داریوش سجادی تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار مقیم امریکا مهمان حضوری این برنامه بود و علی علیزاده تحلیلگر سیاسی از طریق ارتباط اینترنتی با برنامه همراه شد. وحید یامینپور مجری کارشناس این قسمت از جهانآرا بود.
شهدای ایران: برنامه تلویزیونی «جهان آرا»، شنبه شب با موضوع گونه شناسی جریانات ضد انقلاب و با حضور داریوش سجادی کارشناس مسائل سیاسی از شبکه افق پخش شد.
به گزارش روابط عمومی شبکه افق سیما، قسمت دیگری از برنامه گفتوگومحور جهانآرا با موضوع «گونهشناسی جریانات ضد انقلاب» شنبه شب 7 بهمن ماه سال 1396 روی آنتن این شبکه رفت.
وقایع اخیر کشور و مشاهده تحرکات جدیدی از فعالیت جریانات متعدد ضد انقلاب خارج از کشور با حمایت غرب که با جهتگیریهای بعضاً متفاوت در مواردی همسو میشوند، عوامل جهانآرا را بر آن داشت تا در این قسمت از برنامه به گونهشناسی این نوع جریانات از نایاکیها تا سلطنتطلبها بپردازد.
داریوش سجادی تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار مقیم امریکا مهمان حضوری این برنامه بود و علی علیزاده تحلیلگر سیاسی از طریق ارتباط اینترنتی با برنامه همراه شد. وحید یامینپور مجری کارشناس این قسمت از جهانآرا بود.
سجادی گفت: جمهوری اسلامی ایران به معنای حرفهای در امریکا اپوزیسیون ندارد، زیرا اینها غالباً شکستخوردگانی بودند که نتوانستند در ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی امریکا هضم و جذب شوند و رشد کنند و با تشکیل کلونیهایی درون خود نزدیکترین راه را برای ابراز وجود و تجارت ورود به سیاست با برچسب اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی ایران دریافتند و رفتارهای ایذایی اینها بیشتر جنبه تخدیری دارد. ضمن اینکه از طرف سیا مقرری برای گذران زندگی به آنها پرداخت میشود.
وی توضیح داد: بعد از فرار بنیصدر از ایران در فرودگاه پاریس برای او کنفرانس خبری گذاشته شد و خبرنگاری از او پرسید: «چرا از ایران گریختید؟» بنیصدر پاسخ داد: «بهزودی برمیگردم، چون 90 درصد ایران طرفدارم هستند.» خبرنگار زیرکانه سئوال کرد: «یعنی رئیسجمهور از ترس 10 درصد فرار کرد؟» این تحلیلگر مسائل سیاسی به مثال دیگری اشاره کرد و گفت: چند سال گذشته در سخنرانیاش در آلمان اظهار کرد بهزودی یکدیگر را در ایران ملاقات میکنیم و مرد رندی در آن جلسه مطرح کرد در این ده سال اگر سینهخیز رفته بودیم تا حالا رسیده بودیم.
تفکر رؤیااندیشانه اپوزیسیون خارج از کشور در سال 1357 ریز شده است
وی با بیان دو مثال مزبور افزود: تفکر رؤیااندیشانه اپوزیسیون خارج از کشور در سال 1357 ریز شده، از این رو خوشبختانه اقدام جدی از جانب اپوزیسیون به معنای واقعی دیده نشده است.
یامینپور تصریح کرد: با این اوصاف هنوز اتاق فکرهای امریکایی از این اپوزیسیونهای مضحک و کودنی مشاوره میگیرند یا صرفاً مقرری بدانها پرداخت میشود تا ادامه حیات بدهند؟ در کنار اینگونه اپوزیسیونها شخصیتهای تحصیلکردهای میزهای تخصصی مشاوره در دستگاههای رسمی و امنیتی و اطلاعاتی امریکا و انگلستان دارند.
سجادی در توضیح بخش دوم صحبتهای یامینپور بیان کرد: بخش دوم اینها مهاجران بعد از فتنه 88 و چهرههای شاخصی بودند که حرف برای گفتن داشتند، اما روی کار آمدن ترامپ به عنوان فردی بیرون از دو قطبی جمهوریخواه و دموکرات در قالب ملیگرای نژادپرست و شکستن دو قطبی معمول در امریکا و تغییر فضای قدرت سیاسی به نفع خود و اتحاد با اسرائیل و عربستان سعودی این گروه دوم را تکانی داد.
ترامپ با متحدین اسرائیلی و سعودی خود به سمت سیاستهای براندازانه علیه جمهوری اسلامی ایران پیش رفت
وی اظهار کرد: ترامپ با متحدین اسرائیلی و سعودی خود به سمت سیاستهای براندازانه علیه جمهوری اسلامی ایران پیش رفت و در این جهت تحریمهای فلجکننده اقتصادی از سال 1390 در قالب بحران معیشت که در اغتشاشات اخیر نمود یافت مؤثر بودند. از چنین شرایطی اپوزیسیون براندازانه بهرهبرداری سوء کرد و از آن مقطع به بعد نزاع جدی بین اپوزیسیون برانداز و اپوزیسیون اصلاحطلب در خارج از کشور و در ادامه در ایران شکل گرفت.
