شهدای ایران: از رویشهای تازه هیئات مذهبی است. در زنجان، در شهر هیاتهای بزرگ و مشهور، مهدی رسولی جوان حالا یکی از مداحان شناختهشده است. آوازهی مداحیهایش البته محدود به زنجان هم نیست و صدای مراثی و اشعارش در تمام ایران شنیده میشود. در کنار میثم مطیعی و رضا نریمانی، یکی از تازهنفسهای عرصه مداحی انقلابی محسوب میشود. در این گفتگو، رسولی حرفهای تازه و جالبی درباره «هیات انقلابی» دارد. تعریفش از انقلابیگری جذاب و متمایز است. انقلابی بودن را محدود به شعارها و گزارهها نمیداند و معتقد است انقلابیبودن را باید مثل یک هدیه به مردم عرضه کرد نه این که مانند چوب بر سر آنها زد! این ایام، بهانه و فرصت خوبی برای مرور نظرات این مداح انقلابی جوان است.
اول کمی از خودتان بگویید.
بنده مهدی رسولی متولد مرداد ماه ۱۳۶۷ در شهر زنجان هستم. الان هم دانشجوی قرآن و حدیث هستم. البته قبلا مهندس عمران بودم و بعدا استعفا دادم. کارشناسی مدیریت امور فرهنگی هم رفتم و بعد از آن قرآن و حدیث خواندم. دانشگاه دارالحدیث آیت الله ری شهری هستم که جزو دانشگاههای برجسته کشور محسوب میشود. البته قبولی ِدانشگاه امام صادق هم بودم، ولی نرفتم. با این وجود نمیدانم چرا همه من را به عنوان امام صادقی میشناسند.
درباره هیاتتان در زنجان صحبت کنید. چطور اینقدر مشهور و محبوب شد؟
هیئت ثارالله زنجان و بعضی از هیئتهایی که در سطح کشور با شاخصهای انقلابی مطرح شدند، هیئتهای متولد بعد از فتنه هستند. یعنی ضرورت بعد از فتنه ایجاب میکرد که این هیئات تاسیس شوند. ما هم دقیقا در ایام فتنه این جلسه را در گلزار شهدای زنجان راه انداختیم. احساس کردیم فضا یک جوری است که قطعا به این طور هیاتها نیاز است. وقتی دیدیم بعد از فتنه فضای کشور این طوری شد، از بزرگترها کسب اجازه کردیم و احساس میکردیم این فضا به حرکت نسل سوم و چهارم انقلاب نیاز دارد. ما جلسه هیئتمان یک هیئت تشکیلاتی است. هیئتی تشکیلاتی که سعی کرده با نگاه و مبنا و حوزه اندیشهای به اقامه حق برسد. من احساس میکنم برکات این جلسات به فتنه برمی گردد. آن که امیرالمومنین فرمود که «مالک! خدا از جوانها برایت آدمهایی فراهم میکند و به تو میرساند که جای بزرگان دفاع و جهاد را برایت پر میکنند.» شاید جلسات و هیئات انقلابی مصداق همین جمله باشند.
تعریف شما از مداحی انقلابی چیست؟
تعریف خودم از مداحی انقلابی این است که این نوع مداحی، محدود به گزارههای انقلابی نیست. مداحی انقلابی یک اندیشه است. مداحی انقلابی یعنی همان مداحی اسلام ناب. بعضی مواقع مداحی انقلابی ما به مداحی گزاره تبدیل شده. یعنی هر کس در شعرش بیشتر از مدافعان بخواند مداح انقلابی است. در صورتی که این طور نیست. مداحی انقلابی یک نوع اندیشه و هویت است. مداح خودش به این هویت باید برسد. به این نگاه که برسد، نگاه مداح به روضه و تاریخ و به همه چیز مبتنی بر همان اندیشه میشود. شما نگاه میکنید اصلا مداح انقلابی این نیست که اسم آقا را خیلی در شعر بگویی. البته آقا در دیدار نمایندگان عزیز مجلس خبرگان گفتند مواضع انقلابی تان را صریح بگویید. قطعا باید این طور باشد، اما نباید به چهارتا گزاره تقلیل پیدا کند.
