نگارنده برخی از کسانی که در دفتر رئیسجمهور جا خوش کردهاند را میشناسد و میداند که آنان دولت ایشان را«رحم اجارهای» خود تلقی میکنند! و تعجبآور است که چرا آقای روحانی از نسخهنویسی آنها نگران نیست! و به آنان اجازه حضور در عرصهای را میدهد که بارها نشان دادهاند شایسته آن نیستند.
شهدای ایران:حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان در واکنش به اظهارت اخیر روحانی طی مطلبی نوشت:
در پی اظهارات سؤالبرانگیز رئیسجمهور درباره عصمت انبیاءو ائمه اطهار علیهمالسلام و ادعای مجاز بودن نقد آنان! و در حالی که انتظار میرفت آقای روحانی از سخنان بیپایه و اساسی که گفته است توبه کند، دیروز دفتر ایشان با صدور بیانیهای اظهارات ایشان را تغییر داده و تلاش کرد سخنان رئیسجمهور را موجه قلمداد کند! درباره اظهارات آقای روحانی و بیانیه دفتر ایشان گفتنیهایی هست.
۱- دفتر رئیسجمهور در بیانیه خود آورده است: «انتساب جمله امامزمان(عج) هم قابل نقد است، به رئیسجمهور کذب محض است»! که باید گفت گردانندگان دفتر ایشان مانند همیشه درک و شعور مردم را دستکم گرفتهاند. توضیح آنکه جمله یاد شده ساخته و پرداخته دفتر رئیسجمهور است و در سخنان آقای روحانی این مضمون، با عباراتی دیگر که به مراتب از جمله مورد اشاره بیاساستر است، آمده است و آقای روحانی با صراحت ادعا کرده است که پیامبر خدا(ص)و امام زمان(عج) و سایر امامان معصوم(ع) قابل نقد هستند! که به آن خواهیم پرداخت.
اما جعل جمله مزبور که هیچیک از معترضان نیز به آن اشاره نکردهاند، دقیقا مانند آن است که گفته شود رئیسجمهور نگفته است«امام زمان(عج) هم قابل نقد است» !! و هنگامی که از ایشان پرسیده شود که پس رئیسجمهور چه گفته است؟ پاسخ دهند که ایشان گفته است؛ علاوه بر امام زمان(عج)، پیامبر خدا(ص) و سایر امامان(ع) هم قابل نقد هستند!! یعنی عذر بدتر از گناه!
۲- آقای روحانی روز ۱۸ دی ماه در جمع وزیر و معاونان وزارت اقتصاد میگوید: «همه باید انتقاد بشوند استثنا نداریم، تمام مسئولین در کشور قابل نقد هستند، ما در کشور معصوم نداریم، اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آنوقت هم میشود نقد کرد. پیامبر(ص) هم اجازه نقد میداد. دیگر بالاتر از پیامبر(ص) که در تاریخ نداریم. وقتی پیامبر(ص) یک صحبتی میکرد، طرف بلند میشد روبروی پیامبر(ص) و میگفت: «حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است؟» اگر پیامبر(ص) میگفت:
«نظر من است» انتقاد میکرد و میگفت: «من قبول ندارم». ما در زمان حکومت معصوم هم نقد داریم»!
در این خصوص گفتنی است؛
الف- ممکن است گفته شود منظور روحانی از این جمله که «اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آنوقت هم میشود نقد کرد» آن است که در حکومت حضرت صاحبالزمان(ارواحنا له الفداء) نیز میتوان به مسئولانی که در دولت ایشان هستند، انتقاد کرد! و منظور روحانی نقد خود حضرت نبوده است. ولی ادامه سخن رئیسجمهور، راه را بر این برداشت میبندد و بهوضوح نشان میدهد که منظور روحانی آن است که- نستجیر بالله- امامزمان سلام الله علیه را هم میتوان نقد کرد! چرا که رئیسجمهور در ادامه میگوید: «دیگر بالاتر از پیامبر(ص) که در تاریخ نداریم. وقتی پیامبر(ص) یک صحبتی میکرد، طرف بلند میشد روبروی پیامبر(ص) و میگفت: حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است ؟ اگر پیامبر(ص) میگفت: نظر من است انتقاد میکرد و میگفت: من قبول ندارم»! این بخش از اظهارات روحانی به وضوح نشان میدهد که از نگاه وی، نه فقط امام زمان(عج) بلکه پیامبر خدا(ص) هم قابل نقد است!!
ب- اینکه در زمان رسول خدا(ص) کسانی بودهاند که به قول آقای روحانی از آن حضرت میپرسیدند «حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است»؟ فقط از یک ماجرا و رخداد در دوران آن حضرت(ص) حکایت میکند و نشان میدهد در آن هنگام نیز کسانی بودهاند که برخلاف دستور خدا و نص صریح قرآن، در مقابل نظر رسولالله(ص) تابع محض نبودهاند!. علیرغم آنچه رئیسجمهور در پی به اصطلاح اثبات آن بوده است این پرسشها نشانه آن نیست که پیامبر خدا(ص) هم قابل نقد است! و باید از آقای روحانی پرسید که آیا رسولخدا(ص) پرسش آنان را قابل تقدیر! و ضروری دانستهاند؟ یا به حال آنها تاسف خورده و از ضعف ایمانشان متاثر شدهاند؟!