این روزنامهنگار خاطرنشان کرد: جابهجایی بین اتاق فکرهای برانداز و اصلاحطلب منجر به اختلاف نظر بین اپوزیسیون خارج از کشور شد و آنها را مقابل هم قرار داد که اختلافات به داخل کشور هم منتقل شد و اپوزیسیون برانداز داخلی که در سال 1388 با اصلاحطلبها به وحدت آرمانی رسیده بودند مرزبندیهایشان را مشخص کردهاند که اتفاق خوبی است تا اپوزیسیون اصلاحطلب هم مرزشان را با اپوزیسیون برانداز اعلام کنند.
کاربرد واژه برانداز به معنای برانداز نبودن طیف دیگر نیست
وی تصریح کرد: کاربرد واژه برانداز به معنای برانداز نبودن طیف دیگر نیست، چون هدف هر دو براندازی، اما با رویکردهای متفاوت یکی با برخوردهای نرم و دیپلماسی و اقتصادی و دیگری برخوردهای جنگطلبانه و سختافزارانه است.
سجادی در خصوص نایاک (شورای ملی ایرانیان آمریکا) گفت: نایاک خود را در چهارچوب اصلاحطلبی شکلگرفته در سال 1376 شکل گرفت خود را تعریف کرد. آن موقع نایاک فعالیتهایش را مستقل از اپوزیسیون برانداز تعریف کرده بود، اما بعد از سال 1388 رادیکال شد و مواضع تندی گرفت.
وی با توضیح روند فعالیت نایاک در دورههای مختلف سیاست امریکا مطرح ساخت: تریتا پارسی پس از جدا شدن از انجمن ایران و امریکا با ارتباط بیشتر با دفتر ایران در سازمان ملل و نیروهای اصلاحطلب داخلی کوشید برای خود مشروعیت داخلی را به دست آورد، اما نهایتاً با انتخاب ترامپ نایاک و تریتا پارسی بهشدت فعال شدند، چون توانستند بودجه هنگفتی را علیه ترامپ و عملکردهای او از تیم هیلاری کلینتون بگیرند و در حال حاضر بیشترین مواضع را در این خصوص اعلام میکنند.
این تحلیلگر سیاسی بیان کرد: در مذاکرات برجام نایاک در کنار تیم مذاکرهکننده حضور داشت و میکوشید مشاورههایش را بدهد که ظریف آنها را دخالت نداد.
اغتشاشات اخیر مرزبندیها و گسلهای بین داخل و خارج کشور را فعال و فاصلهها را بیشتر کرد
وی افزود: بعد از تحریمهای فلجکننده اقتصادی نایاک تلاش میکرد نقش کمرنگ شدهاش را بازتولید کند، اما نتوانست و هنوز هم نمیتواند. هر چند میکوشد در چهارچوبهای سابق خودش را به عنوان سازمانی ذیل اصلاحطلبی وابسته به داخل کشور تعریف کند، اما قدرت سابق را ندارد. اغتشاشات اخیر مرزبندیها و گسلهای بین داخل و خارج کشور را فعال و فاصلهها را بیشتر کرد.
علیزاده در خصوص واژه براندازی مطرح ساخت: با عملی شدن برجام در دو سال آخر دولت اوباما همزیستی با جمهوری اسلامی را با وجود تلاشهای بسیار امریکا برای از بین بردنش پذیرفت که پیروزی مردم ایران محسوب میشود. البته نفوذ و استحاله را از نظر دور نمیدارند، چون استقلال ایران در منطقه در تضاد آشکار با منافع امریکاست، اما در پی بودجه برای براندازی یا یارگیری از داخل برای براندازی نیستند.
وی افزود: با آمدن ترامپ تلاش برای بازگشت به دوره جورج بوش یا چهار پنج سال اول دولت اوباما بود و صحبت از تغییر رژیم کردند.
این تحلیلگر سیاسی توضیح داد: در جنگ باید با سلاحهای مختلف دشمن و افراد و گفتمانهای آنان آشنا بود.
وی با تأیید گفته سجادی تأکید کرد: تنها گزینه غرب برای براندازی سخت مجاهدین خلق است و در صورت ورود به ایران کاری را خواهند کرد که داعش با سوریه و عراق کرد. در مراتب بعدی سلطنتطلبها و ملیگراها و گروههای ملایمتری که ده پانزده سال اخیر قدری تند شده یا عدهای که در 20 سال گذشته صبغه اصلاحطلبی داشتهاند قرار دارند.
