شهدای ایران:در عزاداريهاي بيت رهبري به مناسبت عاشورا و فاطميه، رسم معروفي دارند جواناني كه زودتر به حسينيه ميروند! همين كه نماز و دعا تمام ميشود، اين شعار را خطاب به رهبر انقلاب، سر دست ميگيرند كه «اي پسر فاطمه! منتظر تو هستيم» و آنقدر هم گرم و گيرا و بلندبالا كه هيچ بعيد نميدانم فريادِ از سر شور و شعور جماعت، حتي به گوش حضرت آقا هم برسد؛ ولو آنكه آن دقايق، نه در محوطههاي اداري بيت، كه در خانهيشان باشند كه خب! كمكي آنورتر است! و حالا خودت حساب كن وقتي سيد و سالار انقلاب، وارد حسينيه ميشوند، چه غوغايي، چه قيامتي، چه شور و حالي و چه عشقي برپا ميشود! و اما، چون خودم از ادامه نوشته و جهت متن، باخبرم، از همالان چشمم گرم شده! الغرض!
فاطمه زهرا سلامالله عليها را پسر ديگري هم هست كه مولاي مولاي ما و آقاي آقاي ما و سيد و سالارِ سيد و سالار ما و امامِ امام ما و فرمانده فرمانده ما و زعيم و مقتداي زعيم و مقتداي ماست... آري! «حضرت مهدي» را ميگويم كه بهرغم ميل بدخواهان، همچنان هدايت ميكنند انقلاب ما را و رهبر انقلاب ما را! كه حتي از پشت متراكمترين ابرها هم، باز خورشيد، هم نور دارد و هم گرما! مكرر شده شگفتزده بشوم از اين همه صبر و بصر و آرامش و اميد و ايمان و يقين رهبر مقتدر، حكيم و البته مظلوم انقلاب اما همين كه به ياد آوردهام؛ دستگير و مددرسان «اين پسر فاطمه»، «آن پسر فاطمه» است كه اصلاً و اساساً «منجي عالم بشريت» است، بر خودم نهيب زدم كه چه جاي تعجب است؟! اگر زمان خميني توانستيم از اروند رد شويم و اگر زمان خامنهاي توانستهايم از ميان اين همه نامرديها و تجميع فتنهها و فرقهها، جز براي اين نبوده و نيست كه امام زمان عجلالله، فاطميون را و پيروان خط سرخ فاطمه را هرگز تنها نميگذارند!
بله كه «صاحبالزمان» هم هواي «روحالله» را داشتند و هم هواي «سيدعلي» را دارند! و الا قاسم سليماني كربلاي5 كي و كجا ميتوانست به اين معني و اينچنين فاتحانه، قدم در وادي نينوا بگذارد؟! و همين است راز اشكهاي زلال «حضرت ماه» هنگام نجوا با سيد و مولاي خودشان! گفت: «اي سيد ما!اي مولاي ما...»! چه نوشتم اول متن؟! الا آنكه؛ «اي پسر فاطمه! منتظر تو هستيم»؟! باوري هست مرا! هروقت حضرت آقا اين شعار را ميشنوند، خودشان نيز، با دلي البته مشتاقتر و سينهاي صدالبته پرسوزتر، نجوا ميكنند كهاي پسر فاطمه! منتظر تو هستيم...
*حسین قدیانی
فاطمه زهرا سلامالله عليها را پسر ديگري هم هست كه مولاي مولاي ما و آقاي آقاي ما و سيد و سالارِ سيد و سالار ما و امامِ امام ما و فرمانده فرمانده ما و زعيم و مقتداي زعيم و مقتداي ماست... آري! «حضرت مهدي» را ميگويم كه بهرغم ميل بدخواهان، همچنان هدايت ميكنند انقلاب ما را و رهبر انقلاب ما را! كه حتي از پشت متراكمترين ابرها هم، باز خورشيد، هم نور دارد و هم گرما! مكرر شده شگفتزده بشوم از اين همه صبر و بصر و آرامش و اميد و ايمان و يقين رهبر مقتدر، حكيم و البته مظلوم انقلاب اما همين كه به ياد آوردهام؛ دستگير و مددرسان «اين پسر فاطمه»، «آن پسر فاطمه» است كه اصلاً و اساساً «منجي عالم بشريت» است، بر خودم نهيب زدم كه چه جاي تعجب است؟! اگر زمان خميني توانستيم از اروند رد شويم و اگر زمان خامنهاي توانستهايم از ميان اين همه نامرديها و تجميع فتنهها و فرقهها، جز براي اين نبوده و نيست كه امام زمان عجلالله، فاطميون را و پيروان خط سرخ فاطمه را هرگز تنها نميگذارند!
بله كه «صاحبالزمان» هم هواي «روحالله» را داشتند و هم هواي «سيدعلي» را دارند! و الا قاسم سليماني كربلاي5 كي و كجا ميتوانست به اين معني و اينچنين فاتحانه، قدم در وادي نينوا بگذارد؟! و همين است راز اشكهاي زلال «حضرت ماه» هنگام نجوا با سيد و مولاي خودشان! گفت: «اي سيد ما!اي مولاي ما...»! چه نوشتم اول متن؟! الا آنكه؛ «اي پسر فاطمه! منتظر تو هستيم»؟! باوري هست مرا! هروقت حضرت آقا اين شعار را ميشنوند، خودشان نيز، با دلي البته مشتاقتر و سينهاي صدالبته پرسوزتر، نجوا ميكنند كهاي پسر فاطمه! منتظر تو هستيم...
*حسین قدیانی