من مداحی انقلابی را تفسیر درست از اسلام ناب میدانم. ما در مداحی انقلابی دنبال چه هستیم؟ از اقامه عزا به اقامه حق میخواهیم برسیم. مداحی که این هدف را دارد به نظر شما میتواند نسبت به فلسطین بی تفاوت باشد؟ قطعا نمیتواند. شما نمیتوانید نسبت به ظالم روز بی تفاوت باشید. نمیتوانید نسبت به مظلوم بی تفاوت باشید. نمیتوانید نسبت به خیلی از مسائل راحت رد شوید. این میشود مداحی انقلابی. میشود لازمه مداحی انقلابی. اگر ما بخواهیم بدون هنر این حرف را بزنیم، به رسالت مداحی مان درست عمل نکردیم. تفاوت من با فلان فرد عزیز سیاست مدار باید روشن باشد. کار ما باید «سهل ممتنع» باشد. یعنی هم عموم مردم با آن ارتباط برقرار کنند و هم خواص از آن راضی باشند. این کار سختی است.
من اعتقادم این است که مداحی انقلابی یکی از ویژگی هایش نگاه ماموریتی داشتن است. مداحی انقلابی این طور نیست که بگوید، چون صدایم خوب بود میخوانم. نخیر این طور نیست. مداحی انقلابی یعنی نگاه ماموریتی و تکلیفی نسبت به انقلاب و جبهه حق داشتن. جبهه همان حرکت به طرف تحقق حاکمیت حجت خدا بر روی زمین است. غیر از این انقلاب ما نیست. همه اش برای همین است. من مهدی رسولی به عنوان مداح باید به این مقید باشم. محتوا در هیئات انقلابی باید اصل باشد. اولویت باید با اندیشه باشد نه با سبک خوشگل! مثلا امسال یکی از گفتمانهای جلسه محرم ما گفتمان آزادی بود. آقا فرمودند: گفتمان آزادی چرا باید در دست کسان دیگری باشد؟ چرا باید اجازه بدهیم آقایانی که ضد آزادی هستند شعار آزادی بدهند؟ حالا ما برای تحقق این گفتمان در هیات مان از همان اول شروع میکنیم آزادی آزادی میکنیم؟ نه. اولا آزادی کلید واژه در خیلی از نوحههای ما میشود، میخواهیم شور بسازیم این طور میگوییم «حسین مظهرآزادی». نگاه انقلابی این است نه این که مدام لفظ انقلابی بگویی. مثل بعضی از سخنرانیهای ما که هر سال میگویند نفوذ و نفوذ! آخر نمیفهمیم این نفوذ خوردنی بود یا پوشیدنی بود. باید تحلیل کنید. یعنی چی این شعارهایی که میگویید؟ آقا به عنوان راهبر یک حرفی را میزنند، به عنوان کلید واژه میگویند. شما آقایان باید بنشینید، مجلس خبرگان باید این را در بیاورد. باید به مردم تحلیل بدهد. در حوزه اندیشه باید راه اندیشه را باز کنید. آقا میفرمایند یکی از منافذ جدی نفوذ در جبهه حق، عافیت طلبی و دنیا طلبی است. باید این را گفت، نه اینکه با لفظ نفوذ بازی کرد! مثلا امسال یک کاری خواندیم که این جوری بود «روضهها را خواندیم، اما ماجرا ادامه داره/ قتلگاه تموم شد، اما کربلا ادامه داره» من اسمی از انقلاب آوردم؟ اما شما به عنوان مستمعی که این را میشنوید مبانی انقلابی در آن میبینید.
کی میخواهیم یاد بگیریم روضه فاتحانه بخوانیم؟ بعضی از روضهها به درد دوران امام زمان نمیخورد. بلد نیستیم فاتحانه روضه بخوانیم و گریه کنیم. در حالی که این فاتحه گریه کردن بسیار جانسوز است. آدم فاتح باشد و گریه کند بسیار گریه جانسوزتر از این است که زیردستی باشد. امام به ما این را یاد داد. به مداحان انقلابی این را میگوییم. من گریه فاتحانه را مداحی انقلابی میگویم.
انقلابی گری چوب نیست. یک هدیه است. نباید انقلابی گری را چوب کرد و به سر مردم زد. بعضی از ماها اشتباه میکنیم فکر میکنیم مبانی را باید چوب بزنیم در سر همه که شما باید این جوری باشید. این غلط است. انقلابی گری خیلی ارزشمند است. باید کادوش کنیم و با تشریفات خاصی در خانه مردم ببریم.