علیزاده خاطرنشان کرد: خطوط پولرسانی به اینها و وابستگیهای مالیشان مشخص است. مهم نیست بخشی از نیروهای ایرانوایر اصلاحطلب باشند، وقتی بودجه از جای خاصی میآید نهایتاً گرایش سیاسی را تعریف میکند، در صورت دریافت بودجه از امریکا عملاً در زمینه براندازی قلم زده میشود.
وی مهمترین اپوزیسیون تازه نفس برانداز را دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانست و مثال زد: سعید قاسمینژاد در FDD یکی از اینهاست که رابطه سازمانی FDD با موساد بسیار آشکار است و امثال اینها بقیه اپوزیسیونها را به دنبال خود میکشانند.
این تحلیلگر سیاسی از افراد دیگری در این خصوص نام برد: شیرین عبادی از طراحان و مشوقین تحریم هوشمند و مسیح علینژاد از مشوقین تحریم نهادهای خاص در چند ماه اخیر است.
وی به دو گفتمان براندازانه و انتخاب بد و بدتر در قبال ایران از سوی امریکا اشاره کرد و افزود: اتفاقات اخیر محصول گفتمان بد و بدتر است. نیروهای اصلاحطلب خاکستری داخل و خارج کشور باید وضعیتشان را معلوم کنند و شرایط مشابه فتنه است.
عدم خطکشی لیبرالهای ایرانی موجب یارگیری از خاکستریها و پیروزی انتخاباتی و به خطر افتادن منافع و امنیت ملی میشود
علیزاده توضیح داد: عدم خطکشی لیبرالهای ایرانی موجب یارگیری از خاکستریها و پیروزی انتخاباتی و به خطر افتادن منافع و امنیت ملی میشود. وقتی گفته میشود ایران برای ایرانیان یعنی کسانی که با غرب همکاری میکنند و از آنها پول میگیرند و آشکارا در پی براندازی هستند.
وی در واکنش به اعتراض دو تن از اصلاحطلبان به بیطرف نبودن بیبیسی در خصوص حمله به اصلاحطلبان در اتفاقات اخیر اظهار کرد: آیا بیبیسی با مستندی علیه رهبری ایران و مزدور خواندن جوانان ایرانی کشته شده در سوریه و سه سال کشتار مردم بیدفاع یمن را جنگ معالواسطه ایران و عربستان خواندن بیطرف بود؟ مشروعیت بخشیدن اصلاحطلبان به دستگاه استعماری که هنوز از نقشش در کودتای ضد مردمی 28 مرداد سال 1332 عذرخواهی نکرده است و توطئههای آشکارش علیه جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست، موجب میشود روزی بیبیسی به خود آنها حمله کند.
برای شناخت بهتر جهتگیری پایگاه رسانه باید منابع مالی آن را بشناسیم
سجادی با تأیید اظهارات علیزاده افزود: برای شناخت بهتر جهتگیری پایگاه رسانه باید منابع مالی آن را بشناسیم. در اساسنامه بیبیسی صراحتاً ذکر شده است رسانه بیبیسی ابزار دیپلماسی وزارت خارجه انگلستان است. صدای امریکا رسانه نیست و بُعد تبلیغاتی دولت امریکاست.
وی در خصوص گفت: بعد از خداحافظی صادق صبا طیف بهاییها در این رسانه قوت گرفتند.
سجادی تأکید کرد: روی کار آمدن ترامپ موجب شد نیروهای انحلالطلب و ساختارشکنی که انگلوار به اصلاحطلبی چسبیده بودند احساس قدرت کنند و در اینجا فرصت برای اصلاحطلبانی است که خود را ذیل جمهوری اسلامی تعریف کرده بودند تا به آغوش منافع ملی بازگردند.
این تحلیلگر سیاسی افزود: بالغ بر 98 درصد ایرانیان مقیم امریکا تابعیت امریکایی گرفتهاند و قسمنامه امریکایی را مقابل قاضی امریکایی در دادگاه فدرال خواندهاند. بخشی از متن سوگندنامه این است که قسم یاد میکنم همه دلبستگی و تعهدم به خاستگاه ملی قبلیام را پس میگیرم و تمامی وابستگی و دلبستگیام را به دولت و کشور ایالات متحده اعلام میکنم و حاضرم برای آن تفنگ به دست بگیرم و بجنگم.
وی افزود: این قسمنامه حقوقی و رسمی است و ایرانیای که آن را پذیرفته است حق قانونی ندارد در حرفهایش غیر از این را لحاظ کند.
سجادی یادآور شد: تقریباً تمامی پرسنل ایرانی بیبیسی تابعیت انگلستان را دارند و سوگند وفاداری به ملکه انگلیس را یاد کردهاند.
