سردار نقدی در نامهای به رئیس جمهور درباره مدیریت بومی فضای مجازی، نوشت: همین امروز راه را بر ظرفیتهای بیشمار داخلی باز کنید و آنها را جایگزین اجانب نمایید که فردا دیر است. نپسندید که ملت ایران به بردگی برود! شما به پاسداری از عزّت و منافع ملت ایران قسم خورده اید.
به گزارش شهدای ایران، سردار «محمدرضا نقدی»، معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نامهای به «حسن روحانی» رئیسجمهوری اسلامی ایران، نوشت:همین امروز راه را بر ظرفیتهای بیشمار داخلی باز کنید و آنها را جایگزین اجانب نمایید که فردا دیر است.آقای رئیس جمهور! نپسندید که ملت ایران به بردگی برود! شما به پاسداری از عزّت و منافع ملت ایران قسم خورده اید. آقای رئیس جمهور به بردگی ملت ایران رضایت ندهید.
متن نامه سردار نقدی به روحانی به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای حسن روحانی
با سلام
همانگونه که مستحضرید امروزه فناوری ارتباطات و اطلاعات و نیز فضای مجازی جزئی لاینفک از ابزار زندگی جامعه بشری است و همه اذعان دارند که جامعهای می تواند به پیشرفت بیشتری برسد که حداکثر استفاده را از این ظرفیت بنماید.
گمان نمی کنم حتی یک نفر عاقل و دلسوز در کشور وجود داشته باشد که ضرورت بهرهگیری هر چه بیشتر و فراگیرتر فضای مجازی را نفی کند، هر چند جوسازیها و عوام فریبیهایی در این زمینه صورت میگیرد، ولی اختلاف نظرها در این حوزه به هیچ وجه مربوط به بود و نبود فضای مجازی و تعطیل یا برقراری آن نیست، بلکه اختلاف نظر بر سر نحوه مدیریت آن است.
مسأله این است آیا مدیریت این فناوری باید در اختیار ملت ایران باشد و یا اینکه زحمت را ایرانی بکشد و آقایی اش را دیگران بکنند؟
مردم عزیز ایران حق دارند بدانند چه اتفاقی دارد می افتد:
واقعیت این است که فناوری اطلاعات و ارتباطات و آنچه ما آن را فضای مجازی مینامیم، از 4 جزء تشکیل شده است .
1- بستر شبکههای ارتباطی
2- زیر ساختهای عمرانی و انرژی
3- نرمافزارها
4- محتوا
حال چند سؤال اساسی مطرح است:
سؤال اول) چه کسانی در بیابانها و خیابانهای کشور با تحمل خطرات فراوان و مشکلات حاد زیر آفتاب سوزان و بارش برف و باران و یخبندان، دهها هزار کیلومتر فیبر نوری را زیرزمین میخواباند؟ پاسخ روشن است کارگران و مهندسان ایرانی.
سؤال دوم) چه کسانی این فیبرها را که هر روز بهخاطر حوادث، با قطعی و خرابی مواجه میشوند، نگهداری میکند؟ جواب معلوم است جوانان ایرانی.
سؤال سوم) چه کسانی مراکز سوئیچ و کنترل فنی این شبکهها را می سازد و نصب و راه اندازی می کنند؟ صنعتگران ایرانی
سؤال چهارم) چه کسانی با تحمل سختی ها و خطرات در گرما و سرمای شدید روی ارتفاعات و قلل مرتفع کشور دکلهای مخابراتی را نصب می کند؟ جوانان ایرانی.
سؤال پنجم) چه کسی با پرداخت هزینههای سنگین، بودجه این زیرساختها و ساختمانها و ابنیه مورد نیاز این تأسیسات را تأمین میکند و میسازد؟ پول جیب مردم، عرق جبین مهندسان ایرانی.
سؤال ششم) فضای مجازی نیاز به انرژی و برق و گاز در اقصی نقاط کشور دارد. چه کسی اینها را تأمین میکند؟ پول جیب و عرق جبین مهندسان ایرانی.