گفتنی است در مواردی نیز پرسشها برای اطمینان قلب بوده است و نه انتقاد. نظیر پرسش ابراهیم خلیلعلیهالسلام از خداوند متعال که درخواست کرد خدا چگونگی برانگیختگی مردگان را به وی بنمایاند و انگیزه خود از این درخواست را اطمینان قلب و افزایش یقین اعلام کرد.
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي... و یاد آور ابراهیم را آنگاه که به پروردگار خود گفت؛ چگونگی زنده کردن مردگان را به من بنمایان، (خدایش) پرسید؛ آیا ایمان نداری؟ (ابراهیم) گفت؛ بلی ایمان دارم ولی برای اطمینان قلب خود میخواهم. سوره بقره، آیه ۲۶۰
همانگونه که ملاحظه میشود، هیچیک از موارد فوق جواز انتقاد از رسول خدا و ائمه هدی علیهمالسلام نیست و تعجبآور است که آقای رئیسجمهور که خود یک روحانی است مجوز نقد معصومین(ع) را از کجا آورده است؟!
۳- در کلام خدا، اطاعت محض از پیامبر(ص) و - به تبع آن- اطاعت از ائمه اطهار علیهمالسلام به اندازهای روشن و بدیهی است که درک و فهم آن به آسانی امکانپذیر است.
* و مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى، انْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى / از روی هوی و هوس سخن نمیگوید، بلکه آنچه میگوید به وی وحی شده است.سوره نجم، آیات ۳و۴
* ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا / آنچه رسول خدا(ص) به شما داد بگیرید و از آنچه نهی کرد دوری کنید. سوره حشر، آیه ۷
* وَ مَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَة إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا / و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه چون خدا و فرستادهاش به كارى فرمان دهند براى آنان در كارشان اختيارى باشد و هر كس خدا و فرستادهاش را نافرمانى كند قطعا دچار گمراهى آشكارى گرديده است.سوره احزاب، آیه۳۶
همین جا اشاره به این نکته ضروری است که اطاعت بیچون و چرا از پیامبر خدا و امامان معصوم علیهمالسلام در پی اعتقاد عقلایی به برانگیختگی آنان از سوی خداوند تبارک و تعالی است که خالق بندگان، دوستدار آنان و از آنچه تضمینکننده سعادت و نیکبختی آنهاست با خبر است و این با اطاعت کور از این و آن تفاوت بنیادین دارد.
۴- آقای روحانی در حالی، حتی پیامبر خدا را هم قابل نقد میداند که خود تاکنون هیچ نقدی را از سوی هیچ منتقدی بر نتافته و با اهانت و ناسزاهای دور از شأن یک رئیسجمهور به منتقدان تاخته است! که از آن جمله است؛
«بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودکصفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصرحجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند»! و... اخیرا انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!...
آقای روحانی در آذرماه سال ۱۳۹۴ یعنی یک ماه قبل از تاریخ اجرای برجام، در یک گفتوگوی تلویزیونی میگوید:«دوران نقد و انتقاد که در جای خودش ارزشمند بود، دیگر جایی در زمینه برجام ندارد»!!
اکنون جای این سؤال است که وقتی کمترین انتقادی را از سوی کسانی که امروزه به وضوح مشخص شده حق با آنان بوده است، نمیپذیرید و نقد آنها را با ناسزا پاسخ میگویید، چگونه به خود اجازه میدهید حتی
پیامبر اکرم(ص) را هم قابل نقد معرفی کنید؟! جناب روحانی باور بفرمایید که برافراشتن تابلوی ضرورت نقد اصلا به شما نمیآید!
۵- آقای رئیسجمهور! ممکن است بفرمائید که اعتقاد به قابل نقد بودن پیامبر خدا و ائمهاطهار، دیدگاه شخصی جنابعالی است و میتوانید این دیدگاه را برای خود محفوظ و محترم بدارید! و دیگران نیز نباید به نظر شخصی شما اعتراضی داشته باشند! ولی باید گفت این دیدگاه با نص صریح اسلام و مخصوصا آموزههای شیعی در تقابل و تضاد است، و انتخاب جنابعالی به ریاست جمهوری از سوی مردم، با این فرض که نگاهی برخاسته از آموزههای اسلامی دارید صورت گرفته است. بنابراین دیدگاهتان فقط برای خودتان نیست و نباید با آرایی که از مردم اخذ کردهاید مغایرت داشته باشد. البته بیانیه دیروز دفترتان اگرچه در پی توجیه و رفع و رجوع سخنان بیپایه و اساس جنابعالی در جمع مدیران وزارت اقتصاد بوده است ولی در پایان بر این نکته تاکید ورزیده است که«باور و اعتقاد به عصمت انبیاء و ائمه معصومین(ع) از مسلمات قطعی شیعه است».
