واكنش دور از نزاكت به سخنان يك مادر شهيد مدافع حرم از زبان يك سينماگر بيسابقه به نظر ميرسد چرا که شهدا و خانوادههاي آنها در كشور همواره قشري مورد احترام بودهاند.
شهدای ایران:واكنش دور از نزاكت به سخنان يك مادر شهيد مدافع حرم از زبان يك سينماگر بيسابقه به نظر ميرسد چرا که شهدا و خانوادههاي آنها در كشور همواره قشري مورد احترام بودهاند.
رعايت حرمت بازماندگان جنگ و خانوادههاي آنان به ايران محدود نميشود و در همه جهان براي اين اقشار حقوقي جداگانه لحاظ ميكنند، البته فضاي عرفي جوامع نيز به اين مسئله اشراف دارند. اين احترام در كشورهاي غربي به شدت رعايت ميشود طوري كه حتي پس از گذشت دههها، اين افراد ارج نهاده شده و بر صدر قرار ميگيرند و فرقي هم نميكند كه بازمانده چه جنگي باشند تا حدي كه با وجود نارضايتي مردم امريكا از حمله نظامي و اشغال ويتنام نظاميان بازگشته از آن فاجعه مورد احترام بودند. اين ادب در مواجهه با نظاميان و آسيبديدگان جنگ يك امر پذيرفته شده انساني است، بماند كه اساساً مقام شهدا در فرهنگ ملي و ديني ايران باعث ميشود براي اين اقشار جايگاه ويژهتر و متفاوتتري نسبت به كشورهاي ديگر قائل شويم و همين مسئله احترام مضاعفي را طلب ميكند و باز بماند كه حضور نظامي ايران در سوريه كاملاً جنبه دفاعي دارد.
آيا ميشود قائل به جهل خانم ميلاني نسبت به جايگاه اين اقشار باشيم؟ كسي كه در مرام و مسلك زندگياش همواره غرب را مبنا و مرجع قرار ميدهد چگونه است كه در اين مورد مشخص، يعني رعايت شأن خانواده بازماندگان جنگ از غربيها تأسي نميكند و با لحني به دور از ادب و طلبكارانه يك مادر شهيد را خطاب قرار ميدهد. «اين ويدئو را چند نفر در تلگرام با كلمات تمسخرآميز برايم فرستادهاند.» حالا اگر چند نفر به خود جسارت دادهاند كه به طور خصوصي همسر يك شهيد را مسخره كنند، به جاي نصيحت آنها بايد به خود اجازه بدهيد آن را عمومي كنيد؟
ادبيات به كار رفته توسط خانم ميلاني مدعي دفاع از حقوق زنان درباره يك مادر شهيد مشمئز كننده است؛ «البته اگر اين بانو فرزندي از دست داده جاي تأسف است اما چه ربطي به ليلاي سينماي ما دارد! شهيد حرم مورد نظر ايشان كه علت شهادت ايشان، مورد بحث و اعتراض بسياري از ايرانيان است! كجاي صحبتهاي ليلا خانم در برلين بود.»
واقعاً اگر يك مادر شهيد به طور كاملاً مؤدبانه و از راههاي قانوني عليه يك بازيگر شكايت حقوقي كند، پاسخش اين است كه اينچنين مورد حمله قرار گيرد؟ ضمن اينكه تا به حال كمتر ايراني با شرافتي به خود اجازه داده تا مجاهدت فرزندان ميهن در مقابل ددمنشي گروههاي تكفيري در منطقه را زير سؤال ببرد. ايشان خوب است به خودشان زحمت تماشاي فيلم به وقت شام را بدهند تا شايد قدري منصفانهتر موضع بگيرند.
خانم ميلاني در صفحه شخصيشان در اینستاگرام افاضات بيربط ديگري نيز عنوان كردهاند كه از بيمبالاتي فكري ايشان حكايت دارد؛ «البته ايشان (ليلا حاتمي) به كشته شدن ٢٥ انسان در اعتراض عمومي مردم اعتراض داشتند كه حتماً پدر و مادري داشتند كه اين روزها عزادارند و ربطي به موضوع مورد اشاره ايشان (مادر شهيد) ندارد!»
ظاهراً فيلمساز فمنيست ما به اعتراضاتي كه دي ماه سال جاري به واسطه اوضاع بد اقتصادي ناشي از عملكرد ضعيف دولت مورد حمايت ايشان در برخي نقاط كشور رقم خورد و منجر به سوءاستفاده گروهكهاي جنايتكاري چون سازمان منافقين شد، اشاره دارد، البته درصد قابل توجهي از قربانيان آن حوادث را نيز مانند بسياري از غائلههاي اينچنيني مردمي تشكيل ميدادند كه در معرض وحشيگري كور منافقين قرار گرفتند كه فقط يك نمونه آن سرازير كردن كاميون آتشنشاني در يك خيابان بود.»
ميلاني در پايان مينويسد: «از اين بانو سؤالي دارم. وقتي تريبون رسمي براي اعتراض وجود ندارد به نظر شما مردم معترض از چه تريبوني براي ابراز نظر استفاده كنند!» در جواب بايد گفت اگر شما به عنوان سينماگر در فضاي مجازي به دولت مورد حمايتتان درباره اولويت قرار دادن مسائل معيشتي فشار ميآورديد، احتمالاً كارد مردم به استخوانشان نميرسيد و شاهد جنايات منافقين هم نبوديم. اگر شما نماينده حقيقي مردم باشيد و از دولت بخواهيد تا براي عملي كرده وعدههاي معيشتياش اقدام كند قطعاً قدمي به نفع مردم برداشتهايد اما افسوس.
