در سال شصتوچهار که آقای ناطق نوری وزیر کشور بودند، یادم نمیرود که عدّهای از جوانان به بدحجابها حمله میکردند. امام به ایشان نوشت: بروید و این جوانانی را بگیرید و حبس کنید.
شهدای ایران: مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۶ و در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران با نقل خاطرهای از امام خمینی (ره) به مخالفت با برخورد تند با بدحجابهای پرداخته و میفرمایند:
انقلاب عظیم مردمی، واقعاً پدیدهی عظیمی است. چنین حادثهی عظیمی را شما خلق کردید. حادثهی پیروزی در جنگ هشت ساله را شما جوانان حزباللَّه خلق کردید. حادثهی پیروزی در محاصرهی سیاسی و در محاصرهی اقتصادی را شما خلق کردید. همهی اینها آفرینشهای شماست. روشنفکری این است.
خوب، چرا بایستی به خاطر عملِ - مثلاً - کسی که حالا سلیقهاش[متفاوت] است، شما متّهم شوید؟! گفته شود که اینها اهل منطق نیستند؛ اهل جنجالند، اهل بیخودی حرف زدنند، اهل حمله کردنند، اهل زنجیر و داغ و درفشند! چرا؟ این ظلم نیست؟ من اینگونه موافق نیستم.
ببینید؛ سلیقهی امام رضواناللَّهعلیه هم عیناً همین بود. نه اینکه خیال کنید سلیقهی دیگری بود؛ نخیر، سلیقهی امام، عیناً همین بود. بنده به شما عرض میکنم، خبر میدهم؛ البته شواهد هم هست.
در سال شصتوچهار که آقای ناطق نوری وزیر کشور بودند، من یادم نمیرود که عدّهای از جوانان در خیابانها به بدحجابها حمله میکردند. امام به ایشان نوشت: بروید و این جوانانی را که به بدحجابها حمله میکنند، بگیرید، بزنید، زندان و حبسشان کنید! امام، مخالف بود؛ در حالی که امام، آن مرد شجاع و بینظیری است که مسألهی حجاب را به این کشور برگرداند! هیچ کسِ دیگر غیر از امام نمیتوانست. این هم یکی از اختصاصات امام بود. اگر غیر از امام، هر کس دیگر بود - از همین بزرگان و مقدّسین علما - هیچ کس جرأت نمیکرد بگوید «زنان باید با حجاب، بیرون بیایند». امام در همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب گفت «باید با حجاب بیایند»! این همان امام است؛ امّا درعینحال با آن روش، مخالف بود و ایستادگی کرد و گفت که بچههای کمیته جلوِ این کار را بگیرند.
البته آنها هم بچههای حزب اللّهی بودند؛ منتها کار را نمیفهمیدند، اشتباه میکردند. بنده هم با اینگونه زدن و جنجال موافق نیستم. بچههای خوب، مؤمن، صادق، سالم، خوشفکر و خوشدل، گاهی راه را اشتباه میکنند! [۱]
انقلاب عظیم مردمی، واقعاً پدیدهی عظیمی است. چنین حادثهی عظیمی را شما خلق کردید. حادثهی پیروزی در جنگ هشت ساله را شما جوانان حزباللَّه خلق کردید. حادثهی پیروزی در محاصرهی سیاسی و در محاصرهی اقتصادی را شما خلق کردید. همهی اینها آفرینشهای شماست. روشنفکری این است.
خوب، چرا بایستی به خاطر عملِ - مثلاً - کسی که حالا سلیقهاش[متفاوت] است، شما متّهم شوید؟! گفته شود که اینها اهل منطق نیستند؛ اهل جنجالند، اهل بیخودی حرف زدنند، اهل حمله کردنند، اهل زنجیر و داغ و درفشند! چرا؟ این ظلم نیست؟ من اینگونه موافق نیستم.
ببینید؛ سلیقهی امام رضواناللَّهعلیه هم عیناً همین بود. نه اینکه خیال کنید سلیقهی دیگری بود؛ نخیر، سلیقهی امام، عیناً همین بود. بنده به شما عرض میکنم، خبر میدهم؛ البته شواهد هم هست.
در سال شصتوچهار که آقای ناطق نوری وزیر کشور بودند، من یادم نمیرود که عدّهای از جوانان در خیابانها به بدحجابها حمله میکردند. امام به ایشان نوشت: بروید و این جوانانی را که به بدحجابها حمله میکنند، بگیرید، بزنید، زندان و حبسشان کنید! امام، مخالف بود؛ در حالی که امام، آن مرد شجاع و بینظیری است که مسألهی حجاب را به این کشور برگرداند! هیچ کسِ دیگر غیر از امام نمیتوانست. این هم یکی از اختصاصات امام بود. اگر غیر از امام، هر کس دیگر بود - از همین بزرگان و مقدّسین علما - هیچ کس جرأت نمیکرد بگوید «زنان باید با حجاب، بیرون بیایند». امام در همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب گفت «باید با حجاب بیایند»! این همان امام است؛ امّا درعینحال با آن روش، مخالف بود و ایستادگی کرد و گفت که بچههای کمیته جلوِ این کار را بگیرند.
البته آنها هم بچههای حزب اللّهی بودند؛ منتها کار را نمیفهمیدند، اشتباه میکردند. بنده هم با اینگونه زدن و جنجال موافق نیستم. بچههای خوب، مؤمن، صادق، سالم، خوشفکر و خوشدل، گاهی راه را اشتباه میکنند! [۱]