماه پیش نوبخت درباره لایحه بودجه 97، او که به عنوان رئیسسازمان برنامه و بودجه در بین خبرنگاران حضور یافت، در پاسخ به سؤال خبرنگار خبر رادیو درباره رقم عجیب هزینه برگزاری همایشهای دولتی در بودجه سال آینده، کاملا با آرامش عبور کرد، اما وقتی خبرنگار کیهان بااشاره به همان موضوع، از ریخت و پاشهای اینچنینی در بودجه نهادهای دولتی انتقاد کرد، نوبخت برآشفت و در اقدامی عجیب، لایحه هزار صفحهای بودجه را در همان جلسه برای خبرنگار ما فرستاد و درخواست کرد برای اثبات صحت ادعای خود، عناوین همایشها را استخراج نماید!
چنین رفتارها و اظهاراتی از سوی مسئولان دولت، این موضوع را در ذهن مردم، کارشناسان و رسانهها تداعی میکند که حمله دولت به رسانههای منتقد با ادبیاتی توهینآمیز، هدفی جز انحراف افکار عمومی از سوءمدیریتها و فرار از پاسخگویی درباره مشکلات اساسی ندارد.
گزارش خبری تحلیلی کیهان
آقای جهانگیری! روح برجام باک هواپیمای ظریف را هم پر نکرد!
معاون اول رئیسجمهور درحالی از اهمیت روح برجام سخن گفته است که به تازگی آلمان از سوخترسانی به هواپیمای آقای ظریف در فرودگاه مونیخ خودداری کرد.
تاریخ: ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۶
آمریکا(چه در دوره اوباما و چه در دوره ترامپ) با همراهی کشورهای اروپایی 1+5، متن و روح برجام را به صورت فاحش نقض کرده است و اقدامات نقد ایران در مقابل وعدههای نسیه طرف مقابل موجب شده است تا هیچ دستاوردی عاید ایران نشود.
به گزارش مهر، «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیسجمهور در همایش استانداران، مدیران کل سیاسی و فرمانداران سراسر کشور در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «برجام بیش از آنکه متن آن مهم باشد، روح آن مهم است که روح همکاری با ایران و ایجاد فضای تعامل با ایران است و ترامپ ضربه زدن به روح برجام را دنبال میکند.»
جهانگیری مدعی شده است که ترامپ صرفا به دنبال ضربه زدن به روح برجام است. این در حالی است که آمریکا(چه در دوره اوباما و چه در دوره ترامپ) با همراهی کشورهای اروپایی 1+5، متن و روح برجام را به صورت فاحش نقض کرده است و اقدامات نقد ایران در مقابل وعدههای نسیه طرف مقابل موجب شده است تا هیچ دستاوردی عاید ایران نشود.
نقض روح و متن
این مسئلهای نیست که صرفا منتقدان به آناشاره کرده باشند. مقامات ارشد دولت تاکنون بارها و بارها به این مسئله اذعان کردهاند. روحانی-تیر 96- در جلسه هیئت دولت گفت:«آمریکاییها بهبهانههای مختلف بهدنبال اعمال یکسری تحریمهای جدید هستند که با هیچ منطق و روح و متن برجام هم سازگار نبوده و در تعارض است».
«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه نیز- اردیبهشت 96- گفت:«آیا آمریکا آماده است به متن برجام پایبند باشد، روحش به کنار.تاکنون واشنگتن هر دو را زیر پا گذاشته است.»
همین چند ماه پیش بود که ظریف اذعان کرد که «به دلیل پابرجاماندن تحریمها حتی نمیتوانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم» و همین چند هفته پیش بود که عراقچی در اندیشکده چتم هاوس در انگلیس گفت که: «ایران برجام را داستانی موفق نمیداند چرا که از آن بهرهمند نشده و تحریمها برداشته نشده است» و همین چند روز پیش بود که فرودگاه آلمان در اقدامی توهینآمیز از ترس تحریمهای آمریکا، از سوخترسانی به هواپیمای حامل آقای ظریف خودداری کرد.
لازم به ذکر است که اسحاق جهانگیری-بهمن 95- با اذعان به بیدستاوردی برجام گفت:«اکنون بعد از گذشت یک سال از اجرای برجام هنوز برای جذب فاینانس موفق نشدهایم».