۶ - و بالاخره این نکته هم گفتنی است و امید است برای رئیسجمهور نیز شنیدنی باشد که وظیفه ایشان رسیدگی به امور اجرایی کشور و مقابله با مشکلاتی نظیر بیکاری، رکود، گرانی، تامین مسکن، سهولت ازدواج و دهها مشکل دیگری است که مردم و به ویژه محرومان با آن دست بهگریبان هستند و نه مباحث ایدئولوژیک و نظریهپردازیهای عقیدتی که حاشیهساز و مانع انجام وظایف اصلی ایشان است.
نگارنده برخی از کسانی که در دفتر رئیسجمهور جا خوش کردهاند را میشناسد و میداند که آنان دولت ایشان را«رحم اجارهای» خود تلقی میکنند! و تعجبآور است که چرا آقای روحانی از نسخهنویسی آنها نگران نیست! و به آنان اجازه حضور در عرصهای را میدهد که بارها نشان دادهاند شایسته آن نیستند.
و به قول خواجه شیراز؛
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف میشکند بازارش
در پی اظهارات سؤالبرانگیز رئیسجمهور درباره عصمت انبیاءو ائمه اطهار علیهمالسلام و ادعای مجاز بودن نقد آنان! و در حالی که انتظار میرفت آقای روحانی از سخنان بیپایه و اساسی که گفته است توبه کند، دیروز دفتر ایشان با صدور بیانیهای اظهارات ایشان را تغییر داده و تلاش کرد سخنان رئیسجمهور را موجه قلمداد کند! درباره اظهارات آقای روحانی و بیانیه دفتر ایشان گفتنیهایی هست.
۱- دفتر رئیسجمهور در بیانیه خود آورده است: «انتساب جمله امامزمان(عج) هم قابل نقد است، به رئیسجمهور کذب محض است»! که باید گفت گردانندگان دفتر ایشان مانند همیشه درک و شعور مردم را دستکم گرفتهاند. توضیح آنکه جمله یاد شده ساخته و پرداخته دفتر رئیسجمهور است و در سخنان آقای روحانی این مضمون، با عباراتی دیگر که به مراتب از جمله مورد اشاره بیاساستر است، آمده است و آقای روحانی با صراحت ادعا کرده است که پیامبر خدا(ص)و امام زمان(عج) و سایر امامان معصوم(ع) قابل نقد هستند! که به آن خواهیم پرداخت.
اما جعل جمله مزبور که هیچیک از معترضان نیز به آن اشاره نکردهاند، دقیقا مانند آن است که گفته شود رئیسجمهور نگفته است«امام زمان(عج) هم قابل نقد است» !! و هنگامی که از ایشان پرسیده شود که پس رئیسجمهور چه گفته است؟ پاسخ دهند که ایشان گفته است؛ علاوه بر امام زمان(عج)، پیامبر خدا(ص) و سایر امامان(ع) هم قابل نقد هستند!! یعنی عذر بدتر از گناه!
۲- آقای روحانی روز ۱۸ دی ماه در جمع وزیر و معاونان وزارت اقتصاد میگوید: «همه باید انتقاد بشوند استثنا نداریم، تمام مسئولین در کشور قابل نقد هستند، ما در کشور معصوم نداریم، اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آنوقت هم میشود نقد کرد. پیامبر(ص) هم اجازه نقد میداد. دیگر بالاتر از پیامبر(ص) که در تاریخ نداریم. وقتی پیامبر(ص) یک صحبتی میکرد، طرف بلند میشد روبروی پیامبر(ص) و میگفت: «حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است؟» اگر پیامبر(ص) میگفت:
«نظر من است» انتقاد میکرد و میگفت: «من قبول ندارم». ما در زمان حکومت معصوم هم نقد داریم»!
در این خصوص گفتنی است؛
الف- ممکن است گفته شود منظور روحانی از این جمله که «اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آنوقت هم میشود نقد کرد» آن است که در حکومت حضرت صاحبالزمان(ارواحنا له الفداء) نیز میتوان به مسئولانی که در دولت ایشان هستند، انتقاد کرد! و منظور روحانی نقد خود حضرت نبوده است. ولی ادامه سخن رئیسجمهور، راه را بر این برداشت میبندد و بهوضوح نشان میدهد که منظور روحانی آن است که- نستجیر بالله- امامزمان سلام الله علیه را هم میتوان نقد کرد! چرا که رئیسجمهور در ادامه میگوید: «دیگر بالاتر از پیامبر(ص) که در تاریخ نداریم. وقتی پیامبر(ص) یک صحبتی میکرد، طرف بلند میشد روبروی پیامبر(ص) و میگفت: حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است ؟ اگر پیامبر(ص) میگفت: نظر من است انتقاد میکرد و میگفت: من قبول ندارم»! این بخش از اظهارات روحانی به وضوح نشان میدهد که از نگاه وی، نه فقط امام زمان(عج) بلکه پیامبر خدا(ص) هم قابل نقد است!!