وی تصریح کرد: کادر رسانهای که سوگند تعهد ملی به اجنبی را یاد کرده است چه تفاوتی با گروهک تروریستی مجاهدین خلق در مبارزه با ایران دارد؟ بازی بیبیسی رسانهای نیست، جنگ است. بیبیسی عدهای فارسیزبان انگلیسیشده را به خدمت گرفته است و با اهرم رسانه علیه ملت ایران میجنگد.
علیزاده اپوزیسیون خارج از کشوری را که از آنها یاد کرد خائن نامید و تأکید کرد: اپوزیسیون خارج از کشوری که از دولت امریکا ـ که در پی نابودی جمهوری اسلامی ایران است ـ پول میگیرد در پی براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران است. پول سعودی هم بهشدت دارد پمپاژ میشود.
وی هدف خود را از این حرف ها اصلاح کشور دانست و تأکید کرد: اصلاح کشور با قطع دست اجنبی ممکن است.
این تحلیلگر سیاسی از بیبیسی به عنوان پورشه جنگ نرم جهان یاد و تبیین کرد: بیبیسی رسانه ایرانستیز، استعماری و تجزیهطلب و خانواده ایرانی را که از ارکان حفظ دولت و ملت است نشانه گرفته است. دورنگری، رویکرد طولانیمدت و اعتمادسازی در درازمدت از برجستگیهای آن است و بودجه بیبیسی فارسی مستقیماً از وزارت خارجه انگلستان میآید.
وی توضیح داد: بیبیسی خبرنگاران ایرانی زخمی و زده شده از اصلاحطلبی را از سال 1376 گرد هم آورد و در محیط ایرانستیزانه رشد داد.
علیزاده تأکید کرد: بیبیسی به آسانی از مرزهای تجزیهطلبی عبور میکند مثل قضیه کردستان و در خصوص سوریه در چند سال اخیر تند رفت و هیچ خبر و تصویری از خط مقابل را نشان داد. ایرانستیزی در بیبیسی به حدی است که وقتی گفتم آقای خامنهای معمار بزرگ سیاستهای خارجی ایران است، با وجود هفت سال همکاری مرا به برنامه دعوت نکردند.
وی مؤکداً گفت: بخش دوم که خطرناکترند نزدیک به اصلاحطلبان و دوستان و همکارانشان است که در فضای مجازی مرزی با هم ندارند و با هم گفتگو میکنند. ایرانستیزی در بیبیسی آگاهانه و ناآگاهانه پیگیری میشود و راهی ندارد جز اینکه بزرگان اصلاحطلب برای اولین بار خطوط قرمزشان را با بخشهای خاکستری برانداز خود و بیبیسی مشخص کنند.
سجادی شاغلین بیبیسی را به غلامان خانهزاد تشبیه کرد و شرح داد: در اعتراض یک خبرنگار بیبیسی در خصوص حمله به فردی تأکید کردم ما همکار نیستیم و در جنگی هستیم که شما در جبهه اجنبی هستید.
وی خاطرنشان کرد: این نشان از دودوزهبازی جناحی است که از یک طرف بابت ارائه لیست انگلیسی توسط بیبیسی در انتخابات مجلس قبل و با وجود تأکید رهبری که توی دهان این رسانه بزنند با بهرهبرداری از لیست سکوت و از طرف دیگر به تعرض بیبیسی به هاشمی اعتراض کرد. ضمن اینکه بیبیسی صراحتاً در پی براندازی است و اخیراً هم از این رویکرد حمایت میکند.
این تحلیلگر سیاسی مطرح کرد: براندازان و ساختارشکنان در اصلاحطلبان در تحلیل نهایی از خاتمی هم میگذرند.
در رسانهای که ذاتش استعماری است، نمیتوان محتوای غیر استعماری گذاشت
علیزاده پیرامون بیبیسی اظهار کرد: در رسانهای که ذاتش استعماری است، نمیتوان محتوای غیر استعماری گذاشت.
وی به هوشیاری مخاطب بیبیسی تأکید کرد و افزود: مخاطب باید بداند دو طرف مناظره چه کسانی هستند و لابلای مطالب و ایجاد پرسشهای کاذب چه شبهاتی برای او ایجاد و چه مطالبی القا میشود.
این تحلیلگر سیاسی اعلام کرد: اصلاحطلبان باید تکلیفشان را مشخص کنند.
وی ابراز کرد: بیبیسی فارسی با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایرانیان در مورد سیاست خارجی ایران در دی ماه سال 1387 آغاز به کار کرد که بحث آن موقع هستهای بود و با ایجاد بحثهای دوگانه و کاذب سعی در پیشبرد اهدافش داشت.
سجادی معتقد است: اپوزیسیون خارج از کشور حرف مفت است. ماحصل عملکرد ژورنالیست اصلاحطلبی در خارج از کشور حتی یک روزنامهنگار حرفهای که جذب رسانههای حرفهای خارجی شوند نبود. خاصه خرجی دولتهای امریکا و انگلستان اینها را کارمند صدای امریکا و بیبیسی کرد. این دسته از خبرنگاران استقلال، حرفهایگری در حد خودشان و شرافت ملیشان را به دولتهای مذکور فروختند و عملاً خائن شدند.