سؤال هفتم) محتوای مورد نیاز مردم ایران در فضای مجازی را چه کسی تولید میکند؟ جواب روشن است، 95% محتوا را خود مردم ایران تولید میکنند.
سؤال هشتم) نرمافزارهای تکمیلی را چه کسی تولید میکند؟! 85% آنرا نرمافزارنویسان و فناوران ایرانی.
سؤال آخر این است که این شبکه عظیم که نرم افزار و سخت افزار و ابنیه و انرژی و شبکه ارتباطی و همه چیز آن را ما ایرانیها با زحمت و سرمایه خودمان درست میکنیم، مدیریتش در دست کیست؟ در دست رژیم صهیونیستی و عناصر مشکوک آن رژیم.
این همه زحمات را ما مردم ایران می کشیم، سود آنرا چه کسی می برد؟ با هر کلیک که ما میکنیم، دلارها به حساب چه کسی واریز می شود؟ به حساب آمریکا و مؤسسات استعماری وابسته به آن.آیا این انصاف است؟! آیا این عاقلانه است؟!
این که بدتر از دوران بردهداری است. بردهداران قدیم لااقل برای مدیریت بردگان خودشان باید در آفتاب میایستادند و برای شلاق زدن باید خودشان هم عرق میریختند، امروز آقای بردهدار نشسته هزاران کیلومتر دورتر در ویلای اشرافی و گرم و نرم از جایش هم تکان نمیخورد، از یک طرف از همه ما بیگاری میکشد و جوان و کارگر و صنعتگر و فناور ایرانی را در مخاطرات فراوان به میدان کار می فرستند تا سامانهها را آماده کنند و از طرف دیگر، با هر اشاره و انگشت ما پول به جیبش سرازیر می شود.
لااقل بردهداران قدیم غذا و محل سکونت بردههای خود را میدادند. امروز این بردهداران مدرن به ملت ما که این همه زحمات را میکشند چه میدهند؟!
فحشا و نابودی نوامیس و اخلاق را به ملتها پمپاژ میکنند. حجم بالای دروغ و شایعه و شبهههای دینی و اخلاقی را بر سر ملت آوار می کنند .
مواد مخدر و کالاهای بنیان برانداز خودشان را با فشار تبلیغات به جوانان ما تحمیل میکنند و هر موقع هم که سازمان های اطلاعاتی غرب بخواهند این فضا را تبدیل به ارتش جنگی برای به آشوب کشیدن کشور و آتش زدن مساجد و امامزادهها و مغازهها محل کسب و کار مردم و از بین بردن امنیت کشور میکنند.
این چه معامله زشت و تحقیرآمیزی است که ما با ملت خودمان میکنیم؟
آقای رئیس جمهور! حرف ما یک جمله بیشتر نیست و آن اینکه اگر همه زحمات فضای مجازی بر گردن ما ایرانیهاست، مدیریت آن هم باید به دست ایرانی باشد.
انواع شبکههای اجتماعی و پیامرسان های ایرانی به دست دانشمندان و فناوران ایرانی تولید شده است که با قدری حمایت توسط دولت میتواند فراگیر شود. چرا باید قدر این ظرفیتها را ندانیم؟ چرا باید بجای ایجاد شغل برای جوانان متخصص ایرانی در این عرصه برای جوانان روسی و آمریکاییها شغل ایجاد کنیم ؟ چرا جوانان متخصص خودمان را باور نداریم؟ آیا این باورپذیر است کشوری که 10 سال پیش ماهواره طراحی کرده و ساخته و با موفقیت در مدار قرار داده است کشوری که شبیهسازی موجودات زنده را در توان دارد، کشوری که پیچیدهترین رادارها و سامانههای الکترونیک و جنگ الکترونیک را با طراحی بومی میسازد، از ساختن یک پیامرسان بومی که بقدر یک درصد این سامانه ها هم پیچیدگی فنی ندارد عاجز باشد ؟! اگر وزارت ارتباطات کشوری که ده سال پیش ماهواره پرتاب کرده توانایی راه اندازی یک نرم افزار پیش پا افتاده را ندارد عوضشان کنید
خیلی بی انصافی است که با ادبیات انگلیس ها و شاه با مردم خودتان صحبت کنیم و هر کس را که مخالف سلطه اجانب است مخالف پیشرفت بنامیم ما میگوییم فضای مجازی باید دهها برابر این توسعه بیابد، امّا با مدیریت ایرانی، نه مدیریت دشمن.