ب- اینکه در زمان رسول خدا(ص) کسانی بودهاند که به قول آقای روحانی از آن حضرت میپرسیدند «حرفی که داری میزنی نظر خودت است یا وحی است»؟ فقط از یک ماجرا و رخداد در دوران آن حضرت(ص) حکایت میکند و نشان میدهد در آن هنگام نیز کسانی بودهاند که برخلاف دستور خدا و نص صریح قرآن، در مقابل نظر رسولالله(ص) تابع محض نبودهاند!. علیرغم آنچه رئیسجمهور در پی به اصطلاح اثبات آن بوده است این پرسشها نشانه آن نیست که پیامبر خدا(ص) هم قابل نقد است! و باید از آقای روحانی پرسید که آیا رسولخدا(ص) پرسش آنان را قابل تقدیر! و ضروری دانستهاند؟ یا به حال آنها تاسف خورده و از ضعف ایمانشان متاثر شدهاند؟!
گفتنی است در مواردی نیز پرسشها برای اطمینان قلب بوده است و نه انتقاد. نظیر پرسش ابراهیم خلیلعلیهالسلام از خداوند متعال که درخواست کرد خدا چگونگی برانگیختگی مردگان را به وی بنمایاند و انگیزه خود از این درخواست را اطمینان قلب و افزایش یقین اعلام کرد.
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي... و یاد آور ابراهیم را آنگاه که به پروردگار خود گفت؛ چگونگی زنده کردن مردگان را به من بنمایان، (خدایش) پرسید؛ آیا ایمان نداری؟ (ابراهیم) گفت؛ بلی ایمان دارم ولی برای اطمینان قلب خود میخواهم. سوره بقره، آیه ۲۶۰
همانگونه که ملاحظه میشود، هیچیک از موارد فوق جواز انتقاد از رسول خدا و ائمه هدی علیهمالسلام نیست و تعجبآور است که آقای رئیسجمهور که خود یک روحانی است مجوز نقد معصومین(ع) را از کجا آورده است؟!
۳- در کلام خدا، اطاعت محض از پیامبر(ص) و - به تبع آن- اطاعت از ائمه اطهار علیهمالسلام به اندازهای روشن و بدیهی است که درک و فهم آن به آسانی امکانپذیر است.
* و مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى، انْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى / از روی هوی و هوس سخن نمیگوید، بلکه آنچه میگوید به وی وحی شده است.سوره نجم، آیات ۳و۴
* ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا / آنچه رسول خدا(ص) به شما داد بگیرید و از آنچه نهی کرد دوری کنید. سوره حشر، آیه ۷
* وَ مَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَة إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا / و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه چون خدا و فرستادهاش به كارى فرمان دهند براى آنان در كارشان اختيارى باشد و هر كس خدا و فرستادهاش را نافرمانى كند قطعا دچار گمراهى آشكارى گرديده است.سوره احزاب، آیه۳۶
همین جا اشاره به این نکته ضروری است که اطاعت بیچون و چرا از پیامبر خدا و امامان معصوم علیهمالسلام در پی اعتقاد عقلایی به برانگیختگی آنان از سوی خداوند تبارک و تعالی است که خالق بندگان، دوستدار آنان و از آنچه تضمینکننده سعادت و نیکبختی آنهاست با خبر است و این با اطاعت کور از این و آن تفاوت بنیادین دارد.
۴- آقای روحانی در حالی، حتی پیامبر خدا را هم قابل نقد میداند که خود تاکنون هیچ نقدی را از سوی هیچ منتقدی بر نتافته و با اهانت و ناسزاهای دور از شأن یک رئیسجمهور به منتقدان تاخته است! که از آن جمله است؛
«بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودکصفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصرحجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند»! و... اخیرا انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!...
آقای روحانی در آذرماه سال ۱۳۹۴ یعنی یک ماه قبل از تاریخ اجرای برجام، در یک گفتوگوی تلویزیونی میگوید:«دوران نقد و انتقاد که در جای خودش ارزشمند بود، دیگر جایی در زمینه برجام ندارد»!!
اکنون جای این سؤال است که وقتی کمترین انتقادی را از سوی کسانی که امروزه به وضوح مشخص شده حق با آنان بوده است، نمیپذیرید و نقد آنها را با ناسزا پاسخ میگویید، چگونه به خود اجازه میدهید حتی
پیامبر اکرم(ص) را هم قابل نقد معرفی کنید؟! جناب روحانی باور بفرمایید که برافراشتن تابلوی ضرورت نقد اصلا به شما نمیآید!
۵- آقای رئیسجمهور! ممکن است بفرمائید که اعتقاد به قابل نقد بودن پیامبر خدا و ائمهاطهار، دیدگاه شخصی جنابعالی است و میتوانید این دیدگاه را برای خود محفوظ و محترم بدارید! و دیگران نیز نباید به نظر شخصی شما اعتراضی داشته باشند! ولی باید گفت این دیدگاه با نص صریح اسلام و مخصوصا آموزههای شیعی در تقابل و تضاد است، و انتخاب جنابعالی به ریاست جمهوری از سوی مردم، با این فرض که نگاهی برخاسته از آموزههای اسلامی دارید صورت گرفته است. بنابراین دیدگاهتان فقط برای خودتان نیست و نباید با آرایی که از مردم اخذ کردهاید مغایرت داشته باشد. البته بیانیه دیروز دفترتان اگرچه در پی توجیه و رفع و رجوع سخنان بیپایه و اساس جنابعالی در جمع مدیران وزارت اقتصاد بوده است ولی در پایان بر این نکته تاکید ورزیده است که«باور و اعتقاد به عصمت انبیاء و ائمه معصومین(ع) از مسلمات قطعی شیعه است».