*رجانیوز
به گزارش روابط عمومی شبکه افق سیما، قسمت دیگری از برنامه گفتوگومحور جهانآرا با موضوع «گونهشناسی جریانات ضد انقلاب» شنبه شب 7 بهمن ماه سال 1396 روی آنتن این شبکه رفت.
وقایع اخیر کشور و مشاهده تحرکات جدیدی از فعالیت جریانات متعدد ضد انقلاب خارج از کشور با حمایت غرب که با جهتگیریهای بعضاً متفاوت در مواردی همسو میشوند، عوامل جهانآرا را بر آن داشت تا در این قسمت از برنامه به گونهشناسی این نوع جریانات از نایاکیها تا سلطنتطلبها بپردازد.
داریوش سجادی تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار مقیم امریکا مهمان حضوری این برنامه بود و علی علیزاده تحلیلگر سیاسی از طریق ارتباط اینترنتی با برنامه همراه شد. وحید یامینپور مجری کارشناس این قسمت از جهانآرا بود.
سجادی گفت: جمهوری اسلامی ایران به معنای حرفهای در امریکا اپوزیسیون ندارد، زیرا اینها غالباً شکستخوردگانی بودند که نتوانستند در ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی امریکا هضم و جذب شوند و رشد کنند و با تشکیل کلونیهایی درون خود نزدیکترین راه را برای ابراز وجود و تجارت ورود به سیاست با برچسب اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی ایران دریافتند و رفتارهای ایذایی اینها بیشتر جنبه تخدیری دارد. ضمن اینکه از طرف سیا مقرری برای گذران زندگی به آنها پرداخت میشود.
وی توضیح داد: بعد از فرار بنیصدر از ایران در فرودگاه پاریس برای او کنفرانس خبری گذاشته شد و خبرنگاری از او پرسید: «چرا از ایران گریختید؟» بنیصدر پاسخ داد: «بهزودی برمیگردم، چون 90 درصد ایران طرفدارم هستند.» خبرنگار زیرکانه سئوال کرد: «یعنی رئیسجمهور از ترس 10 درصد فرار کرد؟» این تحلیلگر مسائل سیاسی به مثال دیگری اشاره کرد و گفت: چند سال گذشته در سخنرانیاش در آلمان اظهار کرد بهزودی یکدیگر را در ایران ملاقات میکنیم و مرد رندی در آن جلسه مطرح کرد در این ده سال اگر سینهخیز رفته بودیم تا حالا رسیده بودیم.
تفکر رؤیااندیشانه اپوزیسیون خارج از کشور در سال 1357 ریز شده است
وی با بیان دو مثال مزبور افزود: تفکر رؤیااندیشانه اپوزیسیون خارج از کشور در سال 1357 ریز شده، از این رو خوشبختانه اقدام جدی از جانب اپوزیسیون به معنای واقعی دیده نشده است.
یامینپور تصریح کرد: با این اوصاف هنوز اتاق فکرهای امریکایی از این اپوزیسیونهای مضحک و کودنی مشاوره میگیرند یا صرفاً مقرری بدانها پرداخت میشود تا ادامه حیات بدهند؟ در کنار اینگونه اپوزیسیونها شخصیتهای تحصیلکردهای میزهای تخصصی مشاوره در دستگاههای رسمی و امنیتی و اطلاعاتی امریکا و انگلستان دارند.
سجادی در توضیح بخش دوم صحبتهای یامینپور بیان کرد: بخش دوم اینها مهاجران بعد از فتنه 88 و چهرههای شاخصی بودند که حرف برای گفتن داشتند، اما روی کار آمدن ترامپ به عنوان فردی بیرون از دو قطبی جمهوریخواه و دموکرات در قالب ملیگرای نژادپرست و شکستن دو قطبی معمول در امریکا و تغییر فضای قدرت سیاسی به نفع خود و اتحاد با اسرائیل و عربستان سعودی این گروه دوم را تکانی داد.
ترامپ با متحدین اسرائیلی و سعودی خود به سمت سیاستهای براندازانه علیه جمهوری اسلامی ایران پیش رفت
وی اظهار کرد: ترامپ با متحدین اسرائیلی و سعودی خود به سمت سیاستهای براندازانه علیه جمهوری اسلامی ایران پیش رفت و در این جهت تحریمهای فلجکننده اقتصادی از سال 1390 در قالب بحران معیشت که در اغتشاشات اخیر نمود یافت مؤثر بودند. از چنین شرایطی اپوزیسیون براندازانه بهرهبرداری سوء کرد و از آن مقطع به بعد نزاع جدی بین اپوزیسیون برانداز و اپوزیسیون اصلاحطلب در خارج از کشور و در ادامه در ایران شکل گرفت.
