شايد كمتر كسي بداند نفر اول در اين عكس قديمي كه بارها در قالب پوستر و يا تمبر يادگاري به چاپ رسيده است نصرتالله جمشيدي يكي از آن بازماندههاست كه زخم مقدس سالهاي پرشكوه دفاع مقدس را بر شانه دارد.
سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ لابهلاي كتابهاي مدرسه را كه ورق
ميزني بعضي از عكسها يادآور خاطراتي جاودانهاند. سراغ آنها را ميتوان
در ميان تمبرهاي يادگاري ساليان قديم هم گرفت. يكي از اين عكسها كه بارها
در پشت كتابهايي همچون «آمادگي دفاعي» به چاپ رسيده است، اين روزها آدمي
را ياد سه دهه قبل ميبرد. عكس متفاوتي كه چند جوان سرباز را اسلحه به دست و
از جان گذشته در قاب دوربين ثبت كرده است.
اين عكس متعلق به «محمد فرنود» است. امروز به غير از يكي دو تن از آن نوجوانان كه در اين عكس به شهادت رسيدهاند، ميتوان سراغ نفر اول عكس را اين روزها به عنوان معلم همان كتابهاي درسي پيدا كرد.
اين عكس متعلق به «محمد فرنود» است. امروز به غير از يكي دو تن از آن نوجوانان كه در اين عكس به شهادت رسيدهاند، ميتوان سراغ نفر اول عكس را اين روزها به عنوان معلم همان كتابهاي درسي پيدا كرد.
شايد كمتر كسي بداند نفر اول در اين عكس
قديمي كه بارها در قالب پوستر و يا تمبر يادگاري به چاپ رسيده است
نصرتالله جمشيدي يكي از آن بازماندههاست كه زخم مقدس سالهاي پرشكوه دفاع
مقدس را بر شانه دارد.
خودش ميگويد:«داستان عكس به سال 64
برميگردد كه حضرت امام (ره) اعلام كردند براي مقابله با عراقيان و يكسره
كردن جنگ لازم است سپاه محمد رسولالله تشكيل شود و اين عكس زماني گرفته شد
كه ما از شهرستان اليگودرز لرستان راهي تهران شديم تا براي مراسم و
سخنراني كه مربوط به تشكيل سپاه يكصد هزار نفر محمد رسول الله بود شركت
كنيم. همه در ميدان آزادي جمع شديم و اين عكس هم در همان جا به ثبت رسيد.»
او ميگويد: «وقتي حضرت امام (ره) اعلام
كردند كه سپاه به جبهه برود، همه مردم استقبال كردند و بنده نيز جزئي از
اين نيروي مقاومت بودم . آن روزها جبهه در شرايط خاصي بود و به شدت نياز به
اين نيروهاي مردمي احساس ميشد.»
او البته اولين بار سال 62 و هنگامي كه
تنها 15-16 سال داشت به جبهه رفته بود و اين عكس را چند سال بعد از آن از
آنها گرفتهاند كه البته در ميان كساني كه در كنار و اطراف او در اين عكس
ثبت شدهاند ميتوان شهيد مجيد محمودي و شهيد اكبر سرلك را هم ديد.
جمشيدي ميگويد:« اين عكس هميشه من را
به فضاي جنگ، جبهه، ايثار و از خودگذشتي ميبرد. آن روزها مردم كمترين
چيزهايشان را تقديم ميكردند تا جنگ به پايان برسد. آنها عزيزانشان را
دادند و شايد ما كه به جبهه رفتيم و جنگيديم به نوعي ايثار خود را نشان
داديم و آنهايي كه با تخم مرغها و تنها دارايي خود به كمك ما آمده بودند
به شكلي متفاوت اين ايثار را ثابت كردند.»