در بهرهبرداری از فضای مجازی ما فقط در دو راهی انسداد-ولنگاری که افراط و تفریط است قرار نداریم، بلکه راه سومی هم وجود دارد که همان راه اعتدال است، نه انسداد و ولنگاری، بلکه بهرهبرداری هر چه گستردهتر از فضای مجازی با مدیریت ایرانی؛ همان راهی که اکثریت کشورهای مقتدر جهان میروند و میبینیم حتی کشورهایی که هیچ اختلاف اساسی فرهنگی و سیاسی با آمریکا و رژیم صهیونیستی ندارند، مدیریت فضای مجازیشان را به آنها نمیدهند.
اینکه همه زحمات را ما بکشیم و سود کلان و بی شمار مالی و استفاده از آن بهعنوان اهرم ناامنسازی کشور برای دشمنان باشد، این بردهداری است. شکی نیست هر که به این بردگی مدرن رضایت دهد، در بر باد رفتن نوامیس ملّت شریک است، آنکه به این وضع خفّتبار؛ یعنی مدیریت بیگانگان بر فضای مجازی کشور رضایت دهد، در خون بیگناهانی که در حوادث و اغتشاشات تحمیلی بیگانگان بر زمین میریزد، شریک است. تصور اینکه متخصصان ایرانی نمی توانند این شبکه را بومی کنند بزرگترین توهین به دانشگاهیان ماست که سامانه هایی دهها برابر پیچیده تر را طراحی کرده و ساخته اند .
همین امروز راه را بر ظرفیتهای بیشمار داخلی باز کنید و آنها را جایگزین اجانب نمایید که فردا دیر است.
آقای رئیس جمهور! نپسندید که ملت ایران به بردگی برود! شما به پاسداری از عزّت و منافع ملت ایران قسم خورده اید. آقای رئیس جمهور به بردگی ملت ایران رضایت ندهید.
و السلام علی من اتبع الهدی
بسیجی خادم ملت ایران
محمدرضا نقدی
متن نامه سردار نقدی به روحانی به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای حسن روحانی
با سلام
همانگونه که مستحضرید امروزه فناوری ارتباطات و اطلاعات و نیز فضای مجازی جزئی لاینفک از ابزار زندگی جامعه بشری است و همه اذعان دارند که جامعهای می تواند به پیشرفت بیشتری برسد که حداکثر استفاده را از این ظرفیت بنماید.
گمان نمی کنم حتی یک نفر عاقل و دلسوز در کشور وجود داشته باشد که ضرورت بهرهگیری هر چه بیشتر و فراگیرتر فضای مجازی را نفی کند، هر چند جوسازیها و عوام فریبیهایی در این زمینه صورت میگیرد، ولی اختلاف نظرها در این حوزه به هیچ وجه مربوط به بود و نبود فضای مجازی و تعطیل یا برقراری آن نیست، بلکه اختلاف نظر بر سر نحوه مدیریت آن است.
مسأله این است آیا مدیریت این فناوری باید در اختیار ملت ایران باشد و یا اینکه زحمت را ایرانی بکشد و آقایی اش را دیگران بکنند؟
مردم عزیز ایران حق دارند بدانند چه اتفاقی دارد می افتد:
واقعیت این است که فناوری اطلاعات و ارتباطات و آنچه ما آن را فضای مجازی مینامیم، از 4 جزء تشکیل شده است .
