زمینه انحراف در صدر اسلام را همان کسانی ایجاد کردند که با پیامبر قوم و خویش بودند، در جنگ ها حضور داشتند و با عنایت حضرت به جایگاهی رسیدند؛ خیال نکنیم حال که ما به برکت امام، اسلام را شناختیم کار تمام است، زيرا ممکن است در مقابل جوسازی ها و تبلیغات زمینه انحراف فراهم شود، و همین ما میتوانیم مسیر الهی انقلاب را تغییر دهیم.
به گزارش شهدای ایران، اهم محورهای بیانات حضرت آیت الله مصباح یزدی در دیدار با جمعی از دانشجویان را در ادامه خواهید خواند:
امام خميني(ره) آن مرد الهی، پرچم دین را برافراشت و گویا جامعه اسلامی دوباره متولد شد و سخنانی مطرح کرد که با حقیقت الهی زندگی انسان متناسب بود و مهمترین اصل آن این بود که کسی باید در مقام اجرای قانون قرار گیرد که مأذون از طرف خدا باشد.
در رتبه اول، انبیاء از طرف خداوند مأمور اجرای قانون هستند و در رتبه بعد ائمه (علیهم السلام)، و این وظیفه الهی بعد از ایشان بر عهده کسی قرار داده شده است که در علم، تقوا و مدیریت اشبه به معصوم است، که از آن به تئوری «ولايت فقیه» نام برده میشود.
پیامبر اسلام (ص) 23 سال زحمت کشید و مردم را از ذلت و فساد اجتماعی نجات داد و در مسیر رشد و پیشرفت قرار داد، و هفتاد و چند روز قبل از وفاتش، از مردم در مورد ولی الهی بیعت گرفت، اما هنوز آب غسل جنازه ایشان خشک نشده بود که مردم خود را به فراموشی زدند و راه ديگري در پيش گرفتند، و این نشان ميدهد که در این جهان هر لحظه ممکن است چنین تضادی ایجاد، و زمینه «انحراف» انسان از مسیر الهی فراهم شود.
زمینه انحراف در صدر اسلام را همان کسانی ایجاد کردند که با پیامبر قوم و خویش بودند، در جنگ ها حضور داشتند و با عنایت حضرت به جایگاهی رسیدند؛ خیال نکنیم حال که ما به برکت امام، اسلام را شناختیم کار تمام است، زيرا ممکن است در مقابل جوسازی ها و تبلیغات زمینه انحراف فراهم شود، و همین ما میتوانیم مسیر الهی انقلاب را تغییر دهیم.
تا زمانی که دنیا برپاست، امتحان جریان دارد؛ امروز نماد راه اهل بیت(ع) مقام معظم رهبری است و ما باید چشم و گوشمان متوجه اشارات و بیانات ایشان باشد.
اگر کسانی ما را به خطوط انحرافی و زاویهدار از مواضع مقام معظم رهبری میکشند، هوشیار باشیم و از تاریخ درس بگیريم، زيرا همانطور که در صدر اسلام، اطرافیان پیامبر (ص) موجب انحراف مسیر اسلام شدند، امروز نیز برخي کسانی که بهدست امام (ره) و همین انقلاب به مقامی رسیدند، کارشان به جایی رسیده که ميخواهند اصل این نظام را بر باد دهند.
برخی که سوال برایشان پیش می آید که مگر می شود فلان فرد «ریزش و سقوط» کرده باشد؟! اینان انسان را درست نميشناسند. آیا باورش سخت نبود که کسی به عنوان مرجع دینی در راهی قدم بگذارد که نقشهاش ترور امام و براندازی و بمباران جماران بود؟! چطور ميشود اين مسأله را باور کرد؟!
آدمیزاد اشتباهاتی ميکند و در راهی ميافتد و کسانی هم به او القائاتی ميکنند که تدريجاً كارش به این جا کشیده ميشود. یا کسی که به عنوان قائم مقام رهبری مطرح بود، كسي كه به خاطر انقلاب سالها زندان رفته بود،و شکنجه شده بود، عاقبتش به کجا کشید؟ باورکردنش آسان است؟!