محل فعلی حسینیه تان در زنجان را چطور ساختید؟
ما یک حسینیه زدیم و رفتیم در گلزار شهدا. اوایل کار، ما جا نداشتیم. ما الان هر شب ماه محرم بالای ۷ هزار متر مربع مفروش میکنیم. شما حساب کنید چند نفر جمعیت میشود؟ بعد از چند شب، دیگر جا نمیشد جمعیت در خیابان و مردم میان قبور شهدا بودند.
من خودم از بروکراسی خسته شده ام. هر جا احساس کنم یک جایی اسم یک کار دولتی هست میگویم عذرمی خواهم. من با کارهای مردمی راحتتر هستم. تاثیرش بیشتر است. عین چشمه است، خودش میجوشد. هزینهای هم برای نظام ندارد. کار ما در هیات مردمی است. هزینههای هیات هم مردمی تامین میشود.
امکانات مناسب برای هیاتداری در اختیار دارید؟
یکی از برکات انقلاب اسلامی ما این بود که محصور در مرزهای ایران هم نبود چه برسد به مرزهای تهران! متاسفانه الان شاهدیم که امکانات در تهران محصور و محدود شده است. متاسفانه امکانات در تهران است و بچههای شهرستان با سختی کار میکنند. بچههای شهرستان اخلاص بیشتری دارند. بچههای ما واقعاً ارتباط خاصی با شهدا دارند و عمیقاً اخلاص و عمل خالصانهشان سرآمد است. اما خب مشکل امکانات و هزینه در شهرستان خیلی جدی است.
به نظر شما جدیترین آسیب فعلی برای هیئات مذهبی چیست؟
من اعتقادم این است که احیاگر شعائر حسینی حضرت امام است. میخواهم بگویم لطفا احیاگر برای ما درست نکنند. ما میفهمیم احیاگر کیست. احیاگر شعائر حسینی چهار گزاره هیئتی نیست. احیاگر شعائر حسینی آن کسی است که جریان سید الشهدا را برای ما احیا کرده. شهادت طلبی و استکبارستیزی و هیهات من الذله و پیروزی خون بر شمشیر را از کی داریم؟ از امام داریم. نمیخواهد برای ما امروز احیاگر درست کنند. ما در زنجان یک حاج اصغر زنجانی داریم که از بزرگان و قدمای هیئات مذهبی زنجان است. ایشان یک جملهای دارد که میگوید آن موقعای که بچههای ما در شلمچه به طرف کربلا در خون خودشان داشتند سینه خیز میرفتند، یک عده از آقایان نشسته بودند روی فرشهای دستبافشان زیارت عاشورا میخواندند. حاج اصغر میگوید مراقب باشید جوانان امروز، آن آقایان روی فرش دستباف نشین زیارت عاشورا خوان را برای شما بزرگ و برجسته نکنند! ما مثلا میگوییم افتخار ما آذریها مهدی باکری است که دو بار برای امام حسین شهید شد. افتخار ما این است. برای ما قهرمان درست نکنید. الان نسل سوم و چهارم انقلاب بیشتر میفهمد، چون سر سفره ولایت نشسته اند. برکت سفره ولایت چیز دیگری است. سایه ولایت روی سر اینها بود. ما تفسیر درست از امام حسین را از امام خمینی گرفتیم و به نظر من هر که به این مسیر اعتقاد دارد برکت کارش هم بیشتر خواهد بود.
آیا به نظر شما مداح باید به مسائل سیاسی و اجتماعی هم ورود کند؟
قطعا باید ورود کند، اما باید چگونه باید باشد؟ یک خانم بازیگر میتواند در این مملکت پرچم گفتمان مطالبه گری دست بگیرد، من که روضه خوان امام حسین هستم نمیتوانم؟ من تحصیل کرده دانشگاه نمیتوانم؟ او که معلوم نیست چه قدر در مباحث اجتماعی سواد دارد میتواند حرف بزند، من روضه خوان امام حسینی که از بچگی کارم کار اجتماعی بوده و با مردم شب و روز سرکار دارم، و اصلا هویتم این است نباید مطالبه اجتماعی بکنم؟ اما این مطالبه گری باید چگونه باشد؟ شما میخواهید در مسائل انتخاباتی حرف بزنید چرا فکر میکنید حتما باید من که مداح هستم شروع کنم مصداق بگویم؟ من نمیگویم. آنهایی که مصداق تعیین میکنند خودشان میدانند. حتما آنها در حدی هستند که مصداق تعیین کنند. من خودم را در این حدی نمیبینم که بیایم مستقیم بگویم. من احساس میکنم کار عمیق تری لازم است.