۶ - و بالاخره این نکته هم گفتنی است و امید است برای رئیسجمهور نیز شنیدنی باشد که وظیفه ایشان رسیدگی به امور اجرایی کشور و مقابله با مشکلاتی نظیر بیکاری، رکود، گرانی، تامین مسکن، سهولت ازدواج و دهها مشکل دیگری است که مردم و به ویژه محرومان با آن دست بهگریبان هستند و نه مباحث ایدئولوژیک و نظریهپردازیهای عقیدتی که حاشیهساز و مانع انجام وظایف اصلی ایشان است.
نگارنده برخی از کسانی که در دفتر رئیسجمهور جا خوش کردهاند را میشناسد و میداند که آنان دولت ایشان را«رحم اجارهای» خود تلقی میکنند! و تعجبآور است که چرا آقای روحانی از نسخهنویسی آنها نگران نیست! و به آنان اجازه حضور در عرصهای را میدهد که بارها نشان دادهاند شایسته آن نیستند.
و به قول خواجه شیراز؛
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف میشکند بازارش
تاریخ: ۲۶ دی ۱۳۹۶ - ۰۰:۲۴
رئیسجمهور چند روز پیش طبق رسم و رویه قبلی بر کرسی نظریهپردازی نشست. روحانی که بارها «منتقدان» را در جاده یکطرفه زیرگرفته است، این بار اظهاراتی ناصواب، شبههانگیز و مغالطهآمیز درباره «نقد» پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) داشت که واکنش صاحبنظران دینی را برانگیخت و با اینکه توبه گوینده را ضروری میساخت اما دفتر رئیسجمهور آن را توجیه کرد.
«ما با انتقاد هیچ وقت مخالف نیستیم. همه باید انتقاد شوند استثنا ندارد. تمام مسئولین در کشور قابل نقداند. ما در کشور معصوم نداریم. حالا یک وقتی امام دوازدهم اگر ظهور کرد، آن وقت هم میشود نقد کرد. پیغمبر هم اجازه نقد میداد. دیگر بالاتر از پیغمبر که در تاریخ نداریم. وقتی پیغمبر یک صحبتی میکرد، طرف بلند میشد روبهروی پیغمبر میگفت؛ أمن الله أم منک؟ این حرفی که میزنی نظر خودت است یا خدا به شما وحی کرده است؟
اگر میگفت من الله خدا وحی کرده که امر خداست من حرفی ندارم. اگر میگفت منی از طرف من است انتقاد میکرد میگفت من قبول ندارم، نقد میکرد. ما در زمان حکومت معصوم هم نقد داریم. نقد همیشه مفید است، اگر توام شود با امید، اراده و راهحل درست.» ماجرا از همین اظهارات شبهه انگیز، ناصواب و مغالطهآمیز رئیسجمهور شروع شد. سؤال اساسی اینجاست که چرا رئیسجمهور که باید طبق قانون اساسی به انجام وظایف خود بپردازد، مشغول نظریهپردازی شده است؟ آن هم نظراتی دوپهلو، مبهم و بیاساس درباره جواز نقد ائمه معصومین(ع) و از سوی شخصی که بارها در جاده یکطرفه منتقدان را زیر گرفته است! و البته که ماحصل آن تنها حاشیهسازی و سرگرم شدن اذهان مردم و رسانهها به مواردی غیر از مسائل اصلی جامعه است. با این حساب، تکلیف احیای هزاران واحد تولیدی تعطیل شده اگر به عهده دولت نباشد، بر دوش کیست؟ گرانی پیدرپی اقلام اساسی و کالاهای خوراکی مگر نباید توسط دولت کنترل شود؟ رفع رکودی که در عرصههای مختلف بر کشور حاکم است، نیازمند برنامهریزی صحیح و بهکارگیری ظرفیتها و منابع داخلی است. چرا برخی کارها با وجود توان داخلی به شرکتهای خارجی سپرده میشود؟
کشور گرفتار قاچاق کالا و واردات بیرویه شده که عزم دولت در برخورد با آن را میطلبد. اکنون بسیاری از مردم درگیر معضلات معیشتی شدهاند. چرا برنامه اقتصادی کارآمد، مدون و کارشناسی شده برای گشایش اقتصادی وجود ندارد؟ با وجود این نابسامانیها، نشستن رئیسجمهور بر کرسی ارائه فرضیه و نظریه و تئوری و انگاره چه ضرورتی دارد؟ مشابه این موارد البته هم سابقه دارد. رئیسجمهور پیش از عبارات عجیب و ابهامآمیزی را درباره «مبنای ولایت و حکومت از دیدگاه امیرمؤمنان(علیهالسلام)» و «بهشت بردن مردم» گفته بود.