1- بستر شبکههای ارتباطی
2- زیر ساختهای عمرانی و انرژی
3- نرمافزارها
4- محتوا
حال چند سؤال اساسی مطرح است:
سؤال اول) چه کسانی در بیابانها و خیابانهای کشور با تحمل خطرات فراوان و مشکلات حاد زیر آفتاب سوزان و بارش برف و باران و یخبندان، دهها هزار کیلومتر فیبر نوری را زیرزمین میخواباند؟ پاسخ روشن است کارگران و مهندسان ایرانی.
سؤال دوم) چه کسانی این فیبرها را که هر روز بهخاطر حوادث، با قطعی و خرابی مواجه میشوند، نگهداری میکند؟ جواب معلوم است جوانان ایرانی.
سؤال سوم) چه کسانی مراکز سوئیچ و کنترل فنی این شبکهها را می سازد و نصب و راه اندازی می کنند؟ صنعتگران ایرانی
سؤال چهارم) چه کسانی با تحمل سختی ها و خطرات در گرما و سرمای شدید روی ارتفاعات و قلل مرتفع کشور دکلهای مخابراتی را نصب می کند؟ جوانان ایرانی.
سؤال پنجم) چه کسی با پرداخت هزینههای سنگین، بودجه این زیرساختها و ساختمانها و ابنیه مورد نیاز این تأسیسات را تأمین میکند و میسازد؟ پول جیب مردم، عرق جبین مهندسان ایرانی.
سؤال ششم) فضای مجازی نیاز به انرژی و برق و گاز در اقصی نقاط کشور دارد. چه کسی اینها را تأمین میکند؟ پول جیب و عرق جبین مهندسان ایرانی.
سؤال هفتم) محتوای مورد نیاز مردم ایران در فضای مجازی را چه کسی تولید میکند؟ جواب روشن است، 95% محتوا را خود مردم ایران تولید میکنند.
سؤال هشتم) نرمافزارهای تکمیلی را چه کسی تولید میکند؟! 85% آنرا نرمافزارنویسان و فناوران ایرانی.
سؤال آخر این است که این شبکه عظیم که نرم افزار و سخت افزار و ابنیه و انرژی و شبکه ارتباطی و همه چیز آن را ما ایرانیها با زحمت و سرمایه خودمان درست میکنیم، مدیریتش در دست کیست؟ در دست رژیم صهیونیستی و عناصر مشکوک آن رژیم.
این همه زحمات را ما مردم ایران می کشیم، سود آنرا چه کسی می برد؟ با هر کلیک که ما میکنیم، دلارها به حساب چه کسی واریز می شود؟ به حساب آمریکا و مؤسسات استعماری وابسته به آن.آیا این انصاف است؟! آیا این عاقلانه است؟!
این که بدتر از دوران بردهداری است. بردهداران قدیم لااقل برای مدیریت بردگان خودشان باید در آفتاب میایستادند و برای شلاق زدن باید خودشان هم عرق میریختند، امروز آقای بردهدار نشسته هزاران کیلومتر دورتر در ویلای اشرافی و گرم و نرم از جایش هم تکان نمیخورد، از یک طرف از همه ما بیگاری میکشد و جوان و کارگر و صنعتگر و فناور ایرانی را در مخاطرات فراوان به میدان کار می فرستند تا سامانهها را آماده کنند و از طرف دیگر، با هر اشاره و انگشت ما پول به جیبش سرازیر می شود.
لااقل بردهداران قدیم غذا و محل سکونت بردههای خود را میدادند. امروز این بردهداران مدرن به ملت ما که این همه زحمات را میکشند چه میدهند؟!
فحشا و نابودی نوامیس و اخلاق را به ملتها پمپاژ میکنند. حجم بالای دروغ و شایعه و شبهههای دینی و اخلاقی را بر سر ملت آوار می کنند .
مواد مخدر و کالاهای بنیان برانداز خودشان را با فشار تبلیغات به جوانان ما تحمیل میکنند و هر موقع هم که سازمان های اطلاعاتی غرب بخواهند این فضا را تبدیل به ارتش جنگی برای به آشوب کشیدن کشور و آتش زدن مساجد و امامزادهها و مغازهها محل کسب و کار مردم و از بین بردن امنیت کشور میکنند.