سخن خاصی در انتهای گفتگو دارید؟
آرزو میکنم مظهر اسم هادی الهی در عالم شوم. یعنی خدا میخواهد کسی را هدایت کند به اسم ما هدایت کند. همان کاری که امام خمینی کرد، ان شا الله وظیفهای که خدا به ما محول کرده را خوب انجام بدهیم.
اول کمی از خودتان بگویید.
بنده مهدی رسولی متولد مرداد ماه ۱۳۶۷ در شهر زنجان هستم. الان هم دانشجوی قرآن و حدیث هستم. البته قبلا مهندس عمران بودم و بعدا استعفا دادم. کارشناسی مدیریت امور فرهنگی هم رفتم و بعد از آن قرآن و حدیث خواندم. دانشگاه دارالحدیث آیت الله ری شهری هستم که جزو دانشگاههای برجسته کشور محسوب میشود. البته قبولی ِدانشگاه امام صادق هم بودم، ولی نرفتم. با این وجود نمیدانم چرا همه من را به عنوان امام صادقی میشناسند.
درباره هیاتتان در زنجان صحبت کنید. چطور اینقدر مشهور و محبوب شد؟
هیئت ثارالله زنجان و بعضی از هیئتهایی که در سطح کشور با شاخصهای انقلابی مطرح شدند، هیئتهای متولد بعد از فتنه هستند. یعنی ضرورت بعد از فتنه ایجاب میکرد که این هیئات تاسیس شوند. ما هم دقیقا در ایام فتنه این جلسه را در گلزار شهدای زنجان راه انداختیم. احساس کردیم فضا یک جوری است که قطعا به این طور هیاتها نیاز است. وقتی دیدیم بعد از فتنه فضای کشور این طوری شد، از بزرگترها کسب اجازه کردیم و احساس میکردیم این فضا به حرکت نسل سوم و چهارم انقلاب نیاز دارد. ما جلسه هیئتمان یک هیئت تشکیلاتی است. هیئتی تشکیلاتی که سعی کرده با نگاه و مبنا و حوزه اندیشهای به اقامه حق برسد. من احساس میکنم برکات این جلسات به فتنه برمی گردد. آن که امیرالمومنین فرمود که «مالک! خدا از جوانها برایت آدمهایی فراهم میکند و به تو میرساند که جای بزرگان دفاع و جهاد را برایت پر میکنند.» شاید جلسات و هیئات انقلابی مصداق همین جمله باشند.
تعریف شما از مداحی انقلابی چیست؟
تعریف خودم از مداحی انقلابی این است که این نوع مداحی، محدود به گزارههای انقلابی نیست. مداحی انقلابی یک اندیشه است. مداحی انقلابی یعنی همان مداحی اسلام ناب. بعضی مواقع مداحی انقلابی ما به مداحی گزاره تبدیل شده. یعنی هر کس در شعرش بیشتر از مدافعان بخواند مداح انقلابی است. در صورتی که این طور نیست. مداحی انقلابی یک نوع اندیشه و هویت است. مداح خودش به این هویت باید برسد. به این نگاه که برسد، نگاه مداح به روضه و تاریخ و به همه چیز مبتنی بر همان اندیشه میشود. شما نگاه میکنید اصلا مداح انقلابی این نیست که اسم آقا را خیلی در شعر بگویی. البته آقا در دیدار نمایندگان عزیز مجلس خبرگان گفتند مواضع انقلابی تان را صریح بگویید. قطعا باید این طور باشد، اما نباید به چهارتا گزاره تقلیل پیدا کند.
من مداحی انقلابی را تفسیر درست از اسلام ناب میدانم. ما در مداحی انقلابی دنبال چه هستیم؟ از اقامه عزا به اقامه حق میخواهیم برسیم. مداحی که این هدف را دارد به نظر شما میتواند نسبت به فلسطین بی تفاوت باشد؟ قطعا نمیتواند. شما نمیتوانید نسبت به ظالم روز بی تفاوت باشید. نمیتوانید نسبت به مظلوم بی تفاوت باشید. نمیتوانید نسبت به خیلی از مسائل راحت رد شوید. این میشود مداحی انقلابی. میشود لازمه مداحی انقلابی. اگر ما بخواهیم بدون هنر این حرف را بزنیم، به رسالت مداحی مان درست عمل نکردیم. تفاوت من با فلان فرد عزیز سیاست مدار باید روشن باشد. کار ما باید «سهل ممتنع» باشد. یعنی هم عموم مردم با آن ارتباط برقرار کنند و هم خواص از آن راضی باشند. این کار سختی است.