مقام معظم رهبری یک سخنرانی داشتند در مورد خواص که در آن به این مسایل خیلی پرداختند؛ جا دارد که دانشمندان متخصص و روانشناس روی این موضوع کار کنند که چه عواملی موجب میشود این تحولات در انسان پیش بیاید؟
کسانی بودند که با اخلاص کامل، تا پای شهادت هم رفتند، اما آرام، آرام برگشتند! چطور چنین چیزی میشود؟ برخی افراد پستهای مهمی داشتند، کارهای مهمی میکردند، اما امروز با خودشان میگویند: «پس سهم ما چه شد؟!»
امام خميني(ره) آن مرد الهی، پرچم دین را برافراشت و گویا جامعه اسلامی دوباره متولد شد و سخنانی مطرح کرد که با حقیقت الهی زندگی انسان متناسب بود و مهمترین اصل آن این بود که کسی باید در مقام اجرای قانون قرار گیرد که مأذون از طرف خدا باشد.
در رتبه اول، انبیاء از طرف خداوند مأمور اجرای قانون هستند و در رتبه بعد ائمه (علیهم السلام)، و این وظیفه الهی بعد از ایشان بر عهده کسی قرار داده شده است که در علم، تقوا و مدیریت اشبه به معصوم است، که از آن به تئوری «ولايت فقیه» نام برده میشود.
پیامبر اسلام (ص) 23 سال زحمت کشید و مردم را از ذلت و فساد اجتماعی نجات داد و در مسیر رشد و پیشرفت قرار داد، و هفتاد و چند روز قبل از وفاتش، از مردم در مورد ولی الهی بیعت گرفت، اما هنوز آب غسل جنازه ایشان خشک نشده بود که مردم خود را به فراموشی زدند و راه ديگري در پيش گرفتند، و این نشان ميدهد که در این جهان هر لحظه ممکن است چنین تضادی ایجاد، و زمینه «انحراف» انسان از مسیر الهی فراهم شود.
زمینه انحراف در صدر اسلام را همان کسانی ایجاد کردند که با پیامبر قوم و خویش بودند، در جنگ ها حضور داشتند و با عنایت حضرت به جایگاهی رسیدند؛ خیال نکنیم حال که ما به برکت امام، اسلام را شناختیم کار تمام است، زيرا ممکن است در مقابل جوسازی ها و تبلیغات زمینه انحراف فراهم شود، و همین ما میتوانیم مسیر الهی انقلاب را تغییر دهیم.
تا زمانی که دنیا برپاست، امتحان جریان دارد؛ امروز نماد راه اهل بیت(ع) مقام معظم رهبری است و ما باید چشم و گوشمان متوجه اشارات و بیانات ایشان باشد.
اگر کسانی ما را به خطوط انحرافی و زاویهدار از مواضع مقام معظم رهبری میکشند، هوشیار باشیم و از تاریخ درس بگیريم، زيرا همانطور که در صدر اسلام، اطرافیان پیامبر (ص) موجب انحراف مسیر اسلام شدند، امروز نیز برخي کسانی که بهدست امام (ره) و همین انقلاب به مقامی رسیدند، کارشان به جایی رسیده که ميخواهند اصل این نظام را بر باد دهند.
برخی که سوال برایشان پیش می آید که مگر می شود فلان فرد «ریزش و سقوط» کرده باشد؟! اینان انسان را درست نميشناسند. آیا باورش سخت نبود که کسی به عنوان مرجع دینی در راهی قدم بگذارد که نقشهاش ترور امام و براندازی و بمباران جماران بود؟! چطور ميشود اين مسأله را باور کرد؟!
آدمیزاد اشتباهاتی ميکند و در راهی ميافتد و کسانی هم به او القائاتی ميکنند که تدريجاً كارش به این جا کشیده ميشود. یا کسی که به عنوان قائم مقام رهبری مطرح بود، كسي كه به خاطر انقلاب سالها زندان رفته بود،و شکنجه شده بود، عاقبتش به کجا کشید؟ باورکردنش آسان است؟!
مقام معظم رهبری یک سخنرانی داشتند در مورد خواص که در آن به این مسایل خیلی پرداختند؛ جا دارد که دانشمندان متخصص و روانشناس روی این موضوع کار کنند که چه عواملی موجب میشود این تحولات در انسان پیش بیاید؟
کسانی بودند که با اخلاص کامل، تا پای شهادت هم رفتند، اما آرام، آرام برگشتند! چطور چنین چیزی میشود؟ برخی افراد پستهای مهمی داشتند، کارهای مهمی میکردند، اما امروز با خودشان میگویند: «پس سهم ما چه شد؟!»