این چه معامله زشت و تحقیرآمیزی است که ما با ملت خودمان میکنیم؟
آقای رئیس جمهور! حرف ما یک جمله بیشتر نیست و آن اینکه اگر همه زحمات فضای مجازی بر گردن ما ایرانیهاست، مدیریت آن هم باید به دست ایرانی باشد.
انواع شبکههای اجتماعی و پیامرسان های ایرانی به دست دانشمندان و فناوران ایرانی تولید شده است که با قدری حمایت توسط دولت میتواند فراگیر شود. چرا باید قدر این ظرفیتها را ندانیم؟ چرا باید بجای ایجاد شغل برای جوانان متخصص ایرانی در این عرصه برای جوانان روسی و آمریکاییها شغل ایجاد کنیم ؟ چرا جوانان متخصص خودمان را باور نداریم؟ آیا این باورپذیر است کشوری که 10 سال پیش ماهواره طراحی کرده و ساخته و با موفقیت در مدار قرار داده است کشوری که شبیهسازی موجودات زنده را در توان دارد، کشوری که پیچیدهترین رادارها و سامانههای الکترونیک و جنگ الکترونیک را با طراحی بومی میسازد، از ساختن یک پیامرسان بومی که بقدر یک درصد این سامانه ها هم پیچیدگی فنی ندارد عاجز باشد ؟! اگر وزارت ارتباطات کشوری که ده سال پیش ماهواره پرتاب کرده توانایی راه اندازی یک نرم افزار پیش پا افتاده را ندارد عوضشان کنید
خیلی بی انصافی است که با ادبیات انگلیس ها و شاه با مردم خودتان صحبت کنیم و هر کس را که مخالف سلطه اجانب است مخالف پیشرفت بنامیم ما میگوییم فضای مجازی باید دهها برابر این توسعه بیابد، امّا با مدیریت ایرانی، نه مدیریت دشمن.
در بهرهبرداری از فضای مجازی ما فقط در دو راهی انسداد-ولنگاری که افراط و تفریط است قرار نداریم، بلکه راه سومی هم وجود دارد که همان راه اعتدال است، نه انسداد و ولنگاری، بلکه بهرهبرداری هر چه گستردهتر از فضای مجازی با مدیریت ایرانی؛ همان راهی که اکثریت کشورهای مقتدر جهان میروند و میبینیم حتی کشورهایی که هیچ اختلاف اساسی فرهنگی و سیاسی با آمریکا و رژیم صهیونیستی ندارند، مدیریت فضای مجازیشان را به آنها نمیدهند.
اینکه همه زحمات را ما بکشیم و سود کلان و بی شمار مالی و استفاده از آن بهعنوان اهرم ناامنسازی کشور برای دشمنان باشد، این بردهداری است. شکی نیست هر که به این بردگی مدرن رضایت دهد، در بر باد رفتن نوامیس ملّت شریک است، آنکه به این وضع خفّتبار؛ یعنی مدیریت بیگانگان بر فضای مجازی کشور رضایت دهد، در خون بیگناهانی که در حوادث و اغتشاشات تحمیلی بیگانگان بر زمین میریزد، شریک است. تصور اینکه متخصصان ایرانی نمی توانند این شبکه را بومی کنند بزرگترین توهین به دانشگاهیان ماست که سامانه هایی دهها برابر پیچیده تر را طراحی کرده و ساخته اند .
همین امروز راه را بر ظرفیتهای بیشمار داخلی باز کنید و آنها را جایگزین اجانب نمایید که فردا دیر است.
آقای رئیس جمهور! نپسندید که ملت ایران به بردگی برود! شما به پاسداری از عزّت و منافع ملت ایران قسم خورده اید. آقای رئیس جمهور به بردگی ملت ایران رضایت ندهید.
و السلام علی من اتبع الهدی
بسیجی خادم ملت ایران
محمدرضا نقدی