حقد و کینه جریان غربگرا نسبت به جبهه هنر انقلاب:
طیفی که شعار غیر منطقی نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را سر میداد، در تناقضی آشکار در سال 88 وطن فروشی کرد و گرای تحریمهای فلجکننده را به دشمن داد. طبعا سینمایی که روایتگر مقاومت و ایستادگی در برابر مستکبران و فرزندان خونآشامش ـ تروریستهای تکفیری ـ است، به مذاق آلوده این جماعت که پیادهنظام بدخواهان و دشمناناند، خوش نمیآید.
سرویس سیاسی شهدای ایران: این روزها فیلم سینمایی فاخر و ارزش مدارانه «به وقت شام»،مدعیان اصلاح طلبی را سخت عصبانی کرده است!
بنابر این گزارش، طیفی که شعار غیر منطقی نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را سر میداد، در تناقضی آشکار در سال 88 وطن فروشی کرد و گرای تحریمهای فلجکننده را به دشمن داد. طبعا سینمایی که روایتگر مقاومت و ایستادگی در برابر مستکبران و فرزندان خونآشامش ـ تروریستهای تکفیری ـ است، به مذاق آلوده این جماعت که پیادهنظام بدخواهان و دشمناناند، خوش نمیآید.
«به وقت شام» این روزها در جشنواره فیلم فجر با استقبال چشمگیر مردم مواجه شده است اما روزنامه زنجیرهای بهار در مطلبی با عنوان «سقوط سفارشی» در اقدامی سخیف و غیر اخلاقی که نشات گرفته از حقد و کینه جریان غربگرا نسبت به جبهه هنر انقلاب اسلامی است، به این فیلم فاخر و در حد کلاس جهانی و کارگردان آن ابراهیم حاتمیکیا که به موضوع تروریستهای تکفیری داعش و رشادتهای مدافعان حرم و اقتدار منطقهای کشورمان میپردازد، حمله کرد و نوشت: «افول غیر قابل چشمپوشی این کارگردان در دو اثر اخیرش، واقعیتی انکار ناپذیر است... در «بادیگارد» و «به وقت شام»... چیزی جز جلوههاي ویژه فضاسازیهاي عظیم و فیلمبرداریهاي مدرن و دقیق دیده نمیشود... میلیاردها تومان سرمایه صرف ساخت فیلمی شده است که فاقد کمترین اثر اجتماعی در جامعه مخاطب خود ميباشد...»
این روزنامه زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی در ادامه ضمن توهین بیشرمانه به این کارگردان سینمای دفاع مقدس، نوشت: «رویکرد مسموم حاکمیتی در راستای ساخت فیلمهایی سفارشی که از بهترین و پیشرفتهترین سختافزارها و نرمافزارهای نمایشی بهره ميبرند ميتواند هر کارگردانی را اغوا نماید و اینگونه ميشود که پول به جای داستان و هزینه به جای روایت و جایزه به جای مخاطب قرار ميگیرد.»
گفتنی است، در عرصه هنر سرزمین ایران عناصری از روی بیسوادی و بیبصیرتی و عدهای هم بر پایه «حقد و کینه» عمیق، سعی در تهی کردن بار ارزشی صفت «حکومتی» دارند. این عده بیخرد، هر اثر هنری را که دارای اندیشه دینی و دغدغه مند به استقلال ایران و ستیزنده با جاهلیت معاصر معنا شود، حکومتی و سفارشی و توجیهکننده سیاستهای حاکیمت قلمداد میکنند. گویی که نگران هویت و استقلال کشور و ارزشهای اسلامی و انسانی در شان هنرمند نیست!...اما روایت هنری زشتترین صحنههای غیر اخلاقی و حیوانی و سکوت در برابر ظلم بیدادگران، در شان هنرمند است! بدون شک آن ارادهای که در پی معنا کردن هنر و هنرمند حکومتی به هنر و هنرمند ضد مردمی و ضد ارزشی است، دقیقا با دین الهی اسلام دارای تعارض و تقابل جدی است. این جریان در پی حذف دین از صحنه هنر و همه شئون انسانی است. چرا که چنین نگاهی است که نفسانیت را مهار میکند.
بنابر این گزارش، طیفی که شعار غیر منطقی نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را سر میداد، در تناقضی آشکار در سال 88 وطن فروشی کرد و گرای تحریمهای فلجکننده را به دشمن داد. طبعا سینمایی که روایتگر مقاومت و ایستادگی در برابر مستکبران و فرزندان خونآشامش ـ تروریستهای تکفیری ـ است، به مذاق آلوده این جماعت که پیادهنظام بدخواهان و دشمناناند، خوش نمیآید.
این روزنامه زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی در ادامه ضمن توهین بیشرمانه به این کارگردان سینمای دفاع مقدس، نوشت: «رویکرد مسموم حاکمیتی در راستای ساخت فیلمهایی سفارشی که از بهترین و پیشرفتهترین سختافزارها و نرمافزارهای نمایشی بهره ميبرند ميتواند هر کارگردانی را اغوا نماید و اینگونه ميشود که پول به جای داستان و هزینه به جای روایت و جایزه به جای مخاطب قرار ميگیرد.»
گفتنی است، در عرصه هنر سرزمین ایران عناصری از روی بیسوادی و بیبصیرتی و عدهای هم بر پایه «حقد و کینه» عمیق، سعی در تهی کردن بار ارزشی صفت «حکومتی» دارند. این عده بیخرد، هر اثر هنری را که دارای اندیشه دینی و دغدغه مند به استقلال ایران و ستیزنده با جاهلیت معاصر معنا شود، حکومتی و سفارشی و توجیهکننده سیاستهای حاکیمت قلمداد میکنند. گویی که نگران هویت و استقلال کشور و ارزشهای اسلامی و انسانی در شان هنرمند نیست!...اما روایت هنری زشتترین صحنههای غیر اخلاقی و حیوانی و سکوت در برابر ظلم بیدادگران، در شان هنرمند است! بدون شک آن ارادهای که در پی معنا کردن هنر و هنرمند حکومتی به هنر و هنرمند ضد مردمی و ضد ارزشی است، دقیقا با دین الهی اسلام دارای تعارض و تقابل جدی است. این جریان در پی حذف دین از صحنه هنر و همه شئون انسانی است. چرا که چنین نگاهی است که نفسانیت را مهار میکند.