این روزنامهنگار خاطرنشان کرد: جابهجایی بین اتاق فکرهای برانداز و اصلاحطلب منجر به اختلاف نظر بین اپوزیسیون خارج از کشور شد و آنها را مقابل هم قرار داد که اختلافات به داخل کشور هم منتقل شد و اپوزیسیون برانداز داخلی که در سال 1388 با اصلاحطلبها به وحدت آرمانی رسیده بودند مرزبندیهایشان را مشخص کردهاند که اتفاق خوبی است تا اپوزیسیون اصلاحطلب هم مرزشان را با اپوزیسیون برانداز اعلام کنند.
کاربرد واژه برانداز به معنای برانداز نبودن طیف دیگر نیست
وی تصریح کرد: کاربرد واژه برانداز به معنای برانداز نبودن طیف دیگر نیست، چون هدف هر دو براندازی، اما با رویکردهای متفاوت یکی با برخوردهای نرم و دیپلماسی و اقتصادی و دیگری برخوردهای جنگطلبانه و سختافزارانه است.
سجادی در خصوص نایاک (شورای ملی ایرانیان آمریکا) گفت: نایاک خود را در چهارچوب اصلاحطلبی شکلگرفته در سال 1376 شکل گرفت خود را تعریف کرد. آن موقع نایاک فعالیتهایش را مستقل از اپوزیسیون برانداز تعریف کرده بود، اما بعد از سال 1388 رادیکال شد و مواضع تندی گرفت.
وی با توضیح روند فعالیت نایاک در دورههای مختلف سیاست امریکا مطرح ساخت: تریتا پارسی پس از جدا شدن از انجمن ایران و امریکا با ارتباط بیشتر با دفتر ایران در سازمان ملل و نیروهای اصلاحطلب داخلی کوشید برای خود مشروعیت داخلی را به دست آورد، اما نهایتاً با انتخاب ترامپ نایاک و تریتا پارسی بهشدت فعال شدند، چون توانستند بودجه هنگفتی را علیه ترامپ و عملکردهای او از تیم هیلاری کلینتون بگیرند و در حال حاضر بیشترین مواضع را در این خصوص اعلام میکنند.
این تحلیلگر سیاسی بیان کرد: در مذاکرات برجام نایاک در کنار تیم مذاکرهکننده حضور داشت و میکوشید مشاورههایش را بدهد که ظریف آنها را دخالت نداد.
اغتشاشات اخیر مرزبندیها و گسلهای بین داخل و خارج کشور را فعال و فاصلهها را بیشتر کرد
وی افزود: بعد از تحریمهای فلجکننده اقتصادی نایاک تلاش میکرد نقش کمرنگ شدهاش را بازتولید کند، اما نتوانست و هنوز هم نمیتواند. هر چند میکوشد در چهارچوبهای سابق خودش را به عنوان سازمانی ذیل اصلاحطلبی وابسته به داخل کشور تعریف کند، اما قدرت سابق را ندارد. اغتشاشات اخیر مرزبندیها و گسلهای بین داخل و خارج کشور را فعال و فاصلهها را بیشتر کرد.
علیزاده در خصوص واژه براندازی مطرح ساخت: با عملی شدن برجام در دو سال آخر دولت اوباما همزیستی با جمهوری اسلامی را با وجود تلاشهای بسیار امریکا برای از بین بردنش پذیرفت که پیروزی مردم ایران محسوب میشود. البته نفوذ و استحاله را از نظر دور نمیدارند، چون استقلال ایران در منطقه در تضاد آشکار با منافع امریکاست، اما در پی بودجه برای براندازی یا یارگیری از داخل برای براندازی نیستند.
وی افزود: با آمدن ترامپ تلاش برای بازگشت به دوره جورج بوش یا چهار پنج سال اول دولت اوباما بود و صحبت از تغییر رژیم کردند.
این تحلیلگر سیاسی توضیح داد: در جنگ باید با سلاحهای مختلف دشمن و افراد و گفتمانهای آنان آشنا بود.
وی با تأیید گفته سجادی تأکید کرد: تنها گزینه غرب برای براندازی سخت مجاهدین خلق است و در صورت ورود به ایران کاری را خواهند کرد که داعش با سوریه و عراق کرد. در مراتب بعدی سلطنتطلبها و ملیگراها و گروههای ملایمتری که ده پانزده سال اخیر قدری تند شده یا عدهای که در 20 سال گذشته صبغه اصلاحطلبی داشتهاند قرار دارند.
علیزاده خاطرنشان کرد: خطوط پولرسانی به اینها و وابستگیهای مالیشان مشخص است. مهم نیست بخشی از نیروهای ایرانوایر اصلاحطلب باشند، وقتی بودجه از جای خاصی میآید نهایتاً گرایش سیاسی را تعریف میکند، در صورت دریافت بودجه از امریکا عملاً در زمینه براندازی قلم زده میشود.