من اعتقادم این است که مداحی انقلابی یکی از ویژگی هایش نگاه ماموریتی داشتن است. مداحی انقلابی این طور نیست که بگوید، چون صدایم خوب بود میخوانم. نخیر این طور نیست. مداحی انقلابی یعنی نگاه ماموریتی و تکلیفی نسبت به انقلاب و جبهه حق داشتن. جبهه همان حرکت به طرف تحقق حاکمیت حجت خدا بر روی زمین است. غیر از این انقلاب ما نیست. همه اش برای همین است. من مهدی رسولی به عنوان مداح باید به این مقید باشم. محتوا در هیئات انقلابی باید اصل باشد. اولویت باید با اندیشه باشد نه با سبک خوشگل! مثلا امسال یکی از گفتمانهای جلسه محرم ما گفتمان آزادی بود. آقا فرمودند: گفتمان آزادی چرا باید در دست کسان دیگری باشد؟ چرا باید اجازه بدهیم آقایانی که ضد آزادی هستند شعار آزادی بدهند؟ حالا ما برای تحقق این گفتمان در هیات مان از همان اول شروع میکنیم آزادی آزادی میکنیم؟ نه. اولا آزادی کلید واژه در خیلی از نوحههای ما میشود، میخواهیم شور بسازیم این طور میگوییم «حسین مظهرآزادی». نگاه انقلابی این است نه این که مدام لفظ انقلابی بگویی. مثل بعضی از سخنرانیهای ما که هر سال میگویند نفوذ و نفوذ! آخر نمیفهمیم این نفوذ خوردنی بود یا پوشیدنی بود. باید تحلیل کنید. یعنی چی این شعارهایی که میگویید؟ آقا به عنوان راهبر یک حرفی را میزنند، به عنوان کلید واژه میگویند. شما آقایان باید بنشینید، مجلس خبرگان باید این را در بیاورد. باید به مردم تحلیل بدهد. در حوزه اندیشه باید راه اندیشه را باز کنید. آقا میفرمایند یکی از منافذ جدی نفوذ در جبهه حق، عافیت طلبی و دنیا طلبی است. باید این را گفت، نه اینکه با لفظ نفوذ بازی کرد! مثلا امسال یک کاری خواندیم که این جوری بود «روضهها را خواندیم، اما ماجرا ادامه داره/ قتلگاه تموم شد، اما کربلا ادامه داره» من اسمی از انقلاب آوردم؟ اما شما به عنوان مستمعی که این را میشنوید مبانی انقلابی در آن میبینید.
کی میخواهیم یاد بگیریم روضه فاتحانه بخوانیم؟ بعضی از روضهها به درد دوران امام زمان نمیخورد. بلد نیستیم فاتحانه روضه بخوانیم و گریه کنیم. در حالی که این فاتحه گریه کردن بسیار جانسوز است. آدم فاتح باشد و گریه کند بسیار گریه جانسوزتر از این است که زیردستی باشد. امام به ما این را یاد داد. به مداحان انقلابی این را میگوییم. من گریه فاتحانه را مداحی انقلابی میگویم.
انقلابی گری چوب نیست. یک هدیه است. نباید انقلابی گری را چوب کرد و به سر مردم زد. بعضی از ماها اشتباه میکنیم فکر میکنیم مبانی را باید چوب بزنیم در سر همه که شما باید این جوری باشید. این غلط است. انقلابی گری خیلی ارزشمند است. باید کادوش کنیم و با تشریفات خاصی در خانه مردم ببریم.
محل فعلی حسینیه تان در زنجان را چطور ساختید؟
ما یک حسینیه زدیم و رفتیم در گلزار شهدا. اوایل کار، ما جا نداشتیم. ما الان هر شب ماه محرم بالای ۷ هزار متر مربع مفروش میکنیم. شما حساب کنید چند نفر جمعیت میشود؟ بعد از چند شب، دیگر جا نمیشد جمعیت در خیابان و مردم میان قبور شهدا بودند.