نقدی که بیاعتبار و بیمعناست
رئیسجمهور اگرچه در اظهارات اخیر خود روایتی را برای صحت گفتههای خود نقل میکند که به تصریح عالمان و متخصصان دینی، مخدوش و بدون سند است اما باید توجه داشت که حتی صحت داشتن چنین روایتی هم تأیید جواز نقد معصومین نیست. اگر در زمان اهلبیت(علیهمالسلام) عدهای بهدلیل عدم آشنایی با جایگاه عصمت اهلبیت(علیهمالسلام) چنین رویکرد نادرستی داشتند، این به معنای روا بودن نقد معصومین به حساب میآید؟! اگر چنین باشد، پس جسارتها و ظلم و ستم فراوانی که به ائمه هدی(علیهمالسلام) شد نیز باید روا باشد!
اهلبیت عصمت و طهارت منزه محضاند و از هرگونه خطایی مبرا. به همین دلیل قول، فعل و تقریر ائمه معصومین بر ما حجت است. بر اساس آموزهها و تعالیم دینی، نبی مکرم اسلام(صل الله علیه و آله و سلم) و اهلبیت(علیهمالسلام)، خود میزان اعمال و معیار محک و آزمایش هستند. پس عقلا و منطقا نقد چنین اشخاصی که ضابطه و ملاک برای عیارسنجیاند، امری بیاعتبار، عبث و بیمعناست.
ژست انتقادپذیری و راندن منتقدان!
از سوی دیگر این اظهارات از سوی شخصی مطرح میشود که بارها به منتقدان برچسب زده، القاب ناروا به آنها نسبت داده و از 100 نماینده مجلس هم شکایت دارد!
«کمسواد، بیقانون، بیدین، حسود، افراطی، کاسب تحریم، بیشناسنامه، جیببر، دنیا نادیده، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، دینناشناس، دارای خطای دید، بزدل، اهل سر و صدا، تخریبگر، زندگیشان در تفرقه است، بروند به جهنم ، فاسد، عقبمانده، ترسو، لرزان، عصر حجری، هوچیباز، تازه انقلابی شده، کودک و...» اینها بخشی از کلمات و عباراتی است که روحانی منتقدان را با آن مورد لطف و تفقد قرار داده است.
ادعای رئیسجمهور البته واکنشهای بسیاری را از سوی عالمان و صاحبنظران دینی در پی داشت. آنان معتقدند پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم(علیهمالسلام) اجازه نقد میدادند اما این موضوع بدان معنا نیست که این بزرگواران قابل نقد هستند. علما به رئیس قوهمجریه توصیه میکنند که بهجای قربانی کردن اعتقادات حق، مستند و مستدل اسلامی در مسلخ اهداف سیاسی، به حل مشکلات کشور و معضلات معیشتی مردم بپردازد.
صاحبان تریبون اعتقادات حق را
در مسلخ اهداف سیاسی خود ذبح نکنند
آیتالله سیداحمد خاتمی، استاد درس خارج حوزه در گفتوگو با فارس اعتقاد دارد: اول آنکه پیغمبر(صل الله علیه و آله و سلم) کدام اجازه نقد را میدادند، مشخص است که پیامبر اسلام قابل نقد نیست و دلیل آن در دهها آیه و روایت آمده است که پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) سخن و رفتاری بدون وحی ندارد و سخن دیگر این است که پیامبر
(صل الله علیه و آله و سلم) اجازه نقد میدادند اما این مسئله به معنای قابل نقد بودن نیست. عضو هیئترئیسه مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان میکند: تقاضای من از صاحبان تریبون این است که اعتقادات حق را که سالها علما با خون دل آن را تثبیت کردهاند، در مسلخ اهداف سیاسی خود ذبح نکنند و از این رو از مسئولان انتظار میرود که جای طرح مباحث چالشزا به معیشت مردم، حل گرانی و رفع مشکل بیکاری بپردازند.
پیامبر در تعبیر قرآن
آیتالله غلامعلی صفایی بوشهری نیز در درس خارج فقه میگوید: در قرآن هست «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» «آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید» (حشر ـ 7) این قدر پیامبر گرامی اسلام(صل الله علیه و آله و سلم) عظیمالشأن است که در آیه شریفه میفرماید «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ» «ای کسانی که ایمان آوردهاید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید» (حجراتـ 2) وی تصریح میکند: رئیسجمهور بهتر است به وظیفه اصلی خود طبق قانون اساسی بپردازد و مشکل مردم، امور اقتصاد، بیکاری، گرانیها و مشکلات اجتماعی را درست کرده و به سرانجام برساند.