وی مهمترین اپوزیسیون تازه نفس برانداز را دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانست و مثال زد: سعید قاسمینژاد در FDD یکی از اینهاست که رابطه سازمانی FDD با موساد بسیار آشکار است و امثال اینها بقیه اپوزیسیونها را به دنبال خود میکشانند.
این تحلیلگر سیاسی از افراد دیگری در این خصوص نام برد: شیرین عبادی از طراحان و مشوقین تحریم هوشمند و مسیح علینژاد از مشوقین تحریم نهادهای خاص در چند ماه اخیر است.
وی به دو گفتمان براندازانه و انتخاب بد و بدتر در قبال ایران از سوی امریکا اشاره کرد و افزود: اتفاقات اخیر محصول گفتمان بد و بدتر است. نیروهای اصلاحطلب خاکستری داخل و خارج کشور باید وضعیتشان را معلوم کنند و شرایط مشابه فتنه است.
عدم خطکشی لیبرالهای ایرانی موجب یارگیری از خاکستریها و پیروزی انتخاباتی و به خطر افتادن منافع و امنیت ملی میشود
علیزاده توضیح داد: عدم خطکشی لیبرالهای ایرانی موجب یارگیری از خاکستریها و پیروزی انتخاباتی و به خطر افتادن منافع و امنیت ملی میشود. وقتی گفته میشود ایران برای ایرانیان یعنی کسانی که با غرب همکاری میکنند و از آنها پول میگیرند و آشکارا در پی براندازی هستند.
وی در واکنش به اعتراض دو تن از اصلاحطلبان به بیطرف نبودن بیبیسی در خصوص حمله به اصلاحطلبان در اتفاقات اخیر اظهار کرد: آیا بیبیسی با مستندی علیه رهبری ایران و مزدور خواندن جوانان ایرانی کشته شده در سوریه و سه سال کشتار مردم بیدفاع یمن را جنگ معالواسطه ایران و عربستان خواندن بیطرف بود؟ مشروعیت بخشیدن اصلاحطلبان به دستگاه استعماری که هنوز از نقشش در کودتای ضد مردمی 28 مرداد سال 1332 عذرخواهی نکرده است و توطئههای آشکارش علیه جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست، موجب میشود روزی بیبیسی به خود آنها حمله کند.
برای شناخت بهتر جهتگیری پایگاه رسانه باید منابع مالی آن را بشناسیم
سجادی با تأیید اظهارات علیزاده افزود: برای شناخت بهتر جهتگیری پایگاه رسانه باید منابع مالی آن را بشناسیم. در اساسنامه بیبیسی صراحتاً ذکر شده است رسانه بیبیسی ابزار دیپلماسی وزارت خارجه انگلستان است. صدای امریکا رسانه نیست و بُعد تبلیغاتی دولت امریکاست.
وی در خصوص گفت: بعد از خداحافظی صادق صبا طیف بهاییها در این رسانه قوت گرفتند.
سجادی تأکید کرد: روی کار آمدن ترامپ موجب شد نیروهای انحلالطلب و ساختارشکنی که انگلوار به اصلاحطلبی چسبیده بودند احساس قدرت کنند و در اینجا فرصت برای اصلاحطلبانی است که خود را ذیل جمهوری اسلامی تعریف کرده بودند تا به آغوش منافع ملی بازگردند.
این تحلیلگر سیاسی افزود: بالغ بر 98 درصد ایرانیان مقیم امریکا تابعیت امریکایی گرفتهاند و قسمنامه امریکایی را مقابل قاضی امریکایی در دادگاه فدرال خواندهاند. بخشی از متن سوگندنامه این است که قسم یاد میکنم همه دلبستگی و تعهدم به خاستگاه ملی قبلیام را پس میگیرم و تمامی وابستگی و دلبستگیام را به دولت و کشور ایالات متحده اعلام میکنم و حاضرم برای آن تفنگ به دست بگیرم و بجنگم.
وی افزود: این قسمنامه حقوقی و رسمی است و ایرانیای که آن را پذیرفته است حق قانونی ندارد در حرفهایش غیر از این را لحاظ کند.
سجادی یادآور شد: تقریباً تمامی پرسنل ایرانی بیبیسی تابعیت انگلستان را دارند و سوگند وفاداری به ملکه انگلیس را یاد کردهاند.
وی تصریح کرد: کادر رسانهای که سوگند تعهد ملی به اجنبی را یاد کرده است چه تفاوتی با گروهک تروریستی مجاهدین خلق در مبارزه با ایران دارد؟ بازی بیبیسی رسانهای نیست، جنگ است. بیبیسی عدهای فارسیزبان انگلیسیشده را به خدمت گرفته است و با اهرم رسانه علیه ملت ایران میجنگد.