من خودم از بروکراسی خسته شده ام. هر جا احساس کنم یک جایی اسم یک کار دولتی هست میگویم عذرمی خواهم. من با کارهای مردمی راحتتر هستم. تاثیرش بیشتر است. عین چشمه است، خودش میجوشد. هزینهای هم برای نظام ندارد. کار ما در هیات مردمی است. هزینههای هیات هم مردمی تامین میشود.
امکانات مناسب برای هیاتداری در اختیار دارید؟
یکی از برکات انقلاب اسلامی ما این بود که محصور در مرزهای ایران هم نبود چه برسد به مرزهای تهران! متاسفانه الان شاهدیم که امکانات در تهران محصور و محدود شده است. متاسفانه امکانات در تهران است و بچههای شهرستان با سختی کار میکنند. بچههای شهرستان اخلاص بیشتری دارند. بچههای ما واقعاً ارتباط خاصی با شهدا دارند و عمیقاً اخلاص و عمل خالصانهشان سرآمد است. اما خب مشکل امکانات و هزینه در شهرستان خیلی جدی است.
به نظر شما جدیترین آسیب فعلی برای هیئات مذهبی چیست؟
من اعتقادم این است که احیاگر شعائر حسینی حضرت امام است. میخواهم بگویم لطفا احیاگر برای ما درست نکنند. ما میفهمیم احیاگر کیست. احیاگر شعائر حسینی چهار گزاره هیئتی نیست. احیاگر شعائر حسینی آن کسی است که جریان سید الشهدا را برای ما احیا کرده. شهادت طلبی و استکبارستیزی و هیهات من الذله و پیروزی خون بر شمشیر را از کی داریم؟ از امام داریم. نمیخواهد برای ما امروز احیاگر درست کنند. ما در زنجان یک حاج اصغر زنجانی داریم که از بزرگان و قدمای هیئات مذهبی زنجان است. ایشان یک جملهای دارد که میگوید آن موقعای که بچههای ما در شلمچه به طرف کربلا در خون خودشان داشتند سینه خیز میرفتند، یک عده از آقایان نشسته بودند روی فرشهای دستبافشان زیارت عاشورا میخواندند. حاج اصغر میگوید مراقب باشید جوانان امروز، آن آقایان روی فرش دستباف نشین زیارت عاشورا خوان را برای شما بزرگ و برجسته نکنند! ما مثلا میگوییم افتخار ما آذریها مهدی باکری است که دو بار برای امام حسین شهید شد. افتخار ما این است. برای ما قهرمان درست نکنید. الان نسل سوم و چهارم انقلاب بیشتر میفهمد، چون سر سفره ولایت نشسته اند. برکت سفره ولایت چیز دیگری است. سایه ولایت روی سر اینها بود. ما تفسیر درست از امام حسین را از امام خمینی گرفتیم و به نظر من هر که به این مسیر اعتقاد دارد برکت کارش هم بیشتر خواهد بود.
آیا به نظر شما مداح باید به مسائل سیاسی و اجتماعی هم ورود کند؟
قطعا باید ورود کند، اما باید چگونه باید باشد؟ یک خانم بازیگر میتواند در این مملکت پرچم گفتمان مطالبه گری دست بگیرد، من که روضه خوان امام حسین هستم نمیتوانم؟ من تحصیل کرده دانشگاه نمیتوانم؟ او که معلوم نیست چه قدر در مباحث اجتماعی سواد دارد میتواند حرف بزند، من روضه خوان امام حسینی که از بچگی کارم کار اجتماعی بوده و با مردم شب و روز سرکار دارم، و اصلا هویتم این است نباید مطالبه اجتماعی بکنم؟ اما این مطالبه گری باید چگونه باشد؟ شما میخواهید در مسائل انتخاباتی حرف بزنید چرا فکر میکنید حتما باید من که مداح هستم شروع کنم مصداق بگویم؟ من نمیگویم. آنهایی که مصداق تعیین میکنند خودشان میدانند. حتما آنها در حدی هستند که مصداق تعیین کنند. من خودم را در این حدی نمیبینم که بیایم مستقیم بگویم. من احساس میکنم کار عمیق تری لازم است.
سخن خاصی در انتهای گفتگو دارید؟
آرزو میکنم مظهر اسم هادی الهی در عالم شوم. یعنی خدا میخواهد کسی را هدایت کند به اسم ما هدایت کند. همان کاری که امام خمینی کرد، ان شا الله وظیفهای که خدا به ما محول کرده را خوب انجام بدهیم.