به این اظهارات توجه کنید:
- به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام میدهند که با ما مذاکره کن، این کشورها مگر دیوانه شدهاند که با شما مذاکره کنند. شما علناً مذاکره دیروز را زیرپا میگذارید و به مذاکره امضا شدهای که به تأیید شورای امنیت سازمان ملل رسیده بیاعتنا هستید.(روحانی،آبان 96)
- 8 ماه پس از اجرای برجام، به خاطر مجازاتهای آمریکا، هیچ یک از بانکهای بزرگ اروپایی کار با ایران را شروع نکرده است.(ظریف،وزیر خارجه،مهر 95)
- توافق هستهای ایران و گروه 1+5 موسوم به برجام، تا کنون «تقریباً هیچ» دستاوردی برای تهران در بر نداشته است.(سیف،رئیسبانک مرکزی،فروردین 95)
- تحریمها روی کاغذ برداشته شده اما هنوز عملا همه آنها برداشته نشده که مقداری به دلیل شرایط است و مقداری به دلیل شیطنت آنها و ایرادات زیادی هست که ما هم اعتراضات مفصلی به طرف مقابل کردهایم.(عراقچی،رئیسستاد پیگیری برجام،تیر 95)
- به اعتقاد ما حرکتهایی که در طول یک سالونیم گذشته چه توسط دولت قبلی آمریکا(دولت اوباما) و چه توسط دولت جدید(دولت ترامپ) آن صورت میگیرد، در موارد بسیاری بر خلاف تعهدات آمریکا در اجرای برجام است.(عراقچی،خرداد 96)
- تنها بعدی که از نگاه ما مهم است به تحریمها و بعد سیاسی توافق ارتباط دارد زیرا در این بخش مشکلاتی دیده میشود و طرف مقابل(آمریکا) به تعهداتش
[در برجام] عمل نمیکند.(علی اکبر صالحی،رئیسسازمان انرژی اتمی،بهمن 95)
- آمریکا در ظاهر وانمود میکند که به وظیفهاش عمل کرده است اما در خفا و پشت پرده نه تنها کاری انجام نداد بلکه سعی کرد همه چیز را به بنبست بکشاند.(علی اکبر صالحی،رئیسسازمان انرژی اتمی،بهمن 95)
- برای ارتباط با بانکهای بزرگ جهانی دچار مشکل هستیم و آنها با ما کار جدی نمیکنند.انتظار ما این بود که بعد از برجام ما بتوانیم با بانکهای بزرگ هم کار کنیم اما به دلایل مختلف ما هنوز نتوانستهایم با این بانکها کار کنیم.(طیب نیا،وزیر اقتصاد دولت یازدهم،مرداد 95)
تعامل در پسابرجام
جهانگیری مدعی شده است که «برجام بیش از آنکه متن آن مهم باشد، روح آن مهم است که روح همکاری با ایران و ایجاد فضای تعامل با ایران است».
متاسفانه برخلاف ادعای دولتمردان،ایران هراسی در پسابرجام به شدت افزایش پیدا کرد و سرمایهگذاری خارجی نیز در این دوره کاهش پیدا کرد.
همین چند روز پیش بود که «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه پیش از عزیمت به ایران در اظهارنظری گستاخانه گفت:«ایران باید به نگرانیها درباره برنامه موشکی خود توجه نشان دهد یا اینکه با تحریمهای احتمالی مواجه خواهد شد».
به این اظهارات توجه کنید:
- «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان و «ترزا می» نخستوزیر انگلیس در گفتوگوی تلفنی(مهر 96): لازم است جامعه جهانی برای مقابله با فعالیتهای منطقهای بیثباتکننده ایران و بررسی روشهای رفع نگرانیها درباره برنامه موشکی ایران همراه شود.
- ایران شریک ما نیست. ما روابطی با ایران داریم که حول محور توافق هستهای شکل گرفته است. باید این توافق را با بحث و گفتوگو درباره برنامه موشکی ایران تکمیل کنیم.(امانوئل ماکرون،رئیسجمهور فرانسه،آذر 96)
- برلین آمادگی دارد فشار دیپلماتیک بر ایران را، همراه با آمریکا افزایش دهد.(زیگمار گابریل،وزیر خارجه آلمان،مهر 96)
- ایران باید به سهم خود عمل کرده و نقش منطقهای اخلالگرانه خود را کاهش دهد.(بوریس جانسون،وزیر خارجه انگلیس،مهر 96)
علاوهبر این، مواردی همچون:
- عدم صدور ویزا برای ابوطالبی به عنوان سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل و تروریست نامیدن وی از سوی آمریکا
- برخورد زشت عربستان با مقامات ایرانی در فاجعه منا
- تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده
- بازرسی خارج از عرف و غیرمؤدبانه از یکی از اعضای ارشد دولت روحانی در امارات
- ضرب و شتم سه خانم ایرانی در فرودگاه استانبول
- قانون محدودیت ویزا (دولت اوباما)
- قانون مهاجرت (دولت ترامپ)
- بازرسی تحقیرآمیز مسافران ایرانی در آمریکا
- بازداشت معلمان ایرانی در امارات و تراشیدهشدن سر آنان
- کشتی ایرانی و تذکر جان کری به ظریف
- مذاکره زیر سم اسب فاتح ایران در مذاکرات ایران و ایتالیا
- خط و نشان کشیدن کشورهای میکروسکوپی
- برخورد توهین آمیز «ترزا می» نخستوزیر انگلیس مقابل روحانی در نخستین روز حضور در نیویورک
- غارت 2 میلیارد دلاری اموال ایران
- برخورد توهینآمیز با ایرانیان در سفارتخانههای اروپایی
- اهانت رئیس هیئت اروپایی به مرحوم هاشمی رفسنجانی
- برهنه کردن زنان ایرانی در فرودگاه تفلیس و...