اهل بیت(ع) ملاک محک و سنجش
آیتالله محسن اراکی، استاد درس خارج حوزه نیز با بیان اینکه مسئله نقد اهلالبیت(علیهمالسلام) و خصوصا پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) به اصل عصمت بازگشت دارد و این مسئلهای اتفاقی میان فریقین است، میگوید: آیات و روایات کثیره دلالت بر عصمت و خطاناپذیری پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهمالسلام) میکند و آیه «من یطع الرسول فقد اطاع الله» «کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده» (نساء ـ 80) کلام پیامبر را مطلقا کلام خدا میداند. به گزارش تسنیم، عضو مجلس خبرگان رهبری، نقد را به معنای سنجش میداند و معتقد است: طبق آیه «و نضع موازین القسط» «ما ترازوهای عدل را در روز قیامت برپا میکنیم» (انبیاءـ 47) و تفسیر آن، اهل بیت(ع) خود میزان قسط و شاخص سنجش هستند. اینکه بگویید همه چیز و همه کس قابل نقد است، مسدود کردن باب نقد صحیح است. عضو هیئترئیسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به کسانی که اینگونه مطالب را مطرح میکنند، میگوید: ظاهرا دروسی که در جوانی خواندهاید را فراموش کردهاید لذا بهتر است به سیاست خود بپردازید، وقتی سوادش را ندارید اعتقادات مردم را رها کنید. مشکلات معیشتی و دنیوی مردم بسیار است، وقتی علمش را ندارید به مسائل اخرویشان کار نداشته باشید.
همچنین، آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی، رئیسمرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در درس خارج اصول خاطرنشان کرد: چنین کلامی از رئیسجمهور خیلی تعجبآور است، بالأخره ایشان هم در همین حوزه درس خوانده است و پای درس بزرگان هم بوده و خوش استعداد هم هست اما مایه تعجب است كه چطور این استدلال باطل را بیان میكند؟
به گزارش رسا، وی گفت: وقتی به تاریخ و روایات مراجعه میکنیم قضیه «أمن الله أم من رسوله»، فقط یك جا مطرح شده، هیچ جای تاریخ پیامبر نداریم كه پیامبر مطلبی را فرموده باشند و بعد اصحاب این سؤال را كرده باشند، فقط در روز غدیر خم بعد از اینكه ولایت امیرالمؤمنین(ع) را اعلام كردند به اصحاب فرمودند «سَلِّمُوا عَلَى عَلِیٍّ بِإِمْرَهًِْ الْمُؤْمِنِین»، تكلیفی بر عهده آنها قرار داد كه به علی بن ابیطالب بگویید «السلام علیك یا امیرالمؤمنین»؛ این مطلب برای خلیفه اول و دوم و جمعی دیگر سنگین بود كه به علی بن ابیطالب بگویند «السلام علیك یا امیرالمؤمنین»، لذا این سؤال را مطرح كردند.
رئیسمرکز فقهی ائمه اطهار(ع) افزود: البته از طرح این سؤال استفاده نمیشود كه میخواستند مخالفت كنند، ممكن است توجیه این باشد اگر از ناحیه خداست اهتمام بیشتری داشته باشند و سؤال برای اهمیت موضوع بوده، جوابی هم كه پیامبر دادند خیلی عجیب است که فرمودند «من الله و من رسوله»، یعنی از مواردی است كه فرض الله و فرض النبی است و تکلیفی دو قبضه به شمار میرود.
دلالتهای قرآنی بر عصمت معصومین
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در بیانیهای خاطرنشان کرد: «خطاناپذیری کلام خدا روشن است و آیة کریمه «لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ» آن را مورد تاکید صریح قرار داده است. خطاناپذیری و عصمت رسول اکرم در گفتار و رفتار نیز از مسلّمات دین اسلام و مورد اتفاق قاطبة مسلمین است و آیات کریمة «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللّهَ» و « وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَهًٍْ إِذا قَضَى اللّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَهًُْ مِنْ أَمْرِهِمْ» و «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى»، «إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْيٌ يُوحى» و دهها آیه دیگر قرآن کریم بر عصمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بلکه بر عصمت قاطبه پیامبران الهی به صراحت دلالت دارند. افزون بر صدها روایت صحیح و مسلم الصدور از نبیاکرم و سایر معصومین (علیهمالسلام) که عصمت پیامبران الهی بویژه رسول اکرم و ائمه دوازدهگانه معصوم (سلام الله علیهم) را به صراحت اثبات میکنند خطاناپذیری امامان از اهل بیت (سلام الله علیهم) نیز در آیات قرآن کریم از قبیل آیة تطهیر، و در روایات صحیح و متواتر فراوانی نظیر حدیث ثقلین «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما» که مورد اتفاق قاطبة مسلمین و کلیه مذاهب و فرق اسلامی است و دهها روایت مسلّم الصدور دیگر به اثبات رسیده است.»
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «اکیدا توصیه میکنیم بعضی از مسئولین از ورود به مسائل اعتقادی و تخصّصی فکری در اظهارات خویش پرهیز کنند و بهجای آن تلاش خود را به حل مشکلات معیشتی و گرفتاریهای اقتصادی مردم معطوف و آنچه مردم از شماها انتظار دارند گرهگشائی از مسائل و مشکلات زندگی آنان است، نه اظهار نظر در مسائل اعتقادی و تخصصی که نه تنها گرهی از کار مردم باز نمیکند که افزون بر مشکلات دنیوی آنان، دین آنان را نیز با مشکل مواجه میکند.»
