روز عاشورا بود و مهندس مجابی نذر داشت تا گوسفند قربانی کند و همین اتفاق هم افتاد اما...
ماجرای گوسفند قربانی در نوفل لوشاتو و مخالفت امام چه بود؟
به گزارش شهدای ایران، امام همه را به رعایت قانون سفارش کرده بودند. با اینکه سر بریدن یک مرغ در آن باغ هیچ مشکلی را ایجاد نمی کرد و هیچکس هم نمی فهمید ولی امام اجازه نمی دادند و می فرمودند. ممنوع است، این کار را نکنید. تا روز عاشورا که شد ما دیدیم ناهار که آقای عراقی تهیه کرده بود قیمه پلو است، گفتم حاج آقا قیمه پلو را کجا درست کردی، گوشتش را از کجا آوردی؟
ایشان خندید و گفت آقای مهندس مجابی نذر دارد که روز عاشورا گوسفند بکشد، امروز یک گوسفند آورد و ما اینجا ذبح کردیم و گوشت را قیمه کردیم به مهمانها دادیم. گفتم برای امام هم بردید؟ گفت بردم اما چه بردنی. گفت: وقتی برای امام بردیم و من جریان را گفتم فکر نمی کردم امام با من برخورد کنند. امام فرمودند: حاج مهدی عراقی در پاریس از این کارهای بازاری نکنید، شما نمی دانید در اینجا ذبح گوسفند در منزل قدغن و قانوناً ممنوع است؟
وقتی این جمله را امام فرمودند، بلافاصله آمدم بچه ها را صدا زدم بیل و کلنگ برداشتیم رفتیم آن محلی که ذبح کردیم، روی خونها خاک ریختیم که یک وقت خبرنگارها خبر نشوند که اگر مطلع می شدند و از آن آثار فیلم می گرفتند و بعد منتشر می کردند خیلی بد میشد.
*برشی از کتاب خاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پور.
ایشان خندید و گفت آقای مهندس مجابی نذر دارد که روز عاشورا گوسفند بکشد، امروز یک گوسفند آورد و ما اینجا ذبح کردیم و گوشت را قیمه کردیم به مهمانها دادیم. گفتم برای امام هم بردید؟ گفت بردم اما چه بردنی. گفت: وقتی برای امام بردیم و من جریان را گفتم فکر نمی کردم امام با من برخورد کنند. امام فرمودند: حاج مهدی عراقی در پاریس از این کارهای بازاری نکنید، شما نمی دانید در اینجا ذبح گوسفند در منزل قدغن و قانوناً ممنوع است؟
وقتی این جمله را امام فرمودند، بلافاصله آمدم بچه ها را صدا زدم بیل و کلنگ برداشتیم رفتیم آن محلی که ذبح کردیم، روی خونها خاک ریختیم که یک وقت خبرنگارها خبر نشوند که اگر مطلع می شدند و از آن آثار فیلم می گرفتند و بعد منتشر می کردند خیلی بد میشد.
*برشی از کتاب خاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پور.