به مناسبت پانزدهمین سالگرد درگذشت حاج اسماعیل دولابی ۱۵ توصیه او درباره سبک زندگی را این مطلب بیان میکنیم.
به گزارش شهدای ایران ، «در هر آن که در یاد خدا هستیم در راهیم. حیف است انسان روی آینده حساب کند چون هنوز نیامده است و الان موجود نیست. گذشته هم که گذشت و رد شد. در هر منزلی که هستیم باید آن را قدر بدانیم و با خدای خود خوش باشیم. تلخ باشد یا شیرین یا ترش فرقی نمیکند. چون مربی ما، خدای ما، ما را تربیت میکند و میسازد.»
این جملات را محمداسماعیل دولابی مشهور به حاج اسماعیل دولابی گفته است؛ عارف عرفیگرای شیعی که در جوانی به شغل کشاورزی اشتغال داشت و در عین حال به صورت آزاد به دانشآموزی در جلسات علمای دینی معاصر مانند آیتالله سید محمد شریف شیرازی، آیتالله شاهآبادی، آیتالله تقی بافقی، شیخ غلامعلی قمی و شیخ محمدجواد انصاری پرداخت.
دولابی که متولد دولاب تهران بود، گذشته از همه مفاهیم عرفان اسلامی، دیدگاههایی نو داشت. از طرفی روشها و آداب توصیهشده توسط او بسیار ساده بود. او هیچگاه مشقی را برای رسیدن به هیچ چیز تجویز نمیکرد و رهیافتش تماشا در فضای آرامش بود.
حالا به مناسبت پانزدهمین سالگرد درگذشت حاج اسماعیل دولابی ۱۵ توصیه او درباره سبک زندگی را بخوانید:
۱. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راهبندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته یار است.
۲. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و … نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی میشود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
۳. اگر غلام خانهزادی پس از سالها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصهدار شود و بگوید فردا من چه بخورم، این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت میکند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصهدار و نگران باشیم.
۴. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصهها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصهای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
۵. موت را که بپذیری، همه غم و غصهها میرود و بیاثر میشود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصههایت کم میشود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک میکند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیهالسلام فرمود: «یک ساعت دنیا را به همه آخرت نمیدهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.»
۶. اگر دقت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار میگذارد.
۷. تربت، دفع بلا میکند و همه تبها و طوفانها و زلزلهها با یک سر سوزن از آن آرام میشود. مؤمن سرانجام تربت میشود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور میکند.
۸. هر وقت غصهدار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زندهها و مردهها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این چینها باز میشود.
۹. تا میگویم شما آدم خوبی هستید، شما میگویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همینطور است. تا به خدا میگویید خدایا تو غفاری، تو ستاری، تو رحمانی و…خدا میفرماید خودت غفاری، خودت ستاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.
۱۰. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل میشود. بعد عادت به عبادت منجر میشود. عبادت هم معرفت ایجاد میکند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود میآید و نهایتا به ولایت منجر میشود.
۱۱. خدا عبادت وعده بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سالهای بعد را هم میخواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده بعد زنده باشیم.
۱۲. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت میگذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کمکم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف میکردی، فیالواقع راست میگفتی و خدا خوب خدایی بود.
۱۳. ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگتر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن. همانطور که امیرالمؤمنین علیهالسلام در دعای دههی اول ذیحجه میفرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله
۱۴. دلهای مؤمنین که به هم وصل میشود، آب کُر است. وقتی به علــی علیهالسّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است. شخصِ تنها، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس میشود ولی آب کُر نه تنها نجس نمیشود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند.
۱۵. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا" تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همهی دلت را تصرف کند.
بیشتر بخوانید: مرحوم دولابی: آخرت، شب ندارد
حاج اسماعیل دولابی که از شیعیان ۱۲ امامی بود، ۹ بهمنماه سال ۱۳۸۱ از دنیا رفت و پیکرش در صحن عتیق حرم حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد. مجموعه سخنرانیهای او در کتابی به عنوان «طوبای محبت» جمعآوری شده است.
این جملات را محمداسماعیل دولابی مشهور به حاج اسماعیل دولابی گفته است؛ عارف عرفیگرای شیعی که در جوانی به شغل کشاورزی اشتغال داشت و در عین حال به صورت آزاد به دانشآموزی در جلسات علمای دینی معاصر مانند آیتالله سید محمد شریف شیرازی، آیتالله شاهآبادی، آیتالله تقی بافقی، شیخ غلامعلی قمی و شیخ محمدجواد انصاری پرداخت.
دولابی که متولد دولاب تهران بود، گذشته از همه مفاهیم عرفان اسلامی، دیدگاههایی نو داشت. از طرفی روشها و آداب توصیهشده توسط او بسیار ساده بود. او هیچگاه مشقی را برای رسیدن به هیچ چیز تجویز نمیکرد و رهیافتش تماشا در فضای آرامش بود.
حالا به مناسبت پانزدهمین سالگرد درگذشت حاج اسماعیل دولابی ۱۵ توصیه او درباره سبک زندگی را بخوانید:
۱. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راهبندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته یار است.
۲. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و … نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی میشود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
۳. اگر غلام خانهزادی پس از سالها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصهدار شود و بگوید فردا من چه بخورم، این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت میکند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصهدار و نگران باشیم.
۴. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصهها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصهای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
۵. موت را که بپذیری، همه غم و غصهها میرود و بیاثر میشود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصههایت کم میشود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک میکند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیهالسلام فرمود: «یک ساعت دنیا را به همه آخرت نمیدهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.»
۶. اگر دقت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار میگذارد.
۷. تربت، دفع بلا میکند و همه تبها و طوفانها و زلزلهها با یک سر سوزن از آن آرام میشود. مؤمن سرانجام تربت میشود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور میکند.
۸. هر وقت غصهدار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زندهها و مردهها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این چینها باز میشود.
۹. تا میگویم شما آدم خوبی هستید، شما میگویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همینطور است. تا به خدا میگویید خدایا تو غفاری، تو ستاری، تو رحمانی و…خدا میفرماید خودت غفاری، خودت ستاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.
۱۰. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل میشود. بعد عادت به عبادت منجر میشود. عبادت هم معرفت ایجاد میکند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود میآید و نهایتا به ولایت منجر میشود.
۱۱. خدا عبادت وعده بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سالهای بعد را هم میخواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده بعد زنده باشیم.
۱۲. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت میگذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کمکم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف میکردی، فیالواقع راست میگفتی و خدا خوب خدایی بود.
۱۳. ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگتر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن. همانطور که امیرالمؤمنین علیهالسلام در دعای دههی اول ذیحجه میفرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله
۱۴. دلهای مؤمنین که به هم وصل میشود، آب کُر است. وقتی به علــی علیهالسّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است. شخصِ تنها، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس میشود ولی آب کُر نه تنها نجس نمیشود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند.
۱۵. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا" تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همهی دلت را تصرف کند.
بیشتر بخوانید: مرحوم دولابی: آخرت، شب ندارد
حاج اسماعیل دولابی که از شیعیان ۱۲ امامی بود، ۹ بهمنماه سال ۱۳۸۱ از دنیا رفت و پیکرش در صحن عتیق حرم حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد. مجموعه سخنرانیهای او در کتابی به عنوان «طوبای محبت» جمعآوری شده است.
*ایسنا