رعايت حرمت بازماندگان جنگ و خانوادههاي آنان به ايران محدود نميشود و در همه جهان براي اين اقشار حقوقي جداگانه لحاظ ميكنند، البته فضاي عرفي جوامع نيز به اين مسئله اشراف دارند. اين احترام در كشورهاي غربي به شدت رعايت ميشود طوري كه حتي پس از گذشت دههها، اين افراد ارج نهاده شده و بر صدر قرار ميگيرند و فرقي هم نميكند كه بازمانده چه جنگي باشند تا حدي كه با وجود نارضايتي مردم امريكا از حمله نظامي و اشغال ويتنام نظاميان بازگشته از آن فاجعه مورد احترام بودند. اين ادب در مواجهه با نظاميان و آسيبديدگان جنگ يك امر پذيرفته شده انساني است، بماند كه اساساً مقام شهدا در فرهنگ ملي و ديني ايران باعث ميشود براي اين اقشار جايگاه ويژهتر و متفاوتتري نسبت به كشورهاي ديگر قائل شويم و همين مسئله احترام مضاعفي را طلب ميكند و باز بماند كه حضور نظامي ايران در سوريه كاملاً جنبه دفاعي دارد.
آيا ميشود قائل به جهل خانم ميلاني نسبت به جايگاه اين اقشار باشيم؟ كسي كه در مرام و مسلك زندگياش همواره غرب را مبنا و مرجع قرار ميدهد چگونه است كه در اين مورد مشخص، يعني رعايت شأن خانواده بازماندگان جنگ از غربيها تأسي نميكند و با لحني به دور از ادب و طلبكارانه يك مادر شهيد را خطاب قرار ميدهد. «اين ويدئو را چند نفر در تلگرام با كلمات تمسخرآميز برايم فرستادهاند.» حالا اگر چند نفر به خود جسارت دادهاند كه به طور خصوصي همسر يك شهيد را مسخره كنند، به جاي نصيحت آنها بايد به خود اجازه بدهيد آن را عمومي كنيد؟
ادبيات به كار رفته توسط خانم ميلاني مدعي دفاع از حقوق زنان درباره يك مادر شهيد مشمئز كننده است؛ «البته اگر اين بانو فرزندي از دست داده جاي تأسف است اما چه ربطي به ليلاي سينماي ما دارد! شهيد حرم مورد نظر ايشان كه علت شهادت ايشان، مورد بحث و اعتراض بسياري از ايرانيان است! كجاي صحبتهاي ليلا خانم در برلين بود.»
واقعاً اگر يك مادر شهيد به طور كاملاً مؤدبانه و از راههاي قانوني عليه يك بازيگر شكايت حقوقي كند، پاسخش اين است كه اينچنين مورد حمله قرار گيرد؟ ضمن اينكه تا به حال كمتر ايراني با شرافتي به خود اجازه داده تا مجاهدت فرزندان ميهن در مقابل ددمنشي گروههاي تكفيري در منطقه را زير سؤال ببرد. ايشان خوب است به خودشان زحمت تماشاي فيلم به وقت شام را بدهند تا شايد قدري منصفانهتر موضع بگيرند.
خانم ميلاني در صفحه شخصيشان در اینستاگرام افاضات بيربط ديگري نيز عنوان كردهاند كه از بيمبالاتي فكري ايشان حكايت دارد؛ «البته ايشان (ليلا حاتمي) به كشته شدن ٢٥ انسان در اعتراض عمومي مردم اعتراض داشتند كه حتماً پدر و مادري داشتند كه اين روزها عزادارند و ربطي به موضوع مورد اشاره ايشان (مادر شهيد) ندارد!»
ظاهراً فيلمساز فمنيست ما به اعتراضاتي كه دي ماه سال جاري به واسطه اوضاع بد اقتصادي ناشي از عملكرد ضعيف دولت مورد حمايت ايشان در برخي نقاط كشور رقم خورد و منجر به سوءاستفاده گروهكهاي جنايتكاري چون سازمان منافقين شد، اشاره دارد، البته درصد قابل توجهي از قربانيان آن حوادث را نيز مانند بسياري از غائلههاي اينچنيني مردمي تشكيل ميدادند كه در معرض وحشيگري كور منافقين قرار گرفتند كه فقط يك نمونه آن سرازير كردن كاميون آتشنشاني در يك خيابان بود.»
ميلاني در پايان مينويسد: «از اين بانو سؤالي دارم. وقتي تريبون رسمي براي اعتراض وجود ندارد به نظر شما مردم معترض از چه تريبوني براي ابراز نظر استفاده كنند!» در جواب بايد گفت اگر شما به عنوان سينماگر در فضاي مجازي به دولت مورد حمايتتان درباره اولويت قرار دادن مسائل معيشتي فشار ميآورديد، احتمالاً كارد مردم به استخوانشان نميرسيد و شاهد جنايات منافقين هم نبوديم. اگر شما نماينده حقيقي مردم باشيد و از دولت بخواهيد تا براي عملي كرده وعدههاي معيشتياش اقدام كند قطعاً قدمي به نفع مردم برداشتهايد اما افسوس.