او معتقد است:« در جنگ همه مردم دخيل
بودند.عدهاي در خط اول، عدهاي در تداركات و عدهاي در پشت جنگ مستقر
شدند. پس نبايد آنهايي را كه شكست انفجار هنوز در گوششان رعشه مياندازد
فراموش كرد. ما به عنوان رزمنده سهمي در جنگ داشتيم كه انجام داديم و مابقي
مردم هم نقش خود را به خوبي ايفا كردند. حتي آنهايي كه امروز همچنان
كمبودهاي بعد از جنگ را تحمل ميكنند. رزمندگان و مابقي مردم سختيها را به
جان خريدند تا ديگران زنده بمانند و وقتي اين تصاوير را ميبينم خودم را
بار ديگر در آن ميدان رزمايش احساس ميكنم.»
او ميگويد: «دوست ندارم جنگ اتفاق
بيفتد اما وقتي عكسهاي اين چنيني را مرور ميكنم پيش خود ميگويم اي كاش
اين وحدت و يكدلي همچنان در ميان مردم باقي بماند. چه بسا كه آن روزها اگر
كسي در جبهه حضور پيدا كرد به خاطر اطاعت از ولايت و حضرت امام (ره) بود.
ما همه به عشق ايشان به جبهه رفتيم و امروز هم تمام رزمندگان و مردم گوش به
فرمان مقام معظم رهبري هستند.»
سهراب محمودي كه از دوستان قديمي جمشيدي
است و پسرعموي شهيدش يعني «شهيد مجيد محمودي» در اين عكس پشت سر جمشيدي
قرار گرفته است در بخش ديگري از اين گفتوگو عنوان كرد: «ايشان موقعي كه
يكي از ديالوگهاي فيلم امام علي(ع) را از زبان عمار به عنوان يك نماد از
حكومت ولايي امام علي(ع) شنيد كه ميگفت «آنها كه در ركاب رسولالله
جنگيدند هيچ سهمي از خزانه بيتالمال نخواهند داشت و ارج خود را از امام
طلب ميكنند» در خواست داد تا مقرري رزمندگياش را قطع كنند زيرا معتقد بود
براي رضاي خدا به جبهه رفته است.»
محمودي بار ديگر به اين عكس اشاره
ميكند و ميگويد: «سپاهيان محمد رسول الله در شرايطي كه عراق فشار شديدي
را به ايران وارد كرده بود تشكيل شد، زيرا امام(ره) ميخواستند كار جنگ را
يكسره كنند و دستور دادند كه تبليغات زيادي براي شكل گيري سپاه انجام بگيرد
و اولين سپاه در مسير رفتن به استاديوم آزادي كار خود را آغاز كرد كه اين
عكس هم در همان جا گرفته شد.»
او اضافه كرد: «آن زمان موقعيت جنگ
بسيار حساس بود و اين سپاه به واقع قرار بود كار جنگ را يكسره كند و در
عمليات والفجر هشت و در ادامه در والفجر 9 كه در ارتفاعات سليمانيه عراق
بود جنگ را يك طرفه پيش برد.»
محمودي ميگويد: «اين رزمندگان
ارزشهايي را حمل ميكنند كه علاوه بر آنكه خود سمبل آن هستند رفتارشان نيز
ميراث فرهنگي، جانبازي و رشادت ساليان پرشور دفاع مقدس است كه انشالله
باقيات صالحات خود، خانواده و همه كساني كه به راه ولايت تمسك ميجويند
خواهد بود. پيروان ولايت بدانند كه سرچشمه جوشان فرهنگ دفاع مقدس جاويدان
است و به وجه الهي ثبت شده و هرگز اين فرهنگ از بين نخواهد رفت.»
به گفته او، اين فرهنگ در جنگ بدر به وجود آمد و سرچشمه آن اخلاص بود. در جنگ بدر اخلاص و ولايت مداري محور پيروزي بود و ميراث شهادت شهيدان ما نيز هم اكنون اخلاص و ولايت مداري است. پس پيام ما اين است كه جوانان امروز به حرمت شهدا و حجاب خانواده شهيدان احترام بگذارند و آن را چون جان خويش نگهدارند و در آن صورت ارزشها مانا خواهد بود.