را هم باید به فهرست توهین به عزت ایرانی و افزایش ایران هراسی در پسابرجام اضافه کرد.
گفتنی است آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) که مرجع رسمی آمار جذب سرمایه خارجی در دنیا است در اوایل امسال در گزارشی اعلام کرد که ایران از سال ۹۲ تاکنون در جذب منابع نزولی عمل کرده و در سال ۹۵ نسبت به ۹۴ به منفی ۵۱ درصد رسیده است. درحالیکه رئیسجمهور وعده جذب ۳۰ میلیارد دلاری سرمایهگذاری خارجی در پسابرجام را داده بود و برای سال ۹۵ نیز حدود ۱۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی مصوب شده بود، آمارهای رسمی نشان میدهد تنها ۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در سال گذشته جذب شده است!
روح برجام؛ اوباما-ترامپ
پس از روی کارآمدن ترامپ، مدعیان اصلاحات و برخی دولتمردان تلاش کردند تا با ترامپ هراسی، وی را یک استثناء معرفی کرده و از این طریق سیستم حاکمه آمریکا را بزک و تبرئه کنند. ترامپ هراسی با هدف تبرئه سیستم حاکمه آمریکا توسط این جریان در حالی صورت گرفت که ترامپ- به عنوان نماینده جمهوری خواهان- و اوباما- به عنوان نماینده دموکراتها- در هر موضوعی با هم اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران و مردم کشورمان هیچ اختلافی با هم ندارند.
در اولین روز اجرای برجام- دی ماه ۹۴- و در مقطعی که مدعیان اصلاحات تاکید داشتند که «تحریمها به تاریخ پیوست»، دولت اوباما با تصویب تحریمهای ضدایرانی، نقض برجام را کلید زد. پس از آن، سریال نقض برجام توسط دولت اوباما با غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون تحریمی آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا و پابرجا ماندن تحریم سوئیفت و...ادامه یافت. در آبان سال ۹۵ و در واپسین روزهای ریاستجمهوری خود، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد. در همان ایام برخی رسانهها نوشتند: «اوباما با این کار آخرین لگد را به برجام زد».
در حالیکه ترامپ در رقابتهای ریاستجمهوری سال گذشته، سیاستهای دولت اوباما را زیر سؤال برده و قول داده بود سیفون را در کاخ سفید خواهد کشید، در موضوع ایران، مسیر اوباما را ادامه داد.
وی در تکمیل قانون محدودیت ویزای دولتِ اوباما، قانون جنجالی محدودیت مهاجرت را امضا کرد؛ ترامپ در ادامه اقدامات ضدایرانی اوباما، قانون سیاه چاله تحریم- یا همان مادر تحریمها- را امضاء کرد.
ترامپ در ماههای اخیر بارها در اظهارنظری گستاخانه مدعی شده است که ایران، به دلیل بهرهمندی از توان موشکی و قدرت منطقهای، روح برجام را نقض کرده است. این دقیقا همان مسئلهای است که اوباما نیز اعلام کرده بود.
«باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا- فروردین ۹۵- در کنفرانس خبری نشست امنیت هستهای در واشنگتن بااشاره به اینکه روح برجام تغییر رفتار ایران است! مدعی شد:«شرط برخورداری ایران از امتیازات اقتصادی، کنار گذاشتن توانایی موشکی و متوقف کردن اقدامات منطقهای است».
«جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا نیز- دی ماه ۹۵- در یادداشتی تاکید کرد:«مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هستهای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند».
کلید واژه «روح برجام» ترفند مشترک آمریکا و اروپا برای تکرار امتیازگیری یکطرفه از ایران است. مسیری که به برجام 2 ختم میشود. برجامی که مشتی امتیاز دیگر از ما میگیرند و مشتی وعده در جیبمان میریزند. نکته تأسفانگیز اینجاست که برخی دولتمردان از جمله جهانگیری با نشان دادن چراغ سبز، دشمن را در اجرای این نقشه شوم ترغیب میکنند.
آقای جهانگیری! روح و متن برجام، باک هواپیمای ظریف را هم پر نکرد! به جای بازی با الفاظ، فکری به حال «اقدام و عمل» بکنید. قریب به پنج سال است که فرصتهای بزرگ و توانمندیهای عظیم داخلی و اجرای اقتصاد مقاومتی،قربانی چشم دوختن به نقطههای خیالی و کم تحرکی مجموعه دولت شده است. دیروز «هستهای رفت ولی تحریمها ماند»، انسان عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود!