اين روزها جريان اصلاح طلب ميكوشد با پيش كشيدن موضوع گفتوگوي ملي، كمي از فشار افكار عمومي در خصوص عملكردش بكاهد؛ فشاري كه همزمان با ضعف عملكرد دولت مورد حمايتشان در حوزههاي اقتصادي روز به روز افزايش پيدا ميكند.
شهدای ایران:اين روزها جريان اصلاح طلب ميكوشد با پيش كشيدن موضوع گفتوگوي ملي، كمي از فشار افكار عمومي در خصوص عملكردش بكاهد؛ فشاري كه همزمان با ضعف عملكرد دولت مورد حمايتشان در حوزههاي اقتصادي روز به روز افزايش پيدا ميكند.
شايد نخستين ايده پرداز پروژه گفتوگوي ملي را بتوان محمد رضا عارف، رئيس فراكسيون اميد نام نهاد؛ فردي كه در دي ماه گذشته از تلاش خود براي ايجاد گفتوگوي ملي سخن گفت و ادعا كرد كه «اگر چنين طرحي اجرايي شود، اختلافات بزرگان نظام در فضاي دوستانه حل ميشود، تا آنچه نمود بيروني دارد، تفاهم و همدلي باشد. »
اما پس از عارف، اسحاق جهانگيري معاون اول رئيس جمهور و يار كمكي وي در انتخابات رياست جمهوري، تيرماه گذشته سخناني شبيه به گفتههاي عارف به زبان آورد و راه حل مسائل كشور را وحدت، انسجام و راهاندازي گفتوگوي ملي دانست. اما پس از وقايع اخير كشور، جريان اصلاح طلب كه بار ديگر زير تيغ پرسش در خصوص عملكرد دولت مورد حمايتش بود، با پيش كشيدن موضوع گفتوگوهاي ملي كوشيد كمي از بار اين پرسشها بكاهد. پس از آن بود كه اصلاح طلبان مجلس وارد گود شدند؛ كميته مشترك ۱۵ تا ۲۰ نفره با حضور اعضاي فراكسيونهاي مجلس تشكيل دادند تا در اين كميته روي اولين هسته تشكيل گفتوگوي ملي در كشور به توافق برسند.
گفتوگو بر سر چه چيز؟
اما سوال مهمي كه پس از اين گفتهها، افكار عمومي را به خود مشغول كرده، اين است كه گفتوگوي ملي بر سر چيست و قرار است حول چه محوري باشد؟ چراكه نظريهپردازان اين حركت تاكنون تعريفي شفاف و دقيق از اين موضوع به افكار عمومي ارائه ندادهاند. شايد همين موضوع بود كه باعث شد احمد توكلي بخواهد كه مطرح كنندگان اين طرح به صراحت ديدگاه خود را در خصوص اين روند اعلام كنند. البته وي گفته كه ايجاد گفتوگوي ملي نيازمند پيش زمينههايي است.
چه كساني هدايت كننده گفتوگوها هستند؟
يكي ديگر از سوالات مهم در خصوص اين پروژه آن است كه چه كساني پرچم اين حركت را در دست خواهند گرفت؟ بر اين اساس احمد مازني، عضو فراكسيون اميد كه خود يكي از پيگيري كنندگان اين طرح است گفته است كه آقايان باهنر و حداد عادل در اين خصوص با آقاي عارف ديدار داشتهاند، همچنين در حاشيه جلسات مجمع گويا دراينباره صحبتهايي كردهاند و داريم به سمت نشست اوليه گفتوگوي ملي كه پيشگفتوگو است ميرويم. مازني همچنين در پاسخ به اينكه با چه افراد و چهرههايي در هر دو جناح دراينباره صحبت شده، گفته است كه با چهرههايي مانند آقايان رئيس دولت اصلاحات، سيد محمد موسويخوئينيها، عبدالواحد موسوي لاري و در طرف ديگر غلامعلي حدادعادل، احمد توكلي، محمدرضا باهنر، علياكبر ناطق نوري و عباسعلي كدخدايي صحبت شده است.
پيش شرطهاي گفتوگوي ملي
اما در حالي كه تاكنون جريان انقلابي واكنشي رسمي و قطعي به اين پروژه نداشته، در جاي جاي اين پروژه اسامي چهرههاي اصلاحطلب به چشم ميخورد؛ پروژهاي كه به نظر ميرسد با هدف تطهير چهره برخي اصلاح طلبان طراحي شده است. از اين رو است كه نام چند تن از فعالان فتنه 88، در ميان پرچمداران اين پروژه قرار گرفته است. بنابراين قطعاً از پيش شرطهاي اين گفتوگوها (در صورت پذيرش جريان انقلابي) كنار گذاشتن چهرههاي فعال در فتنه 88 از اين روند است و يا يكبار براي هميشه اين افراد موضع رسمي خود را در خصوص اين فتنه مشخص كنند و بگويند كه نسبتشان با اين روند چه بوده است؟ اگرچه نبايد فراموش كرد كه همين افراد در سال 1388 بارها دعوت نهادهاي قانوني كشور را براي گفتوگو و رفع ابهام در خصوص انتخابات رد كردند و كار را تا سر حد براندازي نظام پيش بردند. اين موضوع مورد تأكيد محسن رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز قرار گرفت و وي گفت كه «شخصيتهاي سياسي براي تحقق گفتوگوي ملي بايد التزام عملي خود به سياستهاي كلي نظام را نشان دهند.»
نكته دوم در اين خصوص برگزاري گفتوگوها در چارچوب قانون اساسي است و نبايد خواستههايي فراتر از قانون در اين گفتوگوها مطرح شود. اتفاقي كه در سال 1388 هم تكرار شد و در جلسهاي كه رهبر معظم انقلاب براي گفتوگو با نمايندگان كانديداهاي وقت برگزار كردند، نمايندگان سران فتنه بر خواسته غيرقانوني ابطال انتخابات تأكيد داشتند. از اين رو بعيد نيست كه در اين پروژه نيز خواستههايي غيرقانوني مطرح شود.
در مجموع به نظر ميرسد كه اگرچه برخي چهرههاي جريان انقلابي حاضر به گفتوگو در خصوص پروژه گفتوگوهاي ملي شدهاند كه اين خود بخشي از يك رفتار مردمسالارانه است اما به نظر ميرسد كه با توجه به سوابق مطرح كنندگان اين پروژه، در نهايت آبي از اين روند به نفع مردم گرم نشود.
شايد نخستين ايده پرداز پروژه گفتوگوي ملي را بتوان محمد رضا عارف، رئيس فراكسيون اميد نام نهاد؛ فردي كه در دي ماه گذشته از تلاش خود براي ايجاد گفتوگوي ملي سخن گفت و ادعا كرد كه «اگر چنين طرحي اجرايي شود، اختلافات بزرگان نظام در فضاي دوستانه حل ميشود، تا آنچه نمود بيروني دارد، تفاهم و همدلي باشد. »
اما پس از عارف، اسحاق جهانگيري معاون اول رئيس جمهور و يار كمكي وي در انتخابات رياست جمهوري، تيرماه گذشته سخناني شبيه به گفتههاي عارف به زبان آورد و راه حل مسائل كشور را وحدت، انسجام و راهاندازي گفتوگوي ملي دانست. اما پس از وقايع اخير كشور، جريان اصلاح طلب كه بار ديگر زير تيغ پرسش در خصوص عملكرد دولت مورد حمايتش بود، با پيش كشيدن موضوع گفتوگوهاي ملي كوشيد كمي از بار اين پرسشها بكاهد. پس از آن بود كه اصلاح طلبان مجلس وارد گود شدند؛ كميته مشترك ۱۵ تا ۲۰ نفره با حضور اعضاي فراكسيونهاي مجلس تشكيل دادند تا در اين كميته روي اولين هسته تشكيل گفتوگوي ملي در كشور به توافق برسند.
گفتوگو بر سر چه چيز؟
اما سوال مهمي كه پس از اين گفتهها، افكار عمومي را به خود مشغول كرده، اين است كه گفتوگوي ملي بر سر چيست و قرار است حول چه محوري باشد؟ چراكه نظريهپردازان اين حركت تاكنون تعريفي شفاف و دقيق از اين موضوع به افكار عمومي ارائه ندادهاند. شايد همين موضوع بود كه باعث شد احمد توكلي بخواهد كه مطرح كنندگان اين طرح به صراحت ديدگاه خود را در خصوص اين روند اعلام كنند. البته وي گفته كه ايجاد گفتوگوي ملي نيازمند پيش زمينههايي است.
چه كساني هدايت كننده گفتوگوها هستند؟
يكي ديگر از سوالات مهم در خصوص اين پروژه آن است كه چه كساني پرچم اين حركت را در دست خواهند گرفت؟ بر اين اساس احمد مازني، عضو فراكسيون اميد كه خود يكي از پيگيري كنندگان اين طرح است گفته است كه آقايان باهنر و حداد عادل در اين خصوص با آقاي عارف ديدار داشتهاند، همچنين در حاشيه جلسات مجمع گويا دراينباره صحبتهايي كردهاند و داريم به سمت نشست اوليه گفتوگوي ملي كه پيشگفتوگو است ميرويم. مازني همچنين در پاسخ به اينكه با چه افراد و چهرههايي در هر دو جناح دراينباره صحبت شده، گفته است كه با چهرههايي مانند آقايان رئيس دولت اصلاحات، سيد محمد موسويخوئينيها، عبدالواحد موسوي لاري و در طرف ديگر غلامعلي حدادعادل، احمد توكلي، محمدرضا باهنر، علياكبر ناطق نوري و عباسعلي كدخدايي صحبت شده است.
پيش شرطهاي گفتوگوي ملي
اما در حالي كه تاكنون جريان انقلابي واكنشي رسمي و قطعي به اين پروژه نداشته، در جاي جاي اين پروژه اسامي چهرههاي اصلاحطلب به چشم ميخورد؛ پروژهاي كه به نظر ميرسد با هدف تطهير چهره برخي اصلاح طلبان طراحي شده است. از اين رو است كه نام چند تن از فعالان فتنه 88، در ميان پرچمداران اين پروژه قرار گرفته است. بنابراين قطعاً از پيش شرطهاي اين گفتوگوها (در صورت پذيرش جريان انقلابي) كنار گذاشتن چهرههاي فعال در فتنه 88 از اين روند است و يا يكبار براي هميشه اين افراد موضع رسمي خود را در خصوص اين فتنه مشخص كنند و بگويند كه نسبتشان با اين روند چه بوده است؟ اگرچه نبايد فراموش كرد كه همين افراد در سال 1388 بارها دعوت نهادهاي قانوني كشور را براي گفتوگو و رفع ابهام در خصوص انتخابات رد كردند و كار را تا سر حد براندازي نظام پيش بردند. اين موضوع مورد تأكيد محسن رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز قرار گرفت و وي گفت كه «شخصيتهاي سياسي براي تحقق گفتوگوي ملي بايد التزام عملي خود به سياستهاي كلي نظام را نشان دهند.»
نكته دوم در اين خصوص برگزاري گفتوگوها در چارچوب قانون اساسي است و نبايد خواستههايي فراتر از قانون در اين گفتوگوها مطرح شود. اتفاقي كه در سال 1388 هم تكرار شد و در جلسهاي كه رهبر معظم انقلاب براي گفتوگو با نمايندگان كانديداهاي وقت برگزار كردند، نمايندگان سران فتنه بر خواسته غيرقانوني ابطال انتخابات تأكيد داشتند. از اين رو بعيد نيست كه در اين پروژه نيز خواستههايي غيرقانوني مطرح شود.
در مجموع به نظر ميرسد كه اگرچه برخي چهرههاي جريان انقلابي حاضر به گفتوگو در خصوص پروژه گفتوگوهاي ملي شدهاند كه اين خود بخشي از يك رفتار مردمسالارانه است اما به نظر ميرسد كه با توجه به سوابق مطرح كنندگان اين پروژه، در نهايت آبي از اين روند به نفع مردم گرم نشود.
* جوان