رئیسجمهور نقدپذیری را از خود شروع کند
آیتالله عباس کعبی، نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری نیز در گفت وگو با رسا ابراز داشت: متأسفانه سخنانی مطرح میشود که از نظر تاریخی و مبنای اعتقادات شیعی در بعد عصمت رسولالله(ص) و ائمه طاهرین(ع)اشتباه است، این سخنان قابل نقد جدی بوده و بهتر است که این مسئول اجرایی به جای ایجاد شوک اعتقادی به جامعه، نقدپذیری را از خود شروع کند.
وی گفت: تعجب میکنم چرا کسی که همه آبرو و حیثیت خود را از حوزه و لباس روحانیت دارد و در جایگاه پاسداری از دین و اخلاق است سخنانی به زبان میآورد که برداشت کلی تضعیف باورها و ارزشهای اسلامی و اعتقادات مسلم شیعی است، چیزی به ذهن نمیرسد مگر اینکه این کارها نوعی فرافکنی و فرار از پاسخگویی به مسئولیت اصلی که حل مشکلات معیشتی مردم و تلاش برای ارتقای سطح کارآمدی نظام به شمار میرود، است.
نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری تأکید کرد: دل نگرانی همه حوزویان، علما و مراجع تقویت دین، اخلاق و پاسداری از مذهب حق جعفری اثنی عشری، حفظ نظام اسلامی، حل مشکلات معیشتی مردم و تأکید بر ارتقای سطح کارآمدی نظام اسلامی است و تضعیف اعتقادات، آن هم بواسطه مسئول دستگاه اجرائی را برنمیتابند.
بیانیه فرافکنانه دفتر رئیسجمهور
ادعای رئیسجمهور با اینکه کاملا ناصواب و مغلوط است و توبه را ضروری میسازد اما دفتر وی با صدور بیانیهای، به توجیه و موجه سازی پرداخت. در این اطلاعیه آمده است: «در پی برخی حاشیهسازیها پیرامون سخنرانی ریاست محترم جمهوری در دیدار وزیر و معاونان وزارت امور اقتصادی و دارایی (مورخ 18 دی ماه سال 96) به اطلاع میرساند: مطالبی همچون «قابل نقد بودن معصومین علیهمالسلام» که با تقطیع و تحریف هدفمند جملات رئیسجمهور، ابتدائاً از سوی یک چهره سیاسی بیان شد و متاسفانه زمینهساز قضاوت و موضعگیری گروهی از رسانهها،اشخاص و برخی تشکلهای حوزوی گردید؛ کاملاً کذب است و از جمله، به هیچ عنوان عبارت «امام زمان (عج) هم قابل نقد است» نه در سخنان ایشان وجود داشته و نه از آن قابل استنباط میباشد. بدیهی است باور و اعتقاد به عصمت انبیاء و معصومین علیهمالسلام از مسلمات قطعی مذهب تشیع است.»
در ادامه این اطلاعیه آمده است: «حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی در بخشی از سخنرانی مورد نظر(که متن و فیلم کامل آن نیز در پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری منتشر شده و موجود است) بوضوح از ضرورت تحمل نقد در حکومت سخن میگویند و به عنوان شاهد مثال تاکید میکنند که حتی در دوره حکومت معصومین علیهمالسلام هم آن بزرگواران به مردم اجازه میدادند نظرات و نقدهای خود را مطرح کنند. این نکته بیانگر سعه صدر، بزرگواری و تحمل در مشی حکمرانی معصومین و پذیرش نقد مردم و اظهارنظر آنها نسبت به اجزای حاکمیت و نه معصوم(ع) است. این جملات علاوهبر اینکه قرائن تاریخی، فقهی و کلامی بسیاری دارد، به معنای قابل نقد بودن معصومین (ع) نبوده و اینگونه نیز قابل استنباط نیست. از اصحاب رسانه، سیاسیون، تریبونداران، خطبا و خصوصا علمای ارجمند و فضلای محترم حوزوی انتظار میرود پیش از آنکه مطالب تحریف شده و بعضا هدفمند برخی چهرههای سیاسی در رسانهها را ملاک قضاوت و نقد قرار دهند؛ به اصل جملات بیان شده از سوی رئیسجمهور (که بهراحتی از طریق پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری president.ir در دسترس است) رجوع فرمایند که پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) فرمود: «انی بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق»
البته متن سخنان روحانی در ابتدای گزارش گواه روشنی بر نادرست، دوپهلو و شبهه آمیز بودن این ادعاست. علاوهبر اینکه اظهاراتی از این جنس از سوی رئیسجمهور کاملا مسبوق به سابقه است.
بدیهی است که رسیدگی به مشکلات و معضلات کشور از قبیل رکود، بیکاری، گرانی، تورم، تعطیلی واحدهای تولیدی و وعدههای بر زمین مانده جزو مسائل اولویتدار کشور است و شایسته و بایسته است که رئیسجمهور به جای ارائه انگاره و فرضیه و نظریه به حل این نابسامانیها بپردازد.