علیزاده اپوزیسیون خارج از کشوری را که از آنها یاد کرد خائن نامید و تأکید کرد: اپوزیسیون خارج از کشوری که از دولت امریکا ـ که در پی نابودی جمهوری اسلامی ایران است ـ پول میگیرد در پی براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران است. پول سعودی هم بهشدت دارد پمپاژ میشود.
وی هدف خود را از این حرف ها اصلاح کشور دانست و تأکید کرد: اصلاح کشور با قطع دست اجنبی ممکن است.
این تحلیلگر سیاسی از بیبیسی به عنوان پورشه جنگ نرم جهان یاد و تبیین کرد: بیبیسی رسانه ایرانستیز، استعماری و تجزیهطلب و خانواده ایرانی را که از ارکان حفظ دولت و ملت است نشانه گرفته است. دورنگری، رویکرد طولانیمدت و اعتمادسازی در درازمدت از برجستگیهای آن است و بودجه بیبیسی فارسی مستقیماً از وزارت خارجه انگلستان میآید.
وی توضیح داد: بیبیسی خبرنگاران ایرانی زخمی و زده شده از اصلاحطلبی را از سال 1376 گرد هم آورد و در محیط ایرانستیزانه رشد داد.
علیزاده تأکید کرد: بیبیسی به آسانی از مرزهای تجزیهطلبی عبور میکند مثل قضیه کردستان و در خصوص سوریه در چند سال اخیر تند رفت و هیچ خبر و تصویری از خط مقابل را نشان داد. ایرانستیزی در بیبیسی به حدی است که وقتی گفتم آقای خامنهای معمار بزرگ سیاستهای خارجی ایران است، با وجود هفت سال همکاری مرا به برنامه دعوت نکردند.
وی مؤکداً گفت: بخش دوم که خطرناکترند نزدیک به اصلاحطلبان و دوستان و همکارانشان است که در فضای مجازی مرزی با هم ندارند و با هم گفتگو میکنند. ایرانستیزی در بیبیسی آگاهانه و ناآگاهانه پیگیری میشود و راهی ندارد جز اینکه بزرگان اصلاحطلب برای اولین بار خطوط قرمزشان را با بخشهای خاکستری برانداز خود و بیبیسی مشخص کنند.
سجادی شاغلین بیبیسی را به غلامان خانهزاد تشبیه کرد و شرح داد: در اعتراض یک خبرنگار بیبیسی در خصوص حمله به فردی تأکید کردم ما همکار نیستیم و در جنگی هستیم که شما در جبهه اجنبی هستید.
وی خاطرنشان کرد: این نشان از دودوزهبازی جناحی است که از یک طرف بابت ارائه لیست انگلیسی توسط بیبیسی در انتخابات مجلس قبل و با وجود تأکید رهبری که توی دهان این رسانه بزنند با بهرهبرداری از لیست سکوت و از طرف دیگر به تعرض بیبیسی به هاشمی اعتراض کرد. ضمن اینکه بیبیسی صراحتاً در پی براندازی است و اخیراً هم از این رویکرد حمایت میکند.
این تحلیلگر سیاسی مطرح کرد: براندازان و ساختارشکنان در اصلاحطلبان در تحلیل نهایی از خاتمی هم میگذرند.
در رسانهای که ذاتش استعماری است، نمیتوان محتوای غیر استعماری گذاشت
علیزاده پیرامون بیبیسی اظهار کرد: در رسانهای که ذاتش استعماری است، نمیتوان محتوای غیر استعماری گذاشت.
وی به هوشیاری مخاطب بیبیسی تأکید کرد و افزود: مخاطب باید بداند دو طرف مناظره چه کسانی هستند و لابلای مطالب و ایجاد پرسشهای کاذب چه شبهاتی برای او ایجاد و چه مطالبی القا میشود.
این تحلیلگر سیاسی اعلام کرد: اصلاحطلبان باید تکلیفشان را مشخص کنند.
وی ابراز کرد: بیبیسی فارسی با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایرانیان در مورد سیاست خارجی ایران در دی ماه سال 1387 آغاز به کار کرد که بحث آن موقع هستهای بود و با ایجاد بحثهای دوگانه و کاذب سعی در پیشبرد اهدافش داشت.
سجادی معتقد است: اپوزیسیون خارج از کشور حرف مفت است. ماحصل عملکرد ژورنالیست اصلاحطلبی در خارج از کشور حتی یک روزنامهنگار حرفهای که جذب رسانههای حرفهای خارجی شوند نبود. خاصه خرجی دولتهای امریکا و انگلستان اینها را کارمند صدای امریکا و بیبیسی کرد. این دسته از خبرنگاران استقلال، حرفهایگری در حد خودشان و شرافت ملیشان را به دولتهای مذکور فروختند و عملاً خائن شدند